فخرالدین صفی، علی بن الحسین: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR22748J1.jpg | عنوان = | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = [[]] (نویسنده) [[]] (محقق) [[]] (مترجم) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر = | مکان نشر = | سال نشر = | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE22748AUTOMATIONCODE | چاپ = | شابک = | تعد...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات | {{جعبه اطلاعات زندگینامه | ||
| تصویر = | | عنوان = | ||
| | | تصویر = NUR22748.jpg | ||
| | | اندازه تصویر= | ||
| | | توضیح تصویر= | ||
| | |سرشناسی = | ||
|نام کامل = فخرالدین علی بن حسین واعظ کاشفی | |||
|نامهای دیگر= | |||
|لقب =فخر و فخرالدین | |||
| | |نسب = | ||
| | |تخلص = صفی | ||
| کد | |نام پدر=حسین واعظ کاشفی | ||
| | |ولادت =شب جمعه بيست ويكم جمادیالاولی سال ٨۶٧ق | ||
| | |محل تولد =سبزوار | ||
| | |کشور تولد = | ||
| | |محل زندگی= | ||
| | |رحلت =939ق | ||
|شهادت = | |||
|مدفن =هرات ضلع شرقی ارگ (قلعۀ اختیارالدین) | |||
|طول عمر= | |||
|نام همسر= | |||
|فرزندان= | |||
|خویشاوند سرشناس =ملا حسین واعظ کاشفی | |||
|دین =اسلام | |||
|مذهب =تشیع | |||
|پیشه =واعظ، ادیب | |||
|درجه علمی= | |||
|دانشگاه = | |||
|علایق پژوهشی = | |||
|کد پدیدآور= | |||
|منصب = | |||
|پس از= | |||
|پیش از= | |||
|اساتید = | |||
|مشایخ = | |||
|معاصرین= | |||
|شاگردان = | |||
|اجازه اجتهاد از = | |||
|آثار={{فهرست جعبه عمودی | [[رشحات عین الحیات]]| [[لطائف الطوائف]] | [[انیس العارفین]]}} | |||
|سبک نوشتاری = | |||
|وبگاه رسمی = | |||
|امضا = | |||
|کد مؤلف =AUTHORCODE22748AUTHORCODE}} | |||
'''فخرالدین علی بن کمالالدین حسین واعظ کاشفی''' (867-939ق)، مشهور به «صفی» و ملقب به فخر و فخرالدین از ادیبان، واعظان و عالمان دینی در نیمۀ دوم قرن نهم و نیمۀ اول قرن دهم هجری دوره تیموریان(۸۰۷ تا ۹۱۳ق.) | '''فخرالدین علی بن کمالالدین حسین واعظ کاشفی''' (867-939ق)، مشهور به «صفی» و ملقب به فخر و فخرالدین از ادیبان، واعظان و عالمان دینی در نیمۀ دوم قرن نهم و نیمۀ اول قرن دهم هجری دوره تیموریان(۸۰۷ تا ۹۱۳ق.) | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
فخرالدین علی در شب جمعه بيست ويكم جمادیالاولی سال ٨۶٧ق در سبزوار در یک خانوادۀ روحانی و اهل علم و ادب متولد شد. پدرش کمالالدین حسین بن علی کاشفی معروف به ملاحسین واعظ از ادبا و واعظان شناختۀ قرن نهم قمری است که در علوم دینی و معارف الھی تبحری کامل داشت، و در علم نجوم و ریاضیات وفصول غريبه مهارت و بصیرتی كامل داشت. | فخرالدین علی در شب جمعه بيست ويكم جمادیالاولی سال ٨۶٧ق در سبزوار در یک خانوادۀ روحانی و اهل علم و ادب متولد شد.<ref> ر.ک: سیف، عبدالرضا، صفحه یازده</ref> پدرش [[کاشفی، حسین|کمالالدین حسین بن علی کاشفی]] (متوفای ۹۱۰ق) معروف به [[کاشفی، حسین|ملاحسین واعظ]] از ادبا و واعظان شناختۀ قرن نهم قمری است که در علوم دینی و معارف الھی تبحری کامل داشت، و در علم نجوم و ریاضیات وفصول غريبه مهارت و بصیرتی كامل داشت.<ref> ر.ک: قاسمی، مسعود، ص15</ref> | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
علیصفی در هرات بزرگ شد و در همانجا تحصیل کرد و از محضر پدر و همچنین عبدالرحمان جامی و شاگرد او رضیالدین عبدالغفور لاری بهرهمند شد. | علیصفی در هرات بزرگ شد و در همانجا تحصیل کرد و از محضر پدر و همچنین [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامی]](۸۱۷ – ۸۹۸ق.) و شاگرد او [[لاری، عبدالغفور|رضیالدین عبدالغفور لاری]](متوفای ۹۱۲ق.) بهرهمند شد.<ref> ر.ک: سیف، عبدالرضا، صفحه یازده</ref> | ||
علیصفی تا بیستودوسالگی در هرات به سر برد و در اثر مؤانستی که با [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] و [[لاری، عبدالغفور|عبدالغفور لاری]] داشت، به عرفان و تصوف و طریقۀ نقشبندیه علاقهمند گردید و شوق دیدار پیران این طریقت، خصوصاً [[احرار، عبیدالله بن محمود|خواجه عبیدالله احرار]]، وی را بر آن داشت که عزم ماوراءالنهر نماید. در راه با خواجۀ کلان، فرزند بزرگ سعدالدین کاشغری همراه شد و با هم به دیدار [[احرار، عبیدالله بن محمود|خواجۀ احرار]] مشرف شدند<ref> ر.ک: صفا، ذبیحالله،، ج4، ص535</ref>. علی صفی از این دیدار بهرهها برد و این دوران جزو مؤثرترین و خاطرهانگیزترین دوران عمر وی است. آشنایی و مصاحبت با خواجۀ کلان سبب شد که چند سال بعد علی صفی، داماد خواجۀ کلان و از جانبی همداماد (باجناق) [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] شود. علاقهمندی و دلبستگی به پیر احرار چهار سال بعد از نخستین بار، علی صفی را مجدد به سمرقند و دیدار این پیر کشاند. این سفر و دیدار برای علی صفی پرثمرتر از دیدار نخستین بود. حاصل این سفرها و دیدار خواجۀ احرار، آفرینش کتاب ارزشمند «رشحات عین الحیات» بود که بعد از وفات آن پیر به رشتۀ تحریر کشیده شد.<ref> [https://baysunghur.org/?p=1867 ر.ک: فیاض، فهیم، نگاهی به زندگی و آثار فخرالدین علی صفی]</ref> | |||
صفى بعد از طى مدارج تحصيل و کسب معلومات جای پدر را در موعظه گرفت و این شغل را بعد از زوال دولت تیموری در خراسان تا عهد تشکیل دولت صفوی ادامه داد. | صفى بعد از طى مدارج تحصيل و کسب معلومات جای پدر را در موعظه گرفت و این شغل را بعد از زوال دولت تیموری در خراسان تا عهد تشکیل دولت صفوی ادامه داد. | ||
دربارۀ او گفتهاند که مانند پدر بر مذهب تشيع بود ولی اعتقادش بسلسلۀ نقشبندیه ما را در قبول این خبر بهتردید میافکند در حالی که دلیلی هم بر رد آن نداریم.<ref> ر.ک: صفا، ذبیحالله، ص536</ref> | |||
دورۀ زندگانی او و پدرش یکی از دورههای پرآشوب و حساس اجتماعی، سیاسی و عقیدتی در تاریخ ایران است. علیصفی هنگام تاختوتازهای عبیدالله خان ازبک در خراسان و محاصرۀ یکسالۀ هرات و ناامنی و آشوب آن منطقه، ناگزیر به ناحیۀ کوهستانی گرجستان پناه برد. سیفالملوک شاهمحمد سلطان فرمانروای آنجا او را به گرمی پذیرا شد و علیصفی نیز قصیدهای در مدح او سرود و کتاب «لطائف الطوایف» خود را که در آن دیار به پایان رسانیده بود، به این حاکم تقدیم کرد. | دورۀ زندگانی او و پدرش یکی از دورههای پرآشوب و حساس اجتماعی، سیاسی و عقیدتی در تاریخ ایران است. علیصفی هنگام تاختوتازهای عبیدالله خان ازبک در خراسان و محاصرۀ یکسالۀ هرات و ناامنی و آشوب آن منطقه، ناگزیر به ناحیۀ کوهستانی گرجستان پناه برد. سیفالملوک شاهمحمد سلطان فرمانروای آنجا او را به گرمی پذیرا شد و علیصفی نیز قصیدهای در مدح او سرود و کتاب «لطائف الطوایف» خود را که در آن دیار به پایان رسانیده بود، به این حاکم تقدیم کرد. | ||
مدت کوتاهی از اقامت صفی در گرجستان نگذشته بود که سپاهیان شاهتهماسب صفوی در همین سال ٩٣٩ق. به گرجستان حمله کردند و او نیز با متشنّج شدن اوضاع مجبور شد تا دوباره به هرات برګردد. | مدت کوتاهی از اقامت صفی در گرجستان نگذشته بود که سپاهیان شاهتهماسب صفوی در همین سال ٩٣٩ق. به گرجستان حمله کردند و او نیز با متشنّج شدن اوضاع مجبور شد تا دوباره به هرات برګردد.<ref> ر.ک: سیف، عبدالرضا، صفحه دوازده</ref> <ref> ر.ک: صفا، ذبیحالله، ص536</ref> | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
علیصفی براثر سختیهای راه و کهولت سن در میانه راه هرات در سال 939ق از پا درآمد و پیش از آنکه به آنجا برسد در سنّ هفتاد و دو سالگی درگذشت. پیکرش را به شهر هرات انتقال دادند و در ضلع شرقی ارگ (قلعۀ اختیارالدین) به خاک سپرده شد.<ref> [https://baysunghur.org/?p=1867 ر.ک: فیاض، فهیم، نگاهی به زندگی و آثار فخرالدین علی صفی]</ref> | |||
==آثار== | ==آثار== | ||
خط ۵۴: | خط ۶۸: | ||
#لطائف الطوایف، انیس العارفین | #لطائف الطوایف، انیس العارفین | ||
#حرز الامان من فتن الزمان | #حرز الامان من فتن الزمان | ||
#منظومۀ محمود و ایاز | #منظومۀ محمود و ایاز<ref> ر.ک: سیف، عبدالرضا، صفحه سیزده</ref> | ||
#کشف | #کشف الاسرار؛ تلخیص و شرح کتاب اسرار قاسمی (تألیف پدرش ملاحسین کاشفی) است. | ||
#فرهنگ علی صفی. | #فرهنگ علی صفی. | ||
#آداب الاصحاب | |||
#تحفۀ خانی | |||
#سرالمصون من العلم المکنون<ref> [https://baysunghur.org/?p=1867 ر.ک: فیاض، فهیم، نگاهی به زندگی و آثار فخرالدین علی صفی]</ref> | |||
خط ۶۷: | خط ۸۴: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
پایگاه | #سیف، عبدالرضا، مقدمه کتاب انیس العارفین، تألیف صفی کاشفی؛ تهران، دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ، ۱۳۸۸ش | ||
#قاسمی، مسعود، مقدمه کتاب فرهنگ علی صفی، تألیف فخرالدین علی بن حسین واعظ کاشفی، تهران، بنیاد موقوفات دکتر افشار با همکاری نشر سخن، 1399ش | |||
#صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان پارسی از پایان قرن هشتم تا اوایل قرن دهم هجری، جلد4، تهران، انتشارات فردوس، 1366 | |||
#[https://baysunghur.org/?p=1867 فیاض، فهیم، نگاهی به زندگی و آثار فخرالدین علی صفی، پایگاه مؤسسه پژوهشی بایسنغر پاسدار فرهنگ، ۱۴۰۰/۰۳/۰۱] | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[رشحات عین الحیات]] | [[رشحات عین الحیات]] | ||
[[رشحات عین الحیاة في مناقب مشایخ الطریقة النقشبندیة و آدابهم النبویة و أسرارهم الربانیة]] | [[رشحات عین الحیاة في مناقب مشایخ الطریقة النقشبندیة و آدابهم النبویة و أسرارهم الربانیة]] | ||
[[لطائف الطوائف]] | |||
[[انیس العارفین]] | |||
[[فرهنگ علی صفی]] | |||
[[ترجمة رشحات عين الحياة]] | [[ترجمة رشحات عين الحياة]] | ||
[[رده: | [[گنجینه لطایف: بازنویسی کتاب لطایف الطوایف اثر فخر الدین علی صفی]] | ||
[[رده:مقالات( | |||
[[رده:مقالات بازبینی | |||
[[رده:زندگینامه]] | |||
[[رده:مقالات(مهر) باقی زاده]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی شده2 مهر 1403]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۴۷
فخرالدین علی بن کمالالدین حسین واعظ کاشفی (867-939ق)، مشهور به «صفی» و ملقب به فخر و فخرالدین از ادیبان، واعظان و عالمان دینی در نیمۀ دوم قرن نهم و نیمۀ اول قرن دهم هجری دوره تیموریان(۸۰۷ تا ۹۱۳ق.)
ولادت
فخرالدین علی در شب جمعه بيست ويكم جمادیالاولی سال ٨۶٧ق در سبزوار در یک خانوادۀ روحانی و اهل علم و ادب متولد شد.[۱] پدرش کمالالدین حسین بن علی کاشفی (متوفای ۹۱۰ق) معروف به ملاحسین واعظ از ادبا و واعظان شناختۀ قرن نهم قمری است که در علوم دینی و معارف الھی تبحری کامل داشت، و در علم نجوم و ریاضیات وفصول غريبه مهارت و بصیرتی كامل داشت.[۲]
تحصیلات
علیصفی در هرات بزرگ شد و در همانجا تحصیل کرد و از محضر پدر و همچنین عبدالرحمان جامی(۸۱۷ – ۸۹۸ق.) و شاگرد او رضیالدین عبدالغفور لاری(متوفای ۹۱۲ق.) بهرهمند شد.[۳]
علیصفی تا بیستودوسالگی در هرات به سر برد و در اثر مؤانستی که با جامی و عبدالغفور لاری داشت، به عرفان و تصوف و طریقۀ نقشبندیه علاقهمند گردید و شوق دیدار پیران این طریقت، خصوصاً خواجه عبیدالله احرار، وی را بر آن داشت که عزم ماوراءالنهر نماید. در راه با خواجۀ کلان، فرزند بزرگ سعدالدین کاشغری همراه شد و با هم به دیدار خواجۀ احرار مشرف شدند[۴]. علی صفی از این دیدار بهرهها برد و این دوران جزو مؤثرترین و خاطرهانگیزترین دوران عمر وی است. آشنایی و مصاحبت با خواجۀ کلان سبب شد که چند سال بعد علی صفی، داماد خواجۀ کلان و از جانبی همداماد (باجناق) جامی شود. علاقهمندی و دلبستگی به پیر احرار چهار سال بعد از نخستین بار، علی صفی را مجدد به سمرقند و دیدار این پیر کشاند. این سفر و دیدار برای علی صفی پرثمرتر از دیدار نخستین بود. حاصل این سفرها و دیدار خواجۀ احرار، آفرینش کتاب ارزشمند «رشحات عین الحیات» بود که بعد از وفات آن پیر به رشتۀ تحریر کشیده شد.[۵]
صفى بعد از طى مدارج تحصيل و کسب معلومات جای پدر را در موعظه گرفت و این شغل را بعد از زوال دولت تیموری در خراسان تا عهد تشکیل دولت صفوی ادامه داد.
دربارۀ او گفتهاند که مانند پدر بر مذهب تشيع بود ولی اعتقادش بسلسلۀ نقشبندیه ما را در قبول این خبر بهتردید میافکند در حالی که دلیلی هم بر رد آن نداریم.[۶]
دورۀ زندگانی او و پدرش یکی از دورههای پرآشوب و حساس اجتماعی، سیاسی و عقیدتی در تاریخ ایران است. علیصفی هنگام تاختوتازهای عبیدالله خان ازبک در خراسان و محاصرۀ یکسالۀ هرات و ناامنی و آشوب آن منطقه، ناگزیر به ناحیۀ کوهستانی گرجستان پناه برد. سیفالملوک شاهمحمد سلطان فرمانروای آنجا او را به گرمی پذیرا شد و علیصفی نیز قصیدهای در مدح او سرود و کتاب «لطائف الطوایف» خود را که در آن دیار به پایان رسانیده بود، به این حاکم تقدیم کرد.
مدت کوتاهی از اقامت صفی در گرجستان نگذشته بود که سپاهیان شاهتهماسب صفوی در همین سال ٩٣٩ق. به گرجستان حمله کردند و او نیز با متشنّج شدن اوضاع مجبور شد تا دوباره به هرات برګردد.[۷] [۸]
وفات
علیصفی براثر سختیهای راه و کهولت سن در میانه راه هرات در سال 939ق از پا درآمد و پیش از آنکه به آنجا برسد در سنّ هفتاد و دو سالگی درگذشت. پیکرش را به شهر هرات انتقال دادند و در ضلع شرقی ارگ (قلعۀ اختیارالدین) به خاک سپرده شد.[۹]
آثار
آثار علیصفی عبارتند از:
- تذکرۀ رشحات عین الحیات
- لطائف الطوایف، انیس العارفین
- حرز الامان من فتن الزمان
- منظومۀ محمود و ایاز[۱۰]
- کشف الاسرار؛ تلخیص و شرح کتاب اسرار قاسمی (تألیف پدرش ملاحسین کاشفی) است.
- فرهنگ علی صفی.
- آداب الاصحاب
- تحفۀ خانی
- سرالمصون من العلم المکنون[۱۱]
پانويس
- ↑ ر.ک: سیف، عبدالرضا، صفحه یازده
- ↑ ر.ک: قاسمی، مسعود، ص15
- ↑ ر.ک: سیف، عبدالرضا، صفحه یازده
- ↑ ر.ک: صفا، ذبیحالله،، ج4، ص535
- ↑ ر.ک: فیاض، فهیم، نگاهی به زندگی و آثار فخرالدین علی صفی
- ↑ ر.ک: صفا، ذبیحالله، ص536
- ↑ ر.ک: سیف، عبدالرضا، صفحه دوازده
- ↑ ر.ک: صفا، ذبیحالله، ص536
- ↑ ر.ک: فیاض، فهیم، نگاهی به زندگی و آثار فخرالدین علی صفی
- ↑ ر.ک: سیف، عبدالرضا، صفحه سیزده
- ↑ ر.ک: فیاض، فهیم، نگاهی به زندگی و آثار فخرالدین علی صفی
منابع مقاله
- سیف، عبدالرضا، مقدمه کتاب انیس العارفین، تألیف صفی کاشفی؛ تهران، دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ، ۱۳۸۸ش
- قاسمی، مسعود، مقدمه کتاب فرهنگ علی صفی، تألیف فخرالدین علی بن حسین واعظ کاشفی، تهران، بنیاد موقوفات دکتر افشار با همکاری نشر سخن، 1399ش
- صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان پارسی از پایان قرن هشتم تا اوایل قرن دهم هجری، جلد4، تهران، انتشارات فردوس، 1366
- فیاض، فهیم، نگاهی به زندگی و آثار فخرالدین علی صفی، پایگاه مؤسسه پژوهشی بایسنغر پاسدار فرهنگ، ۱۴۰۰/۰۳/۰۱