دیوان اثیرالدین اخسیکتی (با تصحیح براتی خوانساری): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'هـ' به 'ه'
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
جز (جایگزینی متن - 'هـ' به 'ه')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۳۴: خط ۳۴:
{{ب|''چون پرسیدی راست بگویم که کیم''|2=''سلطان سخن اثیر اخسیکتیم''}}
{{ب|''چون پرسیدی راست بگویم که کیم''|2=''سلطان سخن اثیر اخسیکتیم''}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
اخسیکت که [[اثیر اخسیكتی|اثیر]] خود را منسوب به آن کرده، شهری است قدیمی از ولایت فرغانه بر ساحل شمالی سیردریا در قرن چهارم هـ. پایتخت فرغانه بود.
اخسیکت که [[اثیر اخسیكتی|اثیر]] خود را منسوب به آن کرده، شهری است قدیمی از ولایت فرغانه بر ساحل شمالی سیردریا در قرن چهارم ه. پایتخت فرغانه بود.


دربارۀ زمان ولادت [[اثیر اخسیكتی|اثیرالدین]] در کتب تذکره مطلبی نوشته نشده است؛ اما مهم‌ترین واقعۀ روزگار اثیر که مسیر زندگی و معیشت او را دگرگونه کرده، فتنۀ غز در سال‌های 550 و 551 هـ. بود که خراسان غارت شد و سنجر به دست ترکان غز گرفتار آمد و شهرهای خراسان، به‌ویژه دارالملک مرو و نیشابور ویران و غارت شد. فتنۀ غز باعث شد دربار شاعرپروری سنجر از رونق بیفتد. از شعر اثیر پیداست که او از آن دربار پررونق بهره‌ای نبرده و پیش از آنکه بتواند شایستگی هنری‌اش را نشان دهد پایه‌های حکومت طولانی سنجر ویران شد؛ زیرا اثیر تنها از مرگ سنجر سخن گفته است یا با تعبیرات و ترکیباتی مثل زخم خنجر سنجر یا تخت ملکشاهی و تاج سنجری از شکوه و بزرگی دوران او یاد کرده تا مدح دیگران را بگوید. بنابراین زندگی اثیر را در دو دوره باید مورد مطالعه قرار داد: اول پیش از حملۀ ترکان غز و مرگ سنجر که در خراسان به تحصیل علم و تجربه پرداخته و دوم پس از فرار از حادثه و زندگی‌اش در دربار سلجوقیان به‌ویژه در همدان و دربار اتابکان آذربایجان و مناطق تحت نفوذ آنان. اثیر سال‌ها پس از سال 593 هـ. زیسته است؛ زیرا در دیوانش یکی دو بار از مرگ خاقانی شروانی یاد کرده و احتمالاً به شروانشاه اخستان یا حاکم دیگری که ممدوح خاقانی بوده، تسلیت گفته است. تقی‌الدین کاشانی مرگ او را سال 608 هـ. دانسته است.
دربارۀ زمان ولادت [[اثیر اخسیكتی|اثیرالدین]] در کتب تذکره مطلبی نوشته نشده است؛ اما مهم‌ترین واقعۀ روزگار اثیر که مسیر زندگی و معیشت او را دگرگونه کرده، فتنۀ غز در سال‌های 550 و 551 ه. بود که خراسان غارت شد و سنجر به دست ترکان غز گرفتار آمد و شهرهای خراسان، به‌ویژه دارالملک مرو و نیشابور ویران و غارت شد. فتنۀ غز باعث شد دربار شاعرپروری سنجر از رونق بیفتد. از شعر اثیر پیداست که او از آن دربار پررونق بهره‌ای نبرده و پیش از آنکه بتواند شایستگی هنری‌اش را نشان دهد پایه‌های حکومت طولانی سنجر ویران شد؛ زیرا اثیر تنها از مرگ سنجر سخن گفته است یا با تعبیرات و ترکیباتی مثل زخم خنجر سنجر یا تخت ملکشاهی و تاج سنجری از شکوه و بزرگی دوران او یاد کرده تا مدح دیگران را بگوید. بنابراین زندگی اثیر را در دو دوره باید مورد مطالعه قرار داد: اول پیش از حملۀ ترکان غز و مرگ سنجر که در خراسان به تحصیل علم و تجربه پرداخته و دوم پس از فرار از حادثه و زندگی‌اش در دربار سلجوقیان به‌ویژه در همدان و دربار اتابکان آذربایجان و مناطق تحت نفوذ آنان. اثیر سال‌ها پس از سال 593 ه. زیسته است؛ زیرا در دیوانش یکی دو بار از مرگ خاقانی شروانی یاد کرده و احتمالاً به شروانشاه اخستان یا حاکم دیگری که ممدوح خاقانی بوده، تسلیت گفته است. تقی‌الدین کاشانی مرگ او را سال 608 ه. دانسته است.


اثیر به سبب شرایط اجتماعی حاکم بر زمانۀ او مردی سفرپیشه بود؛ یعنی اوضاع ناپایدار حاکمان سلجوقی که به‌ویژه پس از سنجر آشفته‌تر شد، دربار و کانون‌های قدرت مختلفی شکل گرفت؛ به‌گونه‌ای که او و شاعرانی چون او را ناچار به سفر از شهری به شهری دیگر می‌کرد؛ چنان‌که به علت به‌هم‌ریختن اوضاع خراسان پس از حملۀ ترکان غز ابتدا از مرو به نیشابور و سپس به عراق آمد و در عراق هم پیوسته بین شهرهای همدان، زنجان، قزوین، ری و احتمالاً اصفهان، تبریز، نخجوان، خوی و در نهایت خلخال در رفت‌و‌آمد بود.
اثیر به سبب شرایط اجتماعی حاکم بر زمانۀ او مردی سفرپیشه بود؛ یعنی اوضاع ناپایدار حاکمان سلجوقی که به‌ویژه پس از سنجر آشفته‌تر شد، دربار و کانون‌های قدرت مختلفی شکل گرفت؛ به‌گونه‌ای که او و شاعرانی چون او را ناچار به سفر از شهری به شهری دیگر می‌کرد؛ چنان‌که به علت به‌هم‌ریختن اوضاع خراسان پس از حملۀ ترکان غز ابتدا از مرو به نیشابور و سپس به عراق آمد و در عراق هم پیوسته بین شهرهای همدان، زنجان، قزوین، ری و احتمالاً اصفهان، تبریز، نخجوان، خوی و در نهایت خلخال در رفت‌و‌آمد بود.