وجوب صلاة الجمعة: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
    [[رده: فقه مذاهب]]
    [[رده: فقه مذاهب]]
    [[رده: فقه شیعه]]
    [[رده: فقه شیعه]]
    [[رده:25 دی الی 24 بهمن]]

    نسخهٔ ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۴۵

    رسایل الشهید الثاني(طبع قدیم)
    نام کتاب رسایل الشهید الثاني(طبع قدیم)
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان شهید ثانی، زین‌‎الدین بن علی (نويسنده)
    زبان عربی
    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏182‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏/‎‏ش‎‏9‎‏ر‎‏5‎‏ ‎‏1300‎‏الف
    موضوع اخلاق اسلامی

    غیبت (اخلاق اسلامی)

    فقه جعفری - قرن 10ق - مجموعه‌‏ها

    ناشر مکتبة بصيرتي
    مکان نشر قم - ایران
    سال نشر
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE169AUTOMATIONCODE

    رساله وجوب صلاة الجمعة تألیف زين‌الدين بن على جبعى عاملى معروف به شهيد ثانى (م 966 ق) است.

    این رساله یکی از ده رساله از نوشته‌های شهید ثانی است که توسط انتشارات مکتبة بصيرتي در قم با عنوان رسائل الشهيد الثاني (ط. مکتبة بصيرتي) به چاپ رسیده است. 

    در اين كتاب مسئله وجوب نماز جمعة در زمان غيبت امام معصوم ع بررسى شده است و مؤلف در نهايت قول به وجوب عينى آن را به طور مطلق مى‌پذيرد.

    وى در ابتدا اتفاق علماء اسلام فى الجملة در تمام زمانها و مكانها را بر وجوب نماز جمعة ذكر مى‌كند و اينكه اصحاب امامية در زمان حضور امام و نائب خاص وى، اتفاق بر وجوب عينى آن دارند امّا در زمان غيبت يا افرادى كه اذن عام داشته باشند در بين آنان در بعضى از شرايط اختلاف وجود دارد.اين كتاب به سبك فقه استدلالى نوشته شده است و در آثار فقهاى بعد از وى به آن استناد شده است.در الذريعةصفحه 62 از جلد 15 تا صفحه 79 حدود يكصد كتاب در موضوع نماز جمعة ذكر شده است.شيخ محمد حر عاملى (م 1104 ق) در رسالة فى صلاة الجمعة نظريات وى را تأييد و نظريات مخالفين را رد نموده است و شيخ جمال‌الدين محمد بن حسين خوانسارى در ابتداى كتابش اجماعهايى بر عدم وجوب عينى تا زمان شهيد ثانى نوشته است (ذ79/15/)

    مؤلف علاوه بر اين كتاب، كتاب ديگرى بنام (الحث على صلاة الجمعة) تأليف نموده است كه در الذريعة248/6، و اعيان الشيعه 155/7 به آن اشاره شده است و در هر دوى آنها تصريح شده كه اين دو كتاب با هم فرق دارند ولى در الذريعة آمده است طبعت مع رسالته فى وجوب الجمعة علت تأليف

    شهيد ثانى در خطبه كتاب درباره شرايط زمانى و علت تأليف كتاب براى رفع تهاجم به اسلام مى‌نويسد: فهذه جملة تشتمل على بيان حكم صلاة الجمعة فى هذه الزمان الذى قد منى فيه بالبليّة اهل الايمان و خذلهم ببغية و حسده الشيطان حتى هدموا اعظم قواعدالدين بالشبهة لا بالبرهان و‌ها انا محقق لموضع الخلاف فيها و مرشد الى ما هو الحق من وجوبها يومئذ بالدليل الواضح و البرهان

    تاريخ تأليف

    در الذريعة(71/15، 72) به نسخه‌اى اشاره شده كه تاريخ پايان يافتن كتاب در آن 972 ذكر شده است و بنابر اين عده‌اى اين كتاب را از تأليفات شهيد ثانى ندانسته‌اند كه در كشف الحجب اينگونه ذكر شده است ولى صاحب الذريعة به نسخه‌اى به خط مؤلف در كتابخانه خوانسارى اشاره نموده كه به طور قطع مربوط به شهيد ثانى مى‌باشد و بنابر اين وى اين اشتباه را نتيجه اشتباه ناسخ دانسته است كه كلمه سبعين را به جاى ستين نوشته است و همينطور به نسخۀ تصحيح شده ديگرى اشاره مى‌كند كه تاريخ پايان كتاب را 962 ق، يعنى چهار سال قبل از وفات وى ذكر نموده است.

    نسخه‌ها

    در الذريعة71/15 به نسخه‌اى به خط شهيد ثانى در كتابخانه خوانسارى و نسخه تصحيح شده ديگرى اشاره شده است همينطور در الذريعة72/15 به نسخه كتابخانه ميرزاى شيرازى بزرگ در سامراء، مربوط به سال 1010 اشاره شده است.

    در مقدمه‌اى بر فقه شيعه ص 195 و 196 به نسخه‌هاى منتخب متعدد خطى اشاره شده و اين كتاب در ضمن مجموعة الافادات در سال 1313ق چاپ شده است.

    تأكيد و تشويق شهيد ثانى بر نماز جمعه

    اين كتاب پر از عبارتهايى است كه مؤلف در مورد تأكيد در حضور نماز جمعه مطالبى را ذكر نموده است به عنوان نمونه در ص 51 مى‌نويسد، فالحث على فعلها و الأمر به بضروب التأكيد فى الكتاب و السنة لا يوجد بمثله

    در صفحه 55 مى‌نويسد: فهذه الاخبار الصحيحة الواضحة الدلالة لا يشوبها شك و لا يحوم حولها شبهة من طرق اهل البيت عليهم‌السلام فى الأمر بصلوة الجمعة و الحث عليها و ايجابها على كل مسلم عدا ما اسئتنا؟؟ و التوعد على تركها بالطبع على القلب الذى هو علامة الكفر و العياذ باللّه تعالى كما نبّه عليه تعالى فى كتابه العزيز

    ويژگيها

    در اين كتاب مباحث اصولى دقيقى مثل اجماع در صفحه 69 و مباحث علم رجال مطرح شده است به عنوان نمونه در مورد جرح و مذمت كشى در كتاب رجالش مى‌نويسد:

    يشتمل كتابه على اغاليط من جرح لغير مجروح بروايات ضعيفة و مدح لغيره كذلك كما نبّه عليه جماعة من علماء هذا الفن و الغرض من وضعه ليس هو معرفة التوثيق و ضده كعادة غيره من الكتب بل غرضه ذكر الرجل (صفحه 67)

    وابسته‌ها