خلیل بن احمد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
(۶۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR00252.jpg|بندانگشتی|خلیل بن احمد]] | [[پرونده:NUR00252.jpg|بندانگشتی|خلیل بن احمد]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |خلیل بن احمد | ||
|- | |- | ||
| | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | فراهیدی، خلیل بن احمد | ||
یحمدی عتکی، | یحمدی عتکی، ابوعبدالرحمن خلیل | ||
ازدی باهلی، ابوالصفا خلیل بن احمد | ازدی باهلی، ابوالصفا خلیل بن احمد | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" |احمد | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" |100ق | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |بصره | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |175ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" |محمد بن معاذ | ||
ابوالعباس محمد بن اسحاق سراج | |||
عيسى بن عمرو ثقفى | |||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" | | ||
[[العین]] | |||
[[المنظومة النحویة للخلیل بن أحمد الفراهیدي]] | |||
[[ | [[الجمل في النحو]] | ||
[[ | [[ترتیب کتاب العین]] | ||
|- class="articleCode" | |||
|-class= | |کد مؤلف | ||
|کد | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE00252AUTHORCODE | ||
|data-type= | |||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''خلیل بن احمد فراهیدی''' (100-175ق) دانشمند ادبیات عرب و بنیانگذار علم عَروض در سده دوم هجری و نویسنده کتاب [[العین]] است. | |||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
'''خليل بن احمد بن عمر بن تميم، ابوعبدالرحمن، ابوالصفاى فراهیدى يحمدى عتكى أزدى باهلى بصرى نحوى عروضى'''، در سال 100 هجرى در شهر بصره به دنيا آمد. پدرش بنا بر نقل «شذرات» اولين كسى است كه بعد از پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآله نام او را احمد گذاردهاند. | |||
او از كودكى به علم و دانش علاقه داشت و پدرش نيز، كه خود از اهل علم بود، نخستين معلم او بود. | |||
او از كودكى به علم و دانش علاقه داشت و پدرش نيز، كه خود از اهل علم بود، نخستين معلم او بود . | |||
==شخصيت علمى و اجتماعى== | ==شخصيت علمى و اجتماعى== | ||
خليل يكى از چهرههاى درخشان علم لغت است، ولى متأسفانه بسيارى از دانش پژوهان با گسترۀ شخصيت علمى او آشنا نيستند و او را فقط به عنوان يكى از علماى بزرگ علم نحو مىشناسند. | |||
برخى نيز او را فقط استاد [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] مىدانند كه جايگاه مهمى را در «الكتاب» سيبوبه به خود اختصاص داده است و شگفت انگيز اين كه شخصيت علمى خليل با وجود آنكه بسيارى از معاصران و علماى متاخر از علم و دانش او بهرههاى فراوان بردهاند، هنوز ناشناخته است. | |||
او علاوه بر تخصص در علومى مانند عَروض و ادبيات و شعر و موسيقى، در علم لغت نيز استاد فن بوده است. | |||
او | او اولين معجم عربى را نگاشته و بنابر اعتراف بسيارى از علما، مبتكر اين علم بوده است. | ||
خليل بن احمد فراهیدى از علماى بزرگ شهر بصره و مورد احترام مردم و علما بود. | |||
او ظاهرى ساده داشت و مانند مردم زندگى مىكرد. شاگردان فراوانى نزد او درس خوانده و به مقامات دنيوى رسيده بودند، اما او زندگى ساده خود را حفظ كرده بود. | |||
حكام و پادشاهان از او دعوت به عمل مىآوردند، اما او نمىپذيرفت و با نشان دادن قطعه نانى خشك به آنان، بىنيازى خود را اعلام مىكرد. | |||
روزى او قصد سفر به خراسان كرد. بيش از سه هزار نفر از مردم بصره به مشايعت او رفتند كه در ميان آنان علماى فراوانى نيز حاضر بودند. | |||
روزى او قصد سفر به خراسان كرد . بيش از سه هزار نفر از مردم بصره به مشايعت او رفتند كه در ميان آنان علماى فراوانى نيز حاضر بودند . | |||
==مذهب== | ==مذهب== | ||
بسيارى از علما مذهب او را شيعه دانستهاند مانند:[[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلى]]، [[ابن ادریس، محمد بن احمد| ابن ادريس]]، [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]، علامۀ مجلسى و علامه [[افندی، عبدالله بن عیسیبیگ|ميرزا عبدالله افندى]] صاحب رياض العلما. | |||
در كتابهاى روايى شيعه نيز از او روايت نقل مىشود. [[شيخ صدوق]] در كتاب «الأمالي» و «علل الشرايع» روايتى از او آورده است. او مىگويد: روزى سعيد بن اوس انصارى از خليل بن احمد عروضى مىپرسد: چرا مردم از دور [[امام على(ع)|حضرت علی عليهالسلام]] پراكنده شدند، با وجود آنكه همه مقام و منزلت آن حضرت را در اسلام و نزد رسول خدا صلىاللهعليهوآله مىدانستند؟ | |||
خليل پاسخ مىدهد: به خدا سوگند نورانيت [[امام على(ع)|حضرت علی عليهالسلام]] همه را مبهوت ساخته بود و آن حضرت از همه برگزيدگان مردم بالاتر بود، ولى مردم به كسانى مايلترند كه به آنها شبيهتر باشد. | |||
خليل پاسخ مىدهد: به خدا سوگند نورانيت حضرت | |||
==روايات== | ==روايات== | ||
در كتابهاى روايى روايات فراوانى از او نقل شده كه عموماًروايات اخلاقى است. از جمله او مىگويد: زيباترين كلام در فراگيرى علم و دانش سخن [[امام على(ع)|حضرت علی عليهالسلام]] است كه مىفرمايد: «قيمة كل امرىء ما يحسن»، يعنى ارزش هر انسان به اندازۀ چيزهايى است كه به او زيبايى و نيكويى بخشيده است (از صفات و گفتار و كردار). | |||
و در روايتى از حضرت رسول خدا صلىاللهعليهوآله مىگويد: «أفضل العبادة الفقه و أفضلالدين الورع»، يعنى بهترين عبادت انديشيدن پيرامون دين و فهم و فراگيرى دين و بهترين ديانت و ديندارى پرهيزگارى و خويشتن دارى است. | |||
و در روايتى از حضرت رسول خدا | |||
==سخنان حكيمانه== | ==سخنان حكيمانه== | ||
سخنان حكمت آميزى از خليل نقل شده است كه اينك به برخى از آنها اشاره مىشود: | سخنان حكمت آميزى از خليل نقل شده است كه اينك به برخى از آنها اشاره مىشود: | ||
#او در شأن [[امام على(ع)|حضرت علی عليهالسلام]] گفته است: «استغناؤه عن الكل و احتياج الكل إليه دليل أنه إمام الكل». يعنى بىنيازى او از همه و نياز همه به او، دليل بر اين است كه او امام همه است. | |||
#با كسى كه با تو مساوى نيست، راه نرو و با كسى كه او را دوست ندارى، همنشين نشو و درباره چيزى كه فايدهاى براى تو ندارد، سخن نگو. | |||
#علم، بخشى از خود را به تو نخواهد داد، مگر آنكه تو تمام وجودت را به او بدهى. | |||
#باصفاترين لحظۀ ذهن انسان، وقت سحر است. | |||
#كاملترين لحظه عمر انسان از نظر عقل و ذهن، چهل سالگى است و اين سنى است كه پيامبر صلىاللهعليهوآله در آن به پيامبرى رسيد. | |||
#انسان مال را براى سه نفر دشمن جمع مىكند، شوهر آينده همسر، شوهر دختر و زنِ فرزند و انسان عاقل، زادى براى آخرت خود جمع مىكند نه براى اينها. | |||
#پاسخ گو، قبل از پاسخ فكر مىكند، نه بعد از آن. | |||
==مناظره== | ==مناظره== | ||
خليل مناظراتى نيز با علما داشته است. آوردهاند روزى خليل و [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|عبدالله بن مقفع]] با هم گفتگو میكردند. پس از آن ديدار، از خليل پرسيدند [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] را چگونه يافتى؟ او پاسخ داد علم او را بيش از عقلش يافتم. از [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] پرسيدند تو خليل را چگونه يافتى؟ او پاسخ داد عقلش را بيش از علمش يافتم. | |||
خليل مناظراتى نيز با علما داشته است . آوردهاند روزى خليل و | |||
==علوم ابتكارى== | ==علوم ابتكارى== | ||
خليل از دانشمندان بزرگ دوران خود به شمار مىآيد و اختراع برخى از علوم را به وى نسبت دادهاند، مانند: | خليل از دانشمندان بزرگ دوران خود به شمار مىآيد و اختراع برخى از علوم را به وى نسبت دادهاند، مانند: | ||
#علم لغت | |||
#:وى با نگارش كتاب «[[العين]]» در علم لغت، اولين كتاب را در اين علم نگاشته است. وى با جمعآورى حدود دو هزار ريشه لغت، يكى از ارزشمندترين و معتبرترين كتابهاى لغت را نگاشته است كه پيوسته مورد استفاده و استناد علماى اسلام قرار داشته و دارد. | |||
وى با نگارش كتاب «[[العين]]» در علم لغت، اولين كتاب را در اين علم نگاشته است . وى با | #علم عروض | ||
#:اولين كسى كه اين علم را به صورت منظم مطرح نموده و قواعدى براى آن تنظيم كرده، خليل بن احمد است. گفته شده، او مقدمات اين علم را از يكى از ياران امام محمد باقر عليهالسلام فرا گرفته است. | |||
#:وى علم عروض را به پنج دائره كه از آنها پانزده بحر به دست مىآيد تقسيم كرده است. | |||
#:اخفش از شاگردان او در اين علم به شمار مىآيد. | |||
اولين كسى كه اين علم را به صورت منظم مطرح نموده و قواعدى براى آن تنظيم كرده، خليل بن احمد است . گفته شده، او مقدمات اين علم را از يكى از ياران امام محمد باقر | #موسيقى | ||
#:از ديگر ابتكارات خليل، وضع قوانينى براى علم موسيقى است. | |||
وى علم عروض را به پنج دائره كه از آنها پانزده بحر به دست مىآيد تقسيم كرده است . | #:وى اگر چه شخصيتى زاهد، عابد و پرهيزگار بود و اهل لهو و لعب و خوشگذرانى نبود، ولى كتابى در اين علم نگاشته است كه در آن به دستهبندى صداها و اقسام آن پرداخته است. | ||
#:اسحاق بن ابراهیم موصلى كه از اساتيد اين فن است بسيارى از دانستههاى خود را همانگونه كه خود گفته از ايشان گرفته است. | |||
اخفش از شاگردان او در اين علم به شمار مىآيد . | #:علاوه بر آن، تخصص ايشان در علم موسيقى عامل مهمى در موفقيت ايشان در علم عروض و لغت نيز بوده است. | ||
#علائم حروف | |||
#:از ديگر ابتكارات او اختراع حركاتى است كه ما هم اكنون براى خواندن قرآن از آنها استفاده مىكنيم مانند فتحه، ضمه، كسره، تنوين، تشديد و ديگر حركات. | |||
#:قبل از زمان خليل، حركات حروف توسط نقطهها مشخص مىشد كه ابتكار ابوالاسود دوئلى (در گذشت 69 هجرى)، از ياران [[امام على(ع)|حضرت علی عليهالسلام]] بوده است. | |||
از ديگر ابتكارات خليل، وضع قوانينى براى علم موسيقى است . | #:زمانى كه نصر بن عاصم و يحيى بن يعمر به دستور حجاج، حروف را نقطهگذارى كردند، تشخيص حركات حروف مشكل شد و خليل در اينجا حركات جديد حروف را مطرح ساخت. اين حركات با دقت و هماهنگى خاص انتخاب شده بود و به همين جهت مورد پذيرش همگان قرار گرفت. | ||
#قواعد رياضى | |||
وى اگر چه شخصيتى زاهد، عابد و پرهيزگار بود و اهل لهو و لعب و خوشگذرانى نبود، ولى كتابى در اين علم نگاشته است كه در آن به دستهبندى صداها و اقسام آن پرداخته است . | #:خليل بن احمد فراهیدى در علم رياضيات نيز صاحب نظر بود و از اين علم بهرههاى فراوان برده بود. | ||
#:برخى از قواعد رياضى نيز از ابتكارات اوست. | |||
اسحاق بن | #قواعد صرف و نحو | ||
#:خليل از اساتيد بزرگ علم ادبيات به شمار مىآيد. او در قواعد صرف و نحو استادى چيره دست و صاحب نظر است. | |||
علاوه بر آن، تخصص ايشان در علم موسيقى عامل مهمى در موفقيت ايشان در علم عروض و لغت نيز بوده است . | |||
از ديگر ابتكارات او اختراع حركاتى است كه ما هم اكنون براى خواندن قرآن از آنها استفاده مىكنيم مانند فتحه، ضمه، كسره، تنوين، تشديد و ديگر حركات . | |||
قبل از زمان خليل، حركات حروف توسط نقطهها مشخص مىشد كه ابتكار | |||
زمانى كه نصر بن عاصم و يحيى بن يعمر به دستور حجاج، حروف را نقطهگذارى كردند، تشخيص حركات حروف مشكل شد و خليل در اينجا حركات جديد حروف را مطرح ساخت . اين حركات با دقت و هماهنگى خاص انتخاب شده بود و به همين جهت مورد پذيرش همگان قرار گرفت . | |||
خليل بن احمد | |||
شاگردان بزرگى نزد او به درس مشغول بودند كه هر يك از چهرههاى درخشان اين علم مىباشند مانند [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]]، [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، يونس و [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]. | |||
راوى روايت مشهور اميرمؤمنان [[امام على(ع)|حضرت علی عليهالسلام]] نيز خليل بن احمد فراهیدى است. همان روايتى كه مىفرمايد: «الكلام ثلاثة أشياء، اسم و فعل و حرف جاء لمعنى، فالاسم ما أنبأ عن المسمى و الفعل ما أنبأ عن حركة المسمى و الحرف ما أوجد معنى في غيره»، يعنى كلام سه بخش است، اسم و فعل و حرف كه براى معنايى آمده باشد. اسم از چيزى خبر مىدهد كه نام اوست و فعل از حركت آن چيز خبر مىدهد و حرف معنايى در غير خود ايجاد مىكند. | |||
==فرزند== | ==فرزند== | ||
خليل داراى فرزندى بود به نام ابراهیم كه در كتاب «لسان الميزان» به نقل از ابوالحسن بن بابويه قمى پدر [[شيخ صدوق]]، او را شيعه دانسته است. | |||
همچنين در كتاب رياض العلما آمده كه از ذريۀ او آقا اشرف حكيم مجد السلطان اصفهانى است. | |||
همچنين در كتاب رياض العلما آمده كه از ذريۀ او آقا اشرف حكيم مجد السلطان اصفهانى است . | |||
==اساتيد== | ==اساتيد== | ||
خليل از اساتيد فراوانى بهره برده است مانند: | خليل از اساتيد فراوانى بهره برده است مانند: | ||
{{ستون-شروع|2}} | |||
#محمد بن معاذ | |||
#ابوالعباس محمد بن اسحاق سراج | |||
#عيسى بن عمرو ثقفى | |||
#ابن منيع | |||
#ابن صاعد | |||
#محمد بن ابراهیم دبيلى | |||
#ابوالقاسم بغوى | |||
#مخلدى | |||
#حسين بن حمدان | |||
#ابن خزيمه | |||
#عمر بن حفص | |||
#ابوعمرو بن علاء | |||
#أيوب سختيانى | |||
#عاصم احول | |||
#عثمان بن حاضر | |||
#عوام بن حوشب | |||
#غالب قطان | |||
{{پایان}} | |||
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||
خط ۲۱۶: | خط ۱۶۹: | ||
وى شاگردان فراوانى نيز داشته است مانند: | وى شاگردان فراوانى نيز داشته است مانند: | ||
{{ستون-شروع|2}} | |||
#يونس نحوى لغوى | |||
#مبرّد | |||
#[[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] | |||
#سعيد بن اوس انصارى | |||
#هارون بن موسى نحوى | |||
#اخفش | |||
#عيينة بن عبدالرحمان مهلبى | |||
#نضر بن شميل | |||
#ابوفيد مورخ سدوسى | |||
#اصمعى | |||
#على بن نصر جهضمى | |||
#حماد بن زيد | |||
#ايوب بن متوكل | |||
#وهب بن جرير بن حازم | |||
#هذاب بن محبر | |||
{{پایان}} | |||
==وفات== | |||
خليل بن احمد فراهیدى، آن دانشمند بزرگ، سرانجام پس از عمرى خدمت به جهان علم و دانش در سال 175 هجرى در سن 75 سالگى ديده از جهان فرو بست و به ديار دوست شتافت. | |||
==آثار== | |||
او داراى تأليفات ارزشمندى نيز مىباشد، از جمله: | او داراى تأليفات ارزشمندى نيز مىباشد، از جمله: | ||
#زبدة العروض | |||
#[[العين]] | |||
#فائت [[العين]] | |||
#كتاب في الإمامة | |||
#الإيقاع | |||
#النغم | |||
#الجمل | |||
#الشواهد | |||
#النقط و الشكل | |||
#كتاب في معانياسماء الحروف | |||
#تفسير حروف الهجاء | |||
#الفرش و المثال | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[العین]] | |||
[[المنظومة النحویة للخلیل بن أحمد الفراهیدي]] | |||
[[ | |||
[[ | [[الجمل في النحو]] | ||
[[ | [[ثلاثة كتب في الحروف]] | ||
[[ترتیب کتاب العین]] | [[ترتیب کتاب العین]] | ||
[[الحروف و الأدوات]] | [[الحروف و الأدوات]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:ادیبان]] | |||
[[رده:واژهشناسان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۱
نام | خلیل بن احمد |
---|---|
نامهای دیگر | فراهیدی، خلیل بن احمد
یحمدی عتکی، ابوعبدالرحمن خلیل ازدی باهلی، ابوالصفا خلیل بن احمد بصری نحوی، خلیل بن احمد |
نام پدر | احمد |
متولد | 100ق |
محل تولد | بصره |
رحلت | 175ق |
اساتید | محمد بن معاذ
ابوالعباس محمد بن اسحاق سراج عيسى بن عمرو ثقفى |
برخی آثار |
المنظومة النحویة للخلیل بن أحمد الفراهیدي
|
کد مؤلف | AUTHORCODE00252AUTHORCODE |
خلیل بن احمد فراهیدی (100-175ق) دانشمند ادبیات عرب و بنیانگذار علم عَروض در سده دوم هجری و نویسنده کتاب العین است.
ولادت
خليل بن احمد بن عمر بن تميم، ابوعبدالرحمن، ابوالصفاى فراهیدى يحمدى عتكى أزدى باهلى بصرى نحوى عروضى، در سال 100 هجرى در شهر بصره به دنيا آمد. پدرش بنا بر نقل «شذرات» اولين كسى است كه بعد از پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآله نام او را احمد گذاردهاند.
او از كودكى به علم و دانش علاقه داشت و پدرش نيز، كه خود از اهل علم بود، نخستين معلم او بود.
شخصيت علمى و اجتماعى
خليل يكى از چهرههاى درخشان علم لغت است، ولى متأسفانه بسيارى از دانش پژوهان با گسترۀ شخصيت علمى او آشنا نيستند و او را فقط به عنوان يكى از علماى بزرگ علم نحو مىشناسند.
برخى نيز او را فقط استاد سيبويه مىدانند كه جايگاه مهمى را در «الكتاب» سيبوبه به خود اختصاص داده است و شگفت انگيز اين كه شخصيت علمى خليل با وجود آنكه بسيارى از معاصران و علماى متاخر از علم و دانش او بهرههاى فراوان بردهاند، هنوز ناشناخته است.
او علاوه بر تخصص در علومى مانند عَروض و ادبيات و شعر و موسيقى، در علم لغت نيز استاد فن بوده است.
او اولين معجم عربى را نگاشته و بنابر اعتراف بسيارى از علما، مبتكر اين علم بوده است.
خليل بن احمد فراهیدى از علماى بزرگ شهر بصره و مورد احترام مردم و علما بود.
او ظاهرى ساده داشت و مانند مردم زندگى مىكرد. شاگردان فراوانى نزد او درس خوانده و به مقامات دنيوى رسيده بودند، اما او زندگى ساده خود را حفظ كرده بود.
حكام و پادشاهان از او دعوت به عمل مىآوردند، اما او نمىپذيرفت و با نشان دادن قطعه نانى خشك به آنان، بىنيازى خود را اعلام مىكرد.
روزى او قصد سفر به خراسان كرد. بيش از سه هزار نفر از مردم بصره به مشايعت او رفتند كه در ميان آنان علماى فراوانى نيز حاضر بودند.
مذهب
بسيارى از علما مذهب او را شيعه دانستهاند مانند:علامۀ حلى، ابن ادريس، شيخ بهايى، علامۀ مجلسى و علامه ميرزا عبدالله افندى صاحب رياض العلما.
در كتابهاى روايى شيعه نيز از او روايت نقل مىشود. شيخ صدوق در كتاب «الأمالي» و «علل الشرايع» روايتى از او آورده است. او مىگويد: روزى سعيد بن اوس انصارى از خليل بن احمد عروضى مىپرسد: چرا مردم از دور حضرت علی عليهالسلام پراكنده شدند، با وجود آنكه همه مقام و منزلت آن حضرت را در اسلام و نزد رسول خدا صلىاللهعليهوآله مىدانستند؟
خليل پاسخ مىدهد: به خدا سوگند نورانيت حضرت علی عليهالسلام همه را مبهوت ساخته بود و آن حضرت از همه برگزيدگان مردم بالاتر بود، ولى مردم به كسانى مايلترند كه به آنها شبيهتر باشد.
روايات
در كتابهاى روايى روايات فراوانى از او نقل شده كه عموماًروايات اخلاقى است. از جمله او مىگويد: زيباترين كلام در فراگيرى علم و دانش سخن حضرت علی عليهالسلام است كه مىفرمايد: «قيمة كل امرىء ما يحسن»، يعنى ارزش هر انسان به اندازۀ چيزهايى است كه به او زيبايى و نيكويى بخشيده است (از صفات و گفتار و كردار).
و در روايتى از حضرت رسول خدا صلىاللهعليهوآله مىگويد: «أفضل العبادة الفقه و أفضلالدين الورع»، يعنى بهترين عبادت انديشيدن پيرامون دين و فهم و فراگيرى دين و بهترين ديانت و ديندارى پرهيزگارى و خويشتن دارى است.
سخنان حكيمانه
سخنان حكمت آميزى از خليل نقل شده است كه اينك به برخى از آنها اشاره مىشود:
- او در شأن حضرت علی عليهالسلام گفته است: «استغناؤه عن الكل و احتياج الكل إليه دليل أنه إمام الكل». يعنى بىنيازى او از همه و نياز همه به او، دليل بر اين است كه او امام همه است.
- با كسى كه با تو مساوى نيست، راه نرو و با كسى كه او را دوست ندارى، همنشين نشو و درباره چيزى كه فايدهاى براى تو ندارد، سخن نگو.
- علم، بخشى از خود را به تو نخواهد داد، مگر آنكه تو تمام وجودت را به او بدهى.
- باصفاترين لحظۀ ذهن انسان، وقت سحر است.
- كاملترين لحظه عمر انسان از نظر عقل و ذهن، چهل سالگى است و اين سنى است كه پيامبر صلىاللهعليهوآله در آن به پيامبرى رسيد.
- انسان مال را براى سه نفر دشمن جمع مىكند، شوهر آينده همسر، شوهر دختر و زنِ فرزند و انسان عاقل، زادى براى آخرت خود جمع مىكند نه براى اينها.
- پاسخ گو، قبل از پاسخ فكر مىكند، نه بعد از آن.
مناظره
خليل مناظراتى نيز با علما داشته است. آوردهاند روزى خليل و عبدالله بن مقفع با هم گفتگو میكردند. پس از آن ديدار، از خليل پرسيدند ابن مقفع را چگونه يافتى؟ او پاسخ داد علم او را بيش از عقلش يافتم. از ابن مقفع پرسيدند تو خليل را چگونه يافتى؟ او پاسخ داد عقلش را بيش از علمش يافتم.
علوم ابتكارى
خليل از دانشمندان بزرگ دوران خود به شمار مىآيد و اختراع برخى از علوم را به وى نسبت دادهاند، مانند:
- علم لغت
- وى با نگارش كتاب «العين» در علم لغت، اولين كتاب را در اين علم نگاشته است. وى با جمعآورى حدود دو هزار ريشه لغت، يكى از ارزشمندترين و معتبرترين كتابهاى لغت را نگاشته است كه پيوسته مورد استفاده و استناد علماى اسلام قرار داشته و دارد.
- علم عروض
- اولين كسى كه اين علم را به صورت منظم مطرح نموده و قواعدى براى آن تنظيم كرده، خليل بن احمد است. گفته شده، او مقدمات اين علم را از يكى از ياران امام محمد باقر عليهالسلام فرا گرفته است.
- وى علم عروض را به پنج دائره كه از آنها پانزده بحر به دست مىآيد تقسيم كرده است.
- اخفش از شاگردان او در اين علم به شمار مىآيد.
- موسيقى
- از ديگر ابتكارات خليل، وضع قوانينى براى علم موسيقى است.
- وى اگر چه شخصيتى زاهد، عابد و پرهيزگار بود و اهل لهو و لعب و خوشگذرانى نبود، ولى كتابى در اين علم نگاشته است كه در آن به دستهبندى صداها و اقسام آن پرداخته است.
- اسحاق بن ابراهیم موصلى كه از اساتيد اين فن است بسيارى از دانستههاى خود را همانگونه كه خود گفته از ايشان گرفته است.
- علاوه بر آن، تخصص ايشان در علم موسيقى عامل مهمى در موفقيت ايشان در علم عروض و لغت نيز بوده است.
- علائم حروف
- از ديگر ابتكارات او اختراع حركاتى است كه ما هم اكنون براى خواندن قرآن از آنها استفاده مىكنيم مانند فتحه، ضمه، كسره، تنوين، تشديد و ديگر حركات.
- قبل از زمان خليل، حركات حروف توسط نقطهها مشخص مىشد كه ابتكار ابوالاسود دوئلى (در گذشت 69 هجرى)، از ياران حضرت علی عليهالسلام بوده است.
- زمانى كه نصر بن عاصم و يحيى بن يعمر به دستور حجاج، حروف را نقطهگذارى كردند، تشخيص حركات حروف مشكل شد و خليل در اينجا حركات جديد حروف را مطرح ساخت. اين حركات با دقت و هماهنگى خاص انتخاب شده بود و به همين جهت مورد پذيرش همگان قرار گرفت.
- قواعد رياضى
- خليل بن احمد فراهیدى در علم رياضيات نيز صاحب نظر بود و از اين علم بهرههاى فراوان برده بود.
- برخى از قواعد رياضى نيز از ابتكارات اوست.
- قواعد صرف و نحو
- خليل از اساتيد بزرگ علم ادبيات به شمار مىآيد. او در قواعد صرف و نحو استادى چيره دست و صاحب نظر است.
شاگردان بزرگى نزد او به درس مشغول بودند كه هر يك از چهرههاى درخشان اين علم مىباشند مانند سيبويه، مبرد، يونس و زمخشرى.
راوى روايت مشهور اميرمؤمنان حضرت علی عليهالسلام نيز خليل بن احمد فراهیدى است. همان روايتى كه مىفرمايد: «الكلام ثلاثة أشياء، اسم و فعل و حرف جاء لمعنى، فالاسم ما أنبأ عن المسمى و الفعل ما أنبأ عن حركة المسمى و الحرف ما أوجد معنى في غيره»، يعنى كلام سه بخش است، اسم و فعل و حرف كه براى معنايى آمده باشد. اسم از چيزى خبر مىدهد كه نام اوست و فعل از حركت آن چيز خبر مىدهد و حرف معنايى در غير خود ايجاد مىكند.
فرزند
خليل داراى فرزندى بود به نام ابراهیم كه در كتاب «لسان الميزان» به نقل از ابوالحسن بن بابويه قمى پدر شيخ صدوق، او را شيعه دانسته است.
همچنين در كتاب رياض العلما آمده كه از ذريۀ او آقا اشرف حكيم مجد السلطان اصفهانى است.
اساتيد
خليل از اساتيد فراوانى بهره برده است مانند:
- محمد بن معاذ
- ابوالعباس محمد بن اسحاق سراج
- عيسى بن عمرو ثقفى
- ابن منيع
- ابن صاعد
- محمد بن ابراهیم دبيلى
- ابوالقاسم بغوى
- مخلدى
- حسين بن حمدان
- ابن خزيمه
- عمر بن حفص
- ابوعمرو بن علاء
- أيوب سختيانى
- عاصم احول
- عثمان بن حاضر
- عوام بن حوشب
- غالب قطان
شاگردان
وى شاگردان فراوانى نيز داشته است مانند:
- يونس نحوى لغوى
- مبرّد
- سيبويه
- سعيد بن اوس انصارى
- هارون بن موسى نحوى
- اخفش
- عيينة بن عبدالرحمان مهلبى
- نضر بن شميل
- ابوفيد مورخ سدوسى
- اصمعى
- على بن نصر جهضمى
- حماد بن زيد
- ايوب بن متوكل
- وهب بن جرير بن حازم
- هذاب بن محبر
وفات
خليل بن احمد فراهیدى، آن دانشمند بزرگ، سرانجام پس از عمرى خدمت به جهان علم و دانش در سال 175 هجرى در سن 75 سالگى ديده از جهان فرو بست و به ديار دوست شتافت.
آثار
او داراى تأليفات ارزشمندى نيز مىباشد، از جمله:
- زبدة العروض
- العين
- فائت العين
- كتاب في الإمامة
- الإيقاع
- النغم
- الجمل
- الشواهد
- النقط و الشكل
- كتاب في معانياسماء الحروف
- تفسير حروف الهجاء
- الفرش و المثال