علم النفس فلسفی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'رده:بهمن (98)' به '') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ن شناسی ' به 'نشناسی ') |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۸: | خط ۸: | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره = /ع8 ف94 232/65 BP | | کد کنگره = /ع8 ف94 232/65 BP | ||
| موضوع = فلسفه، نفس، | | موضوع = فلسفه، نفس، روانشناسی اسلامی | ||
| ناشر = مؤسسه آموزشي و | | ناشر = مؤسسه آموزشي و پژوهشی امام خميني(ره). مرکز انتشارات | ||
| مکان نشر = ایران - قم | | مکان نشر = ایران - قم | ||
| سال نشر = 1393ش | | سال نشر = 1393ش | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| شابک = 978-964-411-507-3 | | شابک = 978-964-411-507-3 | ||
| تعداد جلد = 1 | | تعداد جلد = 1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =58492 | ||
| کد پدیدآور = 5851 | | کد پدیدآور = 5851 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
}} | }} | ||
'''علمالنفس فلسفی''' تدوین و نگارش درسهای [[فیاضی، غلامرضا|حجتالاسلام | '''علمالنفس فلسفی''' تدوین و نگارش درسهای [[فیاضی، غلامرضا|حجتالاسلام غلامرضا فیاضی]] به دست [[یوسفی، محمدتقی|حجتالاسلام محمدتقی یوسفی]] در قالب یک جلد کتاب فارسی با موضوع فلسفه است که به طور خاص، علمالنفس فلسفی را طرح و بررسی میکند. هدف اصلی نویسنده در این کتاب، ارائه متنی آموزشی در مقطع کارشناسی ارشد است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
هدف اصلی نویسنده در این کتاب، ارائه متنی آموزشی در مقطع کارشناسی ارشد است. او مباحث مربوط به علمالنفس را ضمن 32 درس در این کتاب مطرح کرده و در انتهای هر درس چکیده آن و پرسشهایی و منابعی برای مطالعه بیشتر مطرح کرده است. | هدف اصلی نویسنده در این کتاب، ارائه متنی آموزشی در مقطع کارشناسی ارشد است. او مباحث مربوط به علمالنفس را ضمن 32 درس در این کتاب مطرح کرده و در انتهای هر درس چکیده آن و پرسشهایی و منابعی برای مطالعه بیشتر مطرح کرده است. | ||
درس اول و دوم کتاب به بیان اصطلاحات میپردازد؛ نویسنده در درس اول به تعریف و بیان نفس در نگاه افلاطون و [[ارسطو]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله| | درس اول و دوم کتاب به بیان اصطلاحات میپردازد؛ نویسنده در درس اول به تعریف و بیان نفس در نگاه افلاطون و [[ارسطو]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و متأخران، میپردازد. او در درس دوم به بیان معنی علمالنفس و علمالنفس فلسفی میپردازد و در این راستا تفاوت علمالنفس با معرفت نفس و روش علمالنفس فلسفی را بیان میدارد. وی همچنین رابطه علمالنفس فلسفی را با فلسفه بیان میدارد و به بیان تعامل علمالنفس فلسفی با دانشهای دیگر میپردازد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص31-51</ref> | ||
از درس سوم تا یازدهم درباره انواع نفس بحث شده؛ درس سوم، انواع نفس از نباتی و حیوانی و انسانی و فلکی توضیح مییابد و دیدگاه قدما و متأخران در این ارتباط بیان میگردد. درس چهارم به بیان وحدت یا تعدد نفوس انسانها میپردازد در این درس نخست دیدگاهی در این ارتباط بیان میشود، سپس دیدگاه مشهور ارائه شده و چهار نقد بر آن وارد میشود. در درس پنجم، وحدت یا کثرت نفس در هر شخص و وحدت نفس و تعدد قوا از دیدگاه مشائیان، بررسی میشود. در درسهای ششم و هفتم نظریه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در وحدت نفس و قوا و براهین وی بر این امر ارائه میشود؛ درس ششم حاوی اولین برهان صدرا و بررسی اشکالات حکیمان بر نظریه وحدت نفس یا قواست و درس هفتم دربردارنده دو برهان دیگر از وی و بررسی اشکالات حکیمان. در درس هشتم قوای نفس از دیدگاه فیلسوفان مشاء ارائه میشود و این قوا اعم از قوای اصلی وقوای خادمه در نفسهای نباتی، حیوانی و انسانی بررسی میشود. نهمین درس در بیان وحدت و کثرت نفوس است و درس دهم در بیان موضع ملاصدرا درباره کثرت نوعی نفوس. در درس یازدهم که آخرین درس درباره انواع نفس است، ادله نقلی در دو دسته مجزای ادله قرآنی و ادله روایی، درباره اختلاف نوعی نفس، ارائه میشود؛ خود ادله روایی در سه دسته طرح شده است؛ برتری رسول اکرم | از درس سوم تا یازدهم درباره انواع نفس بحث شده؛ درس سوم، انواع نفس از نباتی و حیوانی و انسانی و فلکی توضیح مییابد و دیدگاه قدما و متأخران در این ارتباط بیان میگردد. درس چهارم به بیان وحدت یا تعدد نفوس انسانها میپردازد در این درس نخست دیدگاهی در این ارتباط بیان میشود، سپس دیدگاه مشهور ارائه شده و چهار نقد بر آن وارد میشود. در درس پنجم، وحدت یا کثرت نفس در هر شخص و وحدت نفس و تعدد قوا از دیدگاه مشائیان، بررسی میشود. در درسهای ششم و هفتم نظریه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در وحدت نفس و قوا و براهین وی بر این امر ارائه میشود؛ درس ششم حاوی اولین برهان صدرا و بررسی اشکالات حکیمان بر نظریه وحدت نفس یا قواست و درس هفتم دربردارنده دو برهان دیگر از وی و بررسی اشکالات حکیمان. در درس هشتم قوای نفس از دیدگاه فیلسوفان مشاء ارائه میشود و این قوا اعم از قوای اصلی وقوای خادمه در نفسهای نباتی، حیوانی و انسانی بررسی میشود. نهمین درس در بیان وحدت و کثرت نفوس است و درس دهم در بیان موضع ملاصدرا درباره کثرت نوعی نفوس. در درس یازدهم که آخرین درس درباره انواع نفس است، ادله نقلی در دو دسته مجزای ادله قرآنی و ادله روایی، درباره اختلاف نوعی نفس، ارائه میشود؛ خود ادله روایی در سه دسته طرح شده است؛ برتری رسول اکرم واهلبیت(ع) بر دیگران، سعادت و شقاوت در شکم مادر، روایاتی که دلالت بر این دارند که انسانها معادن طلا و نقره هستند.<ref>ر.ک: همان، ص55-180</ref> | ||
از درس دوازدهم تا پانزدهم، مباحث مربوط به تجرد نفس مطرح شده است. اولین درس این بخش درباره توضیح مفاهیم است و بیان دیدگاههای مختلف اهل کلام، فیلسوفان مشاء و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در این ارتباط. در این درس پس از بیان این نظرات در دیدگاه برگزیده بیان میشود: «نفس حیوانی و انسانی، چه هنگام حدوث و چه در زمان بقا مجرد است؛ البته نه به این معنا که حیوان و انسان تنها دارای یک نفس باشند، چنانکه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] به آن اعتقاد دارد، بلکه دو نفس دارند: 1. «نفس مجرد» که حقیقت حیوان و انسان را تشکیل میدهد و روح نامیده میشود. این نفس ادراک و شعور دارد و پس از جدایی از بدن زنده میماند و حشر انسان نیز برای اوست، هرچند در ضمن بدنی محشور میشود؛ 2. «نفس مادی» که صورت بدن، یعنی صورت نوعیه آن است و با زوال بدن از بین میرود.»<ref>همان، ص192</ref> درس سیزدهم به بررسی دیدگاههای مادی بودن نفس و ادله تجرد آن میپردازد. چهار دلیل در ادله تجرد نفس به عنوان دلیل ناتمام ذکر میشود که عبارتند از: تقسیمناپذیری، وحدت نفس، درک کثرت، و توانایی ادراک بدون فاصله. در درس چهاردهم ادله هوای طلق و ادراک کلیات به عنوان ادله اصلاحپذیر در تجرد نفس بیان مییابد و سپس ادله تام در این ارتباط بیان میشود که عبارت است از سه دلیل، وحدت هویت، استحاله انطباع کبیر در صغیر و اشارهناپذیری ادراکات حصولی.<ref>ر.ک: همان، ص183-250</ref> | از درس دوازدهم تا پانزدهم، مباحث مربوط به تجرد نفس مطرح شده است. اولین درس این بخش درباره توضیح مفاهیم است و بیان دیدگاههای مختلف اهل کلام، فیلسوفان مشاء و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در این ارتباط. در این درس پس از بیان این نظرات در دیدگاه برگزیده بیان میشود: «نفس حیوانی و انسانی، چه هنگام حدوث و چه در زمان بقا مجرد است؛ البته نه به این معنا که حیوان و انسان تنها دارای یک نفس باشند، چنانکه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] به آن اعتقاد دارد، بلکه دو نفس دارند: 1. «نفس مجرد» که حقیقت حیوان و انسان را تشکیل میدهد و روح نامیده میشود. این نفس ادراک و شعور دارد و پس از جدایی از بدن زنده میماند و حشر انسان نیز برای اوست، هرچند در ضمن بدنی محشور میشود؛ 2. «نفس مادی» که صورت بدن، یعنی صورت نوعیه آن است و با زوال بدن از بین میرود.»<ref>همان، ص192</ref> درس سیزدهم به بررسی دیدگاههای مادی بودن نفس و ادله تجرد آن میپردازد. چهار دلیل در ادله تجرد نفس به عنوان دلیل ناتمام ذکر میشود که عبارتند از: تقسیمناپذیری، وحدت نفس، درک کثرت، و توانایی ادراک بدون فاصله. در درس چهاردهم ادله هوای طلق و ادراک کلیات به عنوان ادله اصلاحپذیر در تجرد نفس بیان مییابد و سپس ادله تام در این ارتباط بیان میشود که عبارت است از سه دلیل، وحدت هویت، استحاله انطباع کبیر در صغیر و اشارهناپذیری ادراکات حصولی.<ref>ر.ک: همان، ص183-250</ref> | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
درسهای شانزدهم و هفدهم در بیان حرکت نفس است. درسهای هجدهم تا بیست و سوم درباره حدوث نفس. درسهای بیست و چهارم تا بیست و هفتم در بیان مباحث مربوط به تناسخ ارائه شده است. درس بیست و هشتم تا سیام درباره جاودانگی بحث صحبت میکند. در مباحث مربوط به خلود نفس، پس از بیان معنی جاودانگی، در لغت و اصطلاح، انواع خلود بیان میگردد. سپس پنج دیدگاه درباره جاودانگی مطرح میشود که عبارت است از: انکار جاودانگی نفس، جاودانگی تناسخی نفس، جاودانگی نفس بدون ادراک، جاودانگی همراه با ادراک برخی از نفوس، و جاودانگی با ادراک. سپس ادله عقلی بر خلود نفس به ترتیب از زایش ضد از ضد، ازلیت نفس، بساطت آن، بیاثر بودن شرور نفس، استمداد از ربالنوع حیات، علت تامه نفس بودن خلود، نیاز به ماده سابق، تجرد نفس، و فقدان سبب که مجموعا نه دلیل را تشکیل میدهد توضیح مییابد. سپس ادله عقلی منکران خلود نفس ضمن سه دلیل طرح و بررسی میشود. این سه دلیل عبارتند از: ادعای فقدان دلیل بر خلود نفس، عدم جاودانگی حیوانات پست، و فقدان ارزش. پس از بیان ادله عقلی، ادله نقلی جاودانگی نفس ضمن دو دسته جاودانگی بهشتیان و جاودانگی جهنمیان، طرح شده و سپس به شبهاتی درباره آیات خلود پاسخ داده میشود.<ref>ر.ک: همان، ص517-586</ref> | درسهای شانزدهم و هفدهم در بیان حرکت نفس است. درسهای هجدهم تا بیست و سوم درباره حدوث نفس. درسهای بیست و چهارم تا بیست و هفتم در بیان مباحث مربوط به تناسخ ارائه شده است. درس بیست و هشتم تا سیام درباره جاودانگی بحث صحبت میکند. در مباحث مربوط به خلود نفس، پس از بیان معنی جاودانگی، در لغت و اصطلاح، انواع خلود بیان میگردد. سپس پنج دیدگاه درباره جاودانگی مطرح میشود که عبارت است از: انکار جاودانگی نفس، جاودانگی تناسخی نفس، جاودانگی نفس بدون ادراک، جاودانگی همراه با ادراک برخی از نفوس، و جاودانگی با ادراک. سپس ادله عقلی بر خلود نفس به ترتیب از زایش ضد از ضد، ازلیت نفس، بساطت آن، بیاثر بودن شرور نفس، استمداد از ربالنوع حیات، علت تامه نفس بودن خلود، نیاز به ماده سابق، تجرد نفس، و فقدان سبب که مجموعا نه دلیل را تشکیل میدهد توضیح مییابد. سپس ادله عقلی منکران خلود نفس ضمن سه دلیل طرح و بررسی میشود. این سه دلیل عبارتند از: ادعای فقدان دلیل بر خلود نفس، عدم جاودانگی حیوانات پست، و فقدان ارزش. پس از بیان ادله عقلی، ادله نقلی جاودانگی نفس ضمن دو دسته جاودانگی بهشتیان و جاودانگی جهنمیان، طرح شده و سپس به شبهاتی درباره آیات خلود پاسخ داده میشود.<ref>ر.ک: همان، ص517-586</ref> | ||
درسهای سی و یکم و سی و دوم کتاب، درباره سعادت نفس است. در اولین درس، مفهوم سعادت در لغت و اصطلاح نُه تن از علما مطرح میشود که با احتساب نظر خود نویسنده، ده تعریف در مفهوم سعادت خواهیم داشت. تعریفهای مطرح شده، از جانب فارابی، ابن سینا، مشترک میان [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلی]] و [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، [[مطهری، مرتضی|شهید مطهری]]، [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]]، [[مصباح یزدی، محمدتقی|آیتالله مصباح]] و... است. تعریف برگزیده نویسنده بر مبنای «رجحان لذت» است. بر این مبنا تعریف سعادت اینگونه خواهد بود: «السعادة هی رجحان الالتذاذ رجحانا مطلقا: سعادت آن است که لذت بر دردها و آلام به طور مطلق فزونی داشته باشد».<ref>ر.ک: همان، ص601</ref> وی در توضیح این نکته مینویسد: «به این ترتیب که یا اصلا درد و رنجی نداشته باشد و یا اینکه اگر درد و رنجی دارد به اندازه لذات نباشد، خواه لذت کمّی باشد خواه لذت کیفی، خواه سعادت مطلق باشد خواه سعادت نسبی و بالاخره خواه لذت مادی باشد خواه معنوی.<ref>ر.ک: همان، ص602</ref> در درس سی و دوم، پس از آن که مفهوم سعادت در درس قبلی مشخص شد، مصداق سعادت بیان میشود در این بخش، شش دیدگاه دیدگاههای مختلف در این ارتباط بیان میشود که عبارت است از دیدگاه افلاطون مبنی بر معرفت عقلی و لذت حسی، [[ارسطو]] مبنی بر تفکر، اپیکور مبنی بر لذات جسمانی، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله| | درسهای سی و یکم و سی و دوم کتاب، درباره سعادت نفس است. در اولین درس، مفهوم سعادت در لغت و اصطلاح نُه تن از علما مطرح میشود که با احتساب نظر خود نویسنده، ده تعریف در مفهوم سعادت خواهیم داشت. تعریفهای مطرح شده، از جانب فارابی، ابن سینا، مشترک میان [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلی]] و [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، [[مطهری، مرتضی|شهید مطهری]]، [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبایی]]، [[مصباح یزدی، محمدتقی|آیتالله مصباح]] و... است. تعریف برگزیده نویسنده بر مبنای «رجحان لذت» است. بر این مبنا تعریف سعادت اینگونه خواهد بود: «السعادة هی رجحان الالتذاذ رجحانا مطلقا: سعادت آن است که لذت بر دردها و آلام به طور مطلق فزونی داشته باشد».<ref>ر.ک: همان، ص601</ref> وی در توضیح این نکته مینویسد: «به این ترتیب که یا اصلا درد و رنجی نداشته باشد و یا اینکه اگر درد و رنجی دارد به اندازه لذات نباشد، خواه لذت کمّی باشد خواه لذت کیفی، خواه سعادت مطلق باشد خواه سعادت نسبی و بالاخره خواه لذت مادی باشد خواه معنوی.<ref>ر.ک: همان، ص602</ref> در درس سی و دوم، پس از آن که مفهوم سعادت در درس قبلی مشخص شد، مصداق سعادت بیان میشود در این بخش، شش دیدگاه دیدگاههای مختلف در این ارتباط بیان میشود که عبارت است از دیدگاه افلاطون مبنی بر معرفت عقلی و لذت حسی، [[ارسطو]] مبنی بر تفکر، اپیکور مبنی بر لذات جسمانی، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] مبنی بر تبدیل انسان به جهانی عقلی و استیلا بر بدن، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] مبنی بر اتصال به معقولات و مجاورت با باریتعالی و دیدگاه برگزیده نویسنده که عبارت است از: نجات از عذاب جهنم و ورود به بهشت.<ref>ر.ک: همان، ص589-625</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۱
علم النفس فلسفی | |
---|---|
پدیدآوران | فیاضی، غلامرضا (نویسنده) یوسفی، محمدتقی (محقق) |
ناشر | مؤسسه آموزشي و پژوهشی امام خميني(ره). مرکز انتشارات |
مکان نشر | ایران - قم |
سال نشر | 1393ش |
شابک | 978-964-411-507-3 |
موضوع | فلسفه، نفس، روانشناسی اسلامی |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ع8 ف94 232/65 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
علمالنفس فلسفی تدوین و نگارش درسهای حجتالاسلام غلامرضا فیاضی به دست حجتالاسلام محمدتقی یوسفی در قالب یک جلد کتاب فارسی با موضوع فلسفه است که به طور خاص، علمالنفس فلسفی را طرح و بررسی میکند. هدف اصلی نویسنده در این کتاب، ارائه متنی آموزشی در مقطع کارشناسی ارشد است.
ساختار
کتاب دارای مقدمه معاونت پژوهش مؤسسه آموزشی-پژوهشی امام خمینی(ره) و محتوای مطالب در 32 درس است. در انتهای هر درس، چکیده مطالب و پرسش از مطالب آن و پژوهش و منابعی برای مطالعه بیشتر، ارائه شده است. فهرست منابع و مآخذ فارسی و عربی در بخش ذکر فهرست منابع، به صورت جداگانه از هم ذکر شده است.
گزارش محتوا
هدف اصلی نویسنده در این کتاب، ارائه متنی آموزشی در مقطع کارشناسی ارشد است. او مباحث مربوط به علمالنفس را ضمن 32 درس در این کتاب مطرح کرده و در انتهای هر درس چکیده آن و پرسشهایی و منابعی برای مطالعه بیشتر مطرح کرده است.
درس اول و دوم کتاب به بیان اصطلاحات میپردازد؛ نویسنده در درس اول به تعریف و بیان نفس در نگاه افلاطون و ارسطو و ابن سینا و متأخران، میپردازد. او در درس دوم به بیان معنی علمالنفس و علمالنفس فلسفی میپردازد و در این راستا تفاوت علمالنفس با معرفت نفس و روش علمالنفس فلسفی را بیان میدارد. وی همچنین رابطه علمالنفس فلسفی را با فلسفه بیان میدارد و به بیان تعامل علمالنفس فلسفی با دانشهای دیگر میپردازد.[۱]
از درس سوم تا یازدهم درباره انواع نفس بحث شده؛ درس سوم، انواع نفس از نباتی و حیوانی و انسانی و فلکی توضیح مییابد و دیدگاه قدما و متأخران در این ارتباط بیان میگردد. درس چهارم به بیان وحدت یا تعدد نفوس انسانها میپردازد در این درس نخست دیدگاهی در این ارتباط بیان میشود، سپس دیدگاه مشهور ارائه شده و چهار نقد بر آن وارد میشود. در درس پنجم، وحدت یا کثرت نفس در هر شخص و وحدت نفس و تعدد قوا از دیدگاه مشائیان، بررسی میشود. در درسهای ششم و هفتم نظریه ملاصدرا در وحدت نفس و قوا و براهین وی بر این امر ارائه میشود؛ درس ششم حاوی اولین برهان صدرا و بررسی اشکالات حکیمان بر نظریه وحدت نفس یا قواست و درس هفتم دربردارنده دو برهان دیگر از وی و بررسی اشکالات حکیمان. در درس هشتم قوای نفس از دیدگاه فیلسوفان مشاء ارائه میشود و این قوا اعم از قوای اصلی وقوای خادمه در نفسهای نباتی، حیوانی و انسانی بررسی میشود. نهمین درس در بیان وحدت و کثرت نفوس است و درس دهم در بیان موضع ملاصدرا درباره کثرت نوعی نفوس. در درس یازدهم که آخرین درس درباره انواع نفس است، ادله نقلی در دو دسته مجزای ادله قرآنی و ادله روایی، درباره اختلاف نوعی نفس، ارائه میشود؛ خود ادله روایی در سه دسته طرح شده است؛ برتری رسول اکرم واهلبیت(ع) بر دیگران، سعادت و شقاوت در شکم مادر، روایاتی که دلالت بر این دارند که انسانها معادن طلا و نقره هستند.[۲]
از درس دوازدهم تا پانزدهم، مباحث مربوط به تجرد نفس مطرح شده است. اولین درس این بخش درباره توضیح مفاهیم است و بیان دیدگاههای مختلف اهل کلام، فیلسوفان مشاء و ملاصدرا در این ارتباط. در این درس پس از بیان این نظرات در دیدگاه برگزیده بیان میشود: «نفس حیوانی و انسانی، چه هنگام حدوث و چه در زمان بقا مجرد است؛ البته نه به این معنا که حیوان و انسان تنها دارای یک نفس باشند، چنانکه ملاصدرا به آن اعتقاد دارد، بلکه دو نفس دارند: 1. «نفس مجرد» که حقیقت حیوان و انسان را تشکیل میدهد و روح نامیده میشود. این نفس ادراک و شعور دارد و پس از جدایی از بدن زنده میماند و حشر انسان نیز برای اوست، هرچند در ضمن بدنی محشور میشود؛ 2. «نفس مادی» که صورت بدن، یعنی صورت نوعیه آن است و با زوال بدن از بین میرود.»[۳] درس سیزدهم به بررسی دیدگاههای مادی بودن نفس و ادله تجرد آن میپردازد. چهار دلیل در ادله تجرد نفس به عنوان دلیل ناتمام ذکر میشود که عبارتند از: تقسیمناپذیری، وحدت نفس، درک کثرت، و توانایی ادراک بدون فاصله. در درس چهاردهم ادله هوای طلق و ادراک کلیات به عنوان ادله اصلاحپذیر در تجرد نفس بیان مییابد و سپس ادله تام در این ارتباط بیان میشود که عبارت است از سه دلیل، وحدت هویت، استحاله انطباع کبیر در صغیر و اشارهناپذیری ادراکات حصولی.[۴]
درسهای شانزدهم و هفدهم در بیان حرکت نفس است. درسهای هجدهم تا بیست و سوم درباره حدوث نفس. درسهای بیست و چهارم تا بیست و هفتم در بیان مباحث مربوط به تناسخ ارائه شده است. درس بیست و هشتم تا سیام درباره جاودانگی بحث صحبت میکند. در مباحث مربوط به خلود نفس، پس از بیان معنی جاودانگی، در لغت و اصطلاح، انواع خلود بیان میگردد. سپس پنج دیدگاه درباره جاودانگی مطرح میشود که عبارت است از: انکار جاودانگی نفس، جاودانگی تناسخی نفس، جاودانگی نفس بدون ادراک، جاودانگی همراه با ادراک برخی از نفوس، و جاودانگی با ادراک. سپس ادله عقلی بر خلود نفس به ترتیب از زایش ضد از ضد، ازلیت نفس، بساطت آن، بیاثر بودن شرور نفس، استمداد از ربالنوع حیات، علت تامه نفس بودن خلود، نیاز به ماده سابق، تجرد نفس، و فقدان سبب که مجموعا نه دلیل را تشکیل میدهد توضیح مییابد. سپس ادله عقلی منکران خلود نفس ضمن سه دلیل طرح و بررسی میشود. این سه دلیل عبارتند از: ادعای فقدان دلیل بر خلود نفس، عدم جاودانگی حیوانات پست، و فقدان ارزش. پس از بیان ادله عقلی، ادله نقلی جاودانگی نفس ضمن دو دسته جاودانگی بهشتیان و جاودانگی جهنمیان، طرح شده و سپس به شبهاتی درباره آیات خلود پاسخ داده میشود.[۵]
درسهای سی و یکم و سی و دوم کتاب، درباره سعادت نفس است. در اولین درس، مفهوم سعادت در لغت و اصطلاح نُه تن از علما مطرح میشود که با احتساب نظر خود نویسنده، ده تعریف در مفهوم سعادت خواهیم داشت. تعریفهای مطرح شده، از جانب فارابی، ابن سینا، مشترک میان بوعلی و فارابی، شهید مطهری، علامه طباطبایی، آیتالله مصباح و... است. تعریف برگزیده نویسنده بر مبنای «رجحان لذت» است. بر این مبنا تعریف سعادت اینگونه خواهد بود: «السعادة هی رجحان الالتذاذ رجحانا مطلقا: سعادت آن است که لذت بر دردها و آلام به طور مطلق فزونی داشته باشد».[۶] وی در توضیح این نکته مینویسد: «به این ترتیب که یا اصلا درد و رنجی نداشته باشد و یا اینکه اگر درد و رنجی دارد به اندازه لذات نباشد، خواه لذت کمّی باشد خواه لذت کیفی، خواه سعادت مطلق باشد خواه سعادت نسبی و بالاخره خواه لذت مادی باشد خواه معنوی.[۷] در درس سی و دوم، پس از آن که مفهوم سعادت در درس قبلی مشخص شد، مصداق سعادت بیان میشود در این بخش، شش دیدگاه دیدگاههای مختلف در این ارتباط بیان میشود که عبارت است از دیدگاه افلاطون مبنی بر معرفت عقلی و لذت حسی، ارسطو مبنی بر تفکر، اپیکور مبنی بر لذات جسمانی، ابن سینا مبنی بر تبدیل انسان به جهانی عقلی و استیلا بر بدن، ملاصدرا مبنی بر اتصال به معقولات و مجاورت با باریتعالی و دیدگاه برگزیده نویسنده که عبارت است از: نجات از عذاب جهنم و ورود به بهشت.[۸]
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدای آن آمده است و فهرست منابع و مآخذ و نمایهها در پایان آن. پاورقیهای کتاب، علاوه بر ذکر ارجاعات حاوی مطالب مفیدی در شرح محتوای مطالب است. هدف اصلی نویسنده در این کتاب، ارائه متنی آموزشی در مقطع کارشناسی ارشد است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.