گیبون، ادوارد
نام | گیبون، ادوارد |
---|---|
نام های دیگر | جیبون، ادوارد |
نام پدر | |
متولد | 1737 م |
محل تولد | |
رحلت | 1794 م |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE02389AUTHORCODE |
ادوارد گيبون در 27 آوريل 1737م در پوتنى استان سورى زاده شد. روزگار كودكىاش در زندگى او بسيار تأثير گذارد؛ زيرا در سده هجدهم، خانواده او را از نُجبا مىشمردند. پدرش نيز كه ادوارد نام داشت، نماينده مجلس بهشمار مىرفت و از تربيت و آموزشهاى اشرافى برخوردار و بر پايه آيينهاى نجيبان بار آمده بود.
کسب علم و دانش
ادواردِ پسر، از كودكى به مطالعه عشق مىورزيد و به گفته خودش به جاى فرفره بازى، با سلسله پادشاهان آشور و مصر وَر مىرفت. او در چهارده سالگى در كتابى درباره دورههاى پايانى امپراطورى روم غرق شده و هنوز به پانزده سالگى نرسيده بود كه به دانشگاه آكسفورد رفت، اما خود دوران چهارده ماهه تحصيلش را در آنجا از ناسودمندترين دورههاى زندگىاش مىشمرد. او از راهنمايى در مطالعه كردن برخوردار نبود و از اينروى به خواندن كتابهاى بسوئه و پارسنز، از ژزوئتىهاى عالىمقام دوره اليزابت روى آورد و سرانجام در شانزده سالگى به فرقه كاتوليك درآمد.
او به دليل آشنايىاش با فرانسه، به زندگانى اجتماعى و معنوى لوزان روى كرد و گاهى به پيروى از كارهاى ولتر يا مكاتبه با دانشمندان سوئيس مىپرداخت. به گفته خودش از آغاز جوانى در انديشه مورخ شدن بود و همواره در اين باره فكر مىكرد كه تاريخ چه كشورى را بنويسد، اما پيش از گزينش تاريخچهاى از سرگذشتهاى بىشمار فراروى، رسالهاى محققانه در ادبيات به فرانسه نوشت و از اينروى درهاى آشنايىاش با بزرگان فرانسه باز شد.
وى چند سالى در ايتاليا زندگى كرد و سالها پس از اين دوران، در انديشه نوشتن تاريخ «انحطاط و سقوط شهر روم» افتاد، اما از اين انديشه برگذشت و سرانجام تاريخ امپراطورى روم را نوشت.
او در 1770م (35 سالگى) به نويسندگى سرگرم بود كه پدرش درگذشت و از اينرو، زمانى را به ساماندهى كارهاى او و نقل و انتقال اموال وى صرف كرد و دوباره به كار اصلىاش بازگشت و در 1776 نخستن جلد انحطاط و سقوط امپراطورى روم را به سرانجام رساند. او در اين دوره نه تنها بر مواد تاريخ چيره شد كه در نويسندگى شيوهاى ويژه پيشنهاد و خود همان را برگزيد. اين كتاب به گفته خود او به هر خانهاى راه يافت و زمينه را براى آوازهمندى او فراهم آورد. كسانى مانند هيوم اين را براى نوشتن چنين كتابى ستودند، اما به هر روى انتقادها و طعنهاى كشيشان و مؤمنان خود موضوع ديگرى بود. جلد دوم و سوم اين اثر در پنج سال سامان يافت.
او در دوران زندگىاش پيشآمد ناگوارى نديد و اندكى سختىهاى زندگىاش در برابر آسودگىهاى آن ناچيز است.
برخى از افراد نسل پس از گيبون، سبک وى را خشك و بىروح دانستند و بر او خرده گرفتند كه تنها صنعتگرى، صحنهسازى و قدرتنمايى كرده است، اما نويسندگان پيرو سبک قديم از ستايشگران او به شمار مىرفتند. او پس از نوشتن اين اثر بزرگ، به ساماندهى شرح حال خود روى آورد و پس از مرگش، دوست او شيفيلد سياهههاى او را گرد آورد و اكنون دسترنج او به زندگىنامه گيبون معروف است.
آثار
- انحطاط و سقوط امپراطوری روم
وفات
وی سرانجام در شانزدهم ژانويه 1794م بر اثر بيمارى به يادگار مانده از دوران جنگ هفت ساله (56 - 1763م) در اروپا، امريكاى شمالى و هندوستان، در 56 سالگى درگذشت.