جوهری، اسماعیل بن حماد

    از ویکی‌نور
    جوهری، اسماعیل بن حماد
    نام جوهری، اسماعیل بن حماد
    نام‎های دیگر اب‍ون‍ص‍ر ج‍وه‍ری

    اس‍م‍اع‍ی‍ل‌ ب‍ن‌ ح‍م‍اد ج‍وه‍ری‌

    ج‍وه‍ری‌، اب‍ون‍ص‍ر اس‍م‍اع‍ی‍ل‌.

    ج‍وه‍ری‌، اس‍م‍اع‍ی‍ل‌ اب‍و ن‍ص‍ر

    ج‍وه‍ری‌ ال‍ف‍اراب‍ی‌، اب‍ون‍ص‍ر اس‍م‍اع‍ی‍ل ‌ب‍ن‌ ح‍م‍اد

    نام پدر حماد
    متولد 340ق
    محل تولد فاراب ترکمنستان
    رحلت 386 یا 393 ق
    اساتید ابوسعيد سيرافى

    ابوعلى فارسى

    برخی آثار الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة
    کد مؤلف AUTHORCODE00333AUTHORCODE

    اسماعيل بن حماد جوهرى فارابى (340 -386 یا 393ق)، عالم لغت و ادب، كنيه او ابونصر است و خواهرزاده‌ى ابواسحاق فارابى صاحب كتاب «ديوان الأدب» مى‌باشد. وى در زمان خود، از حيث ذكاوت و زيركى و علم، از عجائب روزگار بود. وى در كلام و اصول بسيار متبحر و در خوشنويسى، خط بسيار زيبايى داشت، به‌حدى كه تشخيص خط او از خط ابوعبدالله بن مقله دشوار بود.

    ولادت

    وى در حدود سال 340ق، در فاراب (يكى از شهرهاى تركمنستان فعلى) در خانواده‌اى ترك‌زبان متولد شد.

    تحصیلات

    علوم عربى را از دايى خود؛ يعنى ابوابراهیم فارابى فراگرفت و براى تكميل معلومات ادبى خود، راهى عراق شد و از ابوسعيد سيرافى و ابوعلى فارسى بهره جست. به گفته‌ى خود او در مقدمه «صحاح»، پس از تكميل تحصيلاتش در عراق، راهى باديه شد و به قبائل عرب چون «ربيعه» و «مضر» رفته و چندى در ميان آنها زندگانى نمود، تا از نزدیک با عرب اصيل و خالص ارتباط برقرار كند، سپس تصميم گرفت به وطنش (خراسان) مراجعت كند.

    جوهرى چون از عربستان برگشت و به دامغان رسيد، ابوعلى الحسن بن على كه از معاريف دانشمندان و نويسندگان بود، وى را به خانه‌ى خود برد و او را پذيرايى شايان و همراهى نمايان نمود و از ادب و خط او بهره‌اى برداشت و با همراهى زياد به نيشابور فرستاد. وى در آنجا به تدريس و تألیف و نگارش قرآن كريم و كتب، روزگار مى‌گذرانيد تا زندگانى وى با آثار نيكو و نام نيك سپرى گرديد.

    وفات

    مرگ او را در سال 386ق، گفته‌اند؛ به اين شكل كه در او جنونى پديد آمد، به جامع قديم نيشابور رفت و بر پشت بام آنجا بالا رفت و گفت: اى مردم من در اين دنيا كارى كرده‌ام كه كسى مانند آن نكرده است. مى‌خواهم براى آخرت هم كارى كنم كه تاكنون كسى چنين كارى را نكرده است، آن‌وقت دو لنگه درب را به پهلوى خود بست و آنها را با طناب سفت كرد و بر بالاترين قسمت پشت بام رفت و به قصد پريدن از بام، فرود آمد و بر زمين افتاد و مرد.

    آثار

    1. صحاح اللغة؛
    2. كتاب المقدمة (در نحو)؛
    3. كتاب العروض (كتابى بسيار نيكو و آن را عروض الورقة گويند).


    وابسته‌ها