نسیم وحی در مثنوی عشق: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR.....J1.jpg | عنوان =نسیم وحی در مثنوی عشق | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = ابراهیمی، مهدی (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =کتاب طه و انجمن معارف اسلامی | مکان نشر =قم | سال نشر =1384 |...» ایجاد کرد)
     
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۲۵: خط ۲۵:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''نسیم وحی در مثنوی عشق''' تألیف مهدی ابراهیمی؛ این کتاب، تحقیقی‌است عالمانه،درباره مبانی اندیشه و روش‌های مولانا در تفسیر قرآن کریم؛ و در آن شیوه‌های تفسیری مولانا، زمینه‌های فکری، مبانی علمی و آرای تفسیری مفسرانی که در تکوین تفکر و اندیشه تفسیری او نقش داشته، به طور مبسوط مورد تحقیق و بررسی قرارگرفته است. این پژوهش بر اساس کتاب مثنوی و در اصل به عنوان رساله دکتری تدوین شده و بی‌تردید، یکی از بهترین و عالی‌ترین تحقیقی است که تاکنون در این زمینه، صورت گرفته است.
    '''نسیم وحی در مثنوی عشق''' تألیف [[ابراهیمی، مهدی|مهدی ابراهیمی]]؛ این کتاب، تحقیقی‌است عالمانه، درباره مبانی اندیشه و روش‌های [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] در تفسیر قرآن کریم؛ و در آن شیوه‌های تفسیری [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]]، زمینه‌های فکری، مبانی علمی و آرای تفسیری مفسرانی که در تکوین تفکر و اندیشه تفسیری او نقش داشته، به طور مبسوط مورد تحقیق و بررسی قرارگرفته است. این پژوهش بر اساس کتاب [[مثنوی معنوی|مثنوی]] و در اصل به عنوان رساله دکتری تدوین شده و بی‌تردید، یکی از بهترین و عالی‌ترین تحقیقی است که تاکنون در این زمینه، صورت گرفته است.


    کتاب حاضر، شامل پیش‌گفتار و سه بخش(در شش فصل) است.
    کتاب حاضر، شامل پیش‌گفتار و سه بخش(در شش فصل) است.
    خط ۳۲: خط ۳۲:


    در بخش نخست، طی دو فصل، مباحث مقدماتی و زمینه‌های نظری بحث مطرح می‌شود.
    در بخش نخست، طی دو فصل، مباحث مقدماتی و زمینه‌های نظری بحث مطرح می‌شود.
    در فصل اول، زندگی‌نامه مولانا، آثار و افکار، سیر تحولات عرفانی و علمی او و رابطه او با قرآن و جایگاه قرآن در مثنوی مورد بررسی قرار می‌گیرد. در فصل دوم، به بعضی از مباحث علوم قرآن در زمینه تفسیر و روش تفسیری مولانا می‌پردازد؛ تا ارتباط بحث مثنوی با روش‌ها و مبانی‌تفسیری معلوم شود.


    بخش دوم(در دو فصل) دربارۀ روش‌های تفسیری مولانا بحث می‌کند. در فصل نخست؛ با عنوان نقش ادبیات و جنبه‌های بلاغی در روش تفسیر مولوی، گونه‌های مختلف استفاده ادبی مولانا در تفسیر بررسی می‌گردد. نگارنده در این زمینه،از اقتباس، تلمیح، استنادهای صرفی و نحوی، قصه، و تمثیل به عنوان پاره‌ای از این جنبه‌ها یاد می‌کند و هر یک را با ارائه نمونه‌ها و شواهد بسیار از مثنوی مورد بحث قرار می‌دهد و نشان می‌دهد که مولانا هیچگاه خود را در قید و بند اصول مدرسی علمی و پیروی از سبک‌های رایج محصور نکرده است و با وجودآگاهی از آن‌ها، در قالب‌های پذیرفته شده خود، آیات را تفسیر می‌کند. در فصل دوم، بحث روش‌های تفسیری که در مثنوی به کار رفته و گرایش‌های علمی او مورد توجه قرار می‌گیرد.
    در فصل اول، زندگی‌نامه [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]]، آثار و افکار، سیر تحولات عرفانی و علمی او و رابطه او با قرآن و جایگاه قرآن در [[مثنوی معنوی|مثنوی]] مورد بررسی قرار می‌گیرد. در فصل دوم، به بعضی از مباحث علوم قرآن در زمینه تفسیر و روش تفسیری [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] می‌پردازد؛ تا ارتباط بحث مثنوی با روش‌ها و مبانی‌تفسیری معلوم شود.
    بتدا تفسیر مأثور مطرح و دیدگاه مولانا در این زمینه بیان می‌شود. آنگاه به بررسی ابعاد مختلف
    تفسیر اجتهادی در مثنوی می‌پردازد و گرایش‌های عرفانی، کلامی، فلسفی و فقهی مولانا را در تفسیر به تفصیل و همراه با شواهد و نمونه‌هایی از مثنوی مورد تحقیق و بررسی قرار می‌دهد و سرانجام نتایج بحث را نیز بیان می‌کند.


    در بخش سوم، وارد بحث مبانی تفسیری مثنوی می‌شود و آن را نیز در دو فصل بررسی می‌کند. در فصل نخست، زمینه‌های تفسیری و برداشت‌های قرآنی در مثنوی را مورد تحقیق قرار می‌دهد. به نظر مؤلف، مولوی در تفسیر و یا برداشت‌های خود از قرآن، علاوه بر تکیه بر اصول تفسیری، بر سلسله‌ای از مبانی و زمینه‌های خاص تکیه کرده است. وی از اندیشه عرفانی، تأویل، و داستان‌های انبیاء به عنوان مهم‌ترین زمینه‌های تفسیری او یاد می‌کند. در فصل دوم، از غزالی، بها،ولد، محقق ترمذی، ابوعبدالرحمن سلمی و ابن عربی به عنوان شخصیت‌هایی که از نظر علمی یا از نظر عرفانی مورد نظر مولانا بوده و از آنها تا حدودی تأثیر پذیرفته، یاد می‌کند. در پایان، فهرست منابع و مآخذ، فهرست آیات، روایات، اشعار و اعلام درج است.<ref> ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص248-249</ref>
    بخش دوم (در دو فصل) دربارۀ روش‌های تفسیری [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] بحث می‌کند. در فصل نخست؛ با عنوان نقش ادبیات و جنبه‌های بلاغی در روش تفسیر [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]]، گونه‌های مختلف استفاده ادبی [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] در تفسیر بررسی می‌گردد. نگارنده در این زمینه، از اقتباس، تلمیح، استنادهای صرفی و نحوی، قصه، و تمثیل به عنوان پاره‌ای از این جنبه‌ها یاد می‌کند و هر یک را با ارائه نمونه‌ها و شواهد بسیار از مثنوی مورد بحث قرار می‌دهد و نشان می‌دهد که [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] هیچگاه خود را در قید و بند اصول مدرسی علمی و پیروی از سبک‌های رایج محصور نکرده است و با وجودآگاهی از آن‌ها، در قالب‌های پذیرفته شده خود، آیات را تفسیر می‌کند. در فصل دوم، بحث روش‌های تفسیری که در [[مثنوی معنوی|مثنوی]] به کار رفته و گرایش‌های علمی او مورد توجه قرار می‌گیرد.


    بتدا تفسیر مأثور مطرح و دیدگاه [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] در این زمینه بیان می‌شود. آنگاه به بررسی ابعاد مختلف تفسیر اجتهادی در [[مثنوی معنوی|مثنوی]] می‌پردازد و گرایش‌های عرفانی، کلامی، فلسفی و فقهی [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] را در تفسیر به تفصیل و همراه با شواهد و نمونه‌هایی از [[مثنوی معنوی|مثنوی]] مورد تحقیق و بررسی قرار می‌دهد و سرانجام نتایج بحث را نیز بیان می‌کند.


    در بخش سوم، وارد بحث مبانی تفسیری [[مثنوی معنوی|مثنوی]] می‌شود و آن را نیز در دو فصل بررسی می‌کند. در فصل نخست، زمینه‌های تفسیری و برداشت‌های قرآنی در مثنوی را مورد تحقیق قرار می‌دهد. به نظر مؤلف، [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]] در تفسیر و یا برداشت‌های خود از قرآن، علاوه بر تکیه بر اصول تفسیری، بر سلسله‌ای از مبانی و زمینه‌های خاص تکیه کرده است.
    وی از اندیشه عرفانی، تأویل، و داستان‌های انبیاء به عنوان مهم‌ترین زمینه‌های تفسیری او یاد می‌کند. در فصل دوم، از [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، [[سلطان‌ولد، محمد بن محمد|بهاء ولد]]، [[محقق ترمذی، سید برهان‌الدین حسین|محقق ترمذی]]، [[سلمی، محمد بن حسین|ابوعبدالرحمن سلمی]] و [[ابن عربی، محمد بن عبدالله|ابن عربی]] به عنوان شخصیت‌هایی که از نظر علمی یا از نظر عرفانی مورد نظر [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] بوده و از آنها تا حدودی تأثیر پذیرفته، یاد می‌کند. در پایان، فهرست منابع و مآخذ، فهرست آیات، روایات، اشعار و اعلام درج است.<ref> ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص248-249</ref>
    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references />

    نسخهٔ ‏۲۸ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۴۰

    نسیم وحی در مثنوی عشق
    پرونده:NUR.....J1.jpg
    پدیدآورانابراهیمی، مهدی (نویسنده)
    ناشرکتاب طه و انجمن معارف اسلامی
    مکان نشرقم
    سال نشر1384
    چاپاول
    کد کنگره

    نسیم وحی در مثنوی عشق تألیف مهدی ابراهیمی؛ این کتاب، تحقیقی‌است عالمانه، درباره مبانی اندیشه و روش‌های مولانا در تفسیر قرآن کریم؛ و در آن شیوه‌های تفسیری مولانا، زمینه‌های فکری، مبانی علمی و آرای تفسیری مفسرانی که در تکوین تفکر و اندیشه تفسیری او نقش داشته، به طور مبسوط مورد تحقیق و بررسی قرارگرفته است. این پژوهش بر اساس کتاب مثنوی و در اصل به عنوان رساله دکتری تدوین شده و بی‌تردید، یکی از بهترین و عالی‌ترین تحقیقی است که تاکنون در این زمینه، صورت گرفته است.

    کتاب حاضر، شامل پیش‌گفتار و سه بخش(در شش فصل) است.

    در پیش گفتار به تاریخچه و اهداف تحقیق، مسأله و فرضیه‌های آن اشاره نموده است.

    در بخش نخست، طی دو فصل، مباحث مقدماتی و زمینه‌های نظری بحث مطرح می‌شود.

    در فصل اول، زندگی‌نامه مولانا، آثار و افکار، سیر تحولات عرفانی و علمی او و رابطه او با قرآن و جایگاه قرآن در مثنوی مورد بررسی قرار می‌گیرد. در فصل دوم، به بعضی از مباحث علوم قرآن در زمینه تفسیر و روش تفسیری مولانا می‌پردازد؛ تا ارتباط بحث مثنوی با روش‌ها و مبانی‌تفسیری معلوم شود.

    بخش دوم (در دو فصل) دربارۀ روش‌های تفسیری مولانا بحث می‌کند. در فصل نخست؛ با عنوان نقش ادبیات و جنبه‌های بلاغی در روش تفسیر مولوی، گونه‌های مختلف استفاده ادبی مولانا در تفسیر بررسی می‌گردد. نگارنده در این زمینه، از اقتباس، تلمیح، استنادهای صرفی و نحوی، قصه، و تمثیل به عنوان پاره‌ای از این جنبه‌ها یاد می‌کند و هر یک را با ارائه نمونه‌ها و شواهد بسیار از مثنوی مورد بحث قرار می‌دهد و نشان می‌دهد که مولانا هیچگاه خود را در قید و بند اصول مدرسی علمی و پیروی از سبک‌های رایج محصور نکرده است و با وجودآگاهی از آن‌ها، در قالب‌های پذیرفته شده خود، آیات را تفسیر می‌کند. در فصل دوم، بحث روش‌های تفسیری که در مثنوی به کار رفته و گرایش‌های علمی او مورد توجه قرار می‌گیرد.

    بتدا تفسیر مأثور مطرح و دیدگاه مولانا در این زمینه بیان می‌شود. آنگاه به بررسی ابعاد مختلف تفسیر اجتهادی در مثنوی می‌پردازد و گرایش‌های عرفانی، کلامی، فلسفی و فقهی مولانا را در تفسیر به تفصیل و همراه با شواهد و نمونه‌هایی از مثنوی مورد تحقیق و بررسی قرار می‌دهد و سرانجام نتایج بحث را نیز بیان می‌کند.

    در بخش سوم، وارد بحث مبانی تفسیری مثنوی می‌شود و آن را نیز در دو فصل بررسی می‌کند. در فصل نخست، زمینه‌های تفسیری و برداشت‌های قرآنی در مثنوی را مورد تحقیق قرار می‌دهد. به نظر مؤلف، مولوی در تفسیر و یا برداشت‌های خود از قرآن، علاوه بر تکیه بر اصول تفسیری، بر سلسله‌ای از مبانی و زمینه‌های خاص تکیه کرده است.

    وی از اندیشه عرفانی، تأویل، و داستان‌های انبیاء به عنوان مهم‌ترین زمینه‌های تفسیری او یاد می‌کند. در فصل دوم، از غزالی، بهاء ولد، محقق ترمذی، ابوعبدالرحمن سلمی و ابن عربی به عنوان شخصیت‌هایی که از نظر علمی یا از نظر عرفانی مورد نظر مولانا بوده و از آنها تا حدودی تأثیر پذیرفته، یاد می‌کند. در پایان، فهرست منابع و مآخذ، فهرست آیات، روایات، اشعار و اعلام درج است.[۱]

    پانويس

    1. ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص248-249


    منابع مقاله

    عالمی، محمدعَلَم، کتاب‌شناسی توصیفی مولانا (شامل جدیدترین تحقیقات و قدیمی‌ترین کتاب‌های مولوی پژوهی)، قم، انتشارات دانشگاه قم، 1392ش.

    وابسته‌ها