عزلتی خلخالی، ادهم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'احمد مجاهد' به 'احمد مجاهد ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:




«ادهم قُرَشى خلخالى»، متخلص به عُزلتى و مشهور به واعظ، فرزند قاضى‌بيگ خلخالى، از دانشمندان و عارفان برجسته و بنام دوره صفويه (قرن 10 و 11 هجرى) و از زمره تركان پارسى‌گوى است كه در شاخه‌هاى گوناگون معارف انسانى، از جمله اخلاق و موعظه، تفسير قرآن كريم، اصول عقايد اماميه و عرفان، به نظم و نثر آثارى نفيس و ماندگار دارد.
'''ادهم قُرَشى خلخالى'''، متخلص به عُزلتى و مشهور به واعظ، فرزند قاضى‌بيگ خلخالى، از دانشمندان و عارفان برجسته و بنام دوره صفويه (قرن 10 و 11 هجرى) و از زمره تركان پارسى‌گوى است كه در شاخه‌هاى گوناگون معارف انسانى، از جمله اخلاق و موعظه، تفسير قرآن كريم، اصول عقايد اماميه و عرفان، به نظم و نثر آثارى نفيس و ماندگار دارد.


عُزلتى از معاصرين و مُستَفيدانِ شيخ بهايى ([[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهاء الدين عاملى]]) و نيز [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] (مير برهان الدين محمدباقر استرآبادى) بود. او در جوانى و در شهر اصفهان به تحصيل و كسب علم و معرفت پرداخت. بعد از اتمام تحصيل و نيل به مدارج بالاى علمى در دارُالارشاد (اردبيل) به كار آموزگارى پرداخت و چون در ملحقات ولايت تبريز با درويشى روشن‌ضمير و صاحب‌دل آشنا شد، تحت تأثير او، ترك رسوم و عادات ظاهرى و نيز امر تدريس كرده و منش صوفيانه و راه اهلِ طريقت را در پيش گرفت و مدتى در ده خَرَقان (از دهستان‌هاى شهرستان قزوين) كنج عزلت گزيد. در آنجا ضمن ارشاد و راه نمودن مردم، به آفرينش آثار نظم و نثر خود همت گمارد.
عُزلتى از معاصرين و مُستَفيدانِ شيخ بهايى ([[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهاء الدين عاملى]]) و نيز [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] (مير برهان الدين محمدباقر استرآبادى) بود. او در جوانى و در شهر اصفهان به تحصيل و كسب علم و معرفت پرداخت. بعد از اتمام تحصيل و نيل به مدارج بالاى علمى در دارُالارشاد (اردبيل) به كار آموزگارى پرداخت و چون در ملحقات ولايت تبريز با درويشى روشن‌ضمير و صاحب‌دل آشنا شد، تحت تأثير او، ترك رسوم و عادات ظاهرى و نيز امر تدريس كرده و منش صوفيانه و راه اهلِ طريقت را در پيش گرفت و مدتى در ده خَرَقان (از دهستان‌هاى شهرستان قزوين) كنج عزلت گزيد. در آنجا ضمن ارشاد و راه نمودن مردم، به آفرينش آثار نظم و نثر خود همت گمارد.
خط ۶۳: خط ۶۳:
استاد مجاهد، آثار ادهم خلخالى را كه به قول ايشان با نثرى شيوا و ساده و با سوز و حال نوشته شده است، به ترتيب تهجّى چنين احصا مى‌كند:
استاد مجاهد، آثار ادهم خلخالى را كه به قول ايشان با نثرى شيوا و ساده و با سوز و حال نوشته شده است، به ترتيب تهجّى چنين احصا مى‌كند:


1. اربعين (در چهل فصل، تأليف سال 1036)؛
# اربعين (در چهل فصل، تأليف سال 1036)؛
 
# اعتقادات (ترجمه و شرح اعتقادات [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهاء الدين عاملى]])؛
2. اعتقادات (ترجمه و شرح اعتقادات [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهاء الدين عاملى]])؛
# بهارستان يا ديوان اشعار (بنا به گفته ناظم، به سبك و تقليد بوستان سروده شده است و در پند و اندرز با داستان‌هايى در ده باب و شامل شش هزار بيت است)؛
 
# تفسير سوره فاتحه؛
3. بهارستان يا ديوان اشعار (بنا به گفته ناظم، به سبك و تقليد بوستان سروده شده است و در پند و اندرز با داستان‌هايى در ده باب و شامل شش هزار بيت است)؛
# چرب و شيرين (رساله‌اى منظوم)؛
 
# ذكر الهيه (در يك ديباچه و پنج مقصد)؛
4. تفسير سوره فاتحه؛
# رساله عرفانى؛
 
# سفينة الملوك يا هدايت‌نامه (شامل سى هزار بيت)؛
5. چرب و شيرين (رساله‌اى منظوم)؛
# شير و شكر (در دو هزار بيت)؛
 
# صحايف الوداد و مكاتيب الاتحاد (مكاتيب تازى و پارسى در پند و اندرز و حكم و اخلاق)؛
6. ذكر الهيه (در يك ديباچه و پنج مقصد)؛
# فقريه فخريه (در باره فقر و ستايش از آن و در هشت روضه)
 
# قنبرنامه يا هشت بهشت (ديباچه‌اى منثور بر هفت بند حسن كاشى‌ساز آملى معروف به حسن كاشى)؛
7. رساله عرفانى؛
# كدومطبخ قلندرى؛
 
# لطايف المواقف؛
8. سفينة الملوك يا هدايت‌نامه (شامل سى هزار بيت)؛
# لوازم الدين (ترجمه باب حادى‌عشر [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] از عربى به پارسى)؛
 
# مخاطبة النّفس (ترجمه مخاطبة النّفس تقى الدّين ابراهيم كفعمى)؛
9. شير و شكر (در دو هزار بيت)؛
# مشرق الت‍-وحيد؛
 
# مصباح المشكات (گزارشى از مشكاة الانوار [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالى]])؛
10. صحايف الوداد و مكاتيب الاتحاد (مكاتيب تازى و پارسى در پند و اندرز و حكم و اخلاق)؛
# معيار العمر و العمل (در محاسبه و مخاطبه نفس و محافظت اوقات ايام حيات بر سبيل موعظه و تذكير)؛
 
# مناجات؛
11. فقريه فخريه (در باره فقر و ستايش از آن و در هشت روضه)؛
# منشآت (شامل ده هزار بيت)؛
 
# نامه‌اى به مير رفيع الدّين صدر و به دنبال آن، نامه‌اى به يكى از ياران.
12. قنبرنامه يا هشت بهشت (ديباچه‌اى منثور بر هفت بند حسن كاشى‌ساز آملى معروف به حسن كاشى)؛
 
13. كدومطبخ قلندرى؛
 
14. لطايف المواقف؛
 
15. لوازم الدين (ترجمه باب حادى‌عشر [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] از عربى به پارسى)؛
 
16. مخاطبة النّفس (ترجمه مخاطبة النّفس تقى الدّين ابراهيم كفعمى)؛
 
17. مشرق الت‍-وحيد؛
 
18. مصباح المشكات (گزارشى از مشكاة الانوار [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالى]])؛
 
19. معيار العمر و العمل (در محاسبه و مخاطبه نفس و محافظت اوقات ايام حيات بر سبيل موعظه و تذكير)؛
 
20. مناجات؛
 
21. منشآت (شامل ده هزار بيت)؛
 
22. نامه‌اى به مير رفيع الدّين صدر و به دنبال آن، نامه‌اى به يكى از ياران.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش