۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type='authorCode'| | |data-type='authorCode'|AUTHORCODE05159AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
ظاهراً چون وى در جزئيات علم هيئت و فلكيات تبحر يافته بود، به «افلاكى» معروف شد. گفتهاند كه در تپه علاءالدين در قونيه، رصدخانهاى بوده كه وى رياست آن را برعهده داشته است. | ظاهراً چون وى در جزئيات علم هيئت و فلكيات تبحر يافته بود، به «افلاكى» معروف شد. گفتهاند كه در تپه علاءالدين در قونيه، رصدخانهاى بوده كه وى رياست آن را برعهده داشته است. | ||
ثاقب دده نقل كرده است كه او و استادانش، همچون بدرالدين تبريزى و حمدالدين جندى، استيلاى كيغاتوخان نوه چنگيزخان برقونيه و قتل عام مردم را از طريق علم نجوم پيشبينى كرده بودند كه البته چنين نشد و به گفته همو | ثاقب دده نقل كرده است كه او و استادانش، همچون بدرالدين تبريزى و حمدالدين جندى، استيلاى كيغاتوخان نوه چنگيزخان برقونيه و قتل عام مردم را از طريق علم نجوم پيشبينى كرده بودند كه البته چنين نشد و به گفته همو این بلا به دعاى بهاءالدين ولد برطرف گرديد. گرچه این روايت از لحاظ زمانى و تاريخى درست نمىنمايد، لیکن اشتغال افلاكى را به نجوم و علت اشتهار او را به افلاكى تأييد مىكند. | ||
افلاكى مورد توجه خاص عارف چلبى بود، چندانكه به گفته خود در سفرهاى وى به شهرهاى آناتولى، سلطانيه و تبريز او را همراهى مىكرد، اما چون عارف چلبى به سببى از او رنجيد، وى دچار بيمارى سختى شد، تا اينكه سرانجام چلبى در شهر كوتاهيه از او دلجويى كرد و وى سلامت خود را باز يافت. | افلاكى مورد توجه خاص عارف چلبى بود، چندانكه به گفته خود در سفرهاى وى به شهرهاى آناتولى، سلطانيه و تبريز او را همراهى مىكرد، اما چون عارف چلبى به سببى از او رنجيد، وى دچار بيمارى سختى شد، تا اينكه سرانجام چلبى در شهر كوتاهيه از او دلجويى كرد و وى سلامت خود را باز يافت. | ||
وى در خدمت عارف چلبى به درجات عالى نائل شد و اهل طريقت او را سزاوار مقام مرشدى دانستند، ولى وى با عذرخواهى از پذيرفتن | وى در خدمت عارف چلبى به درجات عالى نائل شد و اهل طريقت او را سزاوار مقام مرشدى دانستند، ولى وى با عذرخواهى از پذيرفتن این مقام، گوشهنشينى اختيار كرد و چندى بعد به سبب اصرار و ازدحام دوستاران و بالا گرفتن شهرتش، ناچار به جانب «حرمين محترمين» رهسپار شد و مدت درازى در جوار مرقد مطهر پيامبر اكرم(ص) عزلت گزيد. | ||
افلاكى بعد از مرگ عارف چلبى (719ق1319/م) بر طبق وصيت او، به نگهبانى تربت مولانا پرداخت و یکى از «مثنوى خوانان» آنجا شد. پس از مرگ عارف چلبى، وى در زمره مريدان فرزندش عابد چلبى درآمد و هنگامى كه عابد از جانب تمورتاش به ولايت اوج فرستاده شد تا امراى آن ناحيه را به اطاعت و انقياد ترغيب كند، افلاكى نيز با او همراه بود. پس از آن ظاهراً تا آخر عمر، ديگر قونيه را ترك نكرد و در همانجا وفات يافت و نزدیک تربت مولانا به خاک سپرده شد. محل دفن او امروزه به درستى معلوم نيست، ولى در 1929م سنگ مزارش در نزدیکى آرامگاه مولانا پيدا شد و اكنون در موزه مولانا نگهدارى مىشود. | افلاكى بعد از مرگ عارف چلبى (719ق1319/م) بر طبق وصيت او، به نگهبانى تربت مولانا پرداخت و یکى از «مثنوى خوانان» آنجا شد. پس از مرگ عارف چلبى، وى در زمره مريدان فرزندش عابد چلبى درآمد و هنگامى كه عابد از جانب تمورتاش به ولايت اوج فرستاده شد تا امراى آن ناحيه را به اطاعت و انقياد ترغيب كند، افلاكى نيز با او همراه بود. پس از آن ظاهراً تا آخر عمر، ديگر قونيه را ترك نكرد و در همانجا وفات يافت و نزدیک تربت مولانا به خاک سپرده شد. محل دفن او امروزه به درستى معلوم نيست، ولى در 1929م سنگ مزارش در نزدیکى آرامگاه مولانا پيدا شد و اكنون در موزه مولانا نگهدارى مىشود. | ||
افلاكى شهرت خود را مديون تأليف بسيار مهم خود «مناقب العارفين» است. وى | افلاكى شهرت خود را مديون تأليف بسيار مهم خود «مناقب العارفين» است. وى این اثر را در 718ق1318/م شروع كرد و در 754ق/ 1353م به پایان رساند. | ||
یکى از مآخذ عمده | یکى از مآخذ عمده این کتاب، رساله [[سپهسالار، فریدون بن احمد|فريدون بن احمد سپهسالار]] بوده و افلاكى نزدیک به سه چهارم مطالب آن را با تغييرى مختصر در عبارات و بدون ذكر مآخذ نقل كرده است، ولى چون نمونهاى كه در این كار در نظر داشته، تذكره الاولياء [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] بوده است، روايات گردآورى شده را به ترتيب تاريخى تنظيم كرده است. این کتاب از لحاظ اشتمال بر شرح آداب و مراسم صوفيانه آن روزگار، داراى اهميت خاصى است و در سراسر آن اصطلاحات عرفانى و خانقاهى همهجا به چشم مىخورد. وى در مطالب مربوط به دوران حيات خود غالباً به مشاهدات خود و يا به نقل و روايت سخنان اشخاص مختلفى كه مورد اعتماد او بودهاند، استناد جسته است. | ||
از افلاكى چهار غزل به تركى و دو رباعى به فارسی موجود است كه به مناسبت درگذشت عارف چلبى سروده شده است. | از افلاكى چهار غزل به تركى و دو رباعى به فارسی موجود است كه به مناسبت درگذشت عارف چلبى سروده شده است. |
ویرایش