۱۱۸٬۸۲۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'تاثیر' به 'تأثیر') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
با پیشروی انگلیسیها و تسخیر کوتالعماره، پورداود راهی کرمانشاه شد و چند ماهی نیز در این شهر ماند و چون آن شهر به دست روسها افتاد شبانه به قصر شیرین رفت و به بغداد بازگشت. در آن زمان ترکان عثمانی از انتشار روزنامه رستخیز ممانعت به عمل آوردند و پورداود ناگزیر شد که از آنجا به حلب و پس از آن به استانبول برود. پس از آن از آنجا و به قصد اقامت در سوئیس، از راه بالکان به برلین رفت. او دیگر نتوانست از آلمان خارج شود و آلمانها از خروجش ممانعت کردند از اینرو تا پایان جنگ جهانی اول در آلمان ماند. پورداود در سال ۱۲۹۵ در دانشگاه برلین و پس از آن در دانشکدهی «ارلانگن» به ادامهی تحصیل در رشتهی حقوق پرداخت. پورداود در آنجا با [[سید حسن تقیزاده]] آشنا شد و در انتشار مجلهی «کاوه» با او همکاری کرد. | با پیشروی انگلیسیها و تسخیر کوتالعماره، پورداود راهی کرمانشاه شد و چند ماهی نیز در این شهر ماند و چون آن شهر به دست روسها افتاد شبانه به قصر شیرین رفت و به بغداد بازگشت. در آن زمان ترکان عثمانی از انتشار روزنامه رستخیز ممانعت به عمل آوردند و پورداود ناگزیر شد که از آنجا به حلب و پس از آن به استانبول برود. پس از آن از آنجا و به قصد اقامت در سوئیس، از راه بالکان به برلین رفت. او دیگر نتوانست از آلمان خارج شود و آلمانها از خروجش ممانعت کردند از اینرو تا پایان جنگ جهانی اول در آلمان ماند. پورداود در سال ۱۲۹۵ در دانشگاه برلین و پس از آن در دانشکدهی «ارلانگن» به ادامهی تحصیل در رشتهی حقوق پرداخت. پورداود در آنجا با [[سید حسن تقیزاده]] آشنا شد و در انتشار مجلهی «کاوه» با او همکاری کرد. | ||
همکاری با [[سید حسن تقیزاده|تقیزاده]] و [[قزوینی، محمد|محمد قزوینی]] و آشناییاش با خاورشناسان آلمانی مانند «[[یوزف مارکوارت]]» | همکاری با [[سید حسن تقیزاده|تقیزاده]] و [[قزوینی، محمد|محمد قزوینی]] و آشناییاش با خاورشناسان آلمانی مانند «[[یوزف مارکوارت]]» تأثیر بسیاری بر اندیشههای پورداود گذاشت. پورداود بیش از پیش به تحصیل و تحقیق در مورد ایران باستان علاقهمند شد. پورداود در سال ۱۲۹۹ با دختر یک دندانپزشک آلمانی ازدواج کرد و در تیرماه ۱۳۰۱ دخترش پوراندخت به دنیا آمد. پورداود در سال ۱۳۰۳ به همراه خانوادهاش به ایران بازگشت. یک سال در ایران ماند و بعد از آن به دعوت پارسیان هند به کشور هندوستان سفر کرد که نتیجهی این سفر اقامت دو سال و نیمهی پورداود بود. | ||
پورداود در آنجا به انتشار بخشی از مزدیسنا و گزارش اوستا همت گمارد. مَزدَیَسنا صفتی است که به معنای پرستندهی اهورامزدا است. پورداود در سال ۱۳۱۱ به درخواست رابیندرانات تاگور از سوی دولت ایران برای تدریس فرهنگ ایران باستان به هند رفت و در دانشگاهی در هند به تدریس پرداخت. پورداود در سال ۱۳۱۲ در هفتمین کنگرهی هند شزقی هند در گروه اوستاشناسی عضویت یافت و ریاست شعبهی عربی-پارسی را نیز برعهده گرفت و در آنجا خطابهای با عنوان «مراجعاتی چند دربارهی بودا در ادبیات و تاریخ ایران» به زبان انگلیسی ارائه داد. | پورداود در آنجا به انتشار بخشی از مزدیسنا و گزارش اوستا همت گمارد. مَزدَیَسنا صفتی است که به معنای پرستندهی اهورامزدا است. پورداود در سال ۱۳۱۱ به درخواست رابیندرانات تاگور از سوی دولت ایران برای تدریس فرهنگ ایران باستان به هند رفت و در دانشگاهی در هند به تدریس پرداخت. پورداود در سال ۱۳۱۲ در هفتمین کنگرهی هند شزقی هند در گروه اوستاشناسی عضویت یافت و ریاست شعبهی عربی-پارسی را نیز برعهده گرفت و در آنجا خطابهای با عنوان «مراجعاتی چند دربارهی بودا در ادبیات و تاریخ ایران» به زبان انگلیسی ارائه داد. |