ضوابط المصلحة في الشريعة الإسلامية

ضوابط المصلحة فی الشریعة الاسلامیة تألیف محمد سعید رمضان البوطی (معاصر)، در اصول فقه که مصلحت و جایگاه مصالح مرسله در استنباط احکام شرعی نزد اهل‌سنت را مورد بررسی قرار داده است.

ضوابط المصلحة في الشريعة الإسلامية
ضوابط المصلحة في الشريعة الإسلامية
پدیدآورانبوطی، محمد سعید رمضان (نويسنده)
ناشرمؤسسة الرسالة
مکان نشر[بی جا] - [بی جا]
سال نشر13سده
چاپ1
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
/ب9ض9 161/7 BP
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

نویسنده، موضوع «مصلحت» را به منزله پایه‌ای دانسته که احکام اسلامی پیرامون آن می‌چرخد.[۱]‏ سپس در مقدمه دوم از تلاش‌های دشمنان در مبارزه مسلحانه با مسلمین و نیز «استشراق و تبشیر» و جنگ فکری آن‌ها سخن گفته است.[۲]‏ چون از این طریق طرفی نبستند به راه آسان‌تری متوسل شدند که عبارت از باب اجتهاد و رأی بود و دستشان را مطابق با یک طرح برنامه‌ریزی شده بر خطرناک‌ترین سلاح آن یعنی سلاح «مصالح» قرار دادند.[۳]

کتاب پس از مقدمه، مشتمل بر تمهید، سه باب و خاتمه است. در تمهید، تعریف لغوی و اصطلاحی مصلحت ذکر شده است. سپس مقایسه مختصری بین مصلحت در شریعت اسلامی با دیدگاه علمای فلسفه و اخلاق صورت‌گرفته است.[۴]

در باب اول از ادله‌ کافی بودن شریعت اسلامی برای مصالح بندگان و تضمین سعادت دنیا و آخرت ایشان سخن رفته است.[۵]

در باب دوم ضوابط تفصیلی برای مصلحت شرعی تبیین شده است. این ضوابط در پنج امر منحصر است: عدم مخالفت با مقاصد شارع، عدم مخالفت با کتاب، عدم مخالفت با سنت، عدم مخالفت با قیاس صحیح و از بین نبردن مصلحت مساوی یا ارجح دیگر.[۶]

سومین و آخرین باب نیز به طور خاص به موضوع مصالح مرسله اختصاص‌یافته است. در انتهای این باب نیز سه خاتمه کوچک ذکر شده که در آن توجهاتی به محققین و مجتهدینی که بنای به‌کارگیری مصالح را دارند داده شده است.[۷]

نویسنده در این باب دیدگاه مالک، احمد بن حنبل، شافعی و ابوحنیفه را پیرامون مصالح مرسله مطرح کرده است. مالک اولین کسی که مصالح مرسله را به کار گرفته است.[۸]

اصولیون [پیرو این مذاهب] از مصالح مرسله و حکم استصلاح در دو بحث از مباحث اصول سخن گفته‌اند: اول در باب قیاس به هنگام سخن از اقسام وصف مناسب از حیث اعتبار و عدم آن؛ و دوم به هنگام سخن از استدلال و اقسام آن.[۹]

پانویس

  1. ر.ک: مقدمة، ص5
  2. ر.ک: المقدمة، ص10-8
  3. ر.ک: همان، ص11
  4. ر.ک: همان، ص17
  5. ر.ک: همان
  6. ر.ک: همان، ص18
  7. ر.ک: همان
  8. ر.ک: متن کتاب، ص367
  9. ر.ک: همان، ص387

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.


وابسته‌ها