أبكار الأفكار في أصولالدين
أبكار الأفكار في أصولالدين، تأليف ابوالحسن على بن ابى على بن محمد بن سالم، معروف به سيفالدين آمدى(551-631 ق)، متكلم بزرگ اشعرى است. این اثر دائرةالمعارفى كلامى است، كه با قلمى شيوا، رسا و به دور از اغلاق در بيان مطالب و نقل و نقد اقوال و نظم فصول و ابواب به شكلى روشمند نگارش يافته است. «ابكار الافكار»، مهمترين اثر كلامى آمدى و بلكه از مهمترين آثار كلامى اشعريان و حتى جهان اسلام به شمار مىآيد و بر آثار كلامى اشعرى پس از خود تأثير قابل توجهى داشته است.اين کتاب، به یک اثر مرجع و بنيادين برای دورۀ پس از خود بدل گشت كه به دورۀ كلام متأخران شناخته مىشود.
أبكار الأفكار في أصولالدين | |
---|---|
پدیدآوران | مهدی، احمد محمد (محقق) آمدی، علی بن محمد (نویسنده) |
ناشر | دار الکتب و الوثائق القومیة |
مکان نشر | قاهره - مصر |
سال نشر | 1423 ق یا 2002 م |
چاپ | 1 |
موضوع | اهل سنت - اصول دین کلام اهل سنت - قرن 7ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 5 |
کد کنگره | BP 205/3 /آ8الف3 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب در پنج جلد، با مقدمهای از محقق(احمد محمد مهدی) آغاز گردیده[۱]، که در آن به شرح زندگانی سيفالدين آمدى(551-631 ق)[۲]، و جایگاه کتاب أبكار الأفكار في أصولالدين و روش تحقیق آن پرداخته است[۳]، سپس مقدمه مؤلف کتاب ذکر گردیده[۴] و در ادامه بخشهای مختلف کتاب در هشت قاعده تنظيم شده است. در پایان هر جلدی فهرست موضوعات آن جلد آورده شده است.
گزارش محتوا
کتاب أبكار الأفكار في أصولالدين در هشت قاعده تنظیم گردیده است.
قاعده اول: در علم و اقسام آن[۵].
اقسام عقل نيز منحصر در چهارند:
الف: در تعريف علم و حقيقت آن.
ب: در علم ضرورى و اختلاف علما در آن.
ج: در علم كسبى.
د: در احكام علم.
اين قسم اخير خود داراى نه فصل است كه به مباحث مختلفى؛ همچون مراتب علوم، اختلاف علوم و تماثل آنها و غيره پرداخته است.
قاعده دوم: در نظر و استدلال و آنچه بدان مربوط است[۶]. این قاعده شامل هشت فصل است. در این فصول افزون بر پرداختن به مباحثى؛ همانند حقيقت نظر، شرايط و وجوب آن و... به پارهاى از اشكالات با عنوان شبه الحضوم يا اشكالات الحضوم نيز پرداخته است[۷].
قاعده سوم: راههاى رسيدن به مطلوبات نظرى[۸]. از این قاعده به دست مىآيد كه آمدى منطق صورى را به عنوان راه و روش رسيدن به يقين برگزيده است.
قاعده چهارم: در انقسام معلوم به موجود و معدوم و لا موجود - لا معدوم[۹] این قاعده مشتمل بر سه باب است كه در آنها مباحثى؛ چون اثبات واجب، حقيقت او، اشتراك لفظى يا معنوى وجود، صفات نفسانى؛ همچون قدرت، اراده، علم، كلام و...، آنچه كه استنادش به خداوند رواست.
مثل رؤيت[۱۰] و آنچه انتسابش به خداوند روا نيست؛ مانند جوهريت[۱۱] و جسمیّت[۱۲]، وحدت و توحيد[۱۳]، افعال خداوند[۱۴]، ممكن الوجود و مباحث فلسفى مربوط به آن، مباحث معدوم و احكام آن[۱۵] و...
قاعده پنجم: در نبوّات[۱۶]، كه مشتمل بر شش فصل است و به مباحثى؛ همچون معناى نبوت و نبى[۱۷]، معناى معجزه و شرايط آن[۱۸]، جواز عقلى بعثت[۱۹]، اثبات رسالت حضرت محمد(ص)[۲۰]، عصمت پيامبران[۲۱] و...اختصاص يافته است.
قاعده ششم: به معاد، سمعيات، ثواب و عقاب اختصاص يافته است[۲۲]. در این قاعده مباحثى؛ مانند جواز عقلى اعادۀ معدوم، معاد جسمانى، معاد نفسانى و... مطرح شده است.
قاعده هفتم، به مباحث اسماء و احكام ضمن شش فصل مىپردازد[۲۳]. مباحث مهم و مفصّل ايمان و كفر و توبه، از جمله این مباحث است. در این قاعده آمدى فرقۀ اشاعره، سلفيان، اهل حديث و اهل سنت و جماعت را فرقۀ ناجيه مىنامد و دربارۀ حكم ساير فرق، ضمن اختلافى دانستن مسأله گفته است كه ابوالحسن اشعرى و بسيارى از اصحاب و فقهایى؛ چون شافعى و ابوحنيفه برآنند كه همۀ مخالفان حق كه اهل قبلهاند مسلمانند؛ اما خود وى قائل به تفصيل شده است. از نظر وى اقوال يا بدعتهایى كه بازگشت آنها به اعتقاد به وجود خداى ديگرى غير از اللّه و يا حلول خدا در اشخاص باشد، كفر و قائل آنها كافر است. وى این امر را اجماعى دانسته است.
همچنين كسانى كه قولشان به انكار رسالت حضرت محمد(ص) يا مذمت او يا به حلال كردن محرّمات و يا اسقاط واجبات شرعى و يا انكار آنچه پيامبر(ص) آورده بىنجامد، نيز مشمول این حكمند از نظر آمدى فرقههایى كه اقوال و عقايدشان چنين لوازمى نداشته باشد، معنى ندارد كه مسلمان به شمار نيايند، هرچند اهل بدعت هستند. وى در برابر تكفير معتزله، شيعه، روافض، خوارج و مشبّه ايستادگى كرد، و چنين حكمى را در مورد آنان روا ندانسته است.
قاعده هشتم، به مباحث امامت و امر به معروف و نهى از منكر اختصاص يافته[۲۴] و از موضوعاتى؛ چون وجوب امامت يا عدم آن، شرايط امام و...و نيز از وجوب امر به معروف و نهى از منكر و... سخن گفته شده است.
شيوۀ تحقيق آرا و تقرير مطالب و اخذ موضع آمدى در این کتاب جالب و خاص اوست.
وى بيش از اسلاف اشعرى و مشرب خود، جانب عقل را پاس مىدارد و این روىآورد در کتاب «غاية المرام» وى بارزتر است. در ابكار الافكار نيز اولا: توجه مدامى به آراى معتزليان دارد.
ثانيا: در بسيارى از مباحث جانب معتزليان را گرفته، ديدگاه اصحاب اشعرى خود را وا مىنهد.
ثالثا: مواجهۀ وى با معتزليان همانند صوفيان روادارانه است، حال آنكه با باطنيّه و حشویه برخوردى خصومتآمیز دارد. توجه فوقالعاده آمدى به منطق از یک سو و مخالفت تندش با باطنيه و در مقابل تمايلش به صوفيه از سوى ديگر، يادآور سلف بزرگ او امام محمد غزالى (م504ق) است. با این همه به نظر مىرسد، توجه به عقل و استدلال عقلانى از سوى آمدى و بسيارى از متكلمان جهان اسلام، و بلكه فيلسوفان به طرز كمرنگترى، كاملا مشروط است؛ يعنى به عقل مادامى كه با دادههاى نقل سازگار آيد، بها داده مىشود.
به هر حال ترديدى وجود ندارد كه آمدى رویكرد عقلى بارزترى نسبت به اسلاف اشعرى خود در پيش گرفت و از این جهت بر اخلاف خود تأثير شايانى برجاى نهاد.
آمدى در أبكار الأفكار مىكوشد، تا ديدگاههاى نحلههاى كلامى مختلف اسلامى و گاهى آراى اديان آسمانى ديگر را نقل كند كه از آنها با عبارت ملّيّون ياد مىكند. در جايى كه اجماع میان همۀ ملل و نحل را گزارش مىكند، تعبير قد اجمع العقلاء را به كار مىگيرد. گاهى برای نشان دادن رأى فرق اسلامى در برابر ملل غير اسلامى مىگوید، رأى اسلامیان چنين است. تقريبا در اكثر قريب به اتفاق موارد، ديدگاه معتزله یک سوى مهم بحث است. گاهى تمام متكلمان در برابر فلاسفه قرار داده مىشوند. در بسيارى موارد برای اشاره به رأى مورد پسند خود، كه موافق اسلاف اشعرى وى است، تعبير مذهب أهل حق را به خدمت مىگيرد. همیشه ديدگاهها را به صورت منظم و دستهبندى شده و در چندين مسلك و تقريبا به ترتيب تاريخى گزارش مىكند. از ديگر ویژگىهاى روش آمدى در این کتاب آن است كه پس از نقل آراء و اقوال وارد نقض و ابرام شده، از جهات متعددى؛ همچون جهت لغوى، معنايى، نص و عقل، اجماع و عقل به نقد و بررسى آنها مىپردازد. پس از تحرير محل نزاع و نقد و بررسى اقوال يا همه را ردّ مىكند و رأى تازهاى مىآورد يا در آن توقف كرده و فروتنانه اعتراف مىكند كه این همۀ آن چيزى است كه بدان دست يافته است[۲۵].
نسخه شناسى
«ابكار الافكار» داراى نسخ خطى متعددى است كه در این جا تنها به معرفى چهار نسخه پرداخته مىشود:
- نسخه کتابخانه أياصوفيا، استانبول در دو بخش: بخش اول:به شمارۀ 2165، تاريخ کتابت 797ق. بخش دوم به شماره 2166، تاريخ کتابت 612ق.
- نسخۀ دار الكتب المصرية، به شماره 1603 علم الكلام، تاريخ کتابت 1254ق.
- نسخه ديگر دار الكتب المصرية به شماره 1954 علم الكلام، تاريخ کتابت 1352ق.
- نسخه کتابخانه طلعت در دار الكتب المصرية به شماره 534 توحيد، تاريخ کتابت 612ق.
نسخه حاضر در برنامه با تحقيق آقاى دكتر احمد محمد المهدى در پنج جلد(جلد اول 552 صفحه، جلد دوم 532 صفحه، جلد سوم 471 صفحه، جلد چهارم 398 صفحه و جلد پنجم 318 صفحه) در قطع رحلى با جلد گالينگور در سال 1423ق2002/م توسط مؤسسۀ «دارالكتب و الوثائق القومیه بالقاهرة» مصر منتشر شده است.
نوبت چاپ نامعلوم است.
پانويس
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص9
- ↑ ر.ک: همان، ص15
- ↑ ر.ک: همان، ص42
- ↑ ر.ک: همان، ص67
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ج1، ص71
- ↑ ر.ک: همان، ص123
- ↑ ر.ک: همان، ص137
- ↑ ر.ک: همان، ص173
- ↑ ر.ک: همان، ص215
- ↑ ر.ک: همان، ص484
- ↑ ر.ک: همان، ج2، ص7
- ↑ ر.ک: همان، ص12
- ↑ ر.ک: همان، ص87
- ↑ ر.ک: همان، ص113
- ↑ ر.ک: همان، ج3، ص377
- ↑ ر.ک: همان، ج4، ص5
- ↑ ر.ک: همان، ص7
- ↑ ر.ک: همان، ص15
- ↑ ر.ک: همان، ص27
- ↑ ر.ک: همان، ص67
- ↑ ر.ک: همان، ص143
- ↑ ر.ک: همان، ص245
- ↑ ر.ک: همان، ج5، ص5
- ↑ ر.ک: همان، ص117
- ↑ ر.ک: جاودان محمّد، هفت آسمان، ش18، ص236
منابع مقاله
وابستهها
الرسالة الكمالية في الحقائق الإلهية
الإشارة في أصول الكلام للإمام فخرالدين محمد بن عمر بن الحسين الرازي
شرح النسفیة فی العقیدة الإسلامیة (شرح عقاید اهل سنت و جماعت)
المطالب العالية من العلم الإلهي
طوالع الأنوار من مطالع الأنظار
شرح جوهرة التوحيد المسماة إتحاف المريد بجوهرة التوحيد
القول السديد في شرح جوهرة التوحيد
شرح العلامة الخيالي علی النونية
مقدمات المراشد إلی علم العقائد في دفع شبهات المطلين و الملحدين