تصحیح انتقادی فرهنگ فارسی انجمنآرای ناصری: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| (۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۹: | خط ۹: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان = | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره =PIR ۲۹۵۲/ه۴ف۴۰۲۲م | ||
| موضوع = | | موضوع =فارسی -- واژه نامه ها | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| ناشر =پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی | | ناشر =پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی | ||
| خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| سال نشر =1397 | | سال نشر =1397 | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE.....AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE......AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ = | | چاپ = | ||
| شابک =7ـ983ـ426ـ964ـ978 | | شابک =7ـ983ـ426ـ964ـ978 | ||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''تصحیح انتقادی فرهنگ فارسی انجمنآرای ناصری''' تألیف رضاقلیخان | '''تصحیح انتقادی فرهنگ فارسی انجمنآرای ناصری''' تألیف [[هدایت، رضاقلی|رضاقلیخان هدایت]]، با تصحیح انتقادی دکتر [[افشاری آقاجری، بهمن|بهمن افشاری آقاجری]]؛ انجمنآرای ناصری فرهنگی است که براساس لغات فرهنگهای متقدم خاصه [[فرهنگ سروری]]، [[فرهنگ جهانگیری|جهانگیری]]، [[فرهنگ رشیدی|رشیدی]]، [[برهان قاطع]] و [[برهان جامع]] نوشته شده است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
انجمنآرای ناصری فرهنگی است که براساس لغات فرهنگهای متقدم خاصه فرهنگ | انجمنآرای ناصری فرهنگی است که براساس لغات فرهنگهای متقدم خاصه [[فرهنگ سروری]]، [[فرهنگ جهانگیری|جهانگیری]]، [[فرهنگ رشیدی|رشیدی]]، [[برهان قاطع]] و [[برهان جامع]] نوشته شده است. این فرهنگ که تقلید و اقتباس گونههایی از [[فرهنگ جهانگیری]] و امثال آن است، دنبالهرو فرهنگهایی چون [[برهان قاطع]] و [[فرهنگ رشیدی]] میباشد و در برخی موارد عیناً جملات برهان قاطع را بدون تحقیق علمی در متن خود گنجانده است. لیکن باید گفت که در صحت و اعتبار به پای فرهنگ [[برهان قاطع]] نمیرسد. البته این شیوۀ پیروی و تقلیدگویی بعدها در فرهنگ آنندراج نیز دیده میشود، به گونهای که بسیاری از نقدها و اشعار [[هدایت، رضاقلی|رضاقلی خان هدایت]] را عیناً آورده است و همین ابیات او و نقدهای مؤلف انجمنآرا به نام آنندراج وارد لغتنامه شده است. برای مثال میتوان واژههایی چون «زبر تنگ، خزان، خشگل» و بسیاری واژههای دیگر به لغتنامه رجوع کرد که به نام آنندراج در لغتنامه ضبط شده است. | ||
هدایت، فرهنگ انجمنآرای ناصری را به سه بخش تقسیم کرده است: بخش نخست آن که در واقع مقدمه کتاب میباشد و سابقۀ فرهنگنویسی به صورت مختصر، تحقیق در واژگان پارسی و عربی و برخی نقدها و تحقیقات | هدایت، فرهنگ انجمنآرای ناصری را به سه بخش تقسیم کرده است: بخش نخست آن که در واقع مقدمه کتاب میباشد و سابقۀ فرهنگنویسی به صورت مختصر، تحقیق در واژگان پارسی و عربی و برخی نقدها و تحقیقات مؤلف دربارۀ اشتباهات فرهنگنویسان پیش از خود و بحث و نقد مفصل در نکات و مباحث دستوری که در مجموع در دوازده آرایش نوشته شده است. دوازده آرایشی که مؤلف در مقدمه ترتیب داده است به شرح ذیل میباشد: | ||
آرایش یکم: تحقیق لغات عرب و مولده و متفرقه. آرایش دوم: توضیح بعضی لغات پارسی و عربی و تبدیلات آنها. آرایش سوم: در برخی لغات که صاحبان فرهنگ و برهان در آن اشتباه کردهاند. آرایش چهارم: در بیان بعضی اشتباهات در لغات برهان و خطایی که دیگران را دست داده. آرایش پنجم: تحقیق در زبان پارسی و تغییرات آن و صف کلمه و کلام نثر و نظم. آرایش ششم: در بیان حروف تهجی و تحقیقات آن. آرایش هفتم: در بیان تبدیلات هر یک از حروف بیستوچهارگانه به حروف دیگر (که به شانزده آیین تقسیم میشود). آرایش هشتم: در بیان بعضی فواید در ضمن چند گفتار. آرایش نهم: در بیان شناخت مصدر و علامت آن و بیان اسم مصدر و حروف که دلالت بر معنی مصدر نماید و بیان تصریفات ماضی و مضارع. آرایش دهم: در مصطلحات ضروری علم صرف و نحو. آرایش یازده: در بیان فعل و انواع ساختهای آن. آرایش دوازدهم: در بیان اسم. | آرایش یکم: تحقیق لغات عرب و مولده و متفرقه. آرایش دوم: توضیح بعضی لغات پارسی و عربی و تبدیلات آنها. آرایش سوم: در برخی لغات که صاحبان فرهنگ و برهان در آن اشتباه کردهاند. آرایش چهارم: در بیان بعضی اشتباهات در لغات برهان و خطایی که دیگران را دست داده. آرایش پنجم: تحقیق در زبان پارسی و تغییرات آن و صف کلمه و کلام نثر و نظم. آرایش ششم: در بیان حروف تهجی و تحقیقات آن. آرایش هفتم: در بیان تبدیلات هر یک از حروف بیستوچهارگانه به حروف دیگر (که به شانزده آیین تقسیم میشود). آرایش هشتم: در بیان بعضی فواید در ضمن چند گفتار. آرایش نهم: در بیان شناخت مصدر و علامت آن و بیان اسم مصدر و حروف که دلالت بر معنی مصدر نماید و بیان تصریفات ماضی و مضارع. آرایش دهم: در مصطلحات ضروری علم صرف و نحو. آرایش یازده: در بیان فعل و انواع ساختهای آن. آرایش دوازدهم: در بیان اسم. | ||
| خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
بخش دوم که بخش عمده و اصلی کتاب میباشد، دربردارندۀ 24 انجمن است که در آن به واژگان فارسی پرداخته است. بخش سوم: شامل کنایات و استعارههای زبان فارسی و عربی است که با شواهد شعری از بزرگان ادب فارسی آمده است. این بخش از فرهنگ در سه بخش نوشته شده است، پیرایش نخست کنایات فقط فارسی و پیرایش دوم درباره کنایاتی که از واژههای فارسی و عربی ترکیب یافته است و پیرایش سوم شامل کنایات عربی است که در زبان ادب پارسی کاربرد داشته است. | بخش دوم که بخش عمده و اصلی کتاب میباشد، دربردارندۀ 24 انجمن است که در آن به واژگان فارسی پرداخته است. بخش سوم: شامل کنایات و استعارههای زبان فارسی و عربی است که با شواهد شعری از بزرگان ادب فارسی آمده است. این بخش از فرهنگ در سه بخش نوشته شده است، پیرایش نخست کنایات فقط فارسی و پیرایش دوم درباره کنایاتی که از واژههای فارسی و عربی ترکیب یافته است و پیرایش سوم شامل کنایات عربی است که در زبان ادب پارسی کاربرد داشته است. | ||
با نگاه به گذشته با سه نوع فرهنگ به طور کلی روبرو میشویم: 1. | با نگاه به گذشته با سه نوع فرهنگ به طور کلی روبرو میشویم: 1. مؤلفانی که بخشی از کتاب خود را به لغت اختصاص دادهاند، همچون معیار «جمالی و مفتاح ابواسحاقی» که در چهار بخش عروض، قوافی، بدیع و لغت نوشته شده است. 2. فرهنگهایی که به لغت پرداختهاند، ولیکن هیچ شاهد مثال شعری از آثار ادبی ذکر نکردهاند. معروفترین این فرهنگها «برهان قاطع» میباشد که در نوع خود ارزش بالایی دارد. 3. مهمترین و با ارزشمندترین نوع که بیشتر فرهنگنویسان در این مقوله جای میگیرد، فرهنگهایی هستند که با استناد به اشعار شاعران به تألیف فرهنگ خود پرداختهاند. در گذر زمان مؤلفان اخیر به تکمیل و نقد آثار فرهنگی پیش از خود پرداختهاند و بدین ترتیب در دوران اخیر با فرهنگهای لغت مفصلی روبرو هستیم. اوج این فرهنگنویسی را باید در فرهنگهایی چون «جهانگیری»، «سروری»، «فرهنگ رشیدی و انجمن آرا» دید، زیرا این فرهنگها هم از نظر شمول واژگان، واژههای بیشتری نسبت به دیگر فرهنگها دارند و دیگر اینکه با افق دید وسیعتری به نقد فرهنگهای پیش از خود پرداختهاند و خواننده با خواندن این فرهنگها، با فضای فرهنگهای گذشته آشنا میگردد و خود را بینیاز از دیگر فرهنگها میبیند. | ||
متاسفانه وجود اختلاف نسخ گوناگون در دیوان شاعران، فرهنگنویسان در برخی موارد به اشتباه افکنده و با نوشتن شاهد مثالهای شعری نادرست، برخی واژههای نادرست با مثالهای اشتباه در فرهنگها و زبان ساخته شده است؛ به عنوان مثال تردیدی نیست، دهها هزار غلط و خردهای که در لغتنامه دهخدا وجود دارد به همین مقوله نیز باز میگردد که علامه به همراه همکارانش از فرهنگها با امکانات ناچیز آن زمان به نقل پرداختهاند. البته در نگاه دیگر همین فرهنگها بهترین منبع و ابزار برای مصحح در تصحیح دیوان شاعران در برخی ابیات بوده است. خوشبختانه تصحیحات عالمانه استادان امروز در دیوان شاعران، فضا را برای مصحح فرهنگ هموارتر کرده است تا بهتر و دقیقتر اشتباهات و نگاههای متفاوت فرهنگنویسان را در اختیار خواننده قرار دهد. | متاسفانه وجود اختلاف نسخ گوناگون در دیوان شاعران، فرهنگنویسان در برخی موارد به اشتباه افکنده و با نوشتن شاهد مثالهای شعری نادرست، برخی واژههای نادرست با مثالهای اشتباه در فرهنگها و زبان ساخته شده است؛ به عنوان مثال تردیدی نیست، دهها هزار غلط و خردهای که در لغتنامه دهخدا وجود دارد به همین مقوله نیز باز میگردد که علامه به همراه همکارانش از فرهنگها با امکانات ناچیز آن زمان به نقل پرداختهاند. البته در نگاه دیگر همین فرهنگها بهترین منبع و ابزار برای مصحح در تصحیح دیوان شاعران در برخی ابیات بوده است. خوشبختانه تصحیحات عالمانه استادان امروز در دیوان شاعران، فضا را برای مصحح فرهنگ هموارتر کرده است تا بهتر و دقیقتر اشتباهات و نگاههای متفاوت فرهنگنویسان را در اختیار خواننده قرار دهد. | ||
این فرهنگ اثر رضاقلی خان هدایت معروف به للهباشی شاعر و محقق و نابغه دوره قاجاری، منبع ارزشمندی برای بررسی نقدهای | این فرهنگ اثر [[هدایت، رضاقلی|رضاقلی خان هدایت]] معروف به للهباشی شاعر و محقق و نابغه دوره قاجاری، منبع ارزشمندی برای بررسی نقدهای مؤلفان پیش از او و داوریهای این نویسنده درباره فرهنگهای پیش از خود است. متاسفانه بسیاری از نکات این فرهنگ از نگاه فرهنگنویسان و لغتنامه دورمانده است یا به مؤلف «فرهنگ آنندراج» نسبت داده شده است. | ||
تردیدی نیست که امروزه فرهنگنویسی خود یک شاخه جداگانه علمی به شمار میرود و فرهنگنویسان بایستی با مباحث زبانشناختی و ادبیات قدیم آشنایی دقیق داشته باشند و هنوز برای رسیدن به یک دیدگاه جامع بین فرهنگنویسان زمان لازم است و متأسفانه همچنان سلیقههای شخصی در کار تصحیح و تألیف فرهنگ دخیل است. | |||
با تمام این مشکلات باید اذعان کرد که در تصحیح این فرهنگ سعی شده تصحیحی متفاوت با کار مصححان قدیم صورت گیرد و از جمله این کارها استفاده از دقیقترین منابع مورد تایید و وثوق استادان فرهنگ و ادب پارسی است. همچنین، بیش از ده هزار شاهد مثال شعری از متون نظم و نثر برای واژهها، جدا از واژههای در متن کتاب در پانوشت براساس معتبرترین تصحیحها آورده شده تا خواننده منبع غنیتری از مثالهای شعری برای آشنایی با گنجینه واژههای فارسی داشته باشد. دیگر آنکه در فرهنگها در معنی برخی واژها مؤلفان به دلیل ناآشنایی با زبان باستان به خرافات و باور عامه روی میآوردند که «انجمن آرا» نیز این مقوله مستثنی نبوده است.<ref>[https://literaturelib.com/books/3744 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | |||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references /> | ||
| خط ۵۸: | خط ۵۶: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[فرهنگ انجمن آرای ناصری]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبانشناسی، علم زبان]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | |||
[[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | |||
[[رده:مقالات(اسفند) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(اسفند) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 اسفند 1403]] | ||
[[رده:فاقد اتوماسیون]] | [[رده:فاقد اتوماسیون]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۵۰
تصحیح انتقادی فرهنگ فارسی انجمنآرای ناصری تألیف رضاقلیخان هدایت، با تصحیح انتقادی دکتر بهمن افشاری آقاجری؛ انجمنآرای ناصری فرهنگی است که براساس لغات فرهنگهای متقدم خاصه فرهنگ سروری، جهانگیری، رشیدی، برهان قاطع و برهان جامع نوشته شده است.
| تصحیح انتقادی فرهنگ فارسی انجمنآرای ناصری | |
|---|---|
| پدیدآوران | هدایت، رضاقلی (نویسنده) افشاری آقاجری، بهمن (مصحح) |
| ناشر | پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی |
| مکان نشر | تهران |
| سال نشر | 1397 |
| شابک | 7ـ983ـ426ـ964ـ978 |
| موضوع | فارسی -- واژه نامه ها |
| کد کنگره | PIR ۲۹۵۲/ه۴ف۴۰۲۲م |
گزارش کتاب
انجمنآرای ناصری فرهنگی است که براساس لغات فرهنگهای متقدم خاصه فرهنگ سروری، جهانگیری، رشیدی، برهان قاطع و برهان جامع نوشته شده است. این فرهنگ که تقلید و اقتباس گونههایی از فرهنگ جهانگیری و امثال آن است، دنبالهرو فرهنگهایی چون برهان قاطع و فرهنگ رشیدی میباشد و در برخی موارد عیناً جملات برهان قاطع را بدون تحقیق علمی در متن خود گنجانده است. لیکن باید گفت که در صحت و اعتبار به پای فرهنگ برهان قاطع نمیرسد. البته این شیوۀ پیروی و تقلیدگویی بعدها در فرهنگ آنندراج نیز دیده میشود، به گونهای که بسیاری از نقدها و اشعار رضاقلی خان هدایت را عیناً آورده است و همین ابیات او و نقدهای مؤلف انجمنآرا به نام آنندراج وارد لغتنامه شده است. برای مثال میتوان واژههایی چون «زبر تنگ، خزان، خشگل» و بسیاری واژههای دیگر به لغتنامه رجوع کرد که به نام آنندراج در لغتنامه ضبط شده است.
هدایت، فرهنگ انجمنآرای ناصری را به سه بخش تقسیم کرده است: بخش نخست آن که در واقع مقدمه کتاب میباشد و سابقۀ فرهنگنویسی به صورت مختصر، تحقیق در واژگان پارسی و عربی و برخی نقدها و تحقیقات مؤلف دربارۀ اشتباهات فرهنگنویسان پیش از خود و بحث و نقد مفصل در نکات و مباحث دستوری که در مجموع در دوازده آرایش نوشته شده است. دوازده آرایشی که مؤلف در مقدمه ترتیب داده است به شرح ذیل میباشد:
آرایش یکم: تحقیق لغات عرب و مولده و متفرقه. آرایش دوم: توضیح بعضی لغات پارسی و عربی و تبدیلات آنها. آرایش سوم: در برخی لغات که صاحبان فرهنگ و برهان در آن اشتباه کردهاند. آرایش چهارم: در بیان بعضی اشتباهات در لغات برهان و خطایی که دیگران را دست داده. آرایش پنجم: تحقیق در زبان پارسی و تغییرات آن و صف کلمه و کلام نثر و نظم. آرایش ششم: در بیان حروف تهجی و تحقیقات آن. آرایش هفتم: در بیان تبدیلات هر یک از حروف بیستوچهارگانه به حروف دیگر (که به شانزده آیین تقسیم میشود). آرایش هشتم: در بیان بعضی فواید در ضمن چند گفتار. آرایش نهم: در بیان شناخت مصدر و علامت آن و بیان اسم مصدر و حروف که دلالت بر معنی مصدر نماید و بیان تصریفات ماضی و مضارع. آرایش دهم: در مصطلحات ضروری علم صرف و نحو. آرایش یازده: در بیان فعل و انواع ساختهای آن. آرایش دوازدهم: در بیان اسم.
مؤلف در تدوین مباحث دستوری از منابعی استفاده کرده است، از جملۀ این منابع تحقیق القوانین حاجی محیالدین که به سال 1262ه.ق در هند نوشته شده و مؤلف حدود دوسوم مباحث دستوری فرهنگش را از این کتاب گرفته است و علاوه بر آن از برهان قاطع نیز بهره برده است؛ به گونهای که بسیاری از مطالب دستوری برهان قاطع خلف تبریزی در این فرهنگ موجود است. از مآخذ دیگری که مورد استفادۀ رضاقلیخان هدایت بوده، شرفنامه منیری است که شباهتهایی بین مطالب انجمنآرا و مباحث دستوری این کتاب دیده میشود. علیرغم شرح و بسطی که هدایت در مقدمه دربارۀ مباحث دستوری و نقد فرهنگهای پیش از خود دارد، دربارۀ شیوۀ کار و ترتیب واژهها اشارهای نکرده است.
بخش دوم که بخش عمده و اصلی کتاب میباشد، دربردارندۀ 24 انجمن است که در آن به واژگان فارسی پرداخته است. بخش سوم: شامل کنایات و استعارههای زبان فارسی و عربی است که با شواهد شعری از بزرگان ادب فارسی آمده است. این بخش از فرهنگ در سه بخش نوشته شده است، پیرایش نخست کنایات فقط فارسی و پیرایش دوم درباره کنایاتی که از واژههای فارسی و عربی ترکیب یافته است و پیرایش سوم شامل کنایات عربی است که در زبان ادب پارسی کاربرد داشته است.
با نگاه به گذشته با سه نوع فرهنگ به طور کلی روبرو میشویم: 1. مؤلفانی که بخشی از کتاب خود را به لغت اختصاص دادهاند، همچون معیار «جمالی و مفتاح ابواسحاقی» که در چهار بخش عروض، قوافی، بدیع و لغت نوشته شده است. 2. فرهنگهایی که به لغت پرداختهاند، ولیکن هیچ شاهد مثال شعری از آثار ادبی ذکر نکردهاند. معروفترین این فرهنگها «برهان قاطع» میباشد که در نوع خود ارزش بالایی دارد. 3. مهمترین و با ارزشمندترین نوع که بیشتر فرهنگنویسان در این مقوله جای میگیرد، فرهنگهایی هستند که با استناد به اشعار شاعران به تألیف فرهنگ خود پرداختهاند. در گذر زمان مؤلفان اخیر به تکمیل و نقد آثار فرهنگی پیش از خود پرداختهاند و بدین ترتیب در دوران اخیر با فرهنگهای لغت مفصلی روبرو هستیم. اوج این فرهنگنویسی را باید در فرهنگهایی چون «جهانگیری»، «سروری»، «فرهنگ رشیدی و انجمن آرا» دید، زیرا این فرهنگها هم از نظر شمول واژگان، واژههای بیشتری نسبت به دیگر فرهنگها دارند و دیگر اینکه با افق دید وسیعتری به نقد فرهنگهای پیش از خود پرداختهاند و خواننده با خواندن این فرهنگها، با فضای فرهنگهای گذشته آشنا میگردد و خود را بینیاز از دیگر فرهنگها میبیند.
متاسفانه وجود اختلاف نسخ گوناگون در دیوان شاعران، فرهنگنویسان در برخی موارد به اشتباه افکنده و با نوشتن شاهد مثالهای شعری نادرست، برخی واژههای نادرست با مثالهای اشتباه در فرهنگها و زبان ساخته شده است؛ به عنوان مثال تردیدی نیست، دهها هزار غلط و خردهای که در لغتنامه دهخدا وجود دارد به همین مقوله نیز باز میگردد که علامه به همراه همکارانش از فرهنگها با امکانات ناچیز آن زمان به نقل پرداختهاند. البته در نگاه دیگر همین فرهنگها بهترین منبع و ابزار برای مصحح در تصحیح دیوان شاعران در برخی ابیات بوده است. خوشبختانه تصحیحات عالمانه استادان امروز در دیوان شاعران، فضا را برای مصحح فرهنگ هموارتر کرده است تا بهتر و دقیقتر اشتباهات و نگاههای متفاوت فرهنگنویسان را در اختیار خواننده قرار دهد.
این فرهنگ اثر رضاقلی خان هدایت معروف به للهباشی شاعر و محقق و نابغه دوره قاجاری، منبع ارزشمندی برای بررسی نقدهای مؤلفان پیش از او و داوریهای این نویسنده درباره فرهنگهای پیش از خود است. متاسفانه بسیاری از نکات این فرهنگ از نگاه فرهنگنویسان و لغتنامه دورمانده است یا به مؤلف «فرهنگ آنندراج» نسبت داده شده است.
تردیدی نیست که امروزه فرهنگنویسی خود یک شاخه جداگانه علمی به شمار میرود و فرهنگنویسان بایستی با مباحث زبانشناختی و ادبیات قدیم آشنایی دقیق داشته باشند و هنوز برای رسیدن به یک دیدگاه جامع بین فرهنگنویسان زمان لازم است و متأسفانه همچنان سلیقههای شخصی در کار تصحیح و تألیف فرهنگ دخیل است.
با تمام این مشکلات باید اذعان کرد که در تصحیح این فرهنگ سعی شده تصحیحی متفاوت با کار مصححان قدیم صورت گیرد و از جمله این کارها استفاده از دقیقترین منابع مورد تایید و وثوق استادان فرهنگ و ادب پارسی است. همچنین، بیش از ده هزار شاهد مثال شعری از متون نظم و نثر برای واژهها، جدا از واژههای در متن کتاب در پانوشت براساس معتبرترین تصحیحها آورده شده تا خواننده منبع غنیتری از مثالهای شعری برای آشنایی با گنجینه واژههای فارسی داشته باشد. دیگر آنکه در فرهنگها در معنی برخی واژها مؤلفان به دلیل ناآشنایی با زبان باستان به خرافات و باور عامه روی میآوردند که «انجمن آرا» نیز این مقوله مستثنی نبوده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات