منزوی، علینقی
علىنقى منزوى (1302-1389ش)، فهرستنگار، ایرانشناس، مصحح، مترجم، و محقق فلسفه اسلامی، بزرگترین پسر آقا بزرگ تهرانی مؤلف کتابشناسی مشهور الذریعه و طبقات الاعلام الشیعه
نام | منزوی، علی نقی |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | آقا بزرگ تهرانی |
متولد | 1302ش |
محل تولد | سامراء |
رحلت | 1389ش یا 1431ق |
اساتید | آیتالله ابوالقاسم خویی |
برخی آثار | أحسن التقاسيم في معرفة الأقاليم (ترجمه) |
کد مؤلف | AUTHORCODE03425AUTHORCODE |
ولادت
در سال 1302ش در سامراء به دنيا آمد. در چهارده سالگی با خانوادهاش به نجف مهاجرت کرد و در آن شهر طلبه شد.
تحصیلات
ابتدا شش سال در مدرسه سیدکاظم یزدی، در نزد عالمان طراز اول دینی درس آموخت و سه سال شاگرد آیتالله ابوالقاسم خویی (1378- 1371) بود. از برخی استادانش، علما و مجتهدان اجازه روایت حدیث یافت. در سال 1321 به پیشنهاد پدرش همراه با برادارنش، از جمله احمد منزوی به ایران بازگشت تا به چاپ الذریعه ادامه دهد زیرا با آغاز جنگ جهانی دوم تعصبات شوونیستی ضد ایرانی حکومت بغداد در عراق کار انتشار الذریعه را با مشکل روبهرو کرده بود.
علینقی در مدرسه سپهسالار اقامت کرد و با کمک نصرالله تقوی (1241- 1326) و محمد مشکوه (1280- 1359) چاپ الذریعه را ادامه داد. در تهران دیپلم دبیرستان و در ۱۳۲۶ از دانشکده معقول و منقول دانشگاه تهران (الهیات و معارف اسلامی امروزی) لیسانس دریافت کرد. از 1325 تا 1327 دردبیرستانهای تهران درس داد. در ۱۳۲۹ لیسانس دیگری از دانشسرای عالی، و در سال 1330 لیسانس سوم را از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران دریافت کرد. در ۱۳۳۷ تحصیلات دکتری در رشته علوم عقلی از دانشگاه تهران را به پایان رساند.
او از 1327 تا درگذشت علی اکبر دهخدا (1257- 1334) در تدوین لغتنامه با او همکاری کرد و پس از آن نیز این همکاری را تا 1345 با محمد معین (1297-1350) ادامه داد. در تمام این مدت او عضو اصلی «هیئت مدیره مقابله» در بنیاد لعتنامه دهخدا بود . او ویراستار اصطلاحات حقوقی، شرعی و کتابشناسی فرهنگ فارسی معین نیز بود.
علینقی منزوی و دو برادر از سه برادر جوانترش، احمد منزوی و محمدرضا منزوی، در دهه 1320 فعال سیاسی و عضو حزب کمونیست توده بودند.
او در سالهای بلافاصله پس از کودتای 28 مرداد 1332 به زندان افتاد. برادر کوچکترش محمدرضا، افسر ارتش، در بیست و پنج سالگی در زندان در اثر شکنجه شدید به قتل رسید. علینقی برای بار دوم نیز در سال 1337 پیش از دفاع از پایاننامه دکتریاش در دانشکده الهیات دانشگاه تهران، دستگیر و زندانی شد. او برای در امان ماندن از تعقیب به مدت ده سال (1345- 1355) ایران را ترک کرد؛ ابتدا به نجف و سپس به توصیه پدرش به بیروت رفت. در بیروت تحصیل دکترای دیگری را در فلسفه در دانشگاه فرانسوی سنژُزِف آغاز کرد و در 1351 به پایان رساند.
او در 1355 به ایران بازگشت و سال بعد در پژوهشکده فلسفه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به تدریس پرداخت. پس از انقلاب اسلامی نیز به مدت سه سال و نیم به دلیل سابقه فعالیت حزبی و سیاسی قبل از انقلاب و انتشار نقدهایی درباره تاریخ اسلام، زندانی بود. با این همه، همچنان به خدمات علمی خود بهویژه تصحیح و عرضه آثار پدر ادامه داد.
از علینقی منزوی 54 جلد در 17 عنوان كتاب (الذریعه و اعلام آن 15 جلد، طبقات اعلام شیعه 5 جلد، فهرست نسخههای خطی 12 جلد، تصحیح 7 جلد، ترجمه 7 جلد، تألیف 6 جلد و لغتنامه 2 جلد) و بیش از 100 مقاله و مصاحبه چاپ شده است. وی تعدادی اثر چاپ نشده نیز دارد. تعدادی از آثار او با نام مستعار «م. وزین» چاپ شده است. او از نوجوانی دانش کتابشناسی را زیر نظر پدر و به صورت عملی در جریان تدوین الذریعه فراگرفت. در نوجوانی در چاپخانه کوچکی که پدرش در نجف برای چاپ الذریعه بر پا کرده بود حروفچینی میکرد. در همان سالها به خواست پدر بخشی از کتابخانه شیخ علیاکبر خوانساری را برای افزودن به الذریعه فهرست کرد.
او فهرست نسخههای خطی چند کتابخانه را تدوین کرده است که توضیحات برخی آنها در باره آثار بسیار مفصل و در اصطلاح نسخه شناسان "دائره المعارفی" است.
در ایران هنگامی که محمد مشکوه بیش از هزار نسخه خطی نفیس به دانشگاه تهران هدیه کرد، جلدهای اول و دوم فهرست آنها را او تهیه کرد. گفته میشود با این کار، او شیوههای نوین فهرستنگاری نسحههای خطی را در ایران معرفی کرد. غیر از آن، او همراه با محمدتقی دانشپژوه فهرست نسخههای نفیس کتابخانه مدرسه سپهسالار ناصری را تدوین کرد؛ نیز در تهیه فهرست نسخههای خطی کتابخانه مجلس شورای ملی (1345)، به اتفاق محمدتقی دانشپژوه و ایرج افشار و برادرش احمد منزوی مشارکت داشت. در 1368 فهرست نسخههای خطی کتابخانه ملی ایران را که ده جلد آن را پیشتر (1340- 1359) عبدالله انوار تهیه کرده بود، ادامه داد. مقدمههای منزوی در ابتدای فهرستها و مقالات او در موضوع نسخهشناسی، منابع مهم آموزشی هستند. در نخستین دوره کارشناسی ارشد نسخ خطی و آثار کمیاب در سال های 1369 تا 1372 در دانشگاه تهران تدریس کرد و راهنمائی چند پایاننامه را نیز بر عهده داشت.
یک خدمت بسیار مهم او به اثر پدرش الذریعه مربوط می شود. او سالها برای تکمیل و ویرایش و انتشار یازده جلد (4 تا 12، 15، 24 و 25) آن اثر کوشید. او فهرست سه جلدی نامهای الذریعه را نیز تهیه و دانشگاه تهران آن را در سال 1377 منتشر کرد.
او در سالهای اقامت در بیروت همراه با آموزگاری دبستان، نامههای عین القضات همدانی را ویرایش و منتشر کرد و پنج کتاب دیگر پدرش، یعنی طبقات اعلام الشیعه را تنظیم و منتشر کرد . همچنین رساله دکترایش را به نام ابن کمونه و فلسفه نوشت. از او مقالاتی در مجله فارسی زبان کاوه در مونیخ منتشر شده است. از دیگر خدمات او ترجمه مُعجَمالبُلدان (1380- 1383) یاقوت حَمَوی و اَحسنُ التقاسیم فی معرفه الاقالیم مَقدَسی (1361) در جغرافی و تجارب الاُمَم (1377) ابن مُسکُویه در تاریخ اسلام از عربی به فارسی است.[۱]
وفات
علىنقى منزوى سرانجام در تاريخ سهشنبه مورخ 27 مهرماه 1389 درگذشت.
آثار
وى مقالات فراوانى در مجلات دانش، فرهنگ نور، راهنماى كتاب و همايشهاى مختلف به چاپ رسانده است. از جمله آثار اوست:
- ترجمه معجم البلدان؛
- تصحيح اشارات و تنبيهات ابن سينا؛
- فرهنگنامه عربى به فارسى؛
- ايضاح المقاصد فى شرح حكمة عين القواعد؛
- قيام زنگيان در جنوب در سده سوم هجرى و تأثير آن در حقوق و فقه اسلامى؛
- نامههاى عين القضات همدانى؛
- ابن كمونه و فلسفة فى النبوة؛
- منجد الاعلام؛
- ترجمه درسهايى درباره اسلام اثر گلدزيهر؛
- ترجمه احسن التقاسيم فى معرفة الاقاليم؛
- ترجمه تجارب الامم ابن مسكويه.
منابع مقاله
پانویس