۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هت' به 'هت') |
جز (جایگزینی متن - 'هو' به 'هو') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
کتاب با درخواستی که از [[مدنی تبریزی، یوسف|سید یوسف مدنی تبریزی]] شده با این مضمون که استدعا داریم به مسائل پنجگانه توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت پاسخ مستدل بدهید، آغاز گردیده است<ref>ر.ک: آغاز کتاب، ص6</ref>. سید یوسف مدنی پس از خطبه کتاب، به تبیین اهمیت علم فقه پرداخته و چنین مینویسد: شرف و علو و مقام و عظمت قدر و جایگاه بلند علم فقه مخفی نیست. سپس با لفظ «أقول» خواننده را به این نکته توجه میدهد که مسائل اعتقادی مذکور مختص به علم کلام است که از مبدأ و معاد بحث میکند و ما در ضمن المسائل المستحدثة و الفوائد المدنية و دیگر تألیفات به آنها پرداختهایم. پس خواننده باید به آنها رجوع کند<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref>. | کتاب با درخواستی که از [[مدنی تبریزی، یوسف|سید یوسف مدنی تبریزی]] شده با این مضمون که استدعا داریم به مسائل پنجگانه توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت پاسخ مستدل بدهید، آغاز گردیده است<ref>ر.ک: آغاز کتاب، ص6</ref>. سید یوسف مدنی پس از خطبه کتاب، به تبیین اهمیت علم فقه پرداخته و چنین مینویسد: شرف و علو و مقام و عظمت قدر و جایگاه بلند علم فقه مخفی نیست. سپس با لفظ «أقول» خواننده را به این نکته توجه میدهد که مسائل اعتقادی مذکور مختص به علم کلام است که از مبدأ و معاد بحث میکند و ما در ضمن المسائل المستحدثة و الفوائد المدنية و دیگر تألیفات به آنها پرداختهایم. پس خواننده باید به آنها رجوع کند<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref>. | ||
سپس ادامه میدهد که علمای علم کلام بهتفصیل و مستدل هریک به سلیقه خود از این علم بحث میکنند. از دیدگاه من بهترین گفتهها از حیث بحث و استدلال پیرامون مسائل پنجگانه، قول [[کاشفالغطاء، جعفر بن خضر|شیخ جعفر کاشفالغطاء]] در کتاب «كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغراء» است. پس ناچاریم عین عبارتش را نقل کنیم تا اینکه علمای مبتدی، واسطه و واصل، | سپس ادامه میدهد که علمای علم کلام بهتفصیل و مستدل هریک به سلیقه خود از این علم بحث میکنند. از دیدگاه من بهترین گفتهها از حیث بحث و استدلال پیرامون مسائل پنجگانه، قول [[کاشفالغطاء، جعفر بن خضر|شیخ جعفر کاشفالغطاء]] در کتاب «كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغراء» است. پس ناچاریم عین عبارتش را نقل کنیم تا اینکه علمای مبتدی، واسطه و واصل، بهویژه کسانی که در عصر حاضر بهلحاظ عقیده فاسد هستند، از آن بهره ببرند<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>. | ||
نویسنده سپس توصیه میکند که پیش از ورود به مسائل پنجگانه، به خطبه کتاب دقت شود. او تذکر میدهد که گاه علما به مسائل فرعی [[کاشفالغطاء، جعفر بن خضر|کشفالغطاء]] از کتاب جهاد و غیر آن توجه میکنند، اما از مطالب خطبه کتاب که اگرچه کلماتش مغلق و مضطرب اما مفید است، غافل میشوند<ref>ر.ک: همان، ص9-8</ref>. | نویسنده سپس توصیه میکند که پیش از ورود به مسائل پنجگانه، به خطبه کتاب دقت شود. او تذکر میدهد که گاه علما به مسائل فرعی [[کاشفالغطاء، جعفر بن خضر|کشفالغطاء]] از کتاب جهاد و غیر آن توجه میکنند، اما از مطالب خطبه کتاب که اگرچه کلماتش مغلق و مضطرب اما مفید است، غافل میشوند<ref>ر.ک: همان، ص9-8</ref>. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
[[کاشفالغطاء، جعفر بن خضر|کاشفالغطاء]] در مبحث اول کتاب، ابتدا توحید را اینگونه معنا کرده است: «خداوند متعال واحد در ربوبیت است و در معبودیت شریکی ندارد». سپس با ارائه مباحثی توحیدی، به معرفی صفات جمال و جلال الهی پرداخته و آیات محکم و روایات متواتر را برای اثبات بسیاری از این صفات کافی دانسته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص16-11</ref>. | [[کاشفالغطاء، جعفر بن خضر|کاشفالغطاء]] در مبحث اول کتاب، ابتدا توحید را اینگونه معنا کرده است: «خداوند متعال واحد در ربوبیت است و در معبودیت شریکی ندارد». سپس با ارائه مباحثی توحیدی، به معرفی صفات جمال و جلال الهی پرداخته و آیات محکم و روایات متواتر را برای اثبات بسیاری از این صفات کافی دانسته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص16-11</ref>. | ||
وی در مبحث دوم با این مقدمه که «بر هر ملتی شناخت پیامبری که بهسوی آنها برای ابلاغ احکام و تعریف حلال و حرام مبعوث شده، واجب است. پیامبر واسطه بین مردم و معبود و رساننده مردم | وی در مبحث دوم با این مقدمه که «بر هر ملتی شناخت پیامبری که بهسوی آنها برای ابلاغ احکام و تعریف حلال و حرام مبعوث شده، واجب است. پیامبر واسطه بین مردم و معبود و رساننده مردم بهوسیله اطاعت الهی به غایت مقصود است»، به معرفی پیامبر مکرم اسلام(ص) و معجزات و ویژگیهای اخلاقی آن حضرت پرداخته است. سپس نسب آن حضرت، پدر و مادر، همسران و فرزندان آن حضرت را بهاختصار معرفی کرده است<ref>ر.ک: همان، ص17-24</ref>. | ||
در بحث سوم کتاب، معاد جسمانی مطرح شده است. نویسنده همانند دیگر علمای شیعه به توضیح این مطلب پرداخته که خداوند متعال بدنها را پس از تبدیل به خاک شدن، به شکل اولیه خلق میکند و مجدداً روح به اجساد بازمیگردد<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. | در بحث سوم کتاب، معاد جسمانی مطرح شده است. نویسنده همانند دیگر علمای شیعه به توضیح این مطلب پرداخته که خداوند متعال بدنها را پس از تبدیل به خاک شدن، به شکل اولیه خلق میکند و مجدداً روح به اجساد بازمیگردد<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. |
ویرایش