۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هـ' به 'ه') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
{{ب|''چون پرسیدی راست بگویم که کیم''|2=''سلطان سخن اثیر اخسیکتیم''}} | {{ب|''چون پرسیدی راست بگویم که کیم''|2=''سلطان سخن اثیر اخسیکتیم''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
اخسیکت که [[اثیر اخسیكتی|اثیر]] خود را منسوب به آن کرده، شهری است قدیمی از ولایت فرغانه بر ساحل شمالی سیردریا در قرن چهارم | اخسیکت که [[اثیر اخسیكتی|اثیر]] خود را منسوب به آن کرده، شهری است قدیمی از ولایت فرغانه بر ساحل شمالی سیردریا در قرن چهارم ه. پایتخت فرغانه بود. | ||
دربارۀ زمان ولادت [[اثیر اخسیكتی|اثیرالدین]] در کتب تذکره مطلبی نوشته نشده است؛ اما مهمترین واقعۀ روزگار اثیر که مسیر زندگی و معیشت او را دگرگونه کرده، فتنۀ غز در سالهای 550 و 551 | دربارۀ زمان ولادت [[اثیر اخسیكتی|اثیرالدین]] در کتب تذکره مطلبی نوشته نشده است؛ اما مهمترین واقعۀ روزگار اثیر که مسیر زندگی و معیشت او را دگرگونه کرده، فتنۀ غز در سالهای 550 و 551 ه. بود که خراسان غارت شد و سنجر به دست ترکان غز گرفتار آمد و شهرهای خراسان، بهویژه دارالملک مرو و نیشابور ویران و غارت شد. فتنۀ غز باعث شد دربار شاعرپروری سنجر از رونق بیفتد. از شعر اثیر پیداست که او از آن دربار پررونق بهرهای نبرده و پیش از آنکه بتواند شایستگی هنریاش را نشان دهد پایههای حکومت طولانی سنجر ویران شد؛ زیرا اثیر تنها از مرگ سنجر سخن گفته است یا با تعبیرات و ترکیباتی مثل زخم خنجر سنجر یا تخت ملکشاهی و تاج سنجری از شکوه و بزرگی دوران او یاد کرده تا مدح دیگران را بگوید. بنابراین زندگی اثیر را در دو دوره باید مورد مطالعه قرار داد: اول پیش از حملۀ ترکان غز و مرگ سنجر که در خراسان به تحصیل علم و تجربه پرداخته و دوم پس از فرار از حادثه و زندگیاش در دربار سلجوقیان بهویژه در همدان و دربار اتابکان آذربایجان و مناطق تحت نفوذ آنان. اثیر سالها پس از سال 593 ه. زیسته است؛ زیرا در دیوانش یکی دو بار از مرگ خاقانی شروانی یاد کرده و احتمالاً به شروانشاه اخستان یا حاکم دیگری که ممدوح خاقانی بوده، تسلیت گفته است. تقیالدین کاشانی مرگ او را سال 608 ه. دانسته است. | ||
اثیر به سبب شرایط اجتماعی حاکم بر زمانۀ او مردی سفرپیشه بود؛ یعنی اوضاع ناپایدار حاکمان سلجوقی که بهویژه پس از سنجر آشفتهتر شد، دربار و کانونهای قدرت مختلفی شکل گرفت؛ بهگونهای که او و شاعرانی چون او را ناچار به سفر از شهری به شهری دیگر میکرد؛ چنانکه به علت بههمریختن اوضاع خراسان پس از حملۀ ترکان غز ابتدا از مرو به نیشابور و سپس به عراق آمد و در عراق هم پیوسته بین شهرهای همدان، زنجان، قزوین، ری و احتمالاً اصفهان، تبریز، نخجوان، خوی و در نهایت خلخال در رفتوآمد بود. | اثیر به سبب شرایط اجتماعی حاکم بر زمانۀ او مردی سفرپیشه بود؛ یعنی اوضاع ناپایدار حاکمان سلجوقی که بهویژه پس از سنجر آشفتهتر شد، دربار و کانونهای قدرت مختلفی شکل گرفت؛ بهگونهای که او و شاعرانی چون او را ناچار به سفر از شهری به شهری دیگر میکرد؛ چنانکه به علت بههمریختن اوضاع خراسان پس از حملۀ ترکان غز ابتدا از مرو به نیشابور و سپس به عراق آمد و در عراق هم پیوسته بین شهرهای همدان، زنجان، قزوین، ری و احتمالاً اصفهان، تبریز، نخجوان، خوی و در نهایت خلخال در رفتوآمد بود. | ||