آملی، سید حیدر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
| data-type="authorOtherNames" | عبیدی حسینی آملی، حیدر بن علی | | data-type="authorOtherNames" | عبیدی حسینی آملی، حیدر بن علی | ||
علوی حسینی آملی، حیدر بن علی | علوی حسینی آملی، حیدر بن علی | ||
میر حیدر آملی | میر حیدر آملی | ||
سید حیدر آملی | سید حیدر آملی | ||
|- | |- | ||
خط ۳۰: | خط ۲۷: | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
| data-type="authorWritings" |[[المقدمات من كتاب نص النصوص في شرح فصوص الحكم]] | | data-type="authorWritings" |[[المقدمات من كتاب نص النصوص في شرح فصوص الحكم]] | ||
[[انوار الحقیقة و اطوار الطریق و اسرار الشریعة]] | |||
[[ | [[تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم في تأویل کتاب الله العزیز المحکم]] | ||
[[المقدمات من كتاب نص النصوص في شرح فصوص الحكم]] | [[المقدمات من كتاب نص النصوص في شرح فصوص الحكم]] | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|آملی، حیدر بن علی (ابهامزدایی)}} | |||
با [[بهاءالدین حيدر بن على بن حیدر قاشی]] اشتباه نشود. | با [[بهاءالدین حيدر بن على بن حیدر قاشی]] اشتباه نشود. | ||
'''رکنالدین سید حیدر بن علی بن حیدر''' (۷۲۰- زنده تا 787ق)، معروف به شیخ حیدر آملی یا میر حیدر آملی یا سید حیدر آملی مفسر، محدث، فقیه، متکلم و عارف بزرگ شیعه. | |||
'''رکنالدین سید حیدر بن علی بن حیدر''' (۷۲۰- | |||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
در سال 720، در خانوادهاى از سادات علوى شهر آمل، نوزادى متولّد شد که نام «حیدر» را بر او نهادند، تا از همان کودکى با عشق مولایش پرورش یابد و بعدها نیز آستان مقدس آن حضرت را محلّ خلوت ریاضت و عبادت خود قرار دهد و پیوسته از محضر آن امام همام کسب فیض کند. | در سال 720، در خانوادهاى از سادات علوى شهر آمل، نوزادى متولّد شد که نام «حیدر» را بر او نهادند، تا از همان کودکى با عشق مولایش پرورش یابد و بعدها نیز آستان مقدس آن حضرت را محلّ خلوت ریاضت و عبادت خود قرار دهد و پیوسته از محضر آن امام همام کسب فیض کند. | ||
نسب سید حیدر آملى با بیستوچهار واسطه به امام سجاد(ع) میرسد. ازاینرو، وى پیوسته به خود میبالید و تمام لحظات عمر شریفش را در راه آموختن معارف اجداد طاهرینش صرف نمود. این دلدادگى به ائمه معصومین(ع)، چنان بود که استاد عالىقدرش، فخرالمحقّقین، او را «زینالعابدین ثانى» لقب داد. | نسب سید حیدر آملى با بیستوچهار واسطه به امام سجاد(ع) میرسد. ازاینرو، وى پیوسته به خود میبالید و تمام لحظات عمر شریفش را در راه آموختن معارف اجداد طاهرینش صرف نمود. این دلدادگى به ائمه معصومین(ع)، چنان بود که استاد عالىقدرش، فخرالمحقّقین، او را «زینالعابدین ثانى» لقب داد. | ||
==موقعیت آمل در زمان سید== | ==موقعیت آمل در زمان سید== | ||
مردم این سرزمین در طول تاریخ، مدافع | مردم این سرزمین در طول تاریخ، مدافع اهلبیت پیامبر(ص) و از شیعیان راستین بودهاند و هیچگاه تسلیم امویان و عبّاسیان نشدند. ساکنان آمل از دیرباز با شور و شوق خاصّى، علاقه خود را به امامان شیعه و فرزندان آنها نشان دادهاند. آنان در سال 250 با «حسن بن زید» بیعت نموده و به یارى او «دولت علوى» را در این شهر تأسیس کردند. | ||
در سدههاى بعد نیز حامی و دوستدار حکومتهاى شیعى چون زیدیان، آل بویه و مرعشیان بودند و همدوش دیلمیان برضدّ حکومتهاى ظالم به مبارزه پرداختند. | در سدههاى بعد نیز حامی و دوستدار حکومتهاى شیعى چون زیدیان، آل بویه و مرعشیان بودند و همدوش دیلمیان برضدّ حکومتهاى ظالم به مبارزه پرداختند. | ||
آمل در زمان سید حیدر، به دست پادشاهان سلسله باوندیان اداره میشد که عدهاى از این پادشاهان به دلیل عدالت گسترىاشان، مورد توجّه سید حیدر بودند و سید حیدر چند سالى نیز در دربار یکى از آنها بود و به ارشاد وى میپرداخت. | آمل در زمان سید حیدر، به دست پادشاهان سلسله باوندیان اداره میشد که عدهاى از این پادشاهان به دلیل عدالت گسترىاشان، مورد توجّه سید حیدر بودند و سید حیدر چند سالى نیز در دربار یکى از آنها بود و به ارشاد وى میپرداخت. | ||
==تحصیلات همراه با هجرت== | ==تحصیلات همراه با هجرت== | ||
عشق وصف ناپذیر عارف وارسته سید حیدر آملى به دانش اجداد طاهرینش، او را بر آن داشت تا از کودکى در محضر پدر، به تحصیل علوم دینى مشغول شود. | عشق وصف ناپذیر عارف وارسته سید حیدر آملى به دانش اجداد طاهرینش، او را بر آن داشت تا از کودکى در محضر پدر، به تحصیل علوم دینى مشغول شود. | ||
وى مدت بیست سال بدون وقفه با مسافرت به شهرهاى متعدّد ایران (استرآباد، خراسان و اصفهان) به فراگیرى علوم پرداخت، به طورىکه خود در این باره مینویسد: | وى مدت بیست سال بدون وقفه با مسافرت به شهرهاى متعدّد ایران (استرآباد، خراسان و اصفهان) به فراگیرى علوم پرداخت، به طورىکه خود در این باره مینویسد: | ||
«من از اوایل جوانى - بلکه از کودکى تا امروز که ایام کهولت را میگذرانم - با توجه به عنایات الهى و توفیقات او، همواره در تحصیل عقاید اجداد طاهرین - که همان ائمه معصومین(ع) هستند - کوشا بودهام و به شناخت راه و روش آنها و عقاید و معارف آنها - چه به حسب ظاهر که مخصوص شیعه امامیه است و چه به حسب باطن که روش طایفه صوفیه است - پرداختهام و همواره در راه موافقت این دو روش و جمع و اتحاد آن کوشش داشتهام، تا به مقام استقامت رسیدهام؛ درحالىکه این قول اهل یقین بر زبانم جارى بوده است: | «من از اوایل جوانى - بلکه از کودکى تا امروز که ایام کهولت را میگذرانم - با توجه به عنایات الهى و توفیقات او، همواره در تحصیل عقاید اجداد طاهرین - که همان ائمه معصومین(ع) هستند - کوشا بودهام و به شناخت راه و روش آنها و عقاید و معارف آنها - چه به حسب ظاهر که مخصوص شیعه امامیه است و چه به حسب باطن که روش طایفه صوفیه است - پرداختهام و همواره در راه موافقت این دو روش و جمع و اتحاد آن کوشش داشتهام، تا به مقام استقامت رسیدهام؛ درحالىکه این قول اهل یقین بر زبانم جارى بوده است: | ||
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كنَّا لِنَهْتَدِي لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ» (اعراف: 43)». | «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كنَّا لِنَهْتَدِي لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ» (اعراف: 43)». | ||
وى بعد از گذشت اوّلین دوره مسافرتهاى علمی، به زادگاهش آمل برگشت و چند سالى در خدمت سلطان فخرالدوله، به راهنمایى و ارشاد او مشغول شد و نزد او به وزارت رسید. در این زمان گرچه سید از مواهب زندگى مادّى و معنوى برخوردار بود، امّا ازآنجاکه افرادى چون او با آن مناعت طبع و روح بلند، هیچگاه تن به تعلّقات پست دنیوى نمیدهند، خیلى زود به پوچى و فساد این موقعیت پى برد و این بار از سر آگاهى بیشتر و با تجارب گرانقدرتر، دنیا را ترک گفت و در سایه توجّهات الهى متوجّه شد که براى تکمیل دانش معنوىاش باید دل از وطن مألوف برکند و دست به هجرت الى اللّه بزند. او خود در مورد این دوران مینویسد: | وى بعد از گذشت اوّلین دوره مسافرتهاى علمی، به زادگاهش آمل برگشت و چند سالى در خدمت سلطان فخرالدوله، به راهنمایى و ارشاد او مشغول شد و نزد او به وزارت رسید. در این زمان گرچه سید از مواهب زندگى مادّى و معنوى برخوردار بود، امّا ازآنجاکه افرادى چون او با آن مناعت طبع و روح بلند، هیچگاه تن به تعلّقات پست دنیوى نمیدهند، خیلى زود به پوچى و فساد این موقعیت پى برد و این بار از سر آگاهى بیشتر و با تجارب گرانقدرتر، دنیا را ترک گفت و در سایه توجّهات الهى متوجّه شد که براى تکمیل دانش معنوىاش باید دل از وطن مألوف برکند و دست به هجرت الى اللّه بزند. او خود در مورد این دوران مینویسد: | ||
«دیدم از حق و حقیقت منحرف شدهام، پس پنهانى با خداوند به مناجات پرداختم و رهایى از آن را خواستار شدم و میل و شوق به ترک دنیا و کنارهگیرى از آن، در درونم حاصل شد؛ فهمیدم رهایى از دنیا با همراهى و مصاحبت با پادشاهان و یاران و دوستان و ماندن در وطن مألوف میسّر نمیگردد». | «دیدم از حق و حقیقت منحرف شدهام، پس پنهانى با خداوند به مناجات پرداختم و رهایى از آن را خواستار شدم و میل و شوق به ترک دنیا و کنارهگیرى از آن، در درونم حاصل شد؛ فهمیدم رهایى از دنیا با همراهى و مصاحبت با پادشاهان و یاران و دوستان و ماندن در وطن مألوف میسّر نمیگردد». | ||
این تحوّل روحى سبب گردید تا مالومنال دنیا و زن و فرزند و اقوام را رها کند و به زیارت عتبات عالیات عراق و خانه خدا، بشتابد. در سر راه، از اصفهان - که در گذشته مدتى در آنجا اقامت داشته - میگذرد، ولى این بار جز به دیدار عارفان کامل نمیرود و گویا آنچه را قبلا در این شهر و شهرهاى دیگر ایران فراگرفته، کنار میگذارد و به عرفان روى میآورد و در همه جا با اهل فتوّت پیمان مودّت میبندد. در این زمان، در اصفهان شیفته عارف بزرگ شیخ نورالدین طهرانى اصفهانی میگردد و به دست او خرقه میپوشد و این عارف سوختهجان ذکر را به او تلقین میکند. | این تحوّل روحى سبب گردید تا مالومنال دنیا و زن و فرزند و اقوام را رها کند و به زیارت عتبات عالیات عراق و خانه خدا، بشتابد. در سر راه، از اصفهان - که در گذشته مدتى در آنجا اقامت داشته - میگذرد، ولى این بار جز به دیدار عارفان کامل نمیرود و گویا آنچه را قبلا در این شهر و شهرهاى دیگر ایران فراگرفته، کنار میگذارد و به عرفان روى میآورد و در همه جا با اهل فتوّت پیمان مودّت میبندد. در این زمان، در اصفهان شیفته عارف بزرگ شیخ نورالدین طهرانى اصفهانی میگردد و به دست او خرقه میپوشد و این عارف سوختهجان ذکر را به او تلقین میکند. | ||
پس از یک ماه درنگ در نزد شیخ نورالدین و آموختن معارف زیادى در محضر وی، عطش او نسبت به استفاضه و توسّل و توجه به مشاهد شریفه ائمه معصوم(ع) شدّت و فزونى مییابد؛ لذا به زیارت این قبور شریف میشتابد و سپس حج انجام داده و به شوق دیدار مرقد شریف نبىّ اکرم(ص) و ائمه بقیع، راهى مدینه منوّره میشود. | پس از یک ماه درنگ در نزد شیخ نورالدین و آموختن معارف زیادى در محضر وی، عطش او نسبت به استفاضه و توسّل و توجه به مشاهد شریفه ائمه معصوم(ع) شدّت و فزونى مییابد؛ لذا به زیارت این قبور شریف میشتابد و سپس حج انجام داده و به شوق دیدار مرقد شریف نبىّ اکرم(ص) و ائمه بقیع، راهى مدینه منوّره میشود. | ||
گرچه قصد مجاورت داشته است، اما وضعیت مزاجى به او این اجازه را نمیدهد و دوباره به نجف اشرف برمیگردد و در آنجا رحل اقامت میافکند، تا این بار همراه با امدادهاى اولیای الهى در محضر عالمان بزرگى چون فخرالمحقّقین (فرزند علّامه حلّى)، به خوشهچینى مشغول شود. | گرچه قصد مجاورت داشته است، اما وضعیت مزاجى به او این اجازه را نمیدهد و دوباره به نجف اشرف برمیگردد و در آنجا رحل اقامت میافکند، تا این بار همراه با امدادهاى اولیای الهى در محضر عالمان بزرگى چون فخرالمحقّقین (فرزند علّامه حلّى)، به خوشهچینى مشغول شود. | ||
سید حیدر آملى، نزد فخرالمحقّقین کتابهاى: «جوامع الجامع في تفسير القرآن»، تألیف شیخ طبرسى، «شرائع الإسلام» محقق حلی، «مناهج اليقين» علّامه حلّى، «تهذيب الأحكام» شیخ طوسى و «نهجالبلاغه» و شرح آن از میثم بن على بحرانى را میخواند؛ بهگونهاى که استادش در اجازهاى که براى او نوشته، گواهى میدهد که: «این کتب را بهتمام و کامل و در اوج مرتبه تحقیق نزد من قرائت کرده است». | |||
سید حیدر آملى، نزد فخرالمحقّقین کتابهاى: «جوامع الجامع في تفسير القرآن»، تألیف شیخ طبرسى، «شرائع الإسلام» محقق حلی، «مناهج اليقين» علّامه حلّى، «تهذيب الأحكام» شیخ طوسى و | |||
همچنین در محضر عارف کامل عبدالرحمن بن احمد قدسى، به خواندن کتابهاى: «منازل السائرين» و «فصوص الحكم» و شروح آن میپردازد. | همچنین در محضر عارف کامل عبدالرحمن بن احمد قدسى، به خواندن کتابهاى: «منازل السائرين» و «فصوص الحكم» و شروح آن میپردازد. | ||
به این ترتیب، سید حیدر آملى، جامع علوم منقول و معقول میگردد و در سایه توجهات و عنایات حق تعالى و آستانه مقدس ائمه معصوم(ع)، اکثر کتب عرفانى و رموز و اسرار آن برایش کشف شده و بر آنها شروح و حواشى مینویسد. وى در این زمان، به نوشتن مهمترین آثارش، یعنى تفسیر «محيط الأعظم» و «نص النصوص» توفیق مییابد. | به این ترتیب، سید حیدر آملى، جامع علوم منقول و معقول میگردد و در سایه توجهات و عنایات حق تعالى و آستانه مقدس ائمه معصوم(ع)، اکثر کتب عرفانى و رموز و اسرار آن برایش کشف شده و بر آنها شروح و حواشى مینویسد. وى در این زمان، به نوشتن مهمترین آثارش، یعنى تفسیر «محيط الأعظم» و «نص النصوص» توفیق مییابد. | ||
خط ۹۶: | خط ۸۰: | ||
==تألیفات:== | ==تألیفات:== | ||
آثار عمده او عبارت است از: | آثار عمده او عبارت است از: | ||
# الأركان في فروع شرائع أهل الإيمان؛ | # الأركان في فروع شرائع أهل الإيمان؛ | ||
# أسرار الشريعة و أطوار الطريقة و أنوار الحقيقة؛ | # أسرار الشريعة و أطوار الطريقة و أنوار الحقيقة؛ | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۰۸: | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
سید حیدر | زمان و مکان ارتحال و محل دفن ایشان دقیقاً مشخص نیست، و اقوال در تذکرهها مختلف است. مرحوم مدرس تبریزی معتقد است که علامه سید حیدر(ره) رساله «العلوم العالیه» را در سال 787 به پایان رسانده است. و این نظریه با دیگر تذکرهها هماهنگی دارد. هانری کربن نیز در مقدمه جامع الاسرار میگوید: پس از سال 787ق اثری از حیدر آملی در این جهان نمییابیم. | ||
مکان دفن این عارف بزرگوار هم مشخص نیست، جنب مسجد امام حسن عسکری(ع) واقع در شهرستان آمل، قبری به نام حیدر آملی مشهور است که انتساب آن به ایشان محل تردید است، زیرا عارف همنام ایشان دو تن دیگر هم بودند که ممکن است به آنها منسوب باشد. آیتالله حسن زاده آملی(ره) در مصاحبه با فصلنامه بینات محل دفن ایشان را شهر حله میداند. | |||
==منبع:== | ==منبع:== | ||
ر.ک: منصوری لاریجانی، اسماعیل، مسافری غریب: شرح احوال و آثار علامه سید حیدر آملی و بررسی موضوع ولایت و آثارش، مؤسسه انتشارات امير کبير، شرکت چاپ و نشر بين الملل،چاپ اول، 1381. | ر.ک: منصوری لاریجانی، اسماعیل، مسافری غریب: شرح احوال و آثار علامه سید حیدر آملی و بررسی موضوع ولایت و آثارش، مؤسسه انتشارات امير کبير، شرکت چاپ و نشر بين الملل،چاپ اول، 1381. | ||
{{سید حیدر آملی}} | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[المقدمات من كتاب نص النصوص في شرح فصوص الحكم]] | |||
[[جامع الأسرار و منبع الأنوار]] | |||
[[انوار الحقیقة و اطوار الطریق و اسرار الشریعة]] | |||
[[تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم في تأویل کتاب الله العزیز المحکم]] | |||
[[ | [[المقدمات من كتاب نص النصوص في شرح فصوص الحكم]] | ||
[[ | [[رساله نقد النقود في معرفة الوجود]] | ||
[[ | [[تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم في تأویل کتاب الله العزیز المحکم]] | ||
[[نص النصوص في شرح الفصوص لمحييالدين ابن عربي]] | [[نص النصوص في شرح الفصوص لمحييالدين ابن عربي]] | ||
[[سید حیدر آملی و تفسیر محیط اعظم]] | [[سید حیدر آملی و تفسیر محیط اعظم]] | ||
[[مسافری غریب]] | [[مسافری غریب]] | ||
[[رده:زندگینامه]]مسافری غریب | [[رده:زندگینامه]]مسافری غریب |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۲۹
نام | آملی، سید حیدر |
---|---|
نامهای دیگر | عبیدی حسینی آملی، حیدر بن علی
علوی حسینی آملی، حیدر بن علی میر حیدر آملی سید حیدر آملی |
نام پدر | علی |
متولد | 1320 م |
محل تولد | آمل |
رحلت | 782 ق یا 1380 م |
اساتید | فخرالمحققين؛ نصیرالدین کاشانی حلّی |
برخی آثار | المقدمات من كتاب نص النصوص في شرح فصوص الحكم
|
کد مؤلف | AUTHORCODE02800AUTHORCODE |
با بهاءالدین حيدر بن على بن حیدر قاشی اشتباه نشود.
رکنالدین سید حیدر بن علی بن حیدر (۷۲۰- زنده تا 787ق)، معروف به شیخ حیدر آملی یا میر حیدر آملی یا سید حیدر آملی مفسر، محدث، فقیه، متکلم و عارف بزرگ شیعه.
ولادت
در سال 720، در خانوادهاى از سادات علوى شهر آمل، نوزادى متولّد شد که نام «حیدر» را بر او نهادند، تا از همان کودکى با عشق مولایش پرورش یابد و بعدها نیز آستان مقدس آن حضرت را محلّ خلوت ریاضت و عبادت خود قرار دهد و پیوسته از محضر آن امام همام کسب فیض کند. نسب سید حیدر آملى با بیستوچهار واسطه به امام سجاد(ع) میرسد. ازاینرو، وى پیوسته به خود میبالید و تمام لحظات عمر شریفش را در راه آموختن معارف اجداد طاهرینش صرف نمود. این دلدادگى به ائمه معصومین(ع)، چنان بود که استاد عالىقدرش، فخرالمحقّقین، او را «زینالعابدین ثانى» لقب داد.
موقعیت آمل در زمان سید
مردم این سرزمین در طول تاریخ، مدافع اهلبیت پیامبر(ص) و از شیعیان راستین بودهاند و هیچگاه تسلیم امویان و عبّاسیان نشدند. ساکنان آمل از دیرباز با شور و شوق خاصّى، علاقه خود را به امامان شیعه و فرزندان آنها نشان دادهاند. آنان در سال 250 با «حسن بن زید» بیعت نموده و به یارى او «دولت علوى» را در این شهر تأسیس کردند. در سدههاى بعد نیز حامی و دوستدار حکومتهاى شیعى چون زیدیان، آل بویه و مرعشیان بودند و همدوش دیلمیان برضدّ حکومتهاى ظالم به مبارزه پرداختند. آمل در زمان سید حیدر، به دست پادشاهان سلسله باوندیان اداره میشد که عدهاى از این پادشاهان به دلیل عدالت گسترىاشان، مورد توجّه سید حیدر بودند و سید حیدر چند سالى نیز در دربار یکى از آنها بود و به ارشاد وى میپرداخت.
تحصیلات همراه با هجرت
عشق وصف ناپذیر عارف وارسته سید حیدر آملى به دانش اجداد طاهرینش، او را بر آن داشت تا از کودکى در محضر پدر، به تحصیل علوم دینى مشغول شود. وى مدت بیست سال بدون وقفه با مسافرت به شهرهاى متعدّد ایران (استرآباد، خراسان و اصفهان) به فراگیرى علوم پرداخت، به طورىکه خود در این باره مینویسد: «من از اوایل جوانى - بلکه از کودکى تا امروز که ایام کهولت را میگذرانم - با توجه به عنایات الهى و توفیقات او، همواره در تحصیل عقاید اجداد طاهرین - که همان ائمه معصومین(ع) هستند - کوشا بودهام و به شناخت راه و روش آنها و عقاید و معارف آنها - چه به حسب ظاهر که مخصوص شیعه امامیه است و چه به حسب باطن که روش طایفه صوفیه است - پرداختهام و همواره در راه موافقت این دو روش و جمع و اتحاد آن کوشش داشتهام، تا به مقام استقامت رسیدهام؛ درحالىکه این قول اهل یقین بر زبانم جارى بوده است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كنَّا لِنَهْتَدِي لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ» (اعراف: 43)». وى بعد از گذشت اوّلین دوره مسافرتهاى علمی، به زادگاهش آمل برگشت و چند سالى در خدمت سلطان فخرالدوله، به راهنمایى و ارشاد او مشغول شد و نزد او به وزارت رسید. در این زمان گرچه سید از مواهب زندگى مادّى و معنوى برخوردار بود، امّا ازآنجاکه افرادى چون او با آن مناعت طبع و روح بلند، هیچگاه تن به تعلّقات پست دنیوى نمیدهند، خیلى زود به پوچى و فساد این موقعیت پى برد و این بار از سر آگاهى بیشتر و با تجارب گرانقدرتر، دنیا را ترک گفت و در سایه توجّهات الهى متوجّه شد که براى تکمیل دانش معنوىاش باید دل از وطن مألوف برکند و دست به هجرت الى اللّه بزند. او خود در مورد این دوران مینویسد: «دیدم از حق و حقیقت منحرف شدهام، پس پنهانى با خداوند به مناجات پرداختم و رهایى از آن را خواستار شدم و میل و شوق به ترک دنیا و کنارهگیرى از آن، در درونم حاصل شد؛ فهمیدم رهایى از دنیا با همراهى و مصاحبت با پادشاهان و یاران و دوستان و ماندن در وطن مألوف میسّر نمیگردد». این تحوّل روحى سبب گردید تا مالومنال دنیا و زن و فرزند و اقوام را رها کند و به زیارت عتبات عالیات عراق و خانه خدا، بشتابد. در سر راه، از اصفهان - که در گذشته مدتى در آنجا اقامت داشته - میگذرد، ولى این بار جز به دیدار عارفان کامل نمیرود و گویا آنچه را قبلا در این شهر و شهرهاى دیگر ایران فراگرفته، کنار میگذارد و به عرفان روى میآورد و در همه جا با اهل فتوّت پیمان مودّت میبندد. در این زمان، در اصفهان شیفته عارف بزرگ شیخ نورالدین طهرانى اصفهانی میگردد و به دست او خرقه میپوشد و این عارف سوختهجان ذکر را به او تلقین میکند. پس از یک ماه درنگ در نزد شیخ نورالدین و آموختن معارف زیادى در محضر وی، عطش او نسبت به استفاضه و توسّل و توجه به مشاهد شریفه ائمه معصوم(ع) شدّت و فزونى مییابد؛ لذا به زیارت این قبور شریف میشتابد و سپس حج انجام داده و به شوق دیدار مرقد شریف نبىّ اکرم(ص) و ائمه بقیع، راهى مدینه منوّره میشود. گرچه قصد مجاورت داشته است، اما وضعیت مزاجى به او این اجازه را نمیدهد و دوباره به نجف اشرف برمیگردد و در آنجا رحل اقامت میافکند، تا این بار همراه با امدادهاى اولیای الهى در محضر عالمان بزرگى چون فخرالمحقّقین (فرزند علّامه حلّى)، به خوشهچینى مشغول شود. سید حیدر آملى، نزد فخرالمحقّقین کتابهاى: «جوامع الجامع في تفسير القرآن»، تألیف شیخ طبرسى، «شرائع الإسلام» محقق حلی، «مناهج اليقين» علّامه حلّى، «تهذيب الأحكام» شیخ طوسى و «نهجالبلاغه» و شرح آن از میثم بن على بحرانى را میخواند؛ بهگونهاى که استادش در اجازهاى که براى او نوشته، گواهى میدهد که: «این کتب را بهتمام و کامل و در اوج مرتبه تحقیق نزد من قرائت کرده است». همچنین در محضر عارف کامل عبدالرحمن بن احمد قدسى، به خواندن کتابهاى: «منازل السائرين» و «فصوص الحكم» و شروح آن میپردازد. به این ترتیب، سید حیدر آملى، جامع علوم منقول و معقول میگردد و در سایه توجهات و عنایات حق تعالى و آستانه مقدس ائمه معصوم(ع)، اکثر کتب عرفانى و رموز و اسرار آن برایش کشف شده و بر آنها شروح و حواشى مینویسد. وى در این زمان، به نوشتن مهمترین آثارش، یعنى تفسیر «محيط الأعظم» و «نص النصوص» توفیق مییابد.
اساتید
- پدر بزرگوارش؛
- شیخ نورالدین طهرانی، عارف نامی اصفهان؛
- فخرالمحقّقین حلی؛
- على بن محمّد بن على کاشانى، معروف به حلّى؛
- عبدالرحمن بن احمد قدسى؛
- صدرالدین ترکه اصفهانى؛
- حسن بن حمزه هاشمی.
تألیفات:
آثار عمده او عبارت است از:
- الأركان في فروع شرائع أهل الإيمان؛
- أسرار الشريعة و أطوار الطريقة و أنوار الحقيقة؛
- أمثلة التوحيد و أبنيه التجريد؛
- تلخيص اصطلاحات الصوفية (تنقيح رساله اصطلاحات الصوفية عبدالرزاق كاشانى است)؛
- جامع الأسرار و منبع الأنوار؛
- جامع الحقايق؛
- الأسماء الإلهية و تعيين مظاهرها من الأشخاص الإنسانية؛
- الأمانة الإلهية في تعيين الخلافة الربانية؛
- التنبيه في التنزيه؛
- التوحيد؛
- الجداول الموسومة بمدارج السالكين في مراتب العارفين؛
- الحجب و خلاصة الكتب؛
- رافعة الخلاف عن وجه سكوت اميرالمؤمنين عن الاختلاف؛
- العقل و النفس؛
- العلم و تحقيقه؛
- الفقر و تحقيق الفخر؛
- كنز الكنوز و كشف الرموز؛
- المعاد في رجوع العباد؛
- منتخب التأويل في بيان كتاب الله و حروفه و كلماته و آياته؛
- نقد النقود في معرفة الوجود؛
- الأصول و الأركان في تهذيب الأصحاب و الإخوان؛
- تعيين الأقطاب و الأوتاد؛
- تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم في تأويل كتابالله العزيز المحكم؛
- المسائل الآملية؛
- نص النّصوص (كتابى است مفصل در شرح فصوص الحكم ابن عربى).
وفات
زمان و مکان ارتحال و محل دفن ایشان دقیقاً مشخص نیست، و اقوال در تذکرهها مختلف است. مرحوم مدرس تبریزی معتقد است که علامه سید حیدر(ره) رساله «العلوم العالیه» را در سال 787 به پایان رسانده است. و این نظریه با دیگر تذکرهها هماهنگی دارد. هانری کربن نیز در مقدمه جامع الاسرار میگوید: پس از سال 787ق اثری از حیدر آملی در این جهان نمییابیم. مکان دفن این عارف بزرگوار هم مشخص نیست، جنب مسجد امام حسن عسکری(ع) واقع در شهرستان آمل، قبری به نام حیدر آملی مشهور است که انتساب آن به ایشان محل تردید است، زیرا عارف همنام ایشان دو تن دیگر هم بودند که ممکن است به آنها منسوب باشد. آیتالله حسن زاده آملی(ره) در مصاحبه با فصلنامه بینات محل دفن ایشان را شهر حله میداند.
منبع:
ر.ک: منصوری لاریجانی، اسماعیل، مسافری غریب: شرح احوال و آثار علامه سید حیدر آملی و بررسی موضوع ولایت و آثارش، مؤسسه انتشارات امير کبير، شرکت چاپ و نشر بين الملل،چاپ اول، 1381.
وابستهها
المقدمات من كتاب نص النصوص في شرح فصوص الحكم
انوار الحقیقة و اطوار الطریق و اسرار الشریعة
تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم في تأویل کتاب الله العزیز المحکم
المقدمات من كتاب نص النصوص في شرح فصوص الحكم
رساله نقد النقود في معرفة الوجود
تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم في تأویل کتاب الله العزیز المحکم
نص النصوص في شرح الفصوص لمحييالدين ابن عربي
سید حیدر آملی و تفسیر محیط اعظم
مسافری غریبمسافری غریب