جوهری، اسماعیل بن حماد: تفاوت میان نسخهها
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR00333.jpg|بندانگشتی» ایجاد کرد.) |
جز (جایگزینی متن - 'فارابى' به 'فارابى') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
«اسماعيل بن حماد جوهرى | «اسماعيل بن حماد جوهرى [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]»، عالم لغت و ادب، كنيه او ابونصر است و خواهرزادهى ابواسحاق [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] صاحب كتاب «ديوان الأدب» مىباشد. وى در زمان خود، از حيث ذكاوت و زيركى و علم، از عجائب روزگار بود. وى در كلام و اصول بسيار متبحر و در خوشنويسى، خط بسيار زيبايى داشت، بهحدى كه تشخيص خط او از خط ابو عبد الله بن مقله دشوار بود. | ||
وى در حدود سال 340ق، در فاراب (يكى از شهرهاى تركمنستان فعلى) در خانوادهاى تركزبان متولد شد. علوم عربى را از دايى خود؛ يعنى ابوابراهيم فارابى فراگرفت و براى تكميل معلومات ادبى خود، راهى عراق شد و از ابوسعيد سيرافى و ابوعلى فارسى بهره جست. به گفتهى خود او در مقدمه «صحاح»، پس از تكميل تحصيلاتش در عراق، راهى باديه شد و به قبائل عرب چون «ربيعه» و «مضر» رفته و چندى در ميان آنها زندگانى نمود، تا از نزديك با عرب اصيل و خالص ارتباط برقرار كند، سپس تصميم گرفت به وطنش (خراسان) مراجعت كند. | وى در حدود سال 340ق، در فاراب (يكى از شهرهاى تركمنستان فعلى) در خانوادهاى تركزبان متولد شد. علوم عربى را از دايى خود؛ يعنى ابوابراهيم [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] فراگرفت و براى تكميل معلومات ادبى خود، راهى عراق شد و از ابوسعيد سيرافى و ابوعلى فارسى بهره جست. به گفتهى خود او در مقدمه «صحاح»، پس از تكميل تحصيلاتش در عراق، راهى باديه شد و به قبائل عرب چون «ربيعه» و «مضر» رفته و چندى در ميان آنها زندگانى نمود، تا از نزديك با عرب اصيل و خالص ارتباط برقرار كند، سپس تصميم گرفت به وطنش (خراسان) مراجعت كند. | ||
جوهرى چون از عربستان برگشت و به دامغان رسيد، ابوعلى الحسن بن على كه از معاريف دانشمندان و نويسندگان بود، وى را به خانهى خود برد و او را پذيرايى شايان و همراهى نمايان نمود و از ادب و خط او بهرهاى برداشت و با همراهى زياد به نيشابور فرستاد. وى در آنجا به تدريس و تاليف و نگارش قرآن كريم و كتب، روزگار مىگذرانيد تا زندگانى وى با آثار نيكو و نام نيك سپرى گرديد. | جوهرى چون از عربستان برگشت و به دامغان رسيد، ابوعلى الحسن بن على كه از معاريف دانشمندان و نويسندگان بود، وى را به خانهى خود برد و او را پذيرايى شايان و همراهى نمايان نمود و از ادب و خط او بهرهاى برداشت و با همراهى زياد به نيشابور فرستاد. وى در آنجا به تدريس و تاليف و نگارش قرآن كريم و كتب، روزگار مىگذرانيد تا زندگانى وى با آثار نيكو و نام نيك سپرى گرديد. |
نسخهٔ ۲۶ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۵۵
نام | جوهری، اسماعیل بن حماد |
---|---|
نام های دیگر | ابو نصر جوهری
اسماعیل بن حماد جوهری جوهری، ابو نصر اسماعیل. جوهری، اسماعیل ابو نصر جوهری الفارابی، ابو نصر اسماعیل بن حماد |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 393 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | الصحاح : تاج اللغه و صحاح العربیه / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده |
کد مولف | AUTHORCODE333AUTHORCODE |
«اسماعيل بن حماد جوهرى فارابى»، عالم لغت و ادب، كنيه او ابونصر است و خواهرزادهى ابواسحاق فارابى صاحب كتاب «ديوان الأدب» مىباشد. وى در زمان خود، از حيث ذكاوت و زيركى و علم، از عجائب روزگار بود. وى در كلام و اصول بسيار متبحر و در خوشنويسى، خط بسيار زيبايى داشت، بهحدى كه تشخيص خط او از خط ابو عبد الله بن مقله دشوار بود.
وى در حدود سال 340ق، در فاراب (يكى از شهرهاى تركمنستان فعلى) در خانوادهاى تركزبان متولد شد. علوم عربى را از دايى خود؛ يعنى ابوابراهيم فارابى فراگرفت و براى تكميل معلومات ادبى خود، راهى عراق شد و از ابوسعيد سيرافى و ابوعلى فارسى بهره جست. به گفتهى خود او در مقدمه «صحاح»، پس از تكميل تحصيلاتش در عراق، راهى باديه شد و به قبائل عرب چون «ربيعه» و «مضر» رفته و چندى در ميان آنها زندگانى نمود، تا از نزديك با عرب اصيل و خالص ارتباط برقرار كند، سپس تصميم گرفت به وطنش (خراسان) مراجعت كند.
جوهرى چون از عربستان برگشت و به دامغان رسيد، ابوعلى الحسن بن على كه از معاريف دانشمندان و نويسندگان بود، وى را به خانهى خود برد و او را پذيرايى شايان و همراهى نمايان نمود و از ادب و خط او بهرهاى برداشت و با همراهى زياد به نيشابور فرستاد. وى در آنجا به تدريس و تاليف و نگارش قرآن كريم و كتب، روزگار مىگذرانيد تا زندگانى وى با آثار نيكو و نام نيك سپرى گرديد.
مرگ او را در سال 386ق، گفتهاند؛ به اين شكل كه در او جنونى پديد آمد، به جامع قديم نيشابور رفت و بر پشت بام آنجا بالا رفت و گفت: اى مردم من در اين دنيا كارى كردهام كه كسى مانند آن نكرده است. مىخواهم براى آخرت هم كارى كنم كه تاكنون كسى چنين كارى را نكرده است، آنوقت دو لنگه درب را به پهلوى خود بست و آنها را با طناب سفت كرد و بر بالاترين قسمت پشت بام رفت و به قصد پريدن از بام، فرود آمد و بر زمين افتاد و مرد.
آثار:
1. صحاح اللغة؛
2. كتاب المقدمة (در نحو)؛
3. كتاب العروض (كتابى بسيار نيكو و آن را عروض الورقة گويند).
وابستهها
الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده