خدیوجم، سید حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۴۴: خط ۴۴:


    == تحصیلات ==
    == تحصیلات ==
    پس از گذراندن دوره‌ى ابتدايى و متوسطه در سال 1330ش موفق به اخذ ديپلم ادبى شد و در سال 1338ش ليسانس خود را در رشته‌ى زبان و ادبيات فارسى از دانشكده ادبيات دانشگاه مشهد گرفت و از دانشگاه سن ژوزف بيروت در رشته‌ى ادبيات عرب به اخذ درجه دكترى نايل گرديد. وى مدت‌ها در دبيرستان‌هاى شهر زادگاهش به تدريس اشتغال داشت. سپس به تهران منتقل گرديد و در پژوهشكده‌ى فرهنگ ايران به تدريس پرداخت. پس از آن به عنوان محقق در كتابخانه‌ى ملى و بنياد فرهنگ مشغول به كار شد. مدتى نيز رايزن فرهنگى ايران در افغانستان بود.
    در پنج سالگى براى فراگرفتن قرآن به مکتب خانه رفت. پس از دو سال در مکتب خانه اى دیگر خواندن و نوشتن را آموخت، سپس کلیات سعدى، کلیله و دمنه و غزلیات حافظ را نزد مکتب دار از بر کرد. پس از آن به مدرسه «بَدِر» رفت که بیشتر دانشآموزانش از طبقه مرفه بودند.
     
    رفتار تبعیض آمیز اولیاى مدرسه و اختلاف طبقاتى همشاگردی ها سبب تنفر وى از مدرسه و اولیاى آن شد. در این میان، اوضاع مالى خانواده اش نیز نابسامان شد و او به ناچار مدرسه را رها کرد و در کارگاه نجارى مشغول به کار شد. با درگذشتِ پدرش مجبور بود بیشتر کار کند و تا بیست سالگى به مشاغلى نظیر مبل سازى، بنّایى و بزازى پرداخت. وى همزمان نزد برخى روحانیان مشهد تحصیل مىکرد (حسین خدیوجم، «زندگى نامه خودنوشت»، دست نویس مورخ ۱۳۶۴ش).
     
    در ۱۳۲۵ش، به مدت هفت ماه به زیارت عتبات عالیات رفت. در این سفر بر مکالمه زبان عربى تسلط پیدا کرد و پس از بازگشت به مشهد با شوق آموختن آن را دنبال کرد. او به مدت دو سال در جلسات درس تفسیر مجمع البیان سیدهاشم میردامادى در شبستان مسجد گوهرشاد شرکت کرد (همانجا).
     
    در ۱۳۲۷ش، در شمار آموزگاران مدرسه مهدیه حاجى عابدزاده درآمد تا به دانش آموزان دبیرستانى زبان عربى بیاموزد. چون مدرک رسمى نداشت، پس از پایان کلاس نزد یکى از دانش آموزان حساب و هندسه و تاریخ مىخواند تا اینکه در ۱۳۲۹ش گواهینامه دوره ابتدایى را کسب کرد. در ۱۳۳۰ش به تدریس در دبیرستانهاى مشهد پرداخت و در ۱۳۳۱ش، با داشتن همسر و دو فرزند موفق به اخذ دیپلمديپلم ادبى شد(خدیوجم، همان زندگى نامه؛ مسرّت، ص ۶ـ۷).
     
    در سال 1338ش ليسانس خود را در رشته‌ى زبان و ادبيات فارسى از دانشكده ادبيات دانشگاه مشهد گرفت و از دانشگاه سن ژوزف بيروت در رشته‌ى ادبيات عرب به اخذ درجه دكترى نايل گرديد. وى مدت‌ها در دبيرستان‌هاى شهر زادگاهش به تدريس اشتغال داشت. سپس به تهران منتقل گرديد و در پژوهشكده‌ى فرهنگ ايران به تدريس پرداخت. پس از آن به عنوان محقق در كتابخانه‌ى ملى و بنياد فرهنگ مشغول به كار شد. مدتى نيز رايزن فرهنگى ايران در افغانستان بود.


    وى سال‌هايى از عمر خود را به تحقيق و مطالعه در كتابخانه‌هاى مختلف دنيا، به ويژه كشورهاى عربى گذراند. از ايشان بيش از سى جلد كتاب در زمينه تحقيق، تصحيح و ترجمه به جا مانده است. وى از محققان آثار غزالى در ايران بود و مهمترين اثرش در اين‌باره تصحيح و ترجمه‌ى إحياء علوم الدين غزالى است كه براى آن پانزده سال عمر صرف نمود.
    وى سال‌هايى از عمر خود را به تحقيق و مطالعه در كتابخانه‌هاى مختلف دنيا، به ويژه كشورهاى عربى گذراند. از ايشان بيش از سى جلد كتاب در زمينه تحقيق، تصحيح و ترجمه به جا مانده است. وى از محققان آثار غزالى در ايران بود و مهمترين اثرش در اين‌باره تصحيح و ترجمه‌ى إحياء علوم الدين غزالى است كه براى آن پانزده سال عمر صرف نمود.

    نسخهٔ ‏۱۳ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۲

    خدیو جم، حسین
    نام خدیو جم، حسین
    نام‎های دیگر
    نام پدر سيد على
    متولد 1306 ش
    محل تولد  مشهد
    رحلت 1365 ش
    اساتید غلامحسین یوسفی
    برخی آثار إحياء علوم الدين

    مسیر طالبی یا سفرنامه میرزا ابوطالب خان

    تاریخ قاجار: حقایق الاخبار ناصری

    رسالة الأضحویة(ترجمه)

    کیمیای سعادت

    کد مؤلف AUTHORCODE04772AUTHORCODE

    سيد حسين خديوجم (1306-1365ش)، نویسنده، مترجم و محقق و غزالی پژوه معاصر

    ولادت

    فرزند سيد على (از مردم اشكذر يزد) يزدى الاصل، در سال 1306ش در مشهد چشم به دنيا گشود.

    تحصیلات

    در پنج سالگى براى فراگرفتن قرآن به مکتب خانه رفت. پس از دو سال در مکتب خانه اى دیگر خواندن و نوشتن را آموخت، سپس کلیات سعدى، کلیله و دمنه و غزلیات حافظ را نزد مکتب دار از بر کرد. پس از آن به مدرسه «بَدِر» رفت که بیشتر دانشآموزانش از طبقه مرفه بودند.
    

    رفتار تبعیض آمیز اولیاى مدرسه و اختلاف طبقاتى همشاگردی ها سبب تنفر وى از مدرسه و اولیاى آن شد. در این میان، اوضاع مالى خانواده اش نیز نابسامان شد و او به ناچار مدرسه را رها کرد و در کارگاه نجارى مشغول به کار شد. با درگذشتِ پدرش مجبور بود بیشتر کار کند و تا بیست سالگى به مشاغلى نظیر مبل سازى، بنّایى و بزازى پرداخت. وى همزمان نزد برخى روحانیان مشهد تحصیل مىکرد (حسین خدیوجم، «زندگى نامه خودنوشت»، دست نویس مورخ ۱۳۶۴ش).

    در ۱۳۲۵ش، به مدت هفت ماه به زیارت عتبات عالیات رفت. در این سفر بر مکالمه زبان عربى تسلط پیدا کرد و پس از بازگشت به مشهد با شوق آموختن آن را دنبال کرد. او به مدت دو سال در جلسات درس تفسیر مجمع البیان سیدهاشم میردامادى در شبستان مسجد گوهرشاد شرکت کرد (همانجا).

    در ۱۳۲۷ش، در شمار آموزگاران مدرسه مهدیه حاجى عابدزاده درآمد تا به دانش آموزان دبیرستانى زبان عربى بیاموزد. چون مدرک رسمى نداشت، پس از پایان کلاس نزد یکى از دانش آموزان حساب و هندسه و تاریخ مىخواند تا اینکه در ۱۳۲۹ش گواهینامه دوره ابتدایى را کسب کرد. در ۱۳۳۰ش به تدریس در دبیرستانهاى مشهد پرداخت و در ۱۳۳۱ش، با داشتن همسر و دو فرزند موفق به اخذ دیپلمديپلم ادبى شد(خدیوجم، همان زندگى نامه؛ مسرّت، ص ۶ـ۷).

    در سال 1338ش ليسانس خود را در رشته‌ى زبان و ادبيات فارسى از دانشكده ادبيات دانشگاه مشهد گرفت و از دانشگاه سن ژوزف بيروت در رشته‌ى ادبيات عرب به اخذ درجه دكترى نايل گرديد. وى مدت‌ها در دبيرستان‌هاى شهر زادگاهش به تدريس اشتغال داشت. سپس به تهران منتقل گرديد و در پژوهشكده‌ى فرهنگ ايران به تدريس پرداخت. پس از آن به عنوان محقق در كتابخانه‌ى ملى و بنياد فرهنگ مشغول به كار شد. مدتى نيز رايزن فرهنگى ايران در افغانستان بود.

    وى سال‌هايى از عمر خود را به تحقيق و مطالعه در كتابخانه‌هاى مختلف دنيا، به ويژه كشورهاى عربى گذراند. از ايشان بيش از سى جلد كتاب در زمينه تحقيق، تصحيح و ترجمه به جا مانده است. وى از محققان آثار غزالى در ايران بود و مهمترين اثرش در اين‌باره تصحيح و ترجمه‌ى إحياء علوم الدين غزالى است كه براى آن پانزده سال عمر صرف نمود.

    وفات

    وى در مشهد درگذشت و پيكرش در جوار بقعه‌ای که در توس به نام امام محمد غزالی است به خاک سپرده شد.

    آثار

    1. تصحيح كيمياى سعادت
    2. جواهر القرآن و وجد و سماع (از امام محمد غزالى)
    3. تصحيح حقايق الاخبار ناصرى (تأليف محمد جعفر خورموجى)
    4. إحياء علوم الدين غزالى (ترجمه مؤيدالدين محمد خوارزمى)
    5. ترجمه احصاء العلوم (ابونصر فارابى)
    6. ترجمه آن روزها (ترجمه كتاب الايام اثر طه حسين)
    7. عقايد فلسفى ابوالعلاء فيلسوف معره (از عمر فروخ)
    8. هم‌آهنگى مردم (از احمد بن ابى يعقوب اسحاق يعقوبى)
    9. استخراج آب‌هاى پنهانى (از ابوبكر محمد بن الحسن الحاسب الكرجى)
    10. روز مادر (با همكارى مهستى بحرينى)
    11. گفت و شنودى فلسفى در زندان ابوالعلاء معرى (از طه حسين)
    12. كوشش در چاپ كتاب روضه خلد (از مجدالدين خوافى و به تصحيح مهدى فرخ)
    13. كتاب از نظر شاعران و نويسندگان
    14. روش تصحيح نسخه‌هاى خطى (از صلاح‌الدين المنجد)
    15. مفاتيح العلوم (از ابوعبدالله محمد بن يوسف كاتب خوارزمى)
    16. جبر و مقابله (از محمد بن موسى خوارزمى)
    17. مسير طالبى يا سفرنامه‌ى ابوطالب خان اصفهانى
    18. معجم شاهنامه (تأليف محمد بن الرضا بن محمد العلوى الطوسى)
    19. واژه‌نامه‌ى حافظ

    وى همچنين در چاپ كتاب هفتاد سالگى فرخ در سال 1344ش با مجتبى مينوى همكارى داشت.

    وى خدمت در مطبوعات را از سال 1340 آغاز كرد و با نشريه‌هاى «سخن»، «نگين» و «راهنماى كتاب» همكارى داشت. به عربى، انگلسى و تا حدودى فرانسوى نيز آشنا بود و به بيشتر كشورهاى اروپايى، عربى و شمال آفريقا سفر كرد.

    منابع مقاله

    پايگاه اطلاع‌رسانى راسخون


    وابسته‌ها