معجم المصطلحات الصوفية: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
4. نويسنده مباحث كتاب را با واژههاى «الآدم»، «الآلية»، «الآن»، «الآن الدائم»، «الآية» و «الأبد» <ref>متن كتاب، ص37</ref> و... شروع كرده و آنگاه با واژههاى ديگرى همانند «الحاكم» و «الحال» <ref>همان، ص72</ref> و... ادامه داده و با «يوم الجمعة» <ref>همان، ص191</ref> به پايان رسانده است. | 4. نويسنده مباحث كتاب را با واژههاى «الآدم»، «الآلية»، «الآن»، «الآن الدائم»، «الآية» و «الأبد» <ref>متن كتاب، ص37</ref> و... شروع كرده و آنگاه با واژههاى ديگرى همانند «الحاكم» و «الحال» <ref>همان، ص72</ref> و... ادامه داده و با «يوم الجمعة» <ref>همان، ص191</ref> به پايان رسانده است. | ||
5. هرچند اين اثر به زبان عربى تنظيم شده است، ولى گاه مطالبى در پاورقى به زبان فارسى هم در آن ديده مىشود < | 5. هرچند اين اثر به زبان عربى تنظيم شده است، ولى گاه مطالبى در پاورقى به زبان فارسى هم در آن ديده مىشود <ref>بهطور مثال ر.ك: همان، ص112، پاورقى 2 و 3 و 5 و 9؛ ص114، پاورقى 3؛ ص146، پاورقى 1 و 3؛ ص175، پاورقى 1؛ ص180، پاورقى 1؛ ص183، پاورقى 1؛ ص184، پاورقى 1 و 2؛ ص186، پاورقى 1 و ص190، پاورقى 1 و 2</ref>. | ||
6. نويسنده به نقل از بعضى از آثار صوفيه در مورد الحاكم چنين نوشته است: «حاكم در نزد اصوليان و فقيهان عبارت از خداى تعالى است»، آنگاه در پاورقى نوشته است: «در نزد صوفيان موحد دروزى نيز مطلب همينگونه است» <ref>همان، ص72</ref>. | 6. نويسنده به نقل از بعضى از آثار صوفيه در مورد الحاكم چنين نوشته است: «حاكم در نزد اصوليان و فقيهان عبارت از خداى تعالى است»، آنگاه در پاورقى نوشته است: «در نزد صوفيان موحد دروزى نيز مطلب همينگونه است» <ref>همان، ص72</ref>. |
نسخهٔ ۸ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۸:۳۱
نام کتاب | معجم المصطلحات الصوفیة (مستخرج من أمهات الكتب الینبوعیة) |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | ابو خزام، انور فؤاد (نويسنده)
عبدالمسیح، جورج متری (محقق) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 274/3 /الف2م6 |
موضوع | استدلال
تصوف - اصطلاحها و تعبیرها |
ناشر | مکتبة لبنان ناشرون |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1993 م |
کد اتوماسیون | 10446 |
معرفى اجمالى
«معجم المصطلحات الصوفية» از آثار «انور فؤاد ابىخزام»، عبارت از فرهنگنامهاى الفبايى و به زبان عربى است كه در آن، نويسنده واژهها و اصطلاحات ذكر شده در آثار صوفيان را با دقت مشخص كرده است.
اين واژگان و اصطلاحات كه در مجموع، شامل صدها مورد مىشود، يا لغاتى عامّ و يا اصطلاحى وابسته به علوم مختلف اسلامى مانند عرفان، اخلاق، منطق، كلام، فقه، فلسفه و... است.
نويسنده همه مطالب ملا عبدالرزاق كاشانى در كتاب اصطلاحات الصوفية و اصطلاحات پانصدگانه او را در اثر حاضر بدون دخل و تصرف آورده و البته مطالبى از كتابهاى ديگر صوفيه به آن افزوده است.
ساختار
اين كتاب از يك تقدير و تشكر، مقدمه، علائم اختصارى، ملحقات (شامل: ملحق شماره يك: منابع معجم؛ ملحق شماره دو: نويسندگان اصطلاحات صوفيه و ملحق شماره سه: سخنى عمومى درباره تصوف اسلامى) و منابع تحقيق و متن معجم تشكيل شده است.
مؤلف همه اصطلاحات را از الف تا ياء بهصورت مستند شرح داده و نام پديدآور و شماره جلد و صفحه آثار مورد استفاده از نويسندگان و صوفيان را بهصورت درونمتنى مشخص كرده است.
توضيحات مؤلف، بهصورت استنادى و به اين معناست كه از متن عبارات صوفيه در آثارشان، قطعات و عباراتى را انتخاب كرده كه كلمه مورد نظر در آن استفاده شده و مىتواند معناى واژه يا اصطلاح مورد نظر را روشن سازد.
زبان و ادبيات كتاب حاضر، دوگانه است؛ به اين ترتيب كه بخش مقدمه، با استفاده از زبان عربى معاصر نوشته شده، ولى در بخش متن اصلى كتاب، مطالب و عبارات بدون دخل و تصرف از مجموعه آثار صوفيه انتخاب و بهطور مستقيم نقل شده كه به شيوه زبان عربى قديم فراهم آمده است.
گزارش محتوا
درباره محتواى اين اثر، چند نكته گفتنى است:
1. نويسنده در مقدمه، يادآور شده است: «براى به دست آوردن اصطلاحات صوفيه، تعداد سيزده منبع از منابع اصلى تصوف را انتخاب كرده» و با ذكر اسامى آن آثار، افزوده است: «براى استفاده از مطالب اين منابع، سه ويژگى وضوح، دقت و ايجاز را ملاحظه كرده و بر اساس آن مطالب را برگزيده است...».
نويسنده اضافه كرده است كه: «معناى لغوى را حذف كرديم و به معناى اصطلاحى اكتفا كرديم؛ زيرا ما در صدد انجام فعاليتى تخصصى هستيم. همچنين تسلسل الفبايى را بدون برگشت به اشتقاق لغوى مراعات كرديم و البته در اين مسير نوآورى نكرده و از ملا عبدالرزاق كاشانى در اصطلاحات الصوفية پيروى كردهايم» [۱].
نويسنده اختصارات بهكاررفته در اين كتاب را مشخص كرده است [۲]. همچنين نويسنده در مورد نسخههاى مورد استفاده از منابع اصلى سيزدهگانه مذكور توضيحاتى بيان كرده است [۳]. او گزارش و شرح حال مختصرى براى هركدام از نويسندگان منابع مذكور آورده است [۴].
2. نويسنده، بحثى كلى در مورد تصوف مطرح كرده و در آن به بررسى منزلت تصوف در اسلام و انواع مخالفتها و موافقتها با آن پرداخته و تأكيد كرده است كه نگاه طبيب به مريض، غير از نگاه مهاجم به دشمن خودش و همچنين جداى از نگاه مدافعى است كه تعصبش چشمش را كور كرده است و... [۵].
3. نويسنده تأكيد كرده است كه همه مطالب ملا عبدالرزاق كاشانى در كتاب اصطلاحات الصوفية را در اثر حاضر بدون تعديل يا اختصار آورده كه در حدود 510 اصطلاح است و بنابراين، كتاب مذكور، ستون فقرات اصطلاحات كتاب حاضر را تشكيل مىدهد. البته او مطالبى از كتابهاى ديگر صوفيه نيز به آن افزوده است [۶].
4. نويسنده مباحث كتاب را با واژههاى «الآدم»، «الآلية»، «الآن»، «الآن الدائم»، «الآية» و «الأبد» [۷] و... شروع كرده و آنگاه با واژههاى ديگرى همانند «الحاكم» و «الحال» [۸] و... ادامه داده و با «يوم الجمعة» [۹] به پايان رسانده است.
5. هرچند اين اثر به زبان عربى تنظيم شده است، ولى گاه مطالبى در پاورقى به زبان فارسى هم در آن ديده مىشود [۱۰].
6. نويسنده به نقل از بعضى از آثار صوفيه در مورد الحاكم چنين نوشته است: «حاكم در نزد اصوليان و فقيهان عبارت از خداى تعالى است»، آنگاه در پاورقى نوشته است: «در نزد صوفيان موحد دروزى نيز مطلب همينگونه است» [۱۱].
7. همچنين نويسنده براى توضيح معناى «ذوالعقل و العين»، چنين نوشته است: او كسى است كه حقّ را در خلق و خلق را در حقّ مىبيند و هيچكدام مانع او از ديدن ديگرى نمىشود... (همان، ص86).
8. همچنين نويسنده براى توضيح معناى «واسطة الفيض و واسطة المدد» چنين نوشته است: واسطه فيض و واسطه مدد، عبارت از انسان كاملى است كه واسطه بين حقّ و خلق است به سبب مناسبتى كه با هر دو طرف دارد... [۱۲].
9. عنوان «معجم المصطلحات الصوفية»، چنين القا مىكند كه در اين اثر، فقط اصطلاحات نوشته شده و بلكه كتاب حاضر فرهنگ اصطلاحات خاصّ صوفيان است؛ درحالىكه چنين نيست و همه واژههاى بحثشده در اين اثر، اصطلاح به معنى دقيق كلمه نيستند، بلكه بسيارى از آنها، كلماتى عامّ هستند و لغتى بيش نيستند كه در نوشتههاى دانشمندان و همچنين در آثار صوفيان هم مطرح شدهاند و هيچ معناى اصطلاحى ويژهاى در علوم اسلامى ندارند؛ بهطور مثال، «الكاهن» كه در اين كتاب آمده [۱۳] اصطلاح نيست.
10. شايان ذكر است نويسنده به گردآورى و تدوين و تنظيم مباحث آثار دانشمندان تصوف بهصورت الفبايى پرداخته و هدف بالاترى براى خودش تعريف نكرده و فعاليت علمى ديگرى بيش از اين انجام نداده و به جمعبندى و نتيجهگيرى از مطالب نپرداخته است؛ در نتيجه اثر حاضر را نمىتوان، كتابى پژوهشى به معناى دقيق كلمه دانست، بلكه شايد بتوان آن را تتبع و مقدمهاى سودمند براى نگارش و توليد آثار علمى بشمار آورد.
11. به نظر مىرسد مطالب ذكرشده در اين اثر، هرچند از نظر شكلى منظم است و به ترتيب الفبايى ذكر شده است و تعداد مطالب ذكرشده قابل توجه است، ولى از نظر محتوايى چنين نيست و بلكه گاه خيلى بلند و گاه خيلى كوتاه و گاه آشفته و ناهماهنگ است و گاهى اطلاعات مطرحشده كافى نيست؛ بهعنوان مثال در مورد روز جمعه فقط اين مطلب آمده است: «روز جمعه، روز ديدار و روز رسيدن به «عين الجمع» است» [۱۴] و هيچ توضيح و تكميل ديگرى نيامده است.
وضعيت كتاب
نويسنده، افزون بر فهرست اجمالى مطالب، فهرست منابع مناسبى (شامل كتابهاى مرجع تصوف، منابع جديد، مراجع عمومى، نسخههاى خطى و مراجع بيگانه) نيز براى كتاب حاضر تنظيم كرده است [۱۵].
نويسنده در مقدمه و متن كتاب پاورقىهايى آورده، ولى در متن كتاب افزون بر آن، ارجاعات درونمتنى نيز نوشته است.
نويسنده در پاورقىها گاه متن اصلى عبارات صوفيه به زبان فارسى را آورده [۱۶] و گاه نام و نشان سوره و آيه مورد نظر را نوشته [۱۷] و گاهى آدرس حديث مورد استفاده را ذكر كرده است [۱۸] و...
پانويس
- ↑ مقدمه كتاب، ص13
- ↑ همان، ص14
- ↑ همان، ص15-19
- ↑ همان، ص20-27
- ↑ همان، ص28-32
- ↑ همان، ص17
- ↑ متن كتاب، ص37
- ↑ همان، ص72
- ↑ همان، ص191
- ↑ بهطور مثال ر.ك: همان، ص112، پاورقى 2 و 3 و 5 و 9؛ ص114، پاورقى 3؛ ص146، پاورقى 1 و 3؛ ص175، پاورقى 1؛ ص180، پاورقى 1؛ ص183، پاورقى 1؛ ص184، پاورقى 1 و 2؛ ص186، پاورقى 1 و ص190، پاورقى 1 و 2
- ↑ همان، ص72
- ↑ همان، ص181
- ↑ همان، ص146
- ↑ همان، ص191
- ↑ همان، 33-36
- ↑ همان، ص147، 148 و 149
- ↑ همان، ص105، پاورقى 1
- ↑ ر.ك: همان، ص108، پاورقى 1 و 2
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.