۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
جز (جایگزینی متن - 'لا' به 'لا') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
[[ابن عربی، محمد بن عبدالله|اشبیلی]] سپس به شرح سفر خود بهقصد فراگیری علم میپردازد. او در آغاز گزارش سفرش حکایت جالبی را نقل میکند که سبب آغاز سفر علمی او بوده است. روزی در محضر تعدادی از معلمین بوده است که دلالی بر آنها وارد میشود و بند از بسته کتبی که به همراه داشته میگشاید. بسته دلال مشتمل بر کتب علاءالدوله احمد بن محمد سمنانی (متوفی444ق) عالم بزرگ اشعری بوده است. اساتید [[ابن عربی، محمد بن عبدالله|اشبیلی]] همه از اهمیت این کتب سخن میگویند. او از این واقعه و از اینکه دانشمندان سرزمینش این مباحث را بهدرستی نمیفهمند بسیار ناراحت شده و با خود قرار میگذارد که خود به این مقامات نائل شود و...<ref>ر.ک: همان، ص77-76</ref>. سپس بهتفصیل سفرش را به مصر، اندلس و عراق با ذکر جزئیات شرح میدهد. | [[ابن عربی، محمد بن عبدالله|اشبیلی]] سپس به شرح سفر خود بهقصد فراگیری علم میپردازد. او در آغاز گزارش سفرش حکایت جالبی را نقل میکند که سبب آغاز سفر علمی او بوده است. روزی در محضر تعدادی از معلمین بوده است که دلالی بر آنها وارد میشود و بند از بسته کتبی که به همراه داشته میگشاید. بسته دلال مشتمل بر کتب علاءالدوله احمد بن محمد سمنانی (متوفی444ق) عالم بزرگ اشعری بوده است. اساتید [[ابن عربی، محمد بن عبدالله|اشبیلی]] همه از اهمیت این کتب سخن میگویند. او از این واقعه و از اینکه دانشمندان سرزمینش این مباحث را بهدرستی نمیفهمند بسیار ناراحت شده و با خود قرار میگذارد که خود به این مقامات نائل شود و...<ref>ر.ک: همان، ص77-76</ref>. سپس بهتفصیل سفرش را به مصر، اندلس و عراق با ذکر جزئیات شرح میدهد. | ||
او با دیدگاهی عرفانی «معرفت الله» را هدف از سفر به مناطق مختلف جهان و مطالعات شبانهروزی و دیدارش با دانشمندان دانسته و چنین استدلال میآورد: نگاه ما به عالم ازاینجهت نیست که جهان از ساختی متقن یا منظرهای زیبا یا نفعی فراگیر و یا جرمی بزرگ برخوردار است بلکه ازاینجهت است که مخلوق پروردگار است. همانگونه که توجه ما به نبی(ص) نه ازاینجهت است که آدمی یا قرشی و یا از چهرهای زیبا برخوردار است بلکه ازاینجهت است که او | او با دیدگاهی عرفانی «معرفت الله» را هدف از سفر به مناطق مختلف جهان و مطالعات شبانهروزی و دیدارش با دانشمندان دانسته و چنین استدلال میآورد: نگاه ما به عالم ازاینجهت نیست که جهان از ساختی متقن یا منظرهای زیبا یا نفعی فراگیر و یا جرمی بزرگ برخوردار است بلکه ازاینجهت است که مخلوق پروردگار است. همانگونه که توجه ما به نبی(ص) نه ازاینجهت است که آدمی یا قرشی و یا از چهرهای زیبا برخوردار است بلکه ازاینجهت است که او رسولالله است<ref>ر.ک: همان، ص117</ref>. | ||
حقیقت مثلهای قرآن، اولین باب در موضوع تأویل است که نویسنده به آن پرداخته است. او پیش از ذکر معنای مثل، امثال قرآن را قانونی برای شناخت مستقیم معرفی کرده و چنین توضیح میدهد: خداوند سبحان اگر بخواهد میتواند برای بندگان تجلی کند تا اینکه حقیقت ذاتش را بدانند، اما از ایشان پنهان داشته و خود را با ادله به ایشان شناخته است. در رابطه با ادله هم اگر میخواست تنها یک دلیل میآورد تا آفریدهها از یک راه به علم برسند اما به حکمت خود ادله را آشکار و مخفی قرار داد تا مؤمنین در درجات و جاهلین در درکات مختلف قرار بگیرند تا گروهی به هدایت و نجات و گروه دیگر به گمراهی و هلاکت برسند<ref>ر.ک: همان، ص141</ref>. | حقیقت مثلهای قرآن، اولین باب در موضوع تأویل است که نویسنده به آن پرداخته است. او پیش از ذکر معنای مثل، امثال قرآن را قانونی برای شناخت مستقیم معرفی کرده و چنین توضیح میدهد: خداوند سبحان اگر بخواهد میتواند برای بندگان تجلی کند تا اینکه حقیقت ذاتش را بدانند، اما از ایشان پنهان داشته و خود را با ادله به ایشان شناخته است. در رابطه با ادله هم اگر میخواست تنها یک دلیل میآورد تا آفریدهها از یک راه به علم برسند اما به حکمت خود ادله را آشکار و مخفی قرار داد تا مؤمنین در درجات و جاهلین در درکات مختلف قرار بگیرند تا گروهی به هدایت و نجات و گروه دیگر به گمراهی و هلاکت برسند<ref>ر.ک: همان، ص141</ref>. | ||
از دیگر مباحث مطرح شده در کتاب تأویل حروف مقطعه است. برای این حروف بیش از بیست قول ذکر شده است. هیچکس بهجز | از دیگر مباحث مطرح شده در کتاب تأویل حروف مقطعه است. برای این حروف بیش از بیست قول ذکر شده است. هیچکس بهجز رسولالله(ص) ادعای فهم این حروف را نداشته است. وی در انتها بهترین قول را این میداند که آیات و کلمات قرآن از همین حروف ساخته شده و عرب هیچگاه نخواهد توانست کتابی همانند قرآن بیاورد<ref>ر.ک: همان، ص209-208</ref>. | ||
نویسنده گاه به رد فلاسفه پرداخته و اینکه عدهای خواستهاند با تلفیق شرع و فلسفه ادعا کنند که آنها با هم سازگار و هماهنگ هستند و کلام نبی با کلام فیلسوف از یک منبع خارج میشوند را سخنی باطل دانسته که از عقول ناقص بر خواسته است<ref>ر.ک: همان، ص353</ref>. | نویسنده گاه به رد فلاسفه پرداخته و اینکه عدهای خواستهاند با تلفیق شرع و فلسفه ادعا کنند که آنها با هم سازگار و هماهنگ هستند و کلام نبی با کلام فیلسوف از یک منبع خارج میشوند را سخنی باطل دانسته که از عقول ناقص بر خواسته است<ref>ر.ک: همان، ص353</ref>. |
ویرایش