دیوان ایرج‌میرزا: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
خط ۲۸: خط ۲۸:


==ساختار==
==ساختار==
کتاب با قصیده‎ای در ستایش نظام‎السلطنه مافی و 35 قصیده دیگر آغاز شده است. پس از آن غزل‎ها، مثنوی‎ها، قطعه‌ها، رباعی‎ها، مربع ترکیب، قالب‎های نو و در انتهای کتاب نیز غزل‎ها و قطعه‌ها و مثنوی‎های ناتمام و بیت‎های پراکنده ذکر شده است.  
کتاب با قصیده‌ای در ستایش نظام‎السلطنه مافی و 35 قصیده دیگر آغاز شده است. پس از آن غزل‎ها، مثنوی‎ها، قطعه‌ها، رباعی‎ها، مربع ترکیب، قالب‎های نو و در انتهای کتاب نیز غزل‎ها و قطعه‌ها و مثنوی‎های ناتمام و بیت‎های پراکنده ذکر شده است.  


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
به دنبال تحولات اساسی در نظام اجتماعی - ‎سیاسی ایران در دوره‎ مشروطه‎، ادبیات نیز دستخوش تغییر و تحول بنیادین شد و این دگرگونی نه فقط در محتوا که در شیوه بیان و نحوه کارکرد زبان نیز آشکار گردید. اگرچه، تنی چند از ادیبان‎ و شاعران‎ بودند‎ که نه از این و نه‎ از‎ آن‎ حیث کمترین جنبشی در حال و کارشان پدید نیامد؛ همچون ادیب پیشاوری و ادیب نیشابوری؛ نیز تنی چند بودند که با تأثیرپذیری شدید‎ از‎ انقلاب‎ مشروطه، بیشتر محتوا و کمتر زبانِ شعرشان، تحول یافت‎؛ همچون‎ ادیب‎الممالک فراهانی و محمدتقی بهار؛ دسته‎ای که از آنان به شاعران قلب مشروطیت تعبیر می‌کنند. اما در بین‎ شاعران‎ عصر‎ مشروطه، شعر ایرج‎میرزا هم از نظر محتوا و هم از نظر سبک‎ و زبان‎ و نحوه‎ بیان، چهره‎ای متفاوت دارد؛ تا آنجا که برخی صاحب‎نظران معتقدند که اساسی‌ترین‎ درون‎‎مایه‎‎های شعر مشروطه به زبان طنز مورد انتقاد او قرار گرفته است. نیز او را در حیطه زبان و گفتار و بیان ادبی از دیگران ممتاز می‌دانند‎ و حق نیز همین است؛ چه، با اندک نگاهی به دیوان ایرج درمی‎یابیم‎ که‎ در فضای شعر وی - با آن زبان خاصش - از آن شور و شرر و داغ‎ و درد‎ شعرهای‎ عشقی و عارف، آن فاتحه‎خوانی‎های سید اشرف حسینی و ناله‌های زار بهار در سوگ مشروطه،‎ خبری‎ نیست. هرچند، انقلاب مشروطیت و دگرگونی‎هایی که در عرصه سیاست و جامعه روی داد‎، حال‎ و هوای‎ این شاهزاده قاجار را نیز - که زمانی از صاحب‎منصبان و مداحان دربار بود - ‎عوض کرد‎، ظاهرًا‎ این‎ دگرگونی تا به آنجا نبوده است که در رثای آزادی و وطن ازدست‎رفته، خوناب از مژه بگشاید و سیل خون به دامن روانه کند یا در‎ آرزوی‎ آبادی سرزمین مادری زاری کند و شاید همین امر مایه جدایی‎ زبان وی از زبان دیگران و دوری آن از‎ شعارگونگی‎ باشد<ref>ر.ک: صارمی، سهیلا، ص83</ref>.  
به دنبال تحولات اساسی در نظام اجتماعی - ‎سیاسی ایران در دوره‎ مشروطه‎، ادبیات نیز دستخوش تغییر و تحول بنیادین شد و این دگرگونی نه فقط در محتوا که در شیوه بیان و نحوه کارکرد زبان نیز آشکار گردید. اگرچه، تنی چند از ادیبان‎ و شاعران‎ بودند‎ که نه از این و نه‎ از‎ آن‎ حیث کمترین جنبشی در حال و کارشان پدید نیامد؛ همچون ادیب پیشاوری و ادیب نیشابوری؛ نیز تنی چند بودند که با تأثیرپذیری شدید‎ از‎ انقلاب‎ مشروطه، بیشتر محتوا و کمتر زبانِ شعرشان، تحول یافت‎؛ همچون‎ ادیب‎الممالک فراهانی و محمدتقی بهار؛ دسته‌ای که از آنان به شاعران قلب مشروطیت تعبیر می‌کنند. اما در بین‎ شاعران‎ عصر‎ مشروطه، شعر ایرج‎میرزا هم از نظر محتوا و هم از نظر سبک‎ و زبان‎ و نحوه‎ بیان، چهره‌ای متفاوت دارد؛ تا آنجا که برخی صاحب‎نظران معتقدند که اساسی‌ترین‎ درون‎‎مایه‎‎های شعر مشروطه به زبان طنز مورد انتقاد او قرار گرفته است. نیز او را در حیطه زبان و گفتار و بیان ادبی از دیگران ممتاز می‌دانند‎ و حق نیز همین است؛ چه، با اندک نگاهی به دیوان ایرج درمی‎یابیم‎ که‎ در فضای شعر وی - با آن زبان خاصش - از آن شور و شرر و داغ‎ و درد‎ شعرهای‎ عشقی و عارف، آن فاتحه‎خوانی‎های سید اشرف حسینی و ناله‌های زار بهار در سوگ مشروطه،‎ خبری‎ نیست. هرچند، انقلاب مشروطیت و دگرگونی‎هایی که در عرصه سیاست و جامعه روی داد‎، حال‎ و هوای‎ این شاهزاده قاجار را نیز - که زمانی از صاحب‎منصبان و مداحان دربار بود - ‎عوض کرد‎، ظاهرًا‎ این‎ دگرگونی تا به آنجا نبوده است که در رثای آزادی و وطن ازدست‎رفته، خوناب از مژه بگشاید و سیل خون به دامن روانه کند یا در‎ آرزوی‎ آبادی سرزمین مادری زاری کند و شاید همین امر مایه جدایی‎ زبان وی از زبان دیگران و دوری آن از‎ شعارگونگی‎ باشد<ref>ر.ک: صارمی، سهیلا، ص83</ref>.  


تنها‎ شعر‎ حقیقتاً‎ وطن‎پرستانه ایرج، همان است که‎ در رثای کلنل محمدتقی ‎خان پسیان سروده است. الفاظ‎ و تعابیر، لحن و بیان و غنای عاطفی شعر هم بیانگر تأثر عمیق شاعر از فقدان‎ یک منادی آزادی و عدالت‎ و مبارز‎ راه میهن است و از خلال آن می‌توان‎ آرزوهای میهنی شاعر و دلبستگی او را به آرمان‎های‎ وطن‎خواهانه به‎وضوح تشخیص داد:{{شعر}}
تنها‎ شعر‎ حقیقتاً‎ وطن‎پرستانه ایرج، همان است که‎ در رثای کلنل محمدتقی ‎خان پسیان سروده است. الفاظ‎ و تعابیر، لحن و بیان و غنای عاطفی شعر هم بیانگر تأثر عمیق شاعر از فقدان‎ یک منادی آزادی و عدالت‎ و مبارز‎ راه میهن است و از خلال آن می‌توان‎ آرزوهای میهنی شاعر و دلبستگی او را به آرمان‎های‎ وطن‎خواهانه به‎وضوح تشخیص داد:{{شعر}}
خط ۴۶: خط ۴۶:
{{ب|'' گهی دندان به درد آید گهی چشم‎''|2='' زمانی معده می‎آید سر خشم‎''<ref>ر.ک: گلبن، محمد، ص514</ref>}}{{پایان شعر}}
{{ب|'' گهی دندان به درد آید گهی چشم‎''|2='' زمانی معده می‎آید سر خشم‎''<ref>ر.ک: گلبن، محمد، ص514</ref>}}{{پایان شعر}}


گاه هنجارهای تربیتی عصر و در نتیجه، هنجارهای کلام عادی را در‎ هم‎ می‌شکند‎ و آن را با کلمات رکیک درمی‎آمیزد. گاهی نیز این هنجارشکنی و دور شدن از ادب مرسوم، در سطح ‎‎معنایی‎ صورت می‌گیرد؛ مانند طعنه‎ای که در این بیت‎ها به عارف قزوینی‎ - موسیقی‌دان‎ و شاعر‎ ملی - می‎زند:
گاه هنجارهای تربیتی عصر و در نتیجه، هنجارهای کلام عادی را در‎ هم‎ می‌شکند‎ و آن را با کلمات رکیک درمی‎آمیزد. گاهی نیز این هنجارشکنی و دور شدن از ادب مرسوم، در سطح ‎‎معنایی‎ صورت می‌گیرد؛ مانند طعنه‌ای که در این بیت‎ها به عارف قزوینی‎ - موسیقی‌دان‎ و شاعر‎ ملی - می‎زند:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|'' گروهی بچه ژاندارمند در وی''|2='' که اللهم احفظهم من الغی''}}
{{ب|'' گروهی بچه ژاندارمند در وی''|2='' که اللهم احفظهم من الغی''}}
{{ب|'' همه شکردهن شیرین‎شمایل''|2='' همان طوری که می‌خواهد تو را دل''}}{{پایان شعر}}
{{ب|'' همه شکردهن شیرین‎شمایل''|2='' همان طوری که می‌خواهد تو را دل''}}{{پایان شعر}}
کاربرد زبان عادی و روزمره، ویژه ایرج نیست و دیگر شاعران دوره مشروطیت نیز از آن فراوان‎ بهره گرفته‎اند؛ اما شاید هیچ‎یک از آنان نتوانسته باشد آن را به اندازه وی رام کند. نمونه اعلای این زبانِ روان و بلیغ، مثنوی زهره و منوچهر است:
کاربرد زبان عادی و روزمره، ویژه ایرج نیست و دیگر شاعران دوره مشروطیت نیز از آن فراوان‎ بهره گرفته‌اند؛ اما شاید هیچ‎یک از آنان نتوانسته باشد آن را به اندازه وی رام کند. نمونه اعلای این زبانِ روان و بلیغ، مثنوی زهره و منوچهر است:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|'' نیست در این‎ گفته‎ من سوسه‎ای''|2='' گر تو به من قرض دهی بوسه‎ای''}}
{{ب|'' نیست در این‎ گفته‎ من سوسه‌ای''|2='' گر تو به من قرض دهی بوسه‌ای''}}
{{ب|'' بوسه دیگر سر آن می‌نهم''|2='' لحظه دیگر به تو پس می‌دهم''<ref>ر.ک: صارمی، سهیلا، ص88؛ متن کتاب، ص103</ref>‏}}{{پایان شعر}}  
{{ب|'' بوسه دیگر سر آن می‌نهم''|2='' لحظه دیگر به تو پس می‌دهم''<ref>ر.ک: صارمی، سهیلا، ص88؛ متن کتاب، ص103</ref>‏}}{{پایان شعر}}  


خط ۷۳: خط ۷۳:
# متن کتاب.  
# متن کتاب.  
#[[:noormags:1185577|صارمی، سهیلا، «کارکرد زبان در شعر ایرج‎میرزا»، پایگاه مجلات تخصصی نور، زبان و زبان‎شناسی، پاییز و زمستان 1386، شماره 6، صفحه 83 تا 102]].
#[[:noormags:1185577|صارمی، سهیلا، «کارکرد زبان در شعر ایرج‎میرزا»، پایگاه مجلات تخصصی نور، زبان و زبان‎شناسی، پاییز و زمستان 1386، شماره 6، صفحه 83 تا 102]].
#[[:noormags:488710|گلبن، محمد، «نگاهی به یادنامه‎ایرج‎میرزا (سیری در زندگی و آثار ایرج‎میرزا - ‎علی دهباشی)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، بخارا، آذر و دی و بهمن و اسفند 1387، شماره 68 و 69، صفحه 511 تا 515]].
#[[:noormags:488710|گلبن، محمد، «نگاهی به یادنامه‌ایرج‎میرزا (سیری در زندگی و آثار ایرج‎میرزا - ‎علی دهباشی)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، بخارا، آذر و دی و بهمن و اسفند 1387، شماره 68 و 69، صفحه 511 تا 515]].
#[[:noormags:473180|صدری‌نیا، باقر، «چند و چون وطن‎خواهی در شعر ایرج»، پایگاه مجلات تخصصی نور، هنر، تابستان 1377، شماره 36، صفحه 26 تا 38]].
#[[:noormags:473180|صدری‌نیا، باقر، «چند و چون وطن‎خواهی در شعر ایرج»، پایگاه مجلات تخصصی نور، هنر، تابستان 1377، شماره 36، صفحه 26 تا 38]].


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش