أصول السرخسي

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

أصول السرخسي، تألیف محمد بن احمد بن ابی‌سهل سرخسی (متوفی 490ق)، از جمله منابع مهم علم اصول فقه است. مقدمه و تحقیق و تصحیح کتاب به قلم ابوالوفای افغانی است.

أصول السرخسي
أصول السرخسي
پدیدآورانافغانی، ابوالوفاء(محقق) سرخسی، محمد بن احمد (نویسنده)
چاپچاپ اول
موضوعاصول فقه اهل سنت - قرن 5ق.
زبانعربی
تعداد جلد2
کد کنگره
‏6الف 8ش / 155/6 BP
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

انگیزه نگارش

در راه استنباط احکام فقهی به‌ویژه در مذهب‌ ابو‌حنیفه‌ که‌ رأی و قیاس را حجت می‌دانست، پیدایش قواعد علمی استنباط، طبیعی بود.

سرخسی در مقدمه کتابش می‌گوید: این مطالب‌ را‌ در حصار شهر اوزگند املا کرده تا فهم و استنباط فروع فقهی برای‌ طلاب‌ آسان شود[۱]‏.

ساختار

کتاب مشتمل بر مقدمه محقق و ابواب و فصول متعدد در ضمن دو جلد است.

سرخسی در این کتاب از‌ روش فقهی پیروی نموده و نه‌تنها مسائل اصولی را از فتاوای فقهی حنفی‌ استخراج نموده، بلکه در‌ کنار‌ هر مسئله اصولی، به تبیین فروع فقهی پرداخته است.

گزارش محتوا

محقق کتاب در مقدمه، تاریخچه مختصری از علم اصول را ذکر کرده است. او ابوحنیفه را اولین نویسنده در علم اصول می‌داند که طرق استنباط را در «كتاب الرأي» تبیین کرده است. پس از او قاضی ابویوسف انصاری، محمد بن حسن شیبانی و محمد بن ادریس شافعی آثاری نوشتند. پس از ایشان ابومنصور ماتریدی کتاب «مآخذ الشرائع» و احمد بن علی جصاص رازی کتاب معروف «أصول الجصاص» را نوشتند. پس از آن آثار بسیاری نوشته شد؛ به‌عنوان مثال عبیدالله بن عمر دبوسی «تقويم الأدلة» و «تأسيس النظر» را نوشت. همچنین فخرالاسلام بزدوی و شمس‌الائمه سرخسی با تألیف دو کتاب ارزشمند خود در علم اصول، این علم را سامان داده و تنقیح کردند. این دو کتاب معتمد فقها شد، تاآنجاکه اصولیین هرگاه این دو نفر اتفاق بر مسئله‌ای کنند می‌گویند شیخان بر این قول اتفاق کردند[۲]‏.

آن‌گونه که محقق اشاره کرده، در تحقیق این اثر از سه نسخه کتاب استفاده شده: نسخه «المكتبة الأحمدية»، نسخه «المدرسة العثمانية» و نسخه «مكتبة المدارسي»[۳]‏.

نام کتاب در نسخه احمدی و هندی ذکر نشده، ولی در نسخه عثمانی این عبارت وجود دارد «سميته بلوغ السول في الأصول». البته نویسنده در جلد چهارم از «شرح السير الكبير» در آخر باب «ما يبتلی به الأسير» ص225 چاپ دائرةالمعارف می‌نویسد: «و قد استقصينا هذا في تمهيد الفصول في الأصول» که حاکی از آن است که اسم کتاب «تمهيد الفصول» است، نه «بلوغ السول». از اینجا معلوم می‌شود که نامیده شدن کتاب به اسم «بلوغ السول في الأصول»، از قبیل تصرفات برخی از ناسخین کتاب است و ازآنجاکه این کتاب بین مشهور معظم علمای اصول در طول قرون جز به اسم «أصول السرخسي» مشهور نبوده است، محقق اثر همین را عنوان کتاب قرار داده است [۴]‏.

نویسنده در مقدمه با استناد به روایات، بر اهمیت تفقه در دین تأکید کرده است. سپس فقهای عامل به علم مانند ابوحنیفه، ابویوسف و محمد بن حسن شیبانی را از مصادیق این کلام رسول‌الله(ص) دانسته است: «یک فقیه در اسلام از هزار عابد بر ابلیس سخت‌تر است».

وی خاطرنشان کرده که همین امر باعث شده که او به شرح کتب محمد بن حسن بپرازد و پس از آن به این فکر افتاده که اصولی را که شرح کتب مزبور بر آنها مبتنی است، برای مقتبسین بیان نماید، تا معین و کمک فقها در فهم فروع و راهنمای ایشان در اموری که به‌واسطه آنها در بیان فروع اخلال وارد می‌شود، باشد[۵]‏.

املای هریک از مباحث کتاب با عبارت «قال رضي‌الله عنه» آغاز شده است. سرخسی در این اثر همانند دیگر آثار اصولی مباحثش را با باب امر و نهی آغاز می‌کند و می‌فرماید: «شایسته‌تر آن است که مباحث اصول با باب امر و نهی آغاز شود؛ چراکه بیشتر مورد ابتلا هستند و با شناخت این دو، معرفت احکام، کامل و حلال از حرام متمایز می‌شود»[۶]‏.

وی در تبیین مباحث اصولی فراوان از آیات قرآن کریم به‌عنوان شاهد بهره می‌گیرد؛ به‌عنوان مثال صیغه امر در هفت وجه الزام، ندب، اباحه، ارشاد، تقریع، توبیخ و سؤال استفاده می‌شود که برای هر استعمال یک یا دو آیه از کلام وحی را شاهد می‌آورد[۷]‏.

نویسنده حجج شرعی را عبارت از کتاب، سنت، اجماع و قیاس می‌داند، سپس به بررسی اقوال مختلف پیرامون جواز یا عدم جواز نسخ کتاب و سنت با قیاس می‌پردازد[۸]‏.

کتاب با باب «اهلیت انسان برای وجوب حقوق برای او یا برعهده او»، به پایان رسیده است[۹]‏.

وضعیت کتاب

در پاورقی اختلاف نسخه‌های عثمانی و هندی ذکر شده است. در پایان هر جلد، فهارس مطالب، اعلام، فقها و محدثون ادبا، کتب، شهرها و امکنه و بقاع ذکر گردیده است.

پانویس

منابع مقاله

  1. مقدمه محقق و متن کتاب.
  2. باغستانی، محمد، «فقه حنفی در عهد ایلک‌خانیان»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مطالعات اسلامی، پاییز 1382، شماره 61، ص‌41 تا 54.


وابسته‌ها