مفتاح الأصول

مفتاح الأصول تأليف آيت لله اسماعيل صالحى مازندرانى است كه در چهار جلد تدوين شده و جلد سوم و چهارم آن توصيف گرديده كه در اين دو جلد مباحث قطع و ظن و اصول عمليه مورد شرح و بررسى قرار گرفته است.

مفتاح الأصول
مفتاح الأصول
پدیدآورانصالحی مازندرانی، اسماعیل (نویسنده)
ناشرصالحان
مکان نشرقم - ایران
سال نشر1424 ق
چاپ1
موضوعاصول فقه شیعه
زبانعربی
تعداد جلد4
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏159‎‏/‎‏8‎‏ ‎‏/‎‏ص‎‏2‎‏م‎‏7
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

نگارنده پس از طرح مسأله ابتدا ديدگاههاى اصولى خود را بيان كرده سپس ديدگاههاى اصولى استاد خود آیت‌الله ميرزا هاشم آملى برخى ديگر از علماى اماميه مانند آخوند خراسانى، شيخ مرتضى انصارى، ميرزاى نائينى، امام خمينى، آقا ضياء عراقى و... را در مورد مسائل مطرح شده منعكس نموده است.

گزارش محتوا

در ابتداى كتاب مبحث امارات و حجيت آنها ارايه شده و مباحث قطع طريقى و وجوب متابعت قطع بيان شده است. آنگاه به بحث در مورد قطع موضوعى و كاشفيت قطع براى واقع پرداخته شده و بحث از قطع بر خلاف ديدگاه برخى از فقها بحثى اصولى دانسته شده است. به مناسبت بحث از قطع نگارنده به تبيين مباحث مربوط به تجرى پرداخته و اقسام تجرى و تعلق گرفتن يا نگرفتن عقاب نسبت به آن را مورد تجزيه و تحليل قرار داده است. نگارنده در ادامه به جانشينى اصول عمليه و امارات به جاى قطع اشاره نموده و حجيت قطع قطّاع، موافقت التزامى قطع و منجزيت علم اجمالى را مورد شرح و بررسى قرار داده است. در بخش بعدى كتاب نویسنده به بحث درباره مباحث ظن پرداخته و امكان تعبدبه ظن و عدم آن را بيان كرده و عدم حجيت ابتدايى ظنون را توضيح داده و شرايط حجيت ظنون معتبر را بررسى نموده است. نویسنده ضمن بيان ديدگاههاى شيخ انصارى و آخوند خراسانى در مورد حجيت ظن و مقتضاى اصل در شك و ظن را عدم حجيت آنها دانسته و راههاى اثبات حجيت برخى از ظنون را از ديدگاه آن دو بررسى كرده است.در همين راستا نگارنده به حجيت ظواهر قرآن و سنت، حجيت قول لغوى، حجيت اجماع منقول، حجيت شهرت فتوايى و خبر واحد را بررسى نموده و ديدگاههاى اصوليان بزرگ را در اين زمينه منعكس كرده است. در قسمت بعدى كتاب نویسنده مباحث مربوط به شك را آغاز كرده و در ابتدا به بحث درباره اصل عملى برائت پرداخته است. وى آياتى از قرآن كريم و رواياتى از معصومين را در مورد حجيت برائت در صورتى كه مكلف دسترسى به تكليف ندارد مورد استناد قرار داده و اجماع علماى شيعه و همچنين بناى عقلاء (دليل عقلى) مبنى بر حجيت اصل برائت را بيان كرده است. وى همچنين استدلال اخباریان به كتاب و سنت و عقل و اجماع را مبنى بر عمل به اصل برائت در صورت عدم علم به تكليف درج كرده و مقدم بودن اصل موضوعى بر اصل عملى مانند برائت را نيز بيان كرده است. نویسنده همچنين بر وجوب فحص و نااميد شدن از وجود نص و سپس استناد به اصل عملى برائت تأكيد كرده و جريان داشتن اصل برائت در شبهات موضوعيه و حكميه و حسن احتياط در اين دو صورت را نيز مورد اشاره قرار داده است. اصل عملى ديگرى كه نویسنده به آن پرداخته است اصل تخيير است كه در اين زمينه نيز وى ضمن تبيين مجراى جريان اين اصل يعنى دوران امر بين در واجبات توصلى و تعبدى در واقعهاى مشخص و تعدد واقعه صور گوناگون جريان آن را بررسى نموده است. در ادامه نویسنده به بحث درباره اصل احتياط يا اشتغال پرداخته و صورتهاى مختلف شك در مكلف به و دوران امر بين متباينين، جريان داشتن اصل احتياط در شبهات محصوره و عدم جريان داشتن آن در شباهت غيرمحصوره، جريان آن در دوران امر بين اقل و اكثر ارتباطى و استقلالى و ساير شروط جريان اصل احتياط را مورد بحث و بررسى مبسوط قرار داده است. در بخش بعدى كتاب نویسنده به بررسى اصل عملى استصحاب پرداخته و ضمن ارايه تعريفى از استصحاب به بحث درباره حجيت آن و ادله عقلى و نقلى مبتنى بر آن پرداخته است. در همين راستا نویسنده روايات متعددى را در مورد عمل به استصحاب در صورت ايجاد شك لاحق و وجود يقين سابق مطرح كرده و به شرح و بررسى مفاد اين روايات در اثبات اصل عملى استصحاب پرداخته است. وى ديدگاههاى برخى از علماى علم اصول مانند شيخ مرتضى انصارى، آخوند خراسانى، ميرزاى نائينى، آقا ضياء عراقى، ميزرا هاشم آملى و امام خمينى را نيز در مورد اصول عمليه به ويژه اصل استصحاب بيان كرده و اين ديدگاهها را مورد ارزيابى قرار داده است. شك در مقتضى و رافع، شك در وجود رافع، شك در حكم وضعى و تكليفى، استصحاب فعلى و استقلالى، يقين وجدانى و تعبدى در استصحاب و جريان آن، اقسام استصحاب كلى، شبهه عبائيه در مورد يكى از اقسام استصحاب، اصالۀ عدم تزكيه، استصحاب در امور تدريجى، استصحاب تعليقى، استصحاب شرايع سابق، اصل مثبت و معناى آن، ترتب برخى از آثار عقلى و عادى بر استصحاب، اصالت و اعتبار موضوع بودن مستصحب بقاءاً و حدوثاً، اصالۀ تأخر حادث، استصحاب صحت هنگام شك در عروض مانع و قاطع، کیفیت جريان استصحاب در امور اعتقادى، معناى يقين و شك در استصحاب، قاعده مقتضى و مانع وجه تقديم اماره بر استصحاب و حكم تعارض دو استصحاب از ديگر مباحث مطرح شده در اين بخش از كتاب است. در بخش پايانى كتاب نویسنده به بحث درباره احكام تعادل و تراجيح پرداخته و راه-هاى برطرف كردن تعارض در نصوص لفظى و اصول عملى را بررسى نموده است. وى در اين زمينه به وجود مرحجاتى مانند شهرت، اجماع، صفات راوى، ترجيح به موافقت يا مخالفت كتاب و تخيير اشاره كرده و اقسام تعارض و احكام هر يك از آنها را بيان نموده است.