الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده دوم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="boxTitle"><big>'''[[ | <div class="boxTitle"><big>'''[[تهافت الفلاسفة]]'''</big></div> | ||
[[پرونده: | [[پرونده:NUR01891J1.jpg|بندانگشتی|تهافت الفلاسفة|175px]] | ||
''' | '''تهافت الفلاسفة''' اثر [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد محمد غزالی]](متوفی 505 ق/ 1111م)، کتابی است در نقد آراء فیلسوفان و در واقع در رد فلسفه. | ||
انگیزه غزالی در نوشتن این کتاب، بخشی از اندیشه فراگیر ستیزه جویانه او با هرگونه تفکر غیردینی به شمار میرود که پس از او از سوی کسان دیگری - هم در شیوه نگرش و روش اندیشیدن، هم در نگارش کتاب و هم حتی در نامگذاری - دنبال شد. | |||
مسائل طرحشده در متن کتاب را میتوان به دو بخش مربوط به متافیزیک و علم طبیعت تقسیم کرد. مسائل چهاردهم تا شانزدهم مطابق سنت کتابهای فلسفی، مربوط به طبیعتاند؛ هرچند غزالی خود، مسئله هفدهم را به بحث کلی درباره طبیعیات اختصاص داده و آن را آغاز بخش طبیعیات کتاب به شمار آورده است. مسئله هجدهم، درواقع بحث متافیزیکی از علیت محسوب میگردد، اما دو مسئله بعد به نفس اختصاص دارند که طبق سنت جزء مسائل طبیعی به شمار میآیند. مسئله بیستویکم درباره معاد است و چنانکه پیداست، غزالی با جایگزین کردن دو مسئله هفدهم و هجدهم بهجای مسئله هفدهم، به فهرست آغازین خود وفادار نمانده است. | |||
روش وی در متن کتاب، تقسیم مسائل به موضوعات کوچکتر و پاسخ دادن به آنها در جدلهای پیدرپی است؛ چنانکه برای هر موضوع نقیض آن را هم میآورد و باز به آنهم پاسخ میدهد. این روشی است که توماس آکویناس هم در اروپا به کار گرفته است و البته [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] پیش از [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] اینچنین به جدل نمیپرداختهاند. سرانجام در پایان کتاب، در خاتمهای کوتاه، غزالی بهسادگی نتیجه میگیرد که فیلسوفان، در 3 مسئله، یعنی قدیم بودن جهان و جوهر؛ علم نداشتن خدا به حادثات جزئی و انکار رستاخیز و گردآمدن بدنها [در قیامت] مستوجب تکفیر و قتلاند، اما در بقیه مسائل که فرقههای کلامی نیز کموبیش از آنها سخن گفتهاند، تنها حکم بدعتگذار بر آنها راست میآید و برای بدعت، همگان بر تکفیر اجماع ندارند | |||
<div class="mw-ui-button">[[تهافت الفلاسفة|'''ادامه''']]</div> | |||
<div class="mw-ui-button">[[ |
نسخهٔ ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۱۷
تهافت الفلاسفة اثر ابوحامد محمد غزالی(متوفی 505 ق/ 1111م)، کتابی است در نقد آراء فیلسوفان و در واقع در رد فلسفه.
انگیزه غزالی در نوشتن این کتاب، بخشی از اندیشه فراگیر ستیزه جویانه او با هرگونه تفکر غیردینی به شمار میرود که پس از او از سوی کسان دیگری - هم در شیوه نگرش و روش اندیشیدن، هم در نگارش کتاب و هم حتی در نامگذاری - دنبال شد.
مسائل طرحشده در متن کتاب را میتوان به دو بخش مربوط به متافیزیک و علم طبیعت تقسیم کرد. مسائل چهاردهم تا شانزدهم مطابق سنت کتابهای فلسفی، مربوط به طبیعتاند؛ هرچند غزالی خود، مسئله هفدهم را به بحث کلی درباره طبیعیات اختصاص داده و آن را آغاز بخش طبیعیات کتاب به شمار آورده است. مسئله هجدهم، درواقع بحث متافیزیکی از علیت محسوب میگردد، اما دو مسئله بعد به نفس اختصاص دارند که طبق سنت جزء مسائل طبیعی به شمار میآیند. مسئله بیستویکم درباره معاد است و چنانکه پیداست، غزالی با جایگزین کردن دو مسئله هفدهم و هجدهم بهجای مسئله هفدهم، به فهرست آغازین خود وفادار نمانده است.
روش وی در متن کتاب، تقسیم مسائل به موضوعات کوچکتر و پاسخ دادن به آنها در جدلهای پیدرپی است؛ چنانکه برای هر موضوع نقیض آن را هم میآورد و باز به آنهم پاسخ میدهد. این روشی است که توماس آکویناس هم در اروپا به کار گرفته است و البته فارابی و ابنسینا پیش از غزالی اینچنین به جدل نمیپرداختهاند. سرانجام در پایان کتاب، در خاتمهای کوتاه، غزالی بهسادگی نتیجه میگیرد که فیلسوفان، در 3 مسئله، یعنی قدیم بودن جهان و جوهر؛ علم نداشتن خدا به حادثات جزئی و انکار رستاخیز و گردآمدن بدنها [در قیامت] مستوجب تکفیر و قتلاند، اما در بقیه مسائل که فرقههای کلامی نیز کموبیش از آنها سخن گفتهاند، تنها حکم بدعتگذار بر آنها راست میآید و برای بدعت، همگان بر تکفیر اجماع ندارند