کلینی، محمد بن یعقوب

    از ویکی‌نور
    کلینی، محمد بن یعقوب
    نام کلینی، محمد بن یعقوب
    نام‌های دیگر ث‍ق‍ةالاس‍لام‌ ک‍ل‍ی‍ن‍ی‌

    ک‍ل‍ی‍ن‍ی‌، اب‍وج‍ع‍ف‍ر م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ ی‍ع‍ق‍وب‌

    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 320 ش یا 329 ق یا 941 م
    اساتید
    برخی آثار الکافي
    کد مؤلف AUTHORCODE02216AUTHORCODE

    محمد بن يعقوب بن اسحاق كلينى رازى ثقة الإسلام، شيخ المشايخ، از بزرگان شيعه در زمان غيبت صغرا است كه در نيمۀ دوم قرن سوم و نيمه اول قرن چهارم هجرى از بزرگترين محدثين شيعه به شمار مى‌رفت.

    او در عهد امامت امام يازدهم، در دهى به نام كلين در 38 كيلومترى شهر رى و در خانه‌اى مملو از عشق و محبت به اهل‌بيت عليهم‌السلام چشم به جهان گشود.

    خاندان

    پدرش يعقوب بن اسحاق كه مردى با فضيلت و پاک سرشت بود از همان دوران كودكى تربيت فرزندش را بر عهده گرفت و با زبانِ عمل، اخلاق، رفتار و آداب اسلامى را به او آموخت.

    آرامگاه اين مرد متقى در روستاى كلين - نزديك حسن آباد شهر رى - قرن‌هاست كه زيارتگاه شیعیان است.

    دايى كلينى كه خود محدثى بزرگ بود و از شيفتگان مكتب اهل‌بيت به شمار مى‌رفت، در تعليم و تربيت وى نقش بسزايى داشت. اين مرد دانشمند كه «علاّن» ناميده مى‌شد، در سفر حج و در راه زيارت خانه خدا به شهادت رسيد.

    كلينى توانست در دوران كودكى از محضر اين عالم شهيد و پدر بزرگوارش كسب فيض نموده و با منابع علم حديث و رجال آشنا گردد. بعد از طى تحصيلات ابتدايى براى پيمودن مدارج كمال انسانى به شهر رى كه در آن عصر از مرتبه علمى خاصى برخوردار بود مسافرت كرد.

    شهر رى

    شهر رى كه در آن روزگار قلب ايران محسوب مى‌شد، به نقطه برخورد آراء و نظرات فرقه‌هايى چون اسماعيليه و مذاهبى چون شافعى، حنفى و شيعى مبدل شده بود.

    كلينى در اين زمان در ضمن تحصيلات خود نه تنها با عقايد و نظرات مذاهب و گرايش‌هاى مختلف آشنا شد؛ بلكه به ماهيت برخى از حركتهايى كه مى‌رفت تشيع را از مسير خود منحرف كند پى برد. كلينى درد را شناخت و آگاهانه به درمان آن پرداخت. او معتقد بود علاج اين همه نابسامانى، بازگشت به كلام و پيام اهل‌بيت عليهم‌السلام است.

    كلينى در اين برهه از زمان به دور از هر هياهو مسير خود را مشخص كرده و تصميم گرفت به ضبط و فراگيرى احاديث بپردازد. از اينرو در محضر اساتيد بزرگى چون ابوالحسن محمد بن اسدى كوفى زانوى ادب زده و در نوشتن احاديث و بحث و گفتگو پيرامون آنها از خود لياقت بسزايى نشان داد.

    هجرت به قم

    عصر كلينى را بايد «عصر حديث» ناميد. در اين زمان نهضتى كه براى يافتن، شنيدن و نوشتن احاديث و روايات آغاز شده بود، سراسر ممالك اسلامى را فراگرفته بود و در اين ميان كلينى را مى‌توان يكى از تشنگان پاک باخته علم حديث به شمار آورد.

    كلينى با شناخت عصر خود و موقعيت زمانى و پى بردن به اين مسأله كه اين عصر گذرگاه تشيع است و اگر احاديث و روايات از اين بحران بگذرند براى هميشه تشيع مى‌تواند سالم و به دور از التقاط و انحراف مسير خود را ادامه دهد؛ شهر رى را كه تازه دوست داران مكتب علوى در آن به قدرت رسيده بودند، با همه زيبائيها و جاذبه‌هايش رها كرده و به سوى قم، شهر محدثان و راويان، هجرت نمود.

    در محضر بزرگان

    ورود كلينى به قم مقارن با حاكميت سياسى و دينى مردان با فضيلت و با تقوايى بود كه از حديث گويان مشهور زمان خود به شمار مى‌رفتند.

    در قلۀ اين هرم، احمد بن محمد بن عيسى اشعرى قرار داشت كه تقوا، فضل و عشق او به اهل‌بيت عليهم‌السلام بر كسى پوشيده نيست.

    كلينى با استفاده از محضر اين مرد بزرگ، در كلاس درس استاد ديگرى زانوى ادب زد كه به «معلم» شهرت داشت. معلم كسى است كه شيخ طوسى در كتاب رجال خود او را از ياران امام حسن عسکری‌ عليه‌السلام مى‌شمارد و او را در زمره كسانى مى‌خواند كه به خدمت امام يازدهم شرفياب شده‌اند و او كسى جز احمد بن ادريس قمى نبود.

    نجاشى مى‌گويد: چون اين شخصيت برجسته در پيشگاه امام حسن عسکری(ع) تلمذ نموده و استاد شيخ كلينى است به «معلم» شهرت يافته است.

    كلينى در ادامه تحصيل عالم وارستۀ ديگرى را درك كرد كه خود مردى كم نظير بود. او به محضر «عبدالله بن جعفر حميرى»، مردى كه همه مورخان و علماى رجال و شيفتگان حديث در مقابل عظمت او سر فرود مى‌آورند.

    او نيز در زمره اصحاب امام حسن عسكری‌ عليه‌السلام قرار دارد و داراى تأليفات فراوان است.

    متأسفانه جز كتاب «قرب الإسناد» از اين فرزانه روزگار، چيز ديگرى به دست ما نرسيده است. «قرب الإسناد» مجموعه اخبارى است كه سند آن به امام معصوم مى‌رسد.

    علاوه بر دانشمندان نامدار مذكور، كلينى از محضر اساتيد ديگرى نيز بهره جسته كه گذرى بر اسامى آنان خواهيم داشت.

    هجرتى ديگر

    گر چه قم مركز تشيع به شمار مى‌رفت و جويندگان كلام اهل‌بيت علهيم السلام را سيراب مى‌كرد؛ اما عطش سيرى ناپذير كلينى به زمزم زلال نور اين خاندان، او را بر آن داشت تا آن ديار مقدس و حرم منور را به اميد يافتن روايات و احاديث ناشنيده ترك كند.

    از اين رو او هجرت را آغاز نمود و قم را با تمام ارزشهايش به قصد شهرها و روستاهاى ديگر ترك كرد. كلينى روستاها و شهرهاى بيشمارى را پشت سر نهاد و هر جا محدث يا راوى حديثى مى‌يافت كه حديثى از اهل‌بيت را نزد خويش داشت در مقابلش زانوى ادب مى‌زد و پس از مدتى باز كوله بار عشق و صفايش را بر دوش مى‌گرفت و راهى ديارى ديگر مى‌شد.

    كوفه يكى از شهرهایى بود كه كلينى به آن قدم نهاد. در آن زمان كوفه يكى از مراكز بزرگ علمى به شمار مى‌رفت. كوفه شهرى بود كه ابن عقده در آن حضور داشت. او در حفظ احاديث شهرۀ آفاق بود و بسيارى از شيفتگان علم حديث را به اين شهر بزرگ مى‌كشاند.

    وى يكصد هزار حديث را با سند در خاطر داشت و کتاب‌هاى بسيارى را به رشته تحرير در آورده و يكى از ارزنده ترين آثارش «رجال ابن عقده» است.

    در اين كتاب، ابن عقده شاگردان امام صادق عليه‌السلام را كه حدود 4000 نفر بوده‌اند نام برده و روايات بسيارى را نيز از حضرت امام صادق عليه‌السلام نقل كرده است.

    اين كتاب تا زمان شيخ طوسى وجود داشته و متأسفانه پس از آن به سرنوشت برخى ديگر از ميراث‌هاى فرهنگى اهل‌بيت عليهم‌السلام گرفتار شده و مفقود گشته است.

    ثقة الإسلام

    كلينى پس از كسب فيض از دهها استاد و محدث در شهرها و مناطق مختلف سرانجام به بغداد رسيد. مدت مسافرت كلينى به درستى معلوم نيست؛ اما در اين شكى نيست كه در طول مسافرتها چنان علم و فضل خود را به نمايش گذاشت و تصويرى از يك عالم شيعه حقيقى در اذهان مردم هر ديار مجسم ساخت كه وقتى به بغداد پاى نهاد فردى گمنام نبود.

    شیعیان به او افتخار می‌كردند و اهل سنت به ديده تحسين به او مى‌نگريستند.

    تقوا و علم و فضيلت او در اندك مدتى شهره آفاق گشت، تا جايى كه عامه بزرگان و انديشمندان معاصر ايشان در مشكلات دينى به او مراجعه نموده و پيروان فرق اسلامى در فتوا به او روى مى‌آوردند. به همين مناسبت به «ثقة الإسلام» شهرت يافت و او نخستين كسى است كه در دوره اسلامى به اين لقب مفتخر گرديد.

    مقام علمى

    عظمت و بزرگى كلينى در ميان اهل تسنن به قدرى است كه ابن اثير روايتى از پيامبر نقل مى‌كند كه فرمود: «خداوند در آغاز هر قرن شخصى را برمى‌انگيزد كه دين او را زنده و نامدار نگه‌دارد.» آنگاه به گفتگو پيرامون اين حديث پرداخته و مى‌گويد: احيا كننده مذهب شيعه در آغاز قرن اول هجرى محمد بن على امام باقر عليه‌السلام، در ابتداى قرن دوم على بن موسى امام رضا عليه‌السلام و در ابتداى قرن سوم ابوجعفر محمد بن يعقوب كلينى رازى بوده است.

    به جرأت مى‌توان گفت كلينى نام آورترين و بلند آوازه ترين انديشمند عصر خود بود. عصرى كه اوج تلاش محدّثين و علماى بزرگ و حتى نواب خاص امام عصر عجل‌الله‌تعالى‌فرجه‌الشريف مى‌باشد.

    ثقةالاسلام شيخ محمد كلينى با چهار سفير و نمايندۀ خاص حضرت امام زمان عجل‌الله‌تعالى‌فرجه‌الشريف كه در طول غيبت صغرى 69 سال رابط بين آن حضرت و شیعیان بودند، هم عصر بود.

    با اينكه آن چهار تن از فقها و محدثين بزرگ شيعه بودند و شیعیان آنها را به جلالت قدر مى‌شناختند، اما كلينى مشهورترين شخصيت عالى مقامى بود كه در آن زمان ميان شيعه و سنى با احترام مى‌زيست و به طور آشكار به ترويج مذهب حق و نشر فضايل اهل‌بيت عصمت و طهارت عليهم‌السلام همت مى‌گماشت.

    عموم طبقات او را به راستى و درستى گفتار و كردار و احاطه كامل بر احاديث و اخبار مى‌ستودند طورى كه نوشته‌اند شيعه و سنى در اخذ فتوا به او مراجعه می‌كردند و در اين باره مورد وثوق و اعتماد هر دو فرقه بود.

    وى در امانت، عدالت، تقوا و فضيلت و حفظ و ضبط احاديث، كه همه از شرايط يك فرد محدث موثق جامع الشرايط است، سر آمد روزگار بود.

    در نظر انديشمندان

    1. نجاشى مى‌گويد: او در زمان خود، شيخ و پيشواى شيعه در شهر رى بود و حديث را از همه بيشتر ضبط كرده و بيشتر از همه مورد اعتماد است.
    2. ابن طاووس گويد: توثيق و امانت شيخ كلينى مورد اتفاق همگان است.
    3. ابن اثير گويد: او به فرقه اماميه در قرن سوم زندگى تازه‌اى بخشيد و عالم بزرگ و فاضل مشهور در آن مذهب است.
    4. ابن حجر عسقلانى گويد: كلينى از رؤسا و فضلاى شيعه در ايام مقتدر عباسى است.
    5. محمدتقى مجلسى گويد: حق اين است كه در ميان علماى شيعه مانند كلينى نيامده است و هر كس در اخبار و ترتيب كتاب او دقت كند، درمى‌يابد كه از جانب خداوند مورد تأييد بوده است.


    اساتيد

    ثقة الإسلام كلينى از محضر بزرگ مردانى بهره برده كه هر يك در عصر خود از نوابغ روزگار به شمار مى‌رفتند. برخى از آنها عبارتند از:

    1. ابوالحسن محمد بن اسدى كوفى
    2. احمد بن محمد بن عيسى اشعرى
    3. احمد بن ادريس قمى
    4. عبدالله بن جعفر حِميَرى
    5. احمد بن محمد بن عاصم كوفى
    6. حسن بن فضل بن زيد يمانى
    7. محمد بن حسن صفار
    8. سهل بن زياد آدمى رازى
    9. محمد بن اسماعيل نيشابورى
    10. احمد بن مهران و...


    شاگردان

    عده‌اى از فقها و محدثينِ بنام شيعه، كه مشاهير علماى ما در قرن چهارم هجرى در ايران و عراق بوده‌اند از جمله شاگردان كلينى به شمار مى‌روند. بزرگانى چون:

    1. ابن ابى رافع
    2. احمد بن احمد كاتب كوفى
    3. احمد بن على بن سعيد كوفى
    4. ابوغالب احمد بن محمد زرارى
    5. جعفر بن محمد بن قولويه قمى
    6. على بن محمد بن موسى دقاق
    7. محمد بن ابراهيم نعمانى معروف به ابن زينب (ابن ابى زينب) كه از شاگردان مخصوص و نزديكان او بوده و كتاب كافى را او نسخه بردارى كرده است.
    8. محمد بن احمد سنانى زاهرى مقيم رى.
    9. محمد بن على ماجيلويه
    10. محمد بن محمد بن عصام كلينى
    11. هارون بن موسى

    آثار و تأليفات

    از تأليفات گرانمايۀ ثقة الإسلام كلينى است:

    1. كتاب كافى، معروف‌ترين تأليف كلينى كتاب با عظمت و گرانقدر و نفيس«كافى» است كه نه تنها بزرگترين كار اوست؛ بلكه در جامعه اسلامى كتاب معتبرى در حديث چون كافى تأليف نشده است.
      جمله‌اى است منسوب به امام زمان عجل‌الله‌تعالى‌فرجه‌الشريف كه فرمود «الكافي كافٍ لشيعتنا»، كافى شیعیان ما را كفايت مى‌كند.
      كافى نخستين كتاب از كتب اربعه است.
    2. كتاب رجال
    3. كتاب ردّ بر قرامطه
    4. كتاب رسائل ائمه عليهم‌السلام
    5. كتاب تعبير الرؤيا
    6. مجموعه شعر، مشتمل بر قصايدى كه شعرا در مناقب و فضايل اهل‌بيت عصمت و طهارت عليهم‌السلام سروده‌اند.

    شيخ كلينى سرچشمۀ زلال

    گذشته از ذوق، خلاقيت و تلاش بى وقفۀ شيخ كلينى در نگارش و پالايش احاديث عصر شيعه، او ثمرۀ رنجها و مشقت‌هاى علماى عصر خود است. وى پلى محكم و امانتدارى راستين بود كه احاديث و روايات علما و استادان عصر خود را به نسل‌هاى آينده منتقل ساخت، و در حقيقت كلينى عصارۀ عصر خويش است.

    وقتى سخن از كلينى است سخن از تمام زيبائيها، لطافتها و فضيلتهاى زمان اوست. سخن از عزم و ارادۀ تشيع در كسب معارف و علوم است سخن از كافى است. همانگونه كه وقتى سخن از كافى است سخن از عطر كلام اهل‌بيت عليهم‌السلام، سخن از امانت فراموش شده پيامبر است كه فرمود: «إني تاركٌ فيكمُ الثقلينِ كتابَ اللّٰهِ و عِترَتي...»

    شيخ كلينى يعنى كافى، يعنى آبشخور پاک اهل‌بيت عليهم‌السلام، يعنى كوثر شيرين حديث در كوير فرهنگى تاريخ، يعنى سرچشمۀ زلال دوستداران آل محمد صلى‌الله‌عليهم اجمعين.

    سال تناثر نجوم

    سالى كه ستارگان فرو ريخت.

    سيماى مردان خدا كه پس از تحمل رنجها و مشقت‌ها امانتى را كه از جانب خداوند به آنان سپرده شده، سالم به منزل مى‌رسانند ديدنى است.

    خدا در ديدگان چنين انسانهايى موج مى‌زند و سبک بالى وصف ناپذيرى به آنها روى مى‌دهد. آنان در آن حالات روحانى در شوق ديدار دوست لحظه شمارى مى‌كنند.

    كلينى در حالى كه بيش از 70 سال از عمرش مى‌گذشت و پس از 20 سال تلاش در تدوين كتاب كافى و تحمل رنجها، غربتها و مشقت‌ها، اينك در آستانۀ ملاقات با معبود و معشوق است. او در خود آرامشى احساس مى‌نمود، آرامشى كه نشان از ايثار و از خود گذشتگى و اداى تكليف او داشت.

    او اگر چه در قفس دنيا مى‌زيست؛ اما در فضاى بهشت تنفس مى‌كرد، چرا كه تمام لحظه‌هاى عمرش را با كلام اهل‌بيت عليهم‌السلام سپرى كرده بود و در راه اداى فريضه، هر رنجى را به جان پذيرفته بود.

    براى ما خاکيان رهيدن از خاک تازگى دارد؛ ولى براى فرزانه‌اى چون كلينى كه هيچگاه وابسته به خاک نشد، مرزى به نام خاک وجود نداشت. او در انتظار رفتن و رؤيت محبوب، روزها را سپرى مى‌كرد.

    سال 329 هجرى قمرى سالى است كه سال «تناثر نجوم» نام گرفته است، سال فرو ريختن ستاره‌ها و سالى كه آسمان علمِ اين دنياى خاکى بى‌ستاره ماند.

    آرى در اين سال راد مرد بزرگ عالم تشيع در ماه شعبان جهان فانى را وداع كرد. دانشمند نامى بغداد «ابوقيراط» بر پيكر پاکش نماز خواند. شیعیان با دلى پراندوه و با احترام آن مرد خدا را در «باب كوفه» بغداد به خاک سپردند.

    در همين سال با رحلت آخرين نايب امام زمان، «على بن محمد سمرى» غيبت كبراى آن حضرت نيز آغاز گرديد.

    سلام بر او روزى كه تولد يافت و روزى كه در آسمان دنياى اسلام چون آفتاب درخشيد و روزى كه در پيشگاه ذات اقدس الهى بر انگيخته خواهد شد.


    وابسته‌ها

    الکافي

    بهشت کافی (ترجمۀ روضه کافی)

    الروضة من الکافی

    الروضة من الكافى، یا، گلستان آل محمد

    درخشان پرتوی از اصول کافی

    گزیده کافی

    أصول کافي

    اصول كافى

    شرح اصول الکافی

    الکافي

    الرواشح السماویة فی شرح الأحادیث الإمامیة

    الکافی

    الکشف الوافي في شرح أصول الکافي

    الشافي في شرح أصول الکافي

    صافی در شرح کافی

    الذریعة إلی حافظ الشریعة

    الهدایا لشیعة أئمة الهدی

    الحاشیة علی أصول الکافي

    الحاشیة علی أصول الکافی

    الحاشیة علی أصول الکافی

    الدر المنظوم من کلام المعصوم

    شرح فروع الکافي

    البضاعة المزجاة (شرح کتاب الروضة من الکافي)

    منهج‌اليقين (شرح نامه امام صادق علیه‌السلام به شیعیان)

    تحفة الأولیاء (ترجمه اصول کافی)

    ترجمه اصول کافی (صادق حسن زاده)

    متن و ترجمه کتاب نفیس فروع کافی

    ترجمه اصول کافی

    اصول کافی/ترجمه

    الموسوعة الرجالیة

    الروضة من الکافی

    شرح الاصول الکافی

    مختصر اصول کافی

    الکتب الاربعه(الكافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب الاحكام، الـاستبصار)

    ثلاثيات الکليني و قرب الأسناد

    الأصول من الکافي (ترجمه و شرح اصول کافي)

    برگزيده اي از اصول کافي

    الأصول من الکافي؛ مع رسالة أضبط المقال في اسماء الرجال

    فروع الکافی

    روضة الکافي

    الأصول من الکافی

    اصول کافي (ترجمه استادولي)

    الکافي (چاپ سنگي)

    ترجمه لاتين الکافي

    الدر المنظوم من کلام المعصوم

    اصول کافی

    الکافی

    أصول کافي

    الدر الثمین في خمسمائة آیة نزلت في مولانا أمیر المومنین(ع) باتفاق أکثر المفسرین من أهل الدین