الصراط المستقيم
الصراط المستقيم عنوان رسالهاى است كه مرحوم ميرداماد آن را طبق بيان خودش در سال 1003 نوشته است.اين كتاب در موضوع فلسفه بوده و در پى اثبات مسائلى همچون زمان، حركت، حدوث و بهطور كلى ارتباط حادث و قديم مىباشد.
مصنفات میرداماد مشتمل بر ده عنوان از کتابها و رسالهها و اجازهها و نامهها | |
---|---|
پدیدآوران | میرداماد، محمدباقر بن محمد (نويسنده)
محقق، مهدی (مقدمه نويس) نورانی، عبدالله (گردآورنده) |
ناشر | انجمن آثار و مفاخر فرهنگی |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1381 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | BBR 1146 1381 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
این کتاب یکی از کتابهایی است که در مجموعه ای به نام مصنفات میرداماد مشتمل بر ده عنوان از کتابها و رسالهها و اجازهها و نامهها نگارش یافته است.
گزارش محتوا
زبان كتاب عربى بوده و داراى يك مقدّمه و يك ايقاظ عقلى است كه پس از بيان آنها وارد مباحث اصلى كتاب مىشود.در اين مقدمه مصنف به علومى كه با بهره گرفتن از آنها توانسته اين رساله را تنظيم كند، اشاره كرده است وى به آشنايى خودش با فلسفۀ يونان و حكمت اسلامى همچنين آراء معتزله و اشاعره در مسائل كلامى اشاره مىكند و از خدمت خود به شاه عباس صفوى كه با القاب و عبارات فراوان و مبالغهآميزى از او ياد كرده است نيز مطالبى عنوان مىكند.در ادامه مقدمه به عهد و وصيتى اقدام نموده كه در آن مطلب بسيار مهم فلسفى و عرفانى كه در تاريخ اين علوم اوحدى از دانشمندان به آن رسيده و به كنهش پى بردهاند را مطرح مىكند وى اين مسئله را به نقل از ارسطاطاليس كه او را معلم صناعت فلسفه مىنامند بيان مىكند كه او مىگويد نفس داخل بدن نمىباشد بلكه بدن در نفس مىباشد زيرا نفس وسيعتر از بدن است و هركس صورت نفس مجرد خود را بخواهد ببيند بايد با آينۀ حكمت بدان بنگرد.
ميرداماد به دو وصف از پيغمبر اكرم(ص) كه در مورد حضرت علی عليهالسلام بيان فرموده است اشاره كرده است كه در اولى مىفرمايد:اذا تقرب الناس إلى خالقهم بانواع البر تقرب اليه بانواع العقل تسبقهم يعنى يا على وقتى مردم با انواع نيكىها به خدا تقرب مىجويند تو با انواع عقل به اومقرّب مىگردى كه باعث سبقت از آنان مىگردد دوم اينكه مىفرمايد؛ یا على از عنّى الناس انفسهم فى تكثير العبادات و الخيرات فأنت عن نفسك فى ادراك المعقول حتى تسبقهم كلهم.يعنى يا على وقتى مردم نفس خويش به زيادى عبادات و خيرات را مىدارند تو نفس خود را به ادراك معقول وا مىدارى كه از همۀ آنان سبقت مىگيرى.اين روايات را ميرداماد از رسالۀ فارسى بوعلى سينا به نام معراج نقل و به عربى ترجمه كرده است.
مؤلف در ايقاظ عقلى به جايگاه تهذيب و تزكيۀ نفس در فهم مطالب علمى اشاره كرده و ادراك غوامض علوم را با ظلمت طبيعت و كدورت مزاج و امثال ذلك ناممكن مىداند.او به مقام تزكيه و درجات تحليه با استناد به كلام بزرگانى چون شيخ الرئيس، ابونصر فارابى و صاحب نصوص الحكم پرداخته و طى اين مقامات را براى دريافت نور علم لازم مىشمارد.
ساختار
مرحوم ميرداماد مطالب كتاب را به چند مساق تقسيم نموده كه مساق اول داراى چند ترعه مىباشد كه اولى مفصّلتر و داراى پنج فصل مىباشد و دومى فقط دو فصل را دربر گرفته است بقيۀ ترعهها و مساقها در دست نمىباشد.
در فصل اول از ترعۀ اول مطلبى همچون قبليت و بعديت و اضافى بودن آنان، انواع قبليت كه عبارتند از قبل به لحاظ زمان و قبل به لحاظ دهر، بحثى در حركت و بيان آراء گوناگون اعم از نظرات اشاعره حكماء و متكلمان در رابطه با زمان و دهر مباحثى در ممكنات و نياز داشتن آنان به علت و بيان تقابل بين وجود و عدم.
فصل دوم نيز دربر گيرندۀ مطالبى چون موقعيت الآن در زمان و محدود شدن زمان به الآن و بيان مطالبى جالب در مورد نقطه و خط و نسبت بين آندو همچنين دايره و نقطه، انطباق بين مسافتو حركت و بيان مطالبى از بوعلى در كتاب شفاء راجع به حركت و سكون.
فصل سوم ترعۀ اول نيز در رابطۀ سيال بودن آن و غير قارّ بودن زمان است كه بيان معنى حركت كه عبارتست از قطع شى و اشياء و قول شيخ الرئيس در كتاب شفاء راجع به انتقال و منتقل و بيان اقوال فخر رازى و ابوالبركات در زمان.
چهارمين فصل نيز در بيان معانى دهر و سرمد و فرق بين زمانيات و اشياء غير زمانى در انتسابشان به زمان مىباشد كه تحت عناوينى همچون شىء و زمان چه نسبتى با هم دارند يا زمان و دهر و سرمد داراى چه نسبتى با همديگر مىباشند و هكذا نفى علم زمانى از وجود بارى تعالى و اينكه علم بارى علم متكثر است و نظريۀ شيخ الرئيس در مورد علم بارى تعالى.
فصل پنجم در تحقيق ازلى و ابد و سرمديّت و بررسى تناهى امتداد زمانى مىباشد و در كنار اين مطالب به مسائل مهمى ديگرى نيز پرداخته است كه عبارتند از نظر اشعرى و كعبى در مورد بقاء و بيان اين نكته مهم كه هريك از دوام و ازل به دو صورت مىباشند دوام سرمدى و پايينتر از سرمدى و ازل زمانى و بالاتر از زمانى.ميرداماد بطلان تمام محسوسات و معقولات و مفاهيم را به غير از وجه اللّه تبارك و تعالى اثبات نموده سپس به اثبات توقيفى بودن اسماء الهى مىپردازد و تنها تبصرهاى كه بدان مىزند.
ورود اذن در بيان ديگر اسماء براى خداوند متعال است.او حركت را بين قوۀ محض و فعل محض مىداند و آنرا به نقل از مرحوم بوعلى در كتاب طبیعیات مطرح كرده اقدام به تعريف حركت مىكند، مىگويد فالحركة هى ما يتصور من حال الجسم لخروجه عن هيأة قارّة يسيرا يسيرا و هو خروج من القوّةابى الفعل ممتدا لا دفعة.ممتد بودن حركت و متصل بودن زمان از ديگر مسائلى است كه بدان پرداخت شده است.او حركت و زمان را خارج شده از عدم به وجود مىداند و مىگويد مجموع زمان مسبوق به ازل غير زمانى است و وجود زمان موجود بنفسهاى نه موجود در زمان.
مصنف در ترعۀ دوم از مساق اول به حدوث زمانى پرداخته و انحاء حدوث زمانى را مورد بررسى قرار داده است.او در اين فصل از ترعۀ دوم الآن را مشترك بين دو زمان مىداند و مىگويد در يكى از دو زمان شىء به حالى و در ديگرى به حال ديگر مىباشد.ميرداماد حادث زمانى را به سه صورت مىداند كه عبارتند از:1-حصول دفعى 2-حصول آرامآرام در زمان منطبق بر زمان كه همان حصول تدريجى مىباشد 3-حصول در نفس زمان بدون انطباق بر زمان كه همان حصول زمانى است.وى توضيحات مختصرى نيز از برهان اقليدس در اصول هندسه بيان مىكند و نسبت وتر به زواياى مثلث و قطر دايره نيز كه استفادۀ هيئتى از آنها كرده و ماههاى قمرى را با استفاده از آنها چگونه مىتوان بدست آورد آخرين مباحث مطرح شده در فصل اول از ترعۀ ثانيۀ كتاب است.
فصل دوم ترعۀ دوم در چگونگى تلبس متحرك در زمان حركت به مقولهاى كه در آن حركت هست مىباشد.
معرفى نسخه
اين رساله در ضمن مجموعه مصنفات ميرداماد جلد اول كه توسط آقاى مهدى محقق مقدمه برآن نوشته شده و به اهتمام آقاى عبداللّه نورانى جمعآورى گرديده و در قطع وزيرى به وسيلۀ انتشارات انجمن آثار مفاخر فرهنگى در تهران و در سال 1380 به چاپ رسيده است كه شمارۀ شابك آن 3-07-7874-964 مىباشد.