اشراقی، شهابالدین
آیتالله حاج شیخ شهابالدین اشراقی(۱۳۰۴ در قم - ۱۳۶۰)، داماد امام خمینی، وکیل تام الاختیار امام خمینی در دوران تبعید، مشاور امام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران
نام | اشراقی، شهابالدین |
---|---|
نامهای دیگر | آیتالله اشراقی |
نام پدر | آیتالله حاج میرزا محمدتقی اشراقی |
متولد | 1304 ش |
محل تولد | قم |
رحلت | 1360 ش |
اساتید | بروجردی، محقق داماد، شریعتمداری و امام خمینی |
برخی آثار | پاسداران وحی |
کد مؤلف | AUTHORCODE11777AUTHORCODE |
تولد
در شامگاه سیزدهم رجب سال 1344 هجری قمری (1304 هجری شمسی) در محله «سیدان» قم، در خانوادهای متمکن و اهل علم دیده به جهان گشود. پیشینیان شهابالدین غالباً در زمره علما، صاحبان اندیشه و یا از جمله زمینداران صاحب نفوذ قم بودند و هر یک وزنهای در علوم دینی شیعه محسوب میشدند. پدر ایشان آیتالله حاج میرزا محمدتقی اشراقی در سخنوری مشهور بود.
از کودکی تا طلبگی
کودکی و نوجوانی آیتالله شهابالدین اشراقی در محله «سیّدان» قم گذشت،آیتالله شهابالدین اشراقی سیکل اول را در مدرسه اوحدی خواند و سپس به دبیرستان حکیم نظامی ـدبیرستان امام صادق(ع) امروزیـ رفت و در همانجا دیپلم گرفت. تا این زمان زندگی وی همچون اغلب همکلاسیهایش میگذشت، درس میخواند، کمی مطالعه غیردرسی داشت، به زبان فرانسه علاقه نشان میداد و شروع به یادگیری آن کرد و بعد از مدتی به زبان فرانسه مسلط شد.
اولین دوره طلبگی
آیتالله شهابالدین اشراقی حدود سال 1321، بلافاصله بعد از اتمام دوره دبیرستان وارد حوزه علمیه قم شد. آیتالله شهابالدین اشراقی، ادبیات و منطق و فن تفسیر را از پدرش آموخت، فلسفه را نزد علامه طباطبایی، شرح لمعه را از حاج شیخ جعفر صبوری قمی و بخشی از سطوح را نیز از حاج سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی فراگرفت. سپس خارج فقه و اصول را در محضر آیات عظام حائری، بروجردی، محقق داماد، شریعتمداری و امام خمینی آموخت. وی به همراه چند تن از نخبگان حوزه درسهای خصوصی حاجآقا روح الله را فرامیگرفتند و خصوصاً شاگردی این مرجع، به مدت دوازده سال از سوی شهابالدین اشراقی باعث شد تا وی به درجه اجتهاد نائل آمده و شاگردانی همچون آیتالله محمدی گیلانی را در محضر خود بپروراند.
وصلت با خانواده امام خمینی
آیتالله شهابالدین اشراقی در طول حدود دوازده سال شاگردى در محضر حضرت امام خمينى، مورد توجه خاص استاد قرار گرفت و به شرف دامادى ايشان نائل آمد. ایشان در دیماه 1329 با سرکار علیه خانم صدیقه مصطفوی دختر ارشد امام خمینی را خواستگاری کرد.
وکیل تام الاختیار امام خمینی
امام خمینی پس از تبعید از ایران، به ترکیه، پسر ارشد خود، آیتالله مصطفی خمینی را وکیل خود در کلیه امور مینماید و پس از دستگیری آقا مصطفی این وکالت به آیتالله اشراقی محول میگردد. این انتخاب در شرایطی که رهبر تبعیدی نهضت اسلامی، برادری بزرگتر و شاگردان و وابستگان دیگری هم داشت، یک نشانه مهم محسوب میشد و از اهمیت فوقالعادهای برخوردار بود.
تبعید به همدان
در همین زمان است که اداره کل سوم ساواک در نامهای به ریاست ساواک نام دوازده روحانی افراطی و ازجمله شهاب اشراقی را به عنوان روحانیون افراطی در لیست روحانیون ممنوعالمنبر قرار میدهد. کلیه حرکتهای آیتالله اشراقی زیر نظر ماموران ساواک قرار میگیرد و بالاخره ساواک تصمیم به تبعید ایشان به نجف میگیرد اما با اعلام مخالفت علمای اعلام مجبور به تبعید ایشان به همدان میشود. به هر حال در چهارمین روز از ماه اردیبهشت سال 45 آیتالله شهابالدین اشراقی تبعید گردید. اما در آنجا هم زیر نظر مامورین ساواک قرار داشت.
تبعید به تهران
آیتالله شهابالدین اشراقی بعد از شش ماه تبعید در همدان و در پی کسب اجازه بیست روزه برای ادامه معالجات به تهران رفت و ساواک با وجود پادرمیانی علما، نه تنها از بازگشت ایشان به قم ممانعت کرد که در ابتدا قصد داشت داماد رهبر نهضت اسلامی را برای گذراندن ادامه دوران تبعید به یکی از شهرهای زاهدان و اهواز بفرستد که بالاخره به اقامت وی در تهران رضایت داد.
بازگشت به قم
پایان یافتن دوران تبعید آیتالله شهابالدین اشراقی در آخرین ماههای سال 1348 و بازگشت وی به قم دوره تازهای از زندگی این روحانی را رقم زد. به نظر میرسد که در این زمان آقای اشراقی کوشیده است تا در کنار ادامه فعالیتهای سیاسیاش، به تکمیل مطالعات خود بپردازد. و همچنین به تدریس و پرورش طلاب جوان ادامه بدهد. تألیف کتاب پاسداران وحی به همراه آیتالله فاضل لنکرانی در پاسخ به کتاب شهید جاوید آیتالله صالحی نجفآبادی در این دوره اتفاق افتاد. و همچنین تکمیل برخی از آثار تفسیری وی به نام سخن حق در تفسیر قرآن کریم و کتاب چهرههای درخشان که شرحی مبسوط در رابطه با آیه مبارکه تطهیر میباشد نیز در این دوره منتشر شدند.
پیروزی انقلاب
آیتالله اشراقی در این زمان نیز نقش خود را به عنوان مشاوری امین برای رهبر انقلاب ایفا کرد، در این زمان، خصوصاً با نیاز به افراد مورد اعتماد برای تصدی پستهای حساس لشگری و کشوری آیتالله اشراقی مسئولیتی بزرگ به دوش داشت. امام در اواخر سال 57 به قم رفتند و اواخر سال بعد نیز به دلیل بیماری قلبی به تهران بازگشتند و پس از بهبود در جماران اقامت گزیدند از ورود امام در دوازدهم بهمن سال 57 به ایران تا 21 شهریور سال 60 که آیتالله اشراقی وفات یافتند؛ به صورت غيررسمى مسئولیت دفتر امام و رسيدگى به امور مراجعين را بر عهده داشت.
وفات
آیتالله اشراقی یکبار در بهمن ماه ۱۳۵۸ بر اثر سکته قلبی بستری شد، سکته دوم وی در مأموریتی که از سوی روحالله خمینی برای رسیدگی به خانواده بازماندگان اتفاقات نوژه به وی محول شده بود در مرداد ماه سال ۱۳۶۰ در شهر همدان رخ داد و بر اثر سومین سکته در ۲۱ شهریور ماه سال ۱۳۶۰ درگذشت و در قم، در مسجد بالا سر در جوار مرقد مطهر کریمه اهل بیت حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد. از ایشان چهار دختر و سه پسر به نامهای: زهرا، عاطفه، نفیسه، نعیمه، محمدتقی، علی و مرتضی اشراقی بهجاماندهاست.
آثار
- حماة الوحى؛
- پاسداران وحى؛
- اهلبيت يا چهرههاى درخشان در آيه تطهير؛
- آيه تطهير؛
- سخن حق؛
- شرح بر عروة الوثقى.