نسیم وحی در مثنوی عشق
نسیم وحی در مثنوی عشق | |
---|---|
پدیدآوران | ابراهیمی، مهدی (نویسنده) |
ناشر | کتاب طه و انجمن معارف اسلامی |
مکان نشر | قم |
چاپ | اول |
شابک | 964-7019-63-7 |
موضوع | مولوی، جلالالدين محمد بن محمد، 604 - 672ق. - معلومات - قرآن
مولوی، جلالالدين محمد بن محمد، 604 - 672ق. مثنوی- نقد و تفسير قرآن در ادبيات فارسي شعر فارسي - قرن 7ق. - تاريخ و نقد |
کد کنگره | /الف2ن5 / 5307 PIR |
نسیم وحی در مثنوی عشق تألیف مهدی ابراهیمی؛ این کتاب، تحقیقیاست عالمانه، درباره مبانی اندیشه و روشهای مولانا در تفسیر قرآن کریم؛ و در آن شیوههای تفسیری مولانا، زمینههای فکری، مبانی علمی و آرای تفسیری مفسرانی که در تکوین تفکر و اندیشه تفسیری او نقش داشته، به طور مبسوط مورد تحقیق و بررسی قرارگرفته است. این پژوهش بر اساس کتاب مثنوی و در اصل به عنوان رساله دکتری تدوین شده و بیتردید، یکی از بهترین و عالیترین تحقیقی است که تاکنون در این زمینه، صورت گرفته است.
کتاب حاضر، شامل پیشگفتار و سه بخش(در شش فصل) است.
در پیش گفتار به تاریخچه و اهداف تحقیق، مسأله و فرضیههای آن اشاره نموده است.
در بخش نخست، طی دو فصل، مباحث مقدماتی و زمینههای نظری بحث مطرح میشود.
در فصل اول، زندگینامه مولانا، آثار و افکار، سیر تحولات عرفانی و علمی او و رابطه او با قرآن و جایگاه قرآن در مثنوی مورد بررسی قرار میگیرد. در فصل دوم، به بعضی از مباحث علوم قرآن در زمینه تفسیر و روش تفسیری مولانا میپردازد؛ تا ارتباط بحث مثنوی با روشها و مبانیتفسیری معلوم شود.
بخش دوم (در دو فصل) دربارۀ روشهای تفسیری مولانا بحث میکند. در فصل نخست؛ با عنوان نقش ادبیات و جنبههای بلاغی در روش تفسیر مولوی، گونههای مختلف استفاده ادبی مولانا در تفسیر بررسی میگردد. نگارنده در این زمینه، از اقتباس، تلمیح، استنادهای صرفی و نحوی، قصه، و تمثیل به عنوان پارهای از این جنبهها یاد میکند و هر یک را با ارائه نمونهها و شواهد بسیار از مثنوی مورد بحث قرار میدهد و نشان میدهد که مولانا هیچگاه خود را در قید و بند اصول مدرسی علمی و پیروی از سبکهای رایج محصور نکرده است و با وجودآگاهی از آنها، در قالبهای پذیرفته شده خود، آیات را تفسیر میکند. در فصل دوم، بحث روشهای تفسیری که در مثنوی به کار رفته و گرایشهای علمی او مورد توجه قرار میگیرد.
بتدا تفسیر مأثور مطرح و دیدگاه مولانا در این زمینه بیان میشود. آنگاه به بررسی ابعاد مختلف تفسیر اجتهادی در مثنوی میپردازد و گرایشهای عرفانی، کلامی، فلسفی و فقهی مولانا را در تفسیر به تفصیل و همراه با شواهد و نمونههایی از مثنوی مورد تحقیق و بررسی قرار میدهد و سرانجام نتایج بحث را نیز بیان میکند.
در بخش سوم، وارد بحث مبانی تفسیری مثنوی میشود و آن را نیز در دو فصل بررسی میکند. در فصل نخست، زمینههای تفسیری و برداشتهای قرآنی در مثنوی را مورد تحقیق قرار میدهد. به نظر مؤلف، مولوی در تفسیر و یا برداشتهای خود از قرآن، علاوه بر تکیه بر اصول تفسیری، بر سلسلهای از مبانی و زمینههای خاص تکیه کرده است.
وی از اندیشه عرفانی، تأویل، و داستانهای انبیاء به عنوان مهمترین زمینههای تفسیری او یاد میکند. در فصل دوم، از غزالی، بهاء ولد، محقق ترمذی، ابوعبدالرحمن سلمی و ابن عربی به عنوان شخصیتهایی که از نظر علمی یا از نظر عرفانی مورد نظر مولانا بوده و از آنها تا حدودی تأثیر پذیرفته، یاد میکند. در پایان، فهرست منابع و مآخذ، فهرست آیات، روایات، اشعار و اعلام درج است.[۱]
پانويس
- ↑ ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص248-249
منابع مقاله
عالمی، محمدعَلَم، کتابشناسی توصیفی مولانا (شامل جدیدترین تحقیقات و قدیمیترین کتابهای مولوی پژوهی)، قم، انتشارات دانشگاه قم، 1392ش.