روشن، محمد
نام | روشن، محمد |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | |
متولد | 1312 ش |
محل تولد | رشت |
رحلت | |
اساتید | |
برخی آثار | روضه العقول |
کد مؤلف | AUTHORCODE4830AUTHORCODE |
محمد روشن به سال 1312ش در رشتزاده شد. تحصيلات ابتدايى و متوسطه را در رشت به پايان برد و به تحصيل در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران پرداخت. وى دوره فوق ليسانس را در پژوهشكده فرهنگ ايران گذرانيد. وى از سال 1337ش تا 1348ش به دبيرى در دبيرستانهاى رشت اشتغال داشت و از سال 1350ش به هيئت علمى پژوهشكده فرهنگ ايران پيوست. از اسفندماه 1348ش كه به تهران منتقل گرديد، با بنياد فرهنگ ايران همكارى كرد كه تا انقلاب اسلامى همكارى خود را در بخش «فرهنگ تاريخى زبان فارسى» اين موسسه ادامه داد. وى به سال 1350 از وزارت آموزش و پرورش به فرهنگستان ادب و هنر منتقل گشت و از آن پس در بيشتر فعاليتهاى فرهنگى داخلى و خارجى اعم از كنگرهها، سمينارها، بزرگداشتها و... حضور داشته است.
وى تحصيلات ابتدايى و متوسطه را در رشت به پايان برد و بر اثر تشويقهاى استاد پورداود به تحصيل در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران پرداخت. وى دوره فوق ليسانس را در پژوهشكده فرهنگ ايران گذرانيد. وى از محضر استادانى همچون استاد پورداود و دكتر محمد معين استفاده برد.
وى با سيد محمدتقى مدرس رضوى از روزگار دانشجويى همكارى داشت. همكارى او پس از انتقال به تهران، از اسفند 1348 آغاز گرديد و اين همكارى با بنياد فرهنگ ايران همكارى آغاز كرد كه تا انقلاب اسلامى در آن موسسه، در بخش «فرهنگ تاريخى زبان فارسى» ادامه داشت. وى به سال 1350 از وزارت آموزش و پرورش به فرهنگستان ادب و هنر منتقل گشت. از سال 1350 به پيشنهاد استاد شادروان مجتبى مينوى در شمار 5 تن از پژوهشگران نخستين بنياد شاهنامه فردوسى از جمله: آقايان دكتر زرياب خويى، شفيعى كدكنى و على رواقى برگزيده شد.
وى از نخستين دوره كنگره تحقيقات ايرانى كه از سوى دانشگاه تهران به سال 1349 بر پا گرديد تا هشتمين دوره آن كه هريك از سوى دانشگاههاى فردوسى مشهد، تبريز، اصفهان، شيراز و ملى سابق (دكتر بهشتى)، بنياد فرهنگ ايران و فرهنگستان ادب و هنر در کرمان عضويت موثر داشت چنان كه 5 دفتر از خطابههاى كنگرههاى بنياد فرهنگ ايران و فرهنگستان ادب و هنر با نظارت و ويراستارى وى منتشر گرديد. او همچنين در كنگره جهانى هزارمين سال تدوين شاهنامه فردوسى كه از سوى يونسكو در دانشگاه تهران به سال 1369 بر پا گرديد، عضويت داشت و براى نخستين بار خدشهدار بودن نسخه خطى شاهنامه فلورانس را كه تاريخ مجعول 614 دارد و خود توفيق بررسى عين نسخه را در كتابخانه ملى فلورانس يافته بود اعلام داشت.
وى در كنگره جهانى بزرگداشت نهمين سده نظامى در دانشگاه تبريز (تيرماه 1370) و نيز كنگره خواجوى کرمانى در دانشگاه کرمان (مهرماه 1370) عضويت داشت. وى در كنگره بزرگداشت استاد دكتر معين كه از سوى دانشگاه گيلان در ارديبهشت 1370 برگزار گرديد، عضو هيئت اجرائى كنگره بود و نيز در كنگره گيلانشناسى دانشگاه گيلان، در شهريور 1372 مشاركت داشت.
محمد روشن از سال 1337 تا 1348 به دبيرى در دبيرستانهاى رشت اشتغال داشت و از سال 1350 به هيئت علمى پژوهشكده فرهنگ ايران پيوست و در دورههاى فوق ليسانس و دكتراى زبان و ادبيات فارسى و دوره فوق ليسانس رشته تاريخ و زبانشناسى تدريس كرد.
وى در گردآورى مقالات استاد پورداود افتخار همكارى با وى را داشت و در همان اوان، فهرستهاى دوازدهگانه چهار مقاله نظامى عروضى مصحح دكتر محمد معين و «ايران از آغاز تا اسلامى» ترجمه آن روانشاد را فراهم ساخت. در تمهيد مقالات «فرهنگ معين» از همكاران نخستين آن بزرگوار بود. پس از «داستان رستم و سهراب» مصحح استاد مينوى، «داستان فرود» مصحح روشن در بنياد شاهنامه به مناسبت جشنواره طوس در 1354 منتشر گرديد. وى پس از انتقال به تهران با مجلات ادبى و تحقيقى پيوندى نزديكتر يافت، چنان كه سر دبيرى سال 13 مجله «راهنماى كتاب» با وى بود و نيز ستون نقد و بررسى كتابها و مجلههاى دانشگاهى در مجله سخن را نيز بر عهده داشت.
آثار
- تصحيح بخشى از تفسيرى كهن
- تصحيح تاريخ طبرى
- تفسير سوره يوسف
- جامع التواريخ
- جنگنامه حضرت سيد جلالالدين اشرف
- حديقه الحقيقه سنائى
- ديوان سيد حسن غزنوى
- شاهنامه فردوسى
- شجره طيبه
- مثنوىهاى حكيم سنائى
- محضرة التاج
- مرزباننامه
- معة السراج
- منشات خاقانى
وابستهها
جامع التواریخ (تاریخ اسماعیلیان)
جامع التواریخ (تاریخ افرنج، پاپان و قیاصره)
جامع التواریخ (تاریخ هند و سند و کشمیر)
جامع التواریخ (تاریخ سامانیان و بویهیان و غزنویان)
جامع التواریخ (تاریخ آل سلجوق)
جامع التواریخ (تاریخ بنی اسراییل)
جامع التواریخ (تاریخ اقوام پادشاهان ختای)
جامع التواریخ (تاریخ سلغریان فارس)
حديقة الحقيقة و شريعة الطريقة (ويرايش جديد)
سلامان و ابسال جامی: با شرح و سنجش آن با روایتهای پور سینا و حنین بن اسحاق و مقولاتی در تمثیل شناسی