معجم المصطلحات الحديثية
معجم المصطلحات الحدیثیة، اثر سید عبدالماجد غورى، فرهنگ لغات و اصطلاحات مربوط به علم حدیث مىباشد که به زبان عربى و در سال 1427ق، نوشته شده است[۱]
معجم المصطلحات الحدیثیة | |
---|---|
پدیدآوران | غوری، سید عبدالماجد (نویسنده) |
ناشر | دار ابن کثير |
مکان نشر | دمشق - سوریه |
سال نشر | 1428 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | حدیث - اصطلاحها و تعبیرها
حدیث - علم الدرایه حدیث - علم الروایه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 106/2 /خ9م6 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
انگیزه اصلى نویسنده از تدوین این اثر، فراهم آوردن امکان دسترسى آسان و سریع به اصطلاحات تخصصى علم حدیث توسط طلاب و دانشجویان و یا کسانى که وقت و یا استطاعت علمى براى رجوع به مصادر اصلى را ندارند، مىباشد[۲]
ساختار
کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب به ترتیب حروف الفبا، از حرف الف تا یاء، تنظیم شده است.
نویسنده در توضیح اصطلاحات، از امثله و شواهد نیز بهره برده است.
گزارش محتوا
در مقدمه، ضمن بیان انگیزه تألیف کتاب، به این نکته اشاره گردیده است که علماى معاصر، معاجم و فرهنگ لغات زیادى را تدوین کردهاند که سردمدار آنان، شیخ نورالدین عتر مىباشد که اولین فرهنگ اصطلاحات حدیثى را بر سبک و ترتیب معاجم، نوشته است و اثر حاضر، عصاره مطالعه و تحقیق در تمام آن معاجم مىباشد[۳]
نویسنده در این اثر، اقدام به جمعآورى خلاصهاى از تمام اصطلاحات علوم حدیث و اصطلاحات خاصى که ائمه حدیث، در کتابهاى خویش - اعم از کتب روایى یا رجال - آوردهاند، نموده است[۴]
نویسنده در آغاز کتاب، به تعریف علم مصطلح الحدیث، پرداخته و سپس، به گوشههایى از تاریخ این علم، اشاره نموده و سپس، آثار مستقلى که در این زمینه، تألیف شدهاند را، مختصرا معرفى نموده است. برخى از این آثار عبارتند از: «المحدث الفاصل بین الراوی و الواعی»، اثر رامهرمزى؛ «معرفة علوم الحدیث و کمیة أجناسه» اثر حاکم نیشابورى؛ «الکفایة فی معرفة أصول علم الروایة» و «الجامع لأخلاق الراوی و آداب السامع»، اثر خطیب بغدادى؛ «الإلماع فی أصول الروایة و السماع»، اثر قاضى عیاض بن موسى یحصبى و..[۵]
از جمله ویژگىهاى این اثر، آن است که نویسنده، در توضیح و تبیین معناى اصطلاحات، از امثله و شواهد بسیارى استفاده نموده تا بدین منظور، فهم معناى اصطلاحات و کاربرد صحیح آنها براى خواننده، آسان شود؛ بهعنوان نمونه، در توضیح اصطلاح «الآباء الرواة عن الأبناء» (اینکه در سند حدیثى، پدر از پسر خودش روایت کند)، در میان صحابه از روایت عباس بن عبدالمطلب از فرزندش فضل بن عباس و در میان تابعین، از روایت وائل از فرزندش بکر بن وائل، مثال آورده شده است[۶]
وضعیت کتاب
فهرست اجمالى و مفصل مطالب و اصطلاحات، بههمراه فهرست مصادر و مراجع مورد استفاده نویسنده، در انتهاى کتاب آمده است.
پاورقىهاى کتاب اندک بوده و در آنها، بیشتر به ذکر منابع پرداخته شده است[۷]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.