۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هج' به 'هج') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'نه' به 'نه') |
||
| خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
بررسی واژههای قافیه در قصاید بازمانده از [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]]، نشان میدهد که وی در جستجوی قافیههای دشوار نبوده است و برخلاف بعضی از شاعران قرن پنجم، قافیههایی با روی ژ، چ، خ، ق، ع، غ و امثال | بررسی واژههای قافیه در قصاید بازمانده از [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]]، نشان میدهد که وی در جستجوی قافیههای دشوار نبوده است و برخلاف بعضی از شاعران قرن پنجم، قافیههایی با روی ژ، چ، خ، ق، ع، غ و امثال آنها به کار نبرده است. البته در بعضی ابیات پراکنده پایان دیوان، پارهای قافیههای نسبتاً دشوار وجود دارد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/34 ر.ک: غلامرضایی، محمد، ص34]</ref>. | ||
قصیده دیوان عنصری مجموعاً در این شش بحر اصلی عروض سروده شده است: مجتث، رمل، هزج، متقارب، خفیف و مضارع<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/34 ر.ک: همان]</ref>. | قصیده دیوان عنصری مجموعاً در این شش بحر اصلی عروض سروده شده است: مجتث، رمل، هزج، متقارب، خفیف و مضارع<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/34 ر.ک: همان]</ref>. | ||
| خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
اما آن گروه از بیات او که جنبه حکمی دارد و مفاهیمی کلی در | اما آن گروه از بیات او که جنبه حکمی دارد و مفاهیمی کلی در آنها بیان شده، کم نیست. مرحوم دهخدا در امثال و حکم، به مناسبتهای مختلف، 76 بار به سخن وی استناد کرده است؛ که با توجه به تعداد ابیات موجود در دیوان او، کم نیست؛ بهویژه که عنصری شاعری است مدیحهسرا و موضوعات دیوان او با مسائل عام و حکمی و مفاهیم متناسب با ضربالمثلها، ارتباط چندانی ندارد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/40 ر.ک: همان، ص 41-40]</ref>. | ||
قصاید بازمانده از عنصری، بیشتر در ستایش محمود غزنوی است. وی قصایدی نیز در مدح برخی رجال درجه اول دربار غزنوی چون میمندی و برادران محمود و بعضی از سرداران بزرگ او و نیز در مدح سلطان مسعود غزنوی سروده است. محمود از پادشاهان بنام در تاریخ ایران قدیم است؛ قلمرو او از نظر وسعت تا عصر وی در میان پادشاهان دنیای اسلام کمنظیر بوده است؛ جنگها و لشکرکشیهای متعدد او که در اکثر | قصاید بازمانده از عنصری، بیشتر در ستایش محمود غزنوی است. وی قصایدی نیز در مدح برخی رجال درجه اول دربار غزنوی چون میمندی و برادران محمود و بعضی از سرداران بزرگ او و نیز در مدح سلطان مسعود غزنوی سروده است. محمود از پادشاهان بنام در تاریخ ایران قدیم است؛ قلمرو او از نظر وسعت تا عصر وی در میان پادشاهان دنیای اسلام کمنظیر بوده است؛ جنگها و لشکرکشیهای متعدد او که در اکثر آنها پیروز بوده در تاریخ ثبت و برای آشنایان به تاریخ قدیم ایران روشن است. عنصری نیز در برخی از قصیدههای خویش به جنگهای محمود اشاره کرده است؛ بنابراین باید توجه داشت که شاعران در حق چنین ممدوحی بیشتر میتوانند مبالغه کنند تا در حق ممدوحان کوچک و حاکمان ایلات؛ بهعبارتدیگر، بزرگنمایی در حق چنین کسی به حقیقت مقرونتر است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/44 ر.ک: همان، ص45-44]</ref>. | ||
[[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] از شاعرانی است که در مجموع در مدیحهسرایی، اعتدال را رعایت کرده است. حتی اگر عنصری را با فرخی -که معاصر او است- بسنجیم درمییابیم که ستایشهای عنصری از محمود به حقیقت نزدیکتر است تا ستایشهای فرخی. عنصری با اینکه بر همه شاعران عهد محمود سروری و مهتری داشت و به روایت تذکرهنویسان، ملکالشعرای دربار محمود بود و مورد توجه و عنایت خاص سلطان و درباریان بود و از ستایشگری صاحب جلال و مکنت شده بود، در حق محمود گزافهگوییهایی از نوع گزافههای انوری و ظهیر ندارد. البته مبالغه از عناصر اصلی شعر است و طبیعتاً در مدیحه نیز مانند دیگر اغراض شعری، مبالغه وجود دارد؛ در شعر عنصری نسبت به شاعران معاصر او یا پس از او این مبالغات معتدلتر است. این اعتدال را از خطابهای او و القابی که برای ممدوحان آورده و نیز از مفاهیم مدحی او میتوان دریافت. وی در مواردی چند، برای تأیید مدعای خود، از جنگها و پیروزیها و کردارهای محمود مثال آورده تا خوانندگان به مدیحههای وی گمان دروغ نبرند. [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] در جایگاه شاعری درباری، به علاقههای ممدوح نیز توجهی خاص دارد؛ به همین سبب مطابق میل او، کوششهای او را در راه گسترش دین و برکندن ملحدان و بیدینان و بدمذهبان میستاید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/45 ر.ک: همان، ص 45]</ref>. | [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] از شاعرانی است که در مجموع در مدیحهسرایی، اعتدال را رعایت کرده است. حتی اگر عنصری را با فرخی -که معاصر او است- بسنجیم درمییابیم که ستایشهای عنصری از محمود به حقیقت نزدیکتر است تا ستایشهای فرخی. عنصری با اینکه بر همه شاعران عهد محمود سروری و مهتری داشت و به روایت تذکرهنویسان، ملکالشعرای دربار محمود بود و مورد توجه و عنایت خاص سلطان و درباریان بود و از ستایشگری صاحب جلال و مکنت شده بود، در حق محمود گزافهگوییهایی از نوع گزافههای انوری و ظهیر ندارد. البته مبالغه از عناصر اصلی شعر است و طبیعتاً در مدیحه نیز مانند دیگر اغراض شعری، مبالغه وجود دارد؛ در شعر عنصری نسبت به شاعران معاصر او یا پس از او این مبالغات معتدلتر است. این اعتدال را از خطابهای او و القابی که برای ممدوحان آورده و نیز از مفاهیم مدحی او میتوان دریافت. وی در مواردی چند، برای تأیید مدعای خود، از جنگها و پیروزیها و کردارهای محمود مثال آورده تا خوانندگان به مدیحههای وی گمان دروغ نبرند. [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] در جایگاه شاعری درباری، به علاقههای ممدوح نیز توجهی خاص دارد؛ به همین سبب مطابق میل او، کوششهای او را در راه گسترش دین و برکندن ملحدان و بیدینان و بدمذهبان میستاید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/45 ر.ک: همان، ص 45]</ref>. | ||
| خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
[[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] -به سبب علاقه محمود به تظاهر به مذهب- ممدوح را همهجا مؤمن و مخالف بدعت و برکننده کفر و الحاد و بدبینی و جهادکننده در راه دین توصیف میکند. اینکه عنصری، خود، چقدر به مذهب پایبند بوده، معلوم نیست؛ اما ازآنجاکه در زمره رجال و محتشمان دربار بوده، قلباً در امور دینی سختگیر نبوده است، مگر به مصلحت. تشویق ممدوح به شادکامی و شادگذرانی و شرابخواری مکرر در شعر او دیده میشود و به رسم بزرگان آن زمان او را با غلامان سادهروی نیز سروسری بوده است؛ زیرا در تغزلهایش در مواردی، آشکارا، آنان را عاشقانه وصف کرده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/46 ر.ک: همان، محمد، ص46]</ref>. | [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] -به سبب علاقه محمود به تظاهر به مذهب- ممدوح را همهجا مؤمن و مخالف بدعت و برکننده کفر و الحاد و بدبینی و جهادکننده در راه دین توصیف میکند. اینکه عنصری، خود، چقدر به مذهب پایبند بوده، معلوم نیست؛ اما ازآنجاکه در زمره رجال و محتشمان دربار بوده، قلباً در امور دینی سختگیر نبوده است، مگر به مصلحت. تشویق ممدوح به شادکامی و شادگذرانی و شرابخواری مکرر در شعر او دیده میشود و به رسم بزرگان آن زمان او را با غلامان سادهروی نیز سروسری بوده است؛ زیرا در تغزلهایش در مواردی، آشکارا، آنان را عاشقانه وصف کرده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/46 ر.ک: همان، محمد، ص46]</ref>. | ||
در شعر [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]]، بهموازات عناصر دینی، عناصر ملی و ایرانی نیز دیده میشود؛ منتها با نسبتی کمتر. برعکس بعضی شاعران پس از قرن پنجم، [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] از این عناصر با تحقیر نام نبرده است. [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] در موارد متعدد، اصطلاحات دینی و اعتقادی اسلامی را نیز در شعر خویش آورده و از | در شعر [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]]، بهموازات عناصر دینی، عناصر ملی و ایرانی نیز دیده میشود؛ منتها با نسبتی کمتر. برعکس بعضی شاعران پس از قرن پنجم، [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] از این عناصر با تحقیر نام نبرده است. [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] در موارد متعدد، اصطلاحات دینی و اعتقادی اسلامی را نیز در شعر خویش آورده و از آنها در مضمونسازی استفاده کرده است. البته قصد وی ورود به مباحث کلامی نبوده و اصطلاحاتی را برگزیده است که با مفاهیم شعرش سازگاری دارد؛ مانند قضا، قدر، لوح و قلم. در مواردی به آیاتی از قرآن کریم و احادیث نبوی نیز اشارت کرده و از آنها نیز در بیان مفاهیم مدحی بهره گرفته است. در مواردی، به شخصیتهای تاریخی و خصلتهای برجسته آنان اشارت کرده؛ مانند: حلم احنف، شجاعت عمرو و عنتر و معن و مالک اشتر، جود حاتم، صله امیر سامانی به رودکی، علم افلاطون<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/46 ر.ک: همان، ص 46]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
ویرایش