مراحل السالکین (همدانی)
این مقاله هماکنون برای --Mkheradmand110 (بحث) ۸ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۲۹ (+0330) تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۲۱:۴۴، ۲۹ نوامبر ۲۰۲۲ (ساعت هماهنگ جهانی) (۲ سال پیش) تغییر یافتهاست؛( ) لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با {{در دست ساخت}} جایگزین میکنید. |
مراحل السالکین، نوشته یکی از صوفیان فرقه نورعلیشاه نعمتاللهی مجذوبعلیشاه همدانی (درگذشته 1238ق.)، مباحثی در موضوع سیر و سلوک به زبان فارسی قرن سیزدهم قمری است.
- نویسنده میگوید: این کتاب را به اصرار برخی از برادران ایمانی (اخوان فی الله و المطیعین لأمرالله) نوشتم و چون شامل مراتب سلوک است به نام مراحل السالکین نامیدم.[۱]
مراحل السالکین (همدانی) | |
---|---|
پدیدآوران | مجذوبعلیشاه همدانی (نویسنده) جواد نوربخش (محقق) |
ناشر | خانقاه نعمتاللهی |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1351ش. |
موضوع | تصوف - |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
- به گفته محقق کتاب؛ جواد نوربخش ، نویسنده در نگارش اثر حاضر از کتاب مرصاد العباد نوشته نجمالدين رازى تأثیر پذیرفته است.[۲]
- محقق کتاب، برای تصحیح و مقابله این کتاب از 6 نسخه خطی استفاده و مشخصات کتابشناختی هر کدام را نیز بیان کرده است.[۳] وی همچنین برای تصحیح و تحشیه اثر حاضر از 25 منبع بهره برده است.[۴]
ساختار و موضوعات
فصلهای این کتاب به ترتیب عبارت است از:
- وجوب طلب علم و ترغیب به آن
- اصناف مردم
- صفت علماء
- مجالست علماء و صحبت ایشان
- تقسیم علم و علماء
- بیان روح
- آغاز تعلق روح به قالب انسان
- حُجُب روح انسانی
- حکمت تعلق روح به قالب
- تربیت قالب انسان بر قانون شریعت
- تربیت نفس و معرفت آن
- تصفیه دل بر قانون شریعت
- تجلیه روح بر قانون حقیقت
- احتیاج به شیخ
- مقام شیخی
- شرایط و صفات مُریدی
- ذکر پوشیده و پنهان
- شرایط ذکر
- وقایع غیبی
- مشاهدات انوار
- مکاشفات
- تجلی ذات و صفات خداوندی
- وصول به حضرت خداوندی
- تحقیق انسان کامل
- خرقه متصوفه.[۵]
نمونه مباحث
- بدان که حقیقت کشف از حجاب بیرون آمدن هر چیزی است بر وجهی که صاحب کشف ادراک آن چیز کند به صفتی که پیش از این نمیدیدی. و حجاب عبارت از موانعی است که دیده بنده از مشاهده جمال حضرت احدیت محجوب و ممنوع است. و آن جملگی عوالم دنیا و آخرت است که به روایتی هیجده هزار عالم است و به روایتی سیصد و شصت هزار. و آنچه متناسبتر است هفتاد هزار است که حدیث صحیح بدان ناطق است: ان لله تعالی سبعین الف حجاب من نور و ظلمة.[۶]
- قوله(ص) کاد الفقر ان یکون کفراً معنای او این است که چون آخر فقر اقتضا میکند بدایت الوهیت و دعوی ربوبیت را، پس ناچار میباشد قرب به کفر را هر گاه نبوده باشد فقیر کامل جامع بین ظاهر و مظهر و رب و عبد و حقّ و خلق.
هر مرتبه از وجود حدی دارد گر حفظ مراتب نکنی زندیقی.[۷]
پانويس
منابع مقاله
- مقدمه محقق و نویسنده و متن كتاب.