ریاض همدانی، محمدجعفر: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎س' به 'ه‌س'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎خ' به 'ه‌خ')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎س' به 'ه‌س')
خط ۴۷: خط ۴۷:


==زادگاه، فقر، دانش‎ها==
==زادگاه، فقر، دانش‎ها==
بهاء‎الدین خان پیران (مساعدالملک) که ریاض با خانواده‌اش ارتباط کامل داشته، به بروجردی دانستن او پاسخ داده و نوشته میرزا جعفر ریاض، اهل همدان و از جوانی در مصاحبت میرزا ابوالقاسم ذوالریاستین همدانی بوده و پس از مرحوم شدن او به تهران مسافرت کرده که شغلی مناسب برای خود تهیه کند، اما شغل مناسبی نیافت؛ باآنکه (به گواهی مقاماتش که به اسلوب بدیع‎الزمان نوشته و همچنین کتاب گنج شایگانش که به شیوه [[گلستان سعدی: پس از مقابله هفت نسخه خطی و ده نسخه چاپی|گلستان سعدی]] نگاشته شده است)، در عربی و فارسی خبره بود و مهارت کامل داشت. او علاوه بر طبع قدرتمند و تسلطش بر ادبیات فارسی و عربی، در نجوم و هیئت و هندسه هم استاد بوده و بااین‌همه در تهران سرگردان بوده و به‎سختی روزگار می‌گذرانیده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه‌های ب و ج</ref>.
بهاء‎الدین خان پیران (مساعدالملک) که ریاض با خانواده‌اش ارتباط کامل داشته، به بروجردی دانستن او پاسخ داده و نوشته میرزا جعفر ریاض، اهل همدان و از جوانی در مصاحبت میرزا ابوالقاسم ذوالریاستین همدانی بوده و پس از مرحوم شدن او به تهران مسافرت کرده که شغلی مناسب برای خود تهیه کند، اما شغل مناسبی نیافت؛ باآنکه (به گواهی مقاماتش که به اسلوب بدیع‎الزمان نوشته و همچنین کتاب گنج شایگانش که به شیوه [[گلستان سعدی: پس از مقابله هفت نسخه خطی و ده نسخه چاپی|گلستان سعدی]] نگاشته شده است)، در عربی و فارسی خبره بود و مهارت کامل داشت. او علاوه بر طبع قدرتمند و تسلطش بر ادبیات فارسی و عربی، در نجوم و هیئت و هندسه هم استاد بوده و بااین‌همه در تهران سرگردان بوده و به‌سختی روزگار می‌گذرانیده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه‌های ب و ج</ref>.


مقدمه‎نویس دیوان اشعار ریاض می‌نویسد: «در زمان صدارت امیرکبیر خواستند نامه‌ای به عربی به خدیو مصر یا شریف مکه بنویسند. چندین نسخه به قلم دانشمندان تهیه شد. هیچ‎یک پسند امیر نیفتاد. در این هنگام کسی ریاض را معرفی کرد. به او مراجعه شد و او به‌خوبی از عهده برآمد. امیر از حال نویسنده پرسید و او را احضار نمود و در خدمت خود نگاه داشت، ولیکن از سوء اتفاق در همان نزدیکی بساط زندگی امیرکبیر را درنوردیدند و ریاض از الطاف او هم بی‌بهره ماند و به زندگانی نخستین برگشت. دیری نگذشت که خود او هم به مرضی صعب مبتلا شد و در جوانی دار فانی را وداع گفت»<ref>همان، صفحه ج</ref>.
مقدمه‎نویس دیوان اشعار ریاض می‌نویسد: «در زمان صدارت امیرکبیر خواستند نامه‌ای به عربی به خدیو مصر یا شریف مکه بنویسند. چندین نسخه به قلم دانشمندان تهیه شد. هیچ‎یک پسند امیر نیفتاد. در این هنگام کسی ریاض را معرفی کرد. به او مراجعه شد و او به‌خوبی از عهده برآمد. امیر از حال نویسنده پرسید و او را احضار نمود و در خدمت خود نگاه داشت، ولیکن از سوء اتفاق در همان نزدیکی بساط زندگی امیرکبیر را درنوردیدند و ریاض از الطاف او هم بی‌بهره ماند و به زندگانی نخستین برگشت. دیری نگذشت که خود او هم به مرضی صعب مبتلا شد و در جوانی دار فانی را وداع گفت»<ref>همان، صفحه ج</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش