الثبات عند الممات

    از ویکی‌نور
    ‏الثبات عند الممات
    الثبات عند الممات
    پدیدآورانابن جوزی، عبدالرحمن بن علی (نويسنده) ليثی انصاری، عبدالله (محقق)
    ناشرمؤسسة الکتب الثقافية
    مکان نشرلبنان - بيروت
    سال نشرمجلد1: 1986م , 1406ق,
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الثبات عند الممات، اثر ابوالفرج جمال‌الدین بن جوزی (متوفی 597ق)، کتابی است در موضوع صبر در مرگ و مصیبت از دست دادن عزیزان و اجر آن، که با تحقیق عبدالله لیثی انصاری، به چاپ رسیده است.

    ساختار

    کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز و مطالب در پنج باب، تنظیم شده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه محقق، بعد از بررسی صحت انتساب کتاب به ابن جوزی، به شرح زندگانی وی، پرداخته شده است. محقق معتقد است در انتساب این کتاب به ابن جوزی، شکی وجود نداشته و تمامی کسانی که به شرح‌حال او پرداخته‌اند، از جمله بغدادی در «هداية العارفين»، ابن رجب حنبلی در «طبقات الحنابلة» و ذهبی در «سیر أعلام النبلاء»، این کتاب را جز آثار وی، برشمرده‌اند[۱].

    در مقدمه مؤلف، به موضوع کتاب، اشاره شده است[۲].

    باب نخست، توضیح مختصری است در بیان فضیلت عقل و نقل و لزوم قبول آن‌ها. نویسنده بر این باور است که عقل، وسیله‌ای است که به‌واسطه آن، خداوند شناخته شده و با آن، تصدیق رسل و التزام به شرایع، حاصل می‌شود و آدمی به‌وسیله آن به طلب فضایل و دوری از رذایل برمی‌خیزد، پس مخالفت با آن، سزاوار و شایسته نیست. لزوم تبعیت از نقل نیز با عقل ثابت می‌گردد، بدین طریق که عقل پس از نظر در معجزات پیامبران(ع) و تصدیق آنان و علم به رسالت آن‌ها و تأیید اینکه آنچه آورده‌اند، از طرف خدای سبحان بوده و مصون از خطا و محفوظ از غلط است، به تبعیت از آن، فرمان می‌دهد، لذا فضیلت عقل و شرافت نقل، قبول آن‌ها را لازم کرده است[۳].

    باب دوم، در بیان اتفاق عقل و نقل است بر اینکه دنیا دار ابتلا و آزمایش بوده و لذا وقوع بلا در آن قابل انکار نیست و لذت حقیقی، در آن وجود ندارد[۴].

    در باب سوم، در پنج فصل، مطالبی پیرامون مصیبت وارد شده به محبوب و اهل و عیال و طریقه مواجه با آن، مطرح گردیده و در این زمینه، به هشت نکته، اشاره شده است:

    1. علم به اینکه مصائب مقدر بوده و گریزی از آن نیست. در این زمینه، به آیه مبارکه 22 سوره حدید، اشاره شده است: «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لاَ فِی أَنْفُسِکُمْ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذٰلِکَ عَلَى اللَّهِ یسِیرٌ» هیچ مصیبتى نه در زمین و نه در نفس‎های شما [به شما] نرسد، مگر آنکه پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابى است. این [کار] بر خدا آسان است.
    2. علم به این‌که دنیا دار ابتلا و ناگواری‌ها بوده و توقع راحتی در آن اشتباه است.
    3. دانستن این‌که جزع و بی‌تابی، خود مصیبتی دیگر است.
    4. فکر به مصیبت‎های بزرگ‎تر.
    5. توجه به حال کسی که به همین مصیبت گرفتار آمده است.
    6. دقت در احوال کسی که به مصیبت بزرگ‎تری مبتلاست.
    7. امیدواری به بازماندگان.
    8. طلب اجر از توسل به صبر و تأمل در فضایل صبر و ثواب صابران و سیره آن‌ها در صبر و شکیبایی در بلا و گرفتاری‌ها[۵].

    در فصل نخست، به بیان فضایل صبر پرداخته شده و از آن جمله، به حدیث شریفی از پیامبر(ص)، بدین مضمون اشاره گردیده است که به هیچ‎کسی خیری وسیع‎تر و جامع‎تر از صبر، اعطا نشده است[۶].

    در فصل دوم، به روایاتی اشاره شده است که بیان‌کننده ثواب صابران بر فقدان و از دست دادن اولاد می‌باشد[۷] و در فصل سوم، که از دو خط تجاوز نمی‌کند، به این نکته اشاره شده است که هرچقدر نزدیکی محبوب ازدست‌داده شده به انسان بیشتر باشد، اجر فقدان وی نیز بیشتر است[۸] و در فصل چهارم، به ذکر سخنان حکمیانه از بزرگانی همچون ابودرداء، ابوعبدالله براثی و رابعه، پیرامون رضای به قضای الهی، پرداخته شده است[۹].

    در فصل پنجم و ششم، به ذکر حکایات و مثل‎هایی پرداخته شده است که به صبر و رضایت صابران در موقع ابتلا و مصیبت اشاره دارند و نیز برخورد غیرصابرین با مصیبت[۱۰].

    در باب چهارم، در ضمن چند فصل کوتاه و موجز، به ذکر مصیبت‎های مختص به ذات انسان پرداخته شده و با اشاره به آیه مبارکه 29 و 30 سوره نجم: «فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنَا وَ لَمْ یرِدْ إِلاَّ الْحَیاةَ الدُّنْیا*ذٰلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى،‎ پس از هر کس که از یاد ما روى برتافته و جز زندگى دنیا را خواستار نبوده است روى برتاب این منتهاى دانش آنان است پروردگار تو خود به [حال] کسى که از راه او منحرف شده داناتر، و او به کسى که راه یافته [نیز] آگاه‌تر است»، به بیان این نکته پرداخته است که بسیاری از مردم، زمانی که دچار مرض و حالات مرگ می‌شوند، یا به جزع و شکایت از اوضاع می‌پردازند و یا فقط به فکر درمان آن هستند؛ لذا از امور مهم دیگری همچون وصیت، انجام کارهای خیر، یادآوری مرگ، اندیشیدن به گناهان، توبه از معاصی، رد امانت و ادای دین، پرداخت دیون شرعی و... غافل هستند[۱۱].

    در آخرین باب، ابتدا به نقل و نقد اقوال مختلف از جمله فلاسفه، باطنیه، علمای سلف و... پیرامون مسئله مرگ پرداخته شده و سپس، به حالات بزرگان در هنگام مرگ، اشاره شده است. از جمله آن‌ها، می‌توان از افراد زیر نام برد: آدم(ع)، ادریس(ع)، ابراهیم(ع)، اسحاق(ع)، یوسف(ع)، داود(ع)، پیامبر اسلام(ص)، ارسطو، خلفای راشدین، امام حسن(ع)، عبدالله بن جحش بن ریاب، عمیر بن ابی‌وقاص، عامر بن فهریه، بلال بن رباح، عمار بن یاسر، زید بن خطاب، ابوعقیل عبدالرحمن بن عبدالله، سعد بن خثیمه بن حارث، سعد بن ربیع، عبدالله بن رواحه، عمیر بن حمام، معاذ بن جبل، جعفر بن ابی‎طالب، سلمان فارسی، حذیفه بن یمان، حبیب بن عدی، احمد بن حنبل، ابوحامد غزالی و...[۱۲].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب به همراه فهرست آیات؛ احادیث نبوی؛ آثار؛ اعلام و منابع مورداستفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده است.

    در پاورقی‌ها علاوه بر ذکر منابع و اشاره به اختلاف نسخ[۱۳]، به توضیح برخی از مطالب متن، پرداخته شده است[۱۴].

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها