۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '↵↵↵\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به ' {{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'زه ای' به 'زهای') |
||
| خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
تربیت عقلانی: عقل یکی از بزرگترین نیروهای انسان است و در قرآن، واژه فؤاد در معنای قلب استفاده شده است (ملک: 23). انسان به عقلش آزموده میشود. اسلام برای تربیت عقل، ابتدا حوزه نظر عقل را تعیین میکند تا به بیراه نرود؛ سپس، از راه استدلال و شناخت حقایق، نیروی عقل را پرورش میدهد و برای این کار از دو وسیله و روش بهره میبرد: یکی پرهیز عقل از ظن و گمان و پیروی نامعقول از دیگران و دیگری تفکر در قوانین طبیعت و عجایب آن. اسلام از تفکر در آفاق تنها رشد عقلانی را نمیخواهد، بلکه عمل به مقتضای حق را نیز خواهان است؛ برخلاف پرورش عقل در اروپا که در نهایت و اوج رشد عقلی، طبیعت به جای خدا نهاده میشود. از این گذشته، اسلام برای رشد عقلانی به تأمل در تاریخ گذشتگان میخواند و سیر در تاریخ را لازمه رشد عقلانی میداند. اسلام به علم هم میخواند؛ اما، علمی که همراه با دین است نه مقابل آن. از نگاه اسلام، میان عقل و روح رابطه ای استوار حاکم است که به هدایت عقل به خداوند و پرهیز از ماده پرستی کمک میکند<ref>همان، ص258</ref> | تربیت عقلانی: عقل یکی از بزرگترین نیروهای انسان است و در قرآن، واژه فؤاد در معنای قلب استفاده شده است (ملک: 23). انسان به عقلش آزموده میشود. اسلام برای تربیت عقل، ابتدا حوزه نظر عقل را تعیین میکند تا به بیراه نرود؛ سپس، از راه استدلال و شناخت حقایق، نیروی عقل را پرورش میدهد و برای این کار از دو وسیله و روش بهره میبرد: یکی پرهیز عقل از ظن و گمان و پیروی نامعقول از دیگران و دیگری تفکر در قوانین طبیعت و عجایب آن. اسلام از تفکر در آفاق تنها رشد عقلانی را نمیخواهد، بلکه عمل به مقتضای حق را نیز خواهان است؛ برخلاف پرورش عقل در اروپا که در نهایت و اوج رشد عقلی، طبیعت به جای خدا نهاده میشود. از این گذشته، اسلام برای رشد عقلانی به تأمل در تاریخ گذشتگان میخواند و سیر در تاریخ را لازمه رشد عقلانی میداند. اسلام به علم هم میخواند؛ اما، علمی که همراه با دین است نه مقابل آن. از نگاه اسلام، میان عقل و روح رابطه ای استوار حاکم است که به هدایت عقل به خداوند و پرهیز از ماده پرستی کمک میکند<ref>همان، ص258</ref> | ||
تربیت جسم: از نگاه اسلام، انسان ترکیبی از روح، عقل و جسم است؛ اما، این بدان معنا نیست که آدمی سه جزء متمایز دارد که هریک را | تربیت جسم: از نگاه اسلام، انسان ترکیبی از روح، عقل و جسم است؛ اما، این بدان معنا نیست که آدمی سه جزء متمایز دارد که هریک را حوزهای جداگانه است و ربطی به یکدیگر ندارند؛ برعکس، از نگاه اسلام، انسان حقیقتی واحد با اجزای سه گانه است و تربیت هریک از اجزاء، در دو جزء دیگر نیز اثر مینهد و آنچه موجب تفکیک بحث تربیت روحی، جسمی و عقلی از یکدیگر است تنها، ضرورت و روش بحث و تلاش برای وضوح بیشتر آن است<ref>همان، ص258-259</ref> | ||
اسلام، تربیت جسمی و پرورش نیروهای حیاتی را با هم لحاظ میکند. اسلام در باب تربیت جسمی، دستورهای فراوانی دارد و جسم را تحقیر نمیکند؛ همچنین اسلام به پرورش نیروهای حیاتی اهتمام تام دارد و آنها را مانند نیروی عقلانی و نیروهای روحی تربیت میکند، از جمله این نیروها، نیروی جنسی است که در کنار دیگر امیال و خواستهای سرشتی آدمی، باید تربیت شود<ref>همان، ص259</ref> | اسلام، تربیت جسمی و پرورش نیروهای حیاتی را با هم لحاظ میکند. اسلام در باب تربیت جسمی، دستورهای فراوانی دارد و جسم را تحقیر نمیکند؛ همچنین اسلام به پرورش نیروهای حیاتی اهتمام تام دارد و آنها را مانند نیروی عقلانی و نیروهای روحی تربیت میکند، از جمله این نیروها، نیروی جنسی است که در کنار دیگر امیال و خواستهای سرشتی آدمی، باید تربیت شود<ref>همان، ص259</ref> | ||