حفظ العمر

حفظ العمر، نوشته محدث، مورخ، متکلم و فقیه حنبلی قرن ششم قمری، عبدالرحمن بن جوزی (510-‌597ق)، ارزش والای گوهر وقت را به مردم، یادآور می‌شود تا با بهره‌گیری صحیح از فرصت‌های زندگی، آخرت خودشان را آباد کنند و با انجام عبادات و خیرات، بهشت خود را بسازند. نویسنده از سخنان و حکایات صوفیه نیز بسیار آورده که جای بررسی دارد و دست‌کم برخی از آنها، افسانه است.

حفظ العمر
حفظ العمر
پدیدآورانابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی (نويسنده) عجمی، محمد (محقق)
ناشردار البشائر الإسلامیة
مکان نشرلبنان - بیروت
سال نشر1425ق - 2004م
چاپ1
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
ع8الف2 141/5 BP
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

هدف و روش

  • محقق کتاب، محمد بن ناصر عجمی، با بیان اینکه عبدالرحمن بن جوزی خودش، از وقتش کامل مراقبت می‌کرد و هیچ هدر نمی‌داد، به نقل از نویسنده افزوده است: من مردمان بسیاری دیده‌ام که معنای زندگانی را نمی‌دانند و برخی از آنان ثروتمندانی هستند که خدا آنان را از کسب مال بی‌نیاز کرده و بیشتر روز را در بازار می‌نشینند و چشم به مردم می‌دوزند و گرفتار آفت و منکر می‌شوند و یا در خلوت، به شطرنج‌بازی می‌پردازند و با نقل حکایات شاهان و ارزانی و گرانی و... روز را به شب و شب را به روز می‌دوزند و من دانستم که خدای تعالی معرفت شرافت زندگانی و دانستن قیمت عافیت را روزی کسی نکرده است، مگر آنکه روزگارش را غنیمت شمارد[۱]‏.
  • نویسنده گوید: زندگانی انسان، دارایی اوست؛ پس من در شگفت ماندم که مردمی در مورد آن کوتاهی می‌کنند و گویی که نمی‌دانند که دنیا میدان مسابقه است و پیروزی در این کارزار، به مقدار همت آدمی بستگی دارد و تفاوت همت‌ها بر اساس میزان ایمان به آخرت است. پس کسی که یقینش راست است، بکوشد و آنکه به طولانی بودن راه باور دارد، توشه برگیرد و هر شخصی که معرفتش کم باشد، درماند و آنکه هدف را نشناسد، بیراهه رود[۲]‏.

ساختار و محتوا

کتاب حاضر، از 3 باب به‌ترتیب ذیل تشکیل شده است:

  1. شرف زندگی و تشویق به اغتنام فرصت برای انجام خیرات.
  2. یادکرد کسانی که فرصت سبز زندگی را غنیمت شمارند و لحظه‌ای را هدر ندهند.
  3. بازگویی عوامل هدر دادن فرصت‌های زندگی.

نمونه مباحث

  • در روایتی صحیح از پیامبر(ص) نقل شده است: هر کسی بگوید: «سبحان ربّي العظيم و بحمده»، درخت خرمایی برای او در بهشت کاشته شود[۳]‏.

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه محقق، ص16
  2. ر.ک: مقدمه نویسنده، ص31
  3. ر.ک: متن کتاب، ص62

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها