جهان اسلام از دیدگاه امام خمینی(س)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

جهان اسلام از ديدگاه امام خمينى(س)، اثر فارسى على داستانى بيركى، مجموعه سخنرانى‌هاى امام(ره) است كه در آن، به وضعيت جهان اسلام، اصول كلى در روابط با كشورهاى اسلامى، تشكل‌ها و نهادها در جهان اسلام، مبانى انديشه اسلامى و روابط با كشورهاى جهان اسلام، پرداخته شده است.

جهان اسلام از دیدگاه امام خمینی(س)
جهان اسلام از دیدگاه امام خمینی(س)
پدیدآورانمؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) (محقق)

داستانی بیرکی، علی (تدوین)

موسوی خمینی، سید روح‌الله (نویسنده)
ناشرمؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)
مکان نشرتهران - ایران
سال نشر1387 ش
چاپ3
شابک964-335-049-5
موضوعخمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368 - پیام‏ها و سخنرانی‏ها - نظریه درباره کشورهای اسلامی
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏DSR‎‏ ‎‏1574‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ک‎‏55‎‏ ‎‏ج‎‏9*
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

كتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در پنج فصل، تنظيم شده است.

در ابتدا، وضعيت جهان اسلام در ابعاد متعدد مورد بحث قرار گرفته و سپس، از اصول كلى در روابط با كشورها سخن به ميان آمده است. در ادامه نيز به تشكل‌ها و نهادهاى جهان اسلام و مبانى انديشه اسلامى پرداخته شده و در پايان، روابط با كشورهاى جهان اسلام، مورد بحث قرار گرفته است.

اين مجموعه در گروه سياسى حوزه معاونت پژوهشى مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى(ره) استخراج و تنظيم شده است.

گزارش محتوا

در مقدمه، به برخى از ويژگى‌ها و خصوصيات اثر حاضر، اشاره شده است.[۱]

در فصل اول، وضعيت جهان اسلام در ابعاد متعدد مطرح گرديده است كه عبارتند از: موقعيت برتر جهان اسلام (كه در آن، به ثروت مسلمين، ثروت كشور ايران، كثرت منابع شرق، حفظ امنيت منطقه، مالكيت مخازن بزرگ، قدرت جهان اسلام، غناى مسلمين و موقعيت سوق الجيشى ايران، اشاره شده است)؛ بيدارى ملل اسلامى؛ سران حكومت‌ها و دولت‌هاى جهان اسلام؛ وحدت جهان اسلام و نارسايى‌ها و معضلات جهان اسلام.

امام(ره) اسلام واقعى را، عامل بيدارى دانسته و بر اين باور است كه بايد ملت اسلام را بيدار و آگاه ساخته و تباين اسلام پيامبر(ص) و اولياى او(ع) را از اسلام ساختگى امثال معاويه و حكومت‌هاى غاصب و جائر دولت‌هاى دست‌نشانده استعمار، به آنان رساند و به دنيا فهماند كه اين اسلامى كه دولت‌هاى دست‌نشانده از آن دم مى‌زنند، اسلام ساخته و پرداخته سلاطين اموى و عباسى مى‌باشد كه در برابر قرآن و آيين مقدس پيامبر(ص)، درست شده است.[۲]

امام در سخنان خود به اين نكته اشاره دارند كه تا وحدت كلمه نباشد، تا رؤساى اسلام، وحدت كلمه در خودشان ايجاد نكنند، تا فكرى براى بدبختى‌هاى ملت‌هاى اسلام و غربت اسلام و قرآن نكنند، نمى‌توانند سيادت كنند. ايشان معتقدند اگر اسلام را آن طورى كه هست به دنيا معرفى كنند و آن طورى كه هست عمل بكنند، سيادت از آن مسلمانان خواهد بود[۳]

در فصل دوم، اصول كلى در روابط با كشورها بر مبناى روابط برادرانه، حسنه و مسالمت‌آميز ذكر شده است. در اين فصل، موضع انقلاب اسلامى در مورد مسئله اسرائيل و رابطه انقلاب با نهضت‌هاى اسلامى نيز بيان گرديده است. امام(ره) در اين رابطه مى‌فرمايند: «ما دست خود را به‌سوى كشورهاى عربى كه به مبارزات خود عليه‌اسرائيل ادامه مى‌دهند، دراز كرده و هميشه پشتيبان آنان در مقابل اسرائيل بوده‌ايم. اميد است ملت‌هاى عرب از مبارزات ملت ايران دفاع نمايند»[۴]

پيرامون نهضت‌هاى اسلامى و شعله‌ور شدن آتش انقلاب مقدس در سرزمين فلسطين و پديد آمدن دستاوردهاى فراوان به رهبرى «فتح»، نظر ايشان درباره برادرانى كه در سنگرگاه‌ها و سرزمين‌هاى اشغال‌شده پايدارى مى‌كنند، پرسيده شده و ايشان چنين پاسخ داده‌اند كه: «نخستين و آخرين نظر نسبت به برادران پايدار و رزمنده ما اين است كه به شكل پيگير و خستگى‌ناپذير به پيكار خويش ادامه دهند؛ چه، آنكه زندگى؛ يعنى عقيده و مبارزه در راه آن؛ «إنّ الحيوة عقيدة وَ جَهادٌ» و ترديدى نيست كه از نظر شيوه تفكر اسلامى، مرگ از زندگى ذلت‌بار بهتر است و در وضع كنونى براى ما جز ادامه پيكار با همه نيروها و امكاناتمان راهى وجود ندارد تا عزت و شرافت خود و آيندگان را در طول تاريخ باعظمت اسلامى به دست آوریم». ايشان در اين رابطه، به آيات زير، تمسك جسته‌اند: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ»[۵]؛ «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ»[۶]؛ «وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» (آل عمران: 139)؛ «وَ لا تَهِنُوا فِي ابْتِغاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا يَرْجُونَ»[۷][۸]

در فصل سوم و چهارم، به تشكل‌ها و نهادهاى جهان اسلام از جمله حج، سازمان كنفرانس اسلامى، حوزه‌هاى علميه و مجمع عمومى مسلمين و نيز مبانى انديشه اسلامى اشاره شده است. امام(ره) مبانى انديشه اسلامى را در ايدئولوژى آن، قرآن و علما و مراجع اسلامى، جستجو نموده است.[۹]

در آخرين فصل، روابط جمهورى اسلامى با كشورهاى مسلمان اردن، افغانستان، پاکستان، تركيه، عراق، عربستان، كويت، لبنان، ليبى، مراكش و مصر بيان شده است.

وضعيت كتاب

فهرست تفصيلى و فهرست مآخذ كلام امام(ره) و منابع، در پايان كتاب آورده شده كه راهنماى مناسبى براى دسترسى به مطالب و مآخذ مورد نياز محققان است.

در پاورقى‌ها به ذكر منابع[۱۰]و توضيح برخى مطالب متن، پرداخته شده است.[۱۱]

پانويس

  1. مقدمه، ص6
  2. ر.ک: متن كتاب، ص6
  3. ر.ک: همان، ص26
  4. همان، ص63
  5. انفال: 60
  6. محمد: 7
  7. نساء: 104
  8. ر.ک: همان، ص101-102
  9. همان، ص109-155
  10. ر.ک: پاورقى، ص116
  11. ر.ک: همان، ص126

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.

وابسته‌ها