وصایای ارسطو به شیماس: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'آیتالله' به 'آیتالله ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مقدمه نويس' به 'مقدمهنويس') |
||
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR14477J1.jpg | |||
| عنوان =وصایای ارسطو به شیماس | |||
| عنوانهای دیگر =تفاحیه. شرح | |||
| | |||
شرح رساله تفاحیه | شرح رساله تفاحیه | ||
| | | پدیدآوران = | ||
[[ارسطو]] (نویسنده) | |||
[[نجفی قوچانی، محمدحسن]] (شارح) | [[نجفی قوچانی، محمدحسن]] (شارح) | ||
[[عطایی، محمدرضا]] ( | [[عطایی، محمدرضا]] (مقدمهنويس) | ||
| زبان =فارسی | |||
|زبان | | کد کنگره =BBR 817 /ت703 | ||
| موضوع = | |||
ارسطو، 384 - 322ق. م. تفاحیه - نقد و تفسیر | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
بابا افضل کاشانی، محمد بن حسین، قرن 7ق. تفاحیه - نقد و تفسیر | بابا افضل کاشانی، محمد بن حسین، قرن 7ق. تفاحیه - نقد و تفسیر | ||
خط ۳۶: | خط ۲۵: | ||
مرگ | مرگ | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | نشر هفت | ||
| مکان نشر =تهران - ایران | |||
| سال نشر = 1378 ش | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE14477AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =1 | |||
| شابک =964-92199-4-3 | |||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =14477 | |||
| کتابخوان همراه نور =14477 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''وصاياى ارسطو به شيماس (شرح رساله تفاحيه)'''، از آثار [[ارسطو]] مىباشد كه محمد بن حسين، بابا افضل كاشانى، حكيم و فيلسوف برجسته سده ششم و اوايل سده هفتم هجرى آن را از عربى به فارسى ترجمه و [[نجفی قوچانی، محمدحسن|حسن حسينى خراسانى قوچانى]]، معروف به [[نجفی قوچانی، محمدحسن|آقا نجفى قوچانى]]، آن را شرح و با تصحيح و تعليق [[عطایی، محمدرضا|محمدرضا عطايى]] عرضه شده است. | |||
مترجم عربى اين اثر از متن يونانى دقيقاً مشخص نيست كه چه كسى بوده است. | مترجم عربى اين اثر از متن يونانى دقيقاً مشخص نيست كه چه كسى بوده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب، با دو مقدمه از كميته علمى مجمع بزرگداشت آیتالله [[نجفی قوچانی، محمدحسن|آقا نجفى قوچانى]] آغاز شده است. اين رساله، به طريقِ رساله فيدون كه مكالمه سقراط با شاگردان است، مكالمه ارسطو را به هنگام وفات، با شاگردان بيان مىكند. | |||
شارح، ابتدا، به متن اثر اشاره كرده و در خلال بيان مطالب، توضيحاتى كه بيشتر بيان مراد نویسنده و يا تشريح برخى كلمات يا عبارات مىباشد، پيرامون آن مطلب، بيان كرده است. | |||
شارح، ابتدا، به متن اثر اشاره كرده و در خلال بيان مطالب، توضيحاتى كه بيشتر بيان مراد | |||
اين شرح كه متن آن به نثر فارسى قديم متداول قرن ششم و هفتم نوشته شده، از جمله شروح مزجى مىباشد كه براى تميز شرح از متن، از دو اندازه قلم متفاوت استفاده شده است. | اين شرح كه متن آن به نثر فارسى قديم متداول قرن ششم و هفتم نوشته شده، از جمله شروح مزجى مىباشد كه براى تميز شرح از متن، از دو اندازه قلم متفاوت استفاده شده است. | ||
اين اثر، ترجمهاى است از متن عربى آنچه كه در غرب به | اين اثر، ترجمهاى است از متن عربى آنچه كه در غرب به lider de pomo معروف شده كه مسلمانان معتقد بودند ارسطو آن را در بستر مرگش در حالى كه سيبى در دست داشت، ديكته كرده است. اين اثر داراى روح نوافلاطونى و احتمالاً هرمسى است. | ||
نام اين رساله در دستنوشت مرحوم آقا نجفى و همچنين در كتاب «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة الى تصانيف الشيعة]]» و نظاير اينها، به همين شكل و با ياى نسبت ضبط شده است، ولى در نسخهاى كه به اهتمام آقاى مينوى و مهدوى به چاپ رسيده، «رساله تفاحه» آمده است كه طبق قواعد دستورى نيز به شكل فوق صحيحتر است. | نام اين رساله در دستنوشت مرحوم آقا نجفى و همچنين در كتاب «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة الى تصانيف الشيعة]]» و نظاير اينها، به همين شكل و با ياى نسبت ضبط شده است، ولى در نسخهاى كه به اهتمام آقاى مينوى و مهدوى به چاپ رسيده، «رساله تفاحه» آمده است كه طبق قواعد دستورى نيز به شكل فوق صحيحتر است. | ||
محمدتقى دانشپژوه (ص 436) از اين رساله، به «سيبنامه» تعبير كرده است. (دانشنامه جهان اسلام). | [[دانشپژوه، محمدتقی|محمدتقى دانشپژوه]] (ص 436) از اين رساله، به «سيبنامه» تعبير كرده است. (دانشنامه جهان اسلام). | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
مقدمه كميته علمى، شرح كوتاهى از احوال و آثار آیتالله [[نجفی قوچانی، محمدحسن|آقا نجفى قوچانى]] مىباشد. | |||
مقدمه كميته علمى، شرح كوتاهى از احوال و آثار آیتالله آقا نجفى قوچانى مىباشد. | |||
مصحح، در مقدمه خود، ابتدا شرح حال مختصرى از زندگانى و شخصيت ارسطو و بابا افضل كاشانى را بيان و سپس به اختلاف نسخههاى موجود اين رساله، اشاره كرده است. | مصحح، در مقدمه خود، ابتدا شرح حال مختصرى از زندگانى و شخصيت ارسطو و بابا افضل كاشانى را بيان و سپس به اختلاف نسخههاى موجود اين رساله، اشاره كرده است. | ||
اين رساله، حاصل بحث و گفتوگوهايى است كه ارسطو در آخرين لحظات عمر خود، در بستر بيمارى با شاگردانش انجام داده و مضامين آن عبارتند از: زندگى، دورى از نفس، محبت، طلب دانش و علم و نظاير آن. نمونهاى از متن اين اثر، بدين قرار مىباشد: | اين رساله، حاصل بحث و گفتوگوهايى است كه [[ارسطو]] در آخرين لحظات عمر خود، در بستر بيمارى با شاگردانش انجام داده و مضامين آن عبارتند از: زندگى، دورى از نفس، محبت، طلب دانش و علم و نظاير آن. نمونهاى از متن اين اثر، بدين قرار مىباشد: | ||
«ارسطو گفت: من رأى طبيب را بگذاشتم و از ادويه، به بوى سيبى بس كردم كه روان مرا چندان نگه دارد كه در سخن حق شما كه طالب | «ارسطو گفت: من رأى طبيب را بگذاشتم و از ادويه، به بوى سيبى بس كردم كه روان مرا چندان نگه دارد كه در سخن حق شما كه طالب علمید، بگذارم... و بهترين اميد من از دارو، نيروى سخن گفتن است... پس چون مرگ، شما را ناخوش افتد؟ و منزلى را كه از آن فضيلت حكمت و منفعت به شما رسد، ناخوش آيد؟ و منزلى را كه از آن، زيان به شما رسد، به خود پسنديده آيد؟... اين مرگ كه نزد عامه ناپسنديده است، خود نيست الا از قالب جدا گشتن و مرغ روان از قفس پريدن. | ||
شاگردان گفتند: جز اينش ندانيم. | شاگردان گفتند: جز اينش ندانيم. | ||
خط ۹۱: | خط ۷۳: | ||
چنانكه از محتواى اين رساله برمىآيد، ارسطو داراى مقامى از عرفان و اهل تهذيب نفس، رياضت و سير و سلوك بوده است. وى در علوم و فنون مختلف زمان، سرآمد بود و مورخان فلسفه، او را بنيانگذار منطق و همچنين رئيس فلاسفه مشاء دانستهاند، از نظر وى، انسان كامل آن نيست كه به علم مابعدالطبيعه اشتغال ورزد؛ شايد منظور اين باشد كه علم تنها باعث كمال نمىشود، بلكه تقرب عملى نيز لازم است. | چنانكه از محتواى اين رساله برمىآيد، ارسطو داراى مقامى از عرفان و اهل تهذيب نفس، رياضت و سير و سلوك بوده است. وى در علوم و فنون مختلف زمان، سرآمد بود و مورخان فلسفه، او را بنيانگذار منطق و همچنين رئيس فلاسفه مشاء دانستهاند، از نظر وى، انسان كامل آن نيست كه به علم مابعدالطبيعه اشتغال ورزد؛ شايد منظور اين باشد كه علم تنها باعث كمال نمىشود، بلكه تقرب عملى نيز لازم است. | ||
ارسطو هدف زندگى را سعادت و خوشبختى مىداند و شرط سعادت را زندگى عقلايى. به نظر وى براى وصول به كمال و فضيلت، يك راه هست و آن، راه وسط و اعتدال است. | [[ارسطو]] هدف زندگى را سعادت و خوشبختى مىداند و شرط سعادت را زندگى عقلايى. به نظر وى براى وصول به كمال و فضيلت، يك راه هست و آن، راه وسط و اعتدال است. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
اين اثر در تهران به سال 1311ش، توسط «ح. اصفهانى» (مبصر السلطنه) تحت عنوان «تفاحيه» و توسط «د. س. مارگاليوس» با ترجمهاى انگليسى، چاپ و منتشر شده است. | اين اثر در تهران به سال 1311ش، توسط «ح. اصفهانى» (مبصر السلطنه) تحت عنوان «تفاحيه» و توسط «د. س. مارگاليوس» با ترجمهاى انگليسى، چاپ و منتشر شده است. | ||
اين رساله در اصل به عربى بوده و در رسائل اخوان الصّفا از آن ياد شده و موسى بن ميمون و فيلسوف يهودى، آن را مجعول دانستهاند. ابن سبعين نيز در مراسلات خود با فردريك دوم از آن نام برده است. اين رساله را ابراهيم بن حَسْداى در آغاز قرن سيزدهم به عبرى ترجمه كرده و اين ترجمه بارها چاپ شده است. ترجمه لاتينى آن نيز در 1706م و ترجمه آلمانى آن در 1873م، به طبع رسيده است. مرگليوث ترجمه فارسى (بابا افضل ) را با ترجمه انگليسى در 1892م، در «مجله انجمن سلطنتى آسيايى» منتشر ساخته است. (دانشنامه جهان اسلام). | اين رساله در اصل به عربى بوده و در رسائل اخوان الصّفا از آن ياد شده و موسى بن ميمون و فيلسوف يهودى، آن را مجعول دانستهاند. ابن سبعين نيز در مراسلات خود با فردريك دوم از آن نام برده است. اين رساله را ابراهيم بن حَسْداى در آغاز قرن سيزدهم به عبرى ترجمه كرده و اين ترجمه بارها چاپ شده است. ترجمه لاتينى آن نيز در 1706م و ترجمه آلمانى آن در 1873م، به طبع رسيده است. مرگليوث ترجمه فارسى (بابا افضل) را با ترجمه انگليسى در 1892م، در «مجله انجمن سلطنتى آسيايى» منتشر ساخته است. (دانشنامه جهان اسلام). | ||
نسخهبرگردان اين رساله، كتابت سال 676ق، توسط دكتر محمدرضا ابويى مهريزى و دكتر وحيد ذو الفقارى، مالك نسخه، از سوى مؤسسه پژوهشى حكمت و فلسفه ايران منتشر شده است. اين نسخه خطى، بهوسيله كاتبى از مردم كاشان به نام محمد بن يوسف بن على نوشآبادى در تاريخ مذكور كتابت شده است. | نسخهبرگردان اين رساله، كتابت سال 676ق، توسط دكتر محمدرضا ابويى مهريزى و دكتر وحيد ذو الفقارى، مالك نسخه، از سوى مؤسسه پژوهشى حكمت و فلسفه ايران منتشر شده است. اين نسخه خطى، بهوسيله كاتبى از مردم كاشان به نام محمد بن يوسف بن على نوشآبادى در تاريخ مذكور كتابت شده است. | ||
اين رساله در سال 1331ق، توسط دو استاد فقيد، [[مینوی، مجتبی|مجتبى مينوى]] و يحيى مهدوى در قالب مصنفات بابا افضل تصحيح و چاپ شده و مجداداً در سال 1366ق، توسط انتشارات خوارزمى بهصورت افست تجديد چاپ شده است. كار سترگى كه اين دو استاد انجام دادند، بر اساس چندين نسخه خطى از اين رساله، از جمله نسخهاى مربوط به سال 674ق، متعلق به كتابخانه نور عثمانيه استانبول و نسخه مرحوم مهدى بيانى، كتابت سال 679ق، مىباشد. | اين رساله در سال 1331ق، توسط دو استاد فقيد، [[مینوی، مجتبی|مجتبى مينوى]] و [[يحيى مهدوى]] در قالب مصنفات بابا افضل تصحيح و چاپ شده و مجداداً در سال 1366ق، توسط انتشارات خوارزمى بهصورت افست تجديد چاپ شده است. كار سترگى كه اين دو استاد انجام دادند، بر اساس چندين نسخه خطى از اين رساله، از جمله نسخهاى مربوط به سال 674ق، متعلق به كتابخانه نور عثمانيه استانبول و نسخه مرحوم مهدى بيانى، كتابت سال 679ق، مىباشد. | ||
نسخهاى از اين رساله، اخيراً در يزد يافت شده كه تنها دو سال با نسخه اساس مرحومان [[مینوی، مجتبی|مجتبى مينوى]] و يحيى مهدوى اختلاف دارد و با توجه به اينكه كاتب آن از مردم نوشآباد كاشان است و فاصله كمى هم با روزگار حيات بابا افضل دارد، نسخه مهم و درخور توجهى است كه حال بهصورت نسخهبرگردان در مؤسسه پژوهشى حكمت و فلسفه ايران در قالب مجموعه متون فلسفى و كلامى ايران و اسلام كه متعلق به اين مؤسسه است به همراه پيشگفتار و مقدمه انگليسى استاد نصرالله | نسخهاى از اين رساله، اخيراً در يزد يافت شده كه تنها دو سال با نسخه اساس مرحومان [[مینوی، مجتبی|مجتبى مينوى]] و يحيى مهدوى اختلاف دارد و با توجه به اينكه كاتب آن از مردم نوشآباد كاشان است و فاصله كمى هم با روزگار حيات بابا افضل دارد، نسخه مهم و درخور توجهى است كه حال بهصورت نسخهبرگردان در مؤسسه پژوهشى حكمت و فلسفه ايران در قالب مجموعه متون فلسفى و كلامى ايران و اسلام كه متعلق به اين مؤسسه است به همراه پيشگفتار و مقدمه انگليسى استاد [[پورجوادی، نصرالله|نصرالله پورجوادى]]، منتشر شده است. | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
#مقدمه و متن كتاب؛ | |||
#دانشنامه جهان اسلام، مدخل بابا افضل، ج 1، ص 21، نوشته عباس زرياب. | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:فلسفه، مذهب و روانشناسی]] | [[رده:فلسفه، مذهب و روانشناسی]] | ||
خط ۱۲۱: | خط ۹۶: | ||
[[رده:عصر شارحان (فلسفه)]] | [[رده:عصر شارحان (فلسفه)]] | ||
[[رده:شارحان (فلسفه) قرن هفتم]] | [[رده:شارحان (فلسفه) قرن هفتم]] | ||
[[رده: | [[رده:آثار فلسفی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۵۴
وصایای ارسطو به شیماس | |
---|---|
پدیدآوران | ارسطو (نویسنده)
نجفی قوچانی، محمدحسن (شارح) عطایی، محمدرضا (مقدمهنويس) |
عنوانهای دیگر | تفاحیه. شرح شرح رساله تفاحیه |
ناشر | نشر هفت |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1378 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-92199-4-3 |
موضوع | ارسطو، 384 - 322ق. م. تفاحیه - نقد و تفسیر
بابا افضل کاشانی، محمد بن حسین، قرن 7ق. تفاحیه - نقد و تفسیر جاودانگی روح فلسفه اسلامی مرگ |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BBR 817 /ت703 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
وصاياى ارسطو به شيماس (شرح رساله تفاحيه)، از آثار ارسطو مىباشد كه محمد بن حسين، بابا افضل كاشانى، حكيم و فيلسوف برجسته سده ششم و اوايل سده هفتم هجرى آن را از عربى به فارسى ترجمه و حسن حسينى خراسانى قوچانى، معروف به آقا نجفى قوچانى، آن را شرح و با تصحيح و تعليق محمدرضا عطايى عرضه شده است.
مترجم عربى اين اثر از متن يونانى دقيقاً مشخص نيست كه چه كسى بوده است.
ساختار
كتاب، با دو مقدمه از كميته علمى مجمع بزرگداشت آیتالله آقا نجفى قوچانى آغاز شده است. اين رساله، به طريقِ رساله فيدون كه مكالمه سقراط با شاگردان است، مكالمه ارسطو را به هنگام وفات، با شاگردان بيان مىكند.
شارح، ابتدا، به متن اثر اشاره كرده و در خلال بيان مطالب، توضيحاتى كه بيشتر بيان مراد نویسنده و يا تشريح برخى كلمات يا عبارات مىباشد، پيرامون آن مطلب، بيان كرده است.
اين شرح كه متن آن به نثر فارسى قديم متداول قرن ششم و هفتم نوشته شده، از جمله شروح مزجى مىباشد كه براى تميز شرح از متن، از دو اندازه قلم متفاوت استفاده شده است.
اين اثر، ترجمهاى است از متن عربى آنچه كه در غرب به lider de pomo معروف شده كه مسلمانان معتقد بودند ارسطو آن را در بستر مرگش در حالى كه سيبى در دست داشت، ديكته كرده است. اين اثر داراى روح نوافلاطونى و احتمالاً هرمسى است.
نام اين رساله در دستنوشت مرحوم آقا نجفى و همچنين در كتاب «الذريعة الى تصانيف الشيعة» و نظاير اينها، به همين شكل و با ياى نسبت ضبط شده است، ولى در نسخهاى كه به اهتمام آقاى مينوى و مهدوى به چاپ رسيده، «رساله تفاحه» آمده است كه طبق قواعد دستورى نيز به شكل فوق صحيحتر است.
محمدتقى دانشپژوه (ص 436) از اين رساله، به «سيبنامه» تعبير كرده است. (دانشنامه جهان اسلام).
گزارش محتوا
مقدمه كميته علمى، شرح كوتاهى از احوال و آثار آیتالله آقا نجفى قوچانى مىباشد.
مصحح، در مقدمه خود، ابتدا شرح حال مختصرى از زندگانى و شخصيت ارسطو و بابا افضل كاشانى را بيان و سپس به اختلاف نسخههاى موجود اين رساله، اشاره كرده است.
اين رساله، حاصل بحث و گفتوگوهايى است كه ارسطو در آخرين لحظات عمر خود، در بستر بيمارى با شاگردانش انجام داده و مضامين آن عبارتند از: زندگى، دورى از نفس، محبت، طلب دانش و علم و نظاير آن. نمونهاى از متن اين اثر، بدين قرار مىباشد:
«ارسطو گفت: من رأى طبيب را بگذاشتم و از ادويه، به بوى سيبى بس كردم كه روان مرا چندان نگه دارد كه در سخن حق شما كه طالب علمید، بگذارم... و بهترين اميد من از دارو، نيروى سخن گفتن است... پس چون مرگ، شما را ناخوش افتد؟ و منزلى را كه از آن فضيلت حكمت و منفعت به شما رسد، ناخوش آيد؟ و منزلى را كه از آن، زيان به شما رسد، به خود پسنديده آيد؟... اين مرگ كه نزد عامه ناپسنديده است، خود نيست الا از قالب جدا گشتن و مرغ روان از قفس پريدن.
شاگردان گفتند: جز اينش ندانيم.
ارسطو گفت: بدانچه از دانش و حكمت يافتهايد، هيچ خرّميد يا نه؟ و بدانچه از شما درگذشت و به چنگ شما نيامده است، از علم و عمل اندوهگينيد يا نه؟ گفتند: بلى به آنچه يافتيم از دانش خوشحال و خرّم و به آنچه را كه نمىدانيم و مجهول مانده است، غمگين هستيم، چو نقص روح و موت او را در نادانى مىدانيم.»
چنانكه از محتواى اين رساله برمىآيد، ارسطو داراى مقامى از عرفان و اهل تهذيب نفس، رياضت و سير و سلوك بوده است. وى در علوم و فنون مختلف زمان، سرآمد بود و مورخان فلسفه، او را بنيانگذار منطق و همچنين رئيس فلاسفه مشاء دانستهاند، از نظر وى، انسان كامل آن نيست كه به علم مابعدالطبيعه اشتغال ورزد؛ شايد منظور اين باشد كه علم تنها باعث كمال نمىشود، بلكه تقرب عملى نيز لازم است.
ارسطو هدف زندگى را سعادت و خوشبختى مىداند و شرط سعادت را زندگى عقلايى. به نظر وى براى وصول به كمال و فضيلت، يك راه هست و آن، راه وسط و اعتدال است.
وضعيت كتاب
اين اثر در تهران به سال 1311ش، توسط «ح. اصفهانى» (مبصر السلطنه) تحت عنوان «تفاحيه» و توسط «د. س. مارگاليوس» با ترجمهاى انگليسى، چاپ و منتشر شده است.
اين رساله در اصل به عربى بوده و در رسائل اخوان الصّفا از آن ياد شده و موسى بن ميمون و فيلسوف يهودى، آن را مجعول دانستهاند. ابن سبعين نيز در مراسلات خود با فردريك دوم از آن نام برده است. اين رساله را ابراهيم بن حَسْداى در آغاز قرن سيزدهم به عبرى ترجمه كرده و اين ترجمه بارها چاپ شده است. ترجمه لاتينى آن نيز در 1706م و ترجمه آلمانى آن در 1873م، به طبع رسيده است. مرگليوث ترجمه فارسى (بابا افضل) را با ترجمه انگليسى در 1892م، در «مجله انجمن سلطنتى آسيايى» منتشر ساخته است. (دانشنامه جهان اسلام).
نسخهبرگردان اين رساله، كتابت سال 676ق، توسط دكتر محمدرضا ابويى مهريزى و دكتر وحيد ذو الفقارى، مالك نسخه، از سوى مؤسسه پژوهشى حكمت و فلسفه ايران منتشر شده است. اين نسخه خطى، بهوسيله كاتبى از مردم كاشان به نام محمد بن يوسف بن على نوشآبادى در تاريخ مذكور كتابت شده است.
اين رساله در سال 1331ق، توسط دو استاد فقيد، مجتبى مينوى و يحيى مهدوى در قالب مصنفات بابا افضل تصحيح و چاپ شده و مجداداً در سال 1366ق، توسط انتشارات خوارزمى بهصورت افست تجديد چاپ شده است. كار سترگى كه اين دو استاد انجام دادند، بر اساس چندين نسخه خطى از اين رساله، از جمله نسخهاى مربوط به سال 674ق، متعلق به كتابخانه نور عثمانيه استانبول و نسخه مرحوم مهدى بيانى، كتابت سال 679ق، مىباشد.
نسخهاى از اين رساله، اخيراً در يزد يافت شده كه تنها دو سال با نسخه اساس مرحومان مجتبى مينوى و يحيى مهدوى اختلاف دارد و با توجه به اينكه كاتب آن از مردم نوشآباد كاشان است و فاصله كمى هم با روزگار حيات بابا افضل دارد، نسخه مهم و درخور توجهى است كه حال بهصورت نسخهبرگردان در مؤسسه پژوهشى حكمت و فلسفه ايران در قالب مجموعه متون فلسفى و كلامى ايران و اسلام كه متعلق به اين مؤسسه است به همراه پيشگفتار و مقدمه انگليسى استاد نصرالله پورجوادى، منتشر شده است.
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب؛
- دانشنامه جهان اسلام، مدخل بابا افضل، ج 1، ص 21، نوشته عباس زرياب.