درآمدی بر تاریخ علوم قرآنی
درآمدی بر تاریخ علوم قرآنی، اثر محمدتقی دیاری، کتابی است به زبان فارسی با موضوع علوم قرآنی. این اثر، گامى است در جهت شناسایى پیشینه، اهم منابع و سیر موضوعى نگارشهاى علوم قرآنى از آغاز تاکنون. نگارنده، در این کتاب درصدد برآمده است تا حدودى پیشگامى عالمان بزرگ شیعه را در پایهگذارى علوم گوناگون قرآنى ارائه کند. این اثر حاصل چندین دوره تدریس نویسنده در مراکز آموزش عالى و بهویژه دانشگاه قم است.
درآمدی بر تاریخ علوم قرآنی | |
---|---|
پدیدآوران | دیاری، محمدتقی (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | درآمدي بر تاريخ علوم قرآني
تاريخ علوم قرآني پيشينه، اهم منابع و سير موضوعي نگارشها |
ناشر | دانشگاه قم |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1387ش, |
شابک | 978-964-8261-07-3 |
موضوع | قرآن - تاريخ قرآن - علوم قرآني |
زبان | فارسي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 72 /د9د4 |
ساختار
کتاب دارای تقریظ (به قلم محمدباقر حجتی)، پیشگفتار، سفارش امام خمینی به انس با قرآن و محتوای مطالب در شانزده فصل میباشد. نویسنده در نگارش این اثر از کتابها و مقالات فارسی و عربی متعلق به تشیع و تسنن استفاده کرده است. برخی از آنها عبارتند از: کتابهای سعد السعود للنفوس ابن طاوس حلی، الفهرست ابن ندیم، غاية النهاية في طبقات القراء ابن جزری، أعيان الشيعة سید محسن امین، فقهپژوهی قرآنی سید محمدعلی ایازی، البرهان في تفسير القرآن سید هاشم بحرانی، علوم القرآن سید محمدباقر حکیم، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی بهاءالدین خرمشاهی، الميزان في تفسير القرآن علامه طباطبایی و... و مقالاتی از فصلنامههای بینات، علوم حدیث، کیهان اندیشه، نامه مفید، قرآن در آینه پژوهش، دانشنامه قرآن، صحیفه مبین و...[۱].
گزارش محتوا
نویسنده ابتدا در پیشگفتار بهصورت قرن قرن، سیر تاریخ علوم قرآنی را نشان میدهد[۲]. او درباره قرن چهاردهم مینویسد: «قرن چهاردهم، قرن تحول و دگرگونى در همهى ابعاد اندیشهى دینى است. این دوره را مىتوان بهعنوان دورهى تجدید حیات علوم قرآنى و تفسیر، رشد عقلگرایى و علمگرایى، پیدایى آثارى ارزشمند در موضوع ویژهى تاریخ قرآن، بهویژه اقبال و رویکرد خاورشناسان به مطالعات و پژوهشهاى قرآنى و نیز توجه به عرصههاى نو (زبان قرآن، قصههاى قرآن، روششناسى تفسیر و فهم قرآن، ترجمهى گستردهى قرآن، وحىشناسى، تحریفناپذیرى و جز آنها) شناخت. بااینهمه، نوسازى و احیاى آثار علوم قرآنى اندیشمندان بزرگ اسلامى و شیعى، شبههشناسى و نیز پاسخگویى به شبهات روزآمد مخالفان و خاورشناسان و پالایش و پیرایش منابع تفسیرى و حدیثى از برخى روایات ساختگى و خرافى و اندیشههاى غلوآمیز از جمله بایستههاى پژوهشى در مراکز علمى حوزوى و دانشگاهى است»[۳].
وی در توضیح درباره کتاب و مطالبی که در بر دارد مینویسد: «نوشتار پیش روى، گامى است هرچند کوتاه و لرزان در جهت شناسایى پیشینه، اهم منابع و سیر موضوعى نگارشهاى علوم قرآنى از آغاز تاکنون. نگارنده درصدد برآمده است تا حدودى پیشگامى عالمان بزرگ شیعه را در پایهگذارى علوم گوناگون قرآنى ارائه کند؛ هرچند بسیارى از تلاشها و نگارشهاى علمى آنان در گذر حوادث تلخ روزگار از بین رفته است و جز نامى از آنها باقى نمانده است و یا اینکه در زیر خروارها گرد و غبار در گوشهى کتابخانهها ناشناخته مانده است. نگارنده در این اثر که حاصل چندین دوره تدریس در مراکز آموزش عالى و بهویژه دانشگاه قم است، به دلیل گستردگى قلمرو موضوعات علوم قرآن، مهمترین عناوین مسائل درخور را برگزیده و آنها را در شانزده فصل به شرح ذیل سامان داده است:
- پیشینهى علوم قرآنى؛
- فضایل قرآن؛
- قرائات قرآن؛
- گردآورى، نگارش و رسمالخط قرآن؛
- اعرابگذارى (نقط و شکل) قرآن؛
- مکى و مدنى قرآن؛
- اسباب نزول قرآن؛
- مبهمات قرآن؛
- مفردات قرآن (1) (واژگان غریب)؛
- مفردات قرآن (2) (وجوه و نظایر)؛
- مفردات قرآن (3) (واژگان معرب)؛
- تحریفناپذیرى قرآن؛
- اعجاز قرآن؛
- فقهپژوهى قرآن؛
- محکم و متشابه در قرآن؛
- ناسخ و منسوخ در قرآن.
در تألیف این مجموعه از آثار و منابع فراوان بهره برده شده است؛ از جمله از اثر محقق و قرآنپژوه معاصر حجتالاسلام آقاى محمدعلى مهدوىراد، با نام «سیر نگارشهاى علوم قرآنى» و نیز مقدمه و پاورقىهاى سودمند کتاب «البرهان في علوم القرآن» تألیف بدرالدین زرکشى با تحقیق یوسف مرعشلى، جمال حمدى ذهبى و ابراهیم عبداللّه کردى که بهحقّ در پیدایى این اثر نقشى بسزا داشتهاند. از جمله مزایاى این کتاب، پردازش آن به شکل یک کتاب درسى و افزودن بخش «پرسش و پژوهش» در پایان هر فصل است که بهمنظور خودآزمایى و نیز آمادهسازى دانشپژوهان گرامى در جهت توسعه و تکمیل آموختههاى پیشین خود در باب هر موضوع و شناسایى و ارزیابى و مقایسهى آراء، آثار و تألیفات اندیشمندان و نویسندگان بزرگ شیعه و اهل سنت و خاورشناسان و نوآورى و خلاقیت در عرصههاى نوین علوم قرآنى، فراهم آمده است. همچنین براى آسانیابى موضوعات براى مطالعهکنندگان، علاوه بر فهرست موضوعى، نمایهى آیات، روایات، اعلام و کتابها نیز در آخر کتاب افزوده شده است»[۴].
در بخشی از کتاب درباره امیرالمؤمنین(ع) و قرآن چنین میخوانیم: «از جمله اقدامات امیر مؤمنان(ع)، پس از ارتحال پیامبر اسلام(ص)، جمعآورى تمامى آیات و سور قرآن در مصحف واحد بود. نخستین کسى که بر این امر مهم اهتمام ورزید، حضرت على(ع) بود. ابن ندیم دربارهى مصحف حضرت مىنویسد: آن حضرت سوگند یاد کرد که ردا بر دوش نگیرد، مگر آنگاه که قرآن را فراهم آورد. سه روز از خانه بیرون نیامد تا قرآن را گرد آورد و آن نخستین مصحفى بود که مجموع قرآن در آن فراهم آمد و آن مصحف نزد خاندان جعفر بود.
سیوطى نیز از طریق ابن سیرین آورده است که على(ع) هنگام رحلت پیامبر اسلام(ص) فرمود: «آليت أن لا آخذ ردائي إلاّ لصلوة جمعة حتى أجمع القرآن فجمعته»؛ سوگند یاد کردم که ردا برنگیرم، مگر براى نماز جمعه تا آنگاه که قرآن را جمعآورى نمایم و در نتیجه موفق به جمع قرآن شدم»[۵].
نگارنده درباره امیر مؤمنان(ع) و قرائت عاصم نیز چنین مینویسد: «از میان همهى قاریان مشهور هفتگانه در قرن دوم، عاصم بن ابىالنجود کوفى (م 127ق) و قرائت وى به روایت شاگردش حفص، از شهرت و رواج بیشترى برخوردار است و اکنون بخش گستردهاى از دنیاى اسلام، این قرائت را به رسمیت مىشناسند. زرقانى دربارهى قرائت عاصم مىنویسد: عاصم قرآن را بر ابوعبدالرحمان سلمى (م 73ق) قرائت کرده و او بر امام على(ع) و ایشان نیز قرائت خود را از پیامبر اکرم(ص) گرفته است.
ابوبکر بن عیاش مىگوید: به عاصم گفتم: ابوعبدالرحمان، قرائت را از على(ع) روایت کرده که مىخواند: وَ اَلْعَصْرِ إِنَّ اَلْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ (العصر: 2)؛ همان گونه که همهى مسلمین قرائت مىکنند و عاصم نیز آن را گواهى داد و روایت ابىعبدالرحمان از على(ع)، در امر قرائت، ناسخ هرگونه قرائت دیگرى مىباشد. چون ابىعبدالرحمان داراى مقامى خاصّ نزد على(ع) بوده و واجد خصلت ضبط مىباشد و نیز مقرى و استاد قرائت حسن(ع) و حسین(ع) بوده است. در منابع گوناگون از کتابى با عنوان «قرائت امیرالمؤمنین(ع) به روایت زید بن على» گزارش شده است؛ این کتاب در یک جلد و به زبان عربى است. در این اثر زید بن على بن الحسین(ع)، قرائت قرآن را بر قرائت جدّش امیرالمؤمنین(ع) روایت کرده است. شیخ آقابزرگ تهرانى مىنویسد: کتاب قرائت امیرالمؤمنین از زید شهید و این کتاب را عمر بن موسى وجیهى زیدى روایت کرده است»[۶].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدای اثر ذکر شده و سایر فهارس فنی (شامل فهرست منابع در دو بخش مجزای کتابها و مقالات و نمایههای آیات، روایات، اشخاص و اعلام و کتابها) در انتهای آن.
نویسنده در پیشگفتار کتاب از دکتر سید محمدباقر حجتی، دکتر سید رضا مؤدب، مسئولان دانشگاه قم، بهویژه دکتر تقیزاده داوری (معاون پژوهشی) و آقایان شجاعی (مسئول انتشارات)، محمدی و صفاجو (تایپیستها) تشکر کرده است[۷].
پانویس
منابع مقاله
پیشگفتار و متن کتاب.