شمس مغربی، محمد شیرین بن عزالدین
ابوعبدالله شمسالدین محمد بن عزالدین بن عادل یوسف البزازینى تبریزى (۷۴۹–۸۰۹ق)، معروف به شیرین یا ملا محمدشیرین و مشهور به شمس مغربى که از وى با عنوان قدوة العارفین و زبدة الواصلین نیز یاد کردهاند، عارف و شاعر ایرانى است
نام | شمس مغربی، محمد شیرین بن عزالدین |
---|---|
نامهای دیگر | شمس مغربی، محمد شیرین محمد
شمس مغربی، محمد شیرین یوسف شیخ مغربی مغربی، شمس مغربی، محمد شیرین مغربی تبریزی، محمد شیرین ملا محمد شیرین |
نام پدر | عزالدین |
متولد | 749ق |
محل تولد | نائین اصفهان یا یکى از قراى تبریز به نام انبند یا امند یا اممند |
رحلت | 809 ق |
اساتید | اسماعیل سیسى سمنانى |
برخی آثار | دیوان کامل شمس مغربی
دیوان شمس مغربی (غزلیات، ترجیعات، رباعیات، فهلویات، رساله جام جهان نما |
کد مؤلف | AUTHORCODE08415AUTHORCODE |
ولادت
در 749ق، دیده به جهان گشود.
علت اشتهار و تخلص وى به مغربى را عدهاى سفر او به مغرب و خرقه پوشیدن از دست یکى از منسوبین ابن عربى مىدانند.
محل تولد وى بهدرستى مشخص نیست، ولى به روایت برخى تذکرهها، در قریه نائین اصفهان یا در یکى از قراى تبریز به نام انبند یا امند یا اممند دنیا آمده است. از آنجایى که وى به گویش آذربایجانى شعر و ترانه مىسروده، احتمال تبریزى بودنش بیشتر است.
اساتید
وى مرید شیخ اسماعیل سیسى سمنانى، از اصحاب شیخ نورالدین عبدالرحمان اسفراینى و معاصر و معاشر کمال خجندى بود.
میرزا میرانشاه، پسر تیمور گورکان، والى آذربایجان، مدتى مرید وى بود. به اعتقاد ابن کربلایى، شمسالدین اقطابى و پسرش عبدالرحیم خلوتى مشرقى نیز مرید وى بودهاند.
مؤلف «روضات الجنان» او را به چندین سلسله منتسب مىداند: از یک طریق به سعدالدین حموى و از او به شیخ نجمالدین کبرى، از طریق دیگر به صدرالدین قونوى و از طریق او به شیخ محىالدین بن عربى و از طریق اوحدالدین کرمانى به ابوالنجیب سهروردى و نیز از طریق شیخ اسماعیل سیسى به شیخ نجمالدین کبرى.
او را از پیروان طریقه سهروردیه مىدانند که به احتمال زیاد، خرقه ارادت خود را از مشایخ این فرقه گرفته و آنچه از کبرویه و قونویه گرفته، خرقه تبرک بوده است.
شاگردان
از شاگردان وى، احمد بن موسى رشتى را مىتوان نام برد. مغربى، از شعراى پیشین، به دو عارف بزرگ؛ یعنى سنایى و عطار نظر داشته و غالباً ً شعرش به نام آنان اشاره کرده است. او با حافظ نیز معاصر بوده است و احتمال دارد که از او تأثیر پذیرفته باشد. او همچنین از همام تبریزى نیز بىتأثیر نبوده است. برخى تذکرهها، شیخ عبدالله شطارى، مؤسس شطاریه را از شاگردان و جانشینان او مىدانند که مغربى وى را به هند فرستاد.
مغربى دارى اشعار فارسى و عربى است که قسمت فارسى اشعارش، چند بار به چاپ رسیده است. اشعارش در ذکر معانى عرفانى، خاصه بیان وحدت وجود است. در محل دفن وى نیز اختلاف وجود دارد. بعضى مرقد او را در محله سرخاب تبریز و برخى در اصطهبانات فارس مىدانند. به تشخیص «ریحانة الأدب»، ملا محمدشریف مغربى مذکور در «سفینة الشعراء»، همان ملا محمدشیرین مغربى است.
وفات
او در 809ق، در سرخاب تبریز درگذشت و در حظیره بابافرید به خاک سپرده شد.
آثار
- مرآة العارفین یا اسرار فاتحه در تفسیر سوره فاتحةالکتاب؛
- درر الفرید فی معرفة التوحید، در سه فصل توحید، افعال و صفات خداوند؛
- جام جهاننما، در علم توحید و مراتب وجود که احمد بن موسى رشتى بر آن شرح نوشته است؛
- نزهة الساسانیة؛
- دیوان شعر، شامل اشعار فارسى، عربى و ترکى که نسخههاى کهن آن شامل «فهلویات مغربى» نیز بوده است.
منابع مقاله
- میرعابدینی، ابوطالب، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1378
- پایگاه اطلاعرسانى آفتاب، یکشنبه 12 تیرماه 1390ش.
- پایگاه اطلاعرسانى معرفت www.basiralishaah.blogfa.com، یکشنبه 12 تیرماه 1390ش.