ابن منظور، محمد بن مکرم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۱۰۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR01517.jpg|بندانگشتی|ابن منظور، محمد بن مکرم]]
    [[پرونده:NUR01517.jpg|بندانگشتی|ابن منظور، محمد بن مکرم]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|ابن منظور، محمد بن مکرم
    ! نام!! data-type="authorName" |ابن منظور، محمد بن مکرم
    |-
    |-
    |نام های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| اب‍ن‌ م‍ک‍رم‌، م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ م‍ک‍رم‌
    | data-type="authorOtherNames" | اب‍ن م‍ک‍رم‌، م‍ح‍م‍د ب‍ن م‍ک‍رم‌


    اب‍ن‌ م‍ن‍ظور، ج‍م‍ال ‌ال‍دی‍ن‌ اب‍و ال‍ف‍ض‍ل‌ م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ م‍ک‍رم‌
    اب‍ن م‍ن‍ظور، ج‍م‍ال‌ال‍دی‍ن اب‍وال‍ف‍ض‍ل م‍ح‍م‍د ب‍ن م‍ک‍رم‌


    اب‍ن‌ م‍ن‍ظور الان‍ص‍اری‌ الاق‍ری‍ق‍ی‌ ال‍م‍ص‍ری
    اب‍ن م‍ن‍ظور الان‍ص‍اری الاق‍ری‍ق‍ی ال‍م‍ص‍ری
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |مکرم
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|
    | data-type="authorbirthDate" |630ق
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |مصر
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|711 هـ.ق
    | data-type="authorDeathDate" |711 ق
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |عبدالرحمن بن طفيل
     
    يوسف بن مخيلى
     
    صابونى
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|
    | data-type="authorWritings" |[[لسان العرب]]
    |-class='articleCode'
     
    |کد مولف
    [[مختصر تاریخ دمشق لابن عساکر]]
    |data-type='authorCode'|1517
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE01517AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>


    ==ولادت==
    '''اِبْن‌ِ مَنْظور، ابوالفضل‌ جمال‌الدین‌ محمد بن‌ مکرّم‌ رُوَیْفِعی‌ افریقی‌''' (محرم‌ 630 - شعبان‌ 711ق)، لغوی‌، ادیب‌ و قاضی‌ مصری‌، مؤلف‌ [[لسان العرب|لسان‌ العرب‌]]، بيشتر مآخذ كهن او را «ابن مكرم» خوانده‌اند.


    جمال الدين ابو الفضل، جلال الدين ابو العز، محمد بن مكرم بن على بن احمد بن ابى القاسم بن حقبة بن منظور رويفعى انصارى خزرجى آفريقايى مصرى، در محرم سال 630 هجرى به دنيا آمد .
    كنيه مشهور وى برگرفته از نام هفتمین جدش منظور بن معافى است.  


    ذهبى زادگاه وى را مصر نوشته است، اما از منابع قديم دربارۀ مولد و سالهاى نخستين زندگى او آگاهى دقيقى به دست نمى‌آيد .
    == ولادت ==
    در محرم سال 630 هجرى به دنيا آمد.
     
    [[ذهبى]] زادگاه وى را مصر نوشته است، اما از منابع قديم دربارۀ مولد و سالهاى نخستين زندگى او آگاهى دقيقى به دست نمى‌آيد.


    ==نسب==
    ==نسب==


    وى لغوى اديب و قاضى مصرى و مؤلف لسان العرب است . بيشتر مآخذ كهن او را «ابن مكرم» خوانده‌اند .
    جمال‌الدين ابوالفضل، جلال‌الدين ابوالعز، محمد بن مكرم بن على بن احمد بن ابى القاسم بن حقبة بن منظور رویفعى انصارى خزرجى آفريقايى مصرى  


    كنيه مشهور وى برگرفته از نام هفتمين جدش منظور بن معافى است .
    ابن منظور نسب خود را با 18 واسطه به رویفع بن ثابت انصارى (درگذشت 56 هجرى)، صحابى پيامبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله، كه در سال 46 هجرى امارت طرابلس غرب را عهده‌دار شد، رسانيده است.(لسان العرب جلد 1، صفحه 263 - 264)


    ابن منظور نسب خود را با 18 واسطه به رويفع بن ثابت انصارى (درگذشت 56 هجرى) ، صحابى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، كه در سال 46 هجرى امارت طرابلس غرب را عهده‌دار شد، رسانيده است لسان العرب جلد 1 صفحه 263 - 264
    «شدياق» نسبت آفريقايى را كه منابع كهن به وى داده‌اند، دليل بر تونسى بودن او مى‌داند.


    «شدياق» نسبت آفريقايى را كه منابع كهن به وى داده‌اند، دليل بر تونسى بودن او مى‌داند .
    برخى نيز به استناد اينكه «رویفع» جد اعلاى او، تا پایان عمر امیر طرابلس بوده و خاندان ابن منظور، معروف به آل مكرم، تا سده‌هاى اخير در آن ناحيه شهرت داشته‌اند، زادگاه وى را طرابلس پنداشته‌اند و بعيد دانسته‌اند كه او پيش از تصدى قضاى طرابلس در مصر و يا قاهره به سر برده باشد.  


    برخى نيز به استناد اينكه «رويفع» جد اعلاى او، تا پايان عمر امير طرابلس بوده و خاندان ابن منظور، معروف به آل مكرم، تا سده‌هاى اخير در آن ناحيه شهرت داشته‌اند، زادگاه وى را طرابلس پنداشته‌اند و بعيد دانسته‌اند كه او پيش از تصدى قضاى طرابلس در مصر و يا قاهره به سر برده باشد .
    اما نظر به گزارش «[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]» و «ابن شاكر» و با توجه به آنچه در پژوهش «ابوالقاسم محمد كرو» دربارۀ مهاجرت جد او، نجيب‌الدين على، از تونس به مصر آمده، دليلى قاطع بر ترجيع قول [[ذهبى]] كه مصر را زادگاه او دانسته است، وجود دارد.  
     
    اما نظر به گزارش «صفدى» و «ابن شاكر» و با توجه به آنچه در پژوهش «ابو القاسم محمد كرو» دربارۀ مهاجرت جد او، نجيب الدين على، از تونس به مصر آمده، دليلى قاطع بر ترجيع قول ذهبى كه مصر را زادگاه او دانسته است، وجود دارد .




    ==شخصيت علمى و اجتماعى==
    ==شخصيت علمى و اجتماعى==


    محمد بن مكرم، مشهور به ابن منظور، دانشمندى بزرگ و لغوى و اديبى مشهور است .
    محمد بن مكرم، مشهور به ابن منظور، دانشمندى بزرگ و لغوى و اديبى مشهور است.  


    وى در قاهره كاتب ديوان انشا بود و پس از آن منصب قضا را در طرابلس غرب به عهده گرفت .
    وى در قاهره كاتب ديوان انشا بود و پس از آن منصب قضا را در طرابلس غرب به عهده گرفت.  


    وى بيشتر عمر خود را در ديوان انشا گذرانده است .
    وى بيشتر عمر خود را در ديوان انشا گذرانده است.  


    ابن منظور عمرى طولانى داشت و داراى شخصيتى بزرگ بود . افراد فراوانى از او روايت شنيده‌اند .
    ابن منظور عمرى طولانى داشت و داراى شخصيتى بزرگ بود. افراد فراوانى از او روايت شنيده‌اند.  


    او كتاب‌هاى ادبى بزرگى را خلاصه كرده است مانند:الأغانى، العقد، الذخيرة، نشوار المحاضرة و مفردات ابن بيطار .
    او کتاب‌هاى ادبى بزرگى را خلاصه كرده است مانند:الأغانى، العقد، الذخيرة، نشوار المحاضرة و مفردات ابن بيطار.  


    وى كتاب‌هاى تاريخى بزرگى را نيز خلاصه كرده است . او هرگز از كار خسته نمى‌شد . صفدى مى‌گويد:من كتابى در ادبيات نمى‌شناسم كه او خلاصه نكرده باشد .
    وى کتاب‌هاى تاريخى بزرگى را نيز خلاصه كرده است. او هرگز از كار خسته نمى‌شد. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] مى‌گوید:من کتابى در ادبيات نمى‌شناسم كه او خلاصه نكرده باشد.  


    فرزندش قطب الدين مى‌گويد : وى بعد از وفات، پانصد جلد كتاب به خط خودش بر جاى نهاده است .
    فرزندش قطب‌الدين مى‌گوید: وى بعد از وفات، پانصد جلد کتاب به خط خودش بر جاى نهاده است.  


    بسيارى هم از وى حديث شنيده‌اند كه از آن جمله ذهبى و تقى الدين سبكى را مى‌توان نام برد .
    بسيارى هم از وى حديث شنيده‌اند كه از آن جمله [[ذهبى]] و تقى‌الدين سبکی‌را مى‌توان نام برد.  


    وى از قريحۀ شعرى نيز بهره داشت . قطعاتى چند از سروده‌هاى او را به نقل صفدى در دست داريم .
    وى از قريحۀ شعرى نيز بهره داشت. قطعاتى چند از سروده‌هاى او را به نقل [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] در دست داريم.  


    ==مذهب==
    ==مذهب==


    [[مقریزی، احمد بن علی|مقريزى]]، ابن منظور را از فقهاى برجسته شافعى شمرده است، در حالى كه ديگران از جمله: [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، ابن شاكر، فوات و [[سيوطى]] وى را شيعى دور از تعصب دانسته‌اند.


    مقريزى، ابن منظور را از فقهاى برجسته شافعى شمرده است، در حالى كه ديگران از جمله : صفدى، ابن شاكر، فوات و سيوطى وى را شيعى دور از تعصب دانسته‌اند .
    [[آقا بزرگ تهرانى]] در کتاب ارزشمند خود «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة إلى تصانيف الشيعة]]» مى‌گوید:
     
    آقا بزرگ تهرانى در كتاب ارزشمند خود «الذريعة إلى تصانيف الشيعة» مى‌گويد:
     
    امام لغت، جمال الدين، محمد بن مكرم، مشهور به ابن منظور، شيعه است همانگونه كه خود در واژۀ «وصى» به آن تصريح دارد و سيوطى و محمد بن شاكر نيز به آن شهادت داده‌اند .


    ابن منظور در لغت نامه لسان العرب در واژۀ «وصى» مى‌گويد:
    امام لغت، جمال‌الدين، محمد بن مكرم، مشهور به ابن منظور، شيعه است همانگونه كه خود در واژۀ «وصى» به آن تصريح دارد و [[سيوطى]] و محمد بن شاكر نيز به آن شهادت داده‌اند.


    به حضرت على عليه السلام وصى مى‌گويند . زيرا نسب و سبب و عقيدۀ او متصل به آقاى ما حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‌باشد و من مى‌گويم اين صفات آن حضرت است در نزد سلف صالح ما رضى الله عنهم . اما ديگران مى‌گويند در آن حضرت دُعابه بود .
    ابن منظور در لغت نامه [[لسان العرب]] در واژۀ «وصى» مى‌گوید:


    ابن منظور در واژۀ «دَعَبَ» در توضيح معناى دُعابه مى‌گويد:
    به [[امام على(ع)|حضرت علی عليه‌السلام]] وصى مى‌گویند. زيرا نسب و سبب و عقيدۀ او متصل به آقاى ما حضرت رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله مى‌باشد و من مى‌گویم این صفات آن حضرت است در نزد سلف صالح ما رضى‌الله‌عنهم. اما ديگران مى‌گویند در آن حضرت دُعابه بود.


    اين سخن، سخن عمر است كه گفت در آن حضرت دعابه است يعنى مزاح مى‌كند .
    ابن منظور در واژۀ «دَعَبَ» در توضيح معناى دُعابه مى‌گوید:


    ابن منظور در واژۀ «ولى» به سخن حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله اشاره دارد كه فرمود: «من كنت مولاه فهذا علي مولاه» ، يعنى هر كس من مولاى او هستم على هم مولاى اوست .
    اين سخن، سخن عمر است كه گفت در آن حضرت دعابه است يعنى مزاح مى‌كند.  


    وى ظاهراً شيعه بودن خود را پنهان مى‌داشته، چرا كه خود در ديوان انشا و پست قضاوت بوده و نمى‌توانسته شيعه بودن خود را آشكار سازد .
    ابن منظور در واژۀ «ولى» به سخن حضرت رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله اشاره دارد كه فرمود: «من كنت مولاه فهذا علي مولاه»، يعنى هر كس من مولاى او هستم على هم مولاى اوست.  


    همچنانكه خود در كتاب اخبار ابى نواس همين مطلب را به ابو نواس نسبت داده است . او مى‌گويد : از ميان سخنان ابو نواس كه به دست ما رسيده است بر مى‌آيد كه وى به اهل بيت ميل داشته، اما اين ميل مخفيانه بوده و جرأت اظهار آن را نداشته است . نقل شده كه روزى به ابو نواس گفتند چرا در مدح على بن موسى الرضا عليه السلام چيزى نمى‌گويى . او پاسخ داد كه مثل من چگونه در مدح مثل آن حضرت سخن بگويد و بعد اشعارى سرود كه اين بيت از جملۀ آنهاست :
    وى ظاهراً شيعه بودن خود را پنهان مى‌داشته، چرا كه خود در ديوان انشا و پست قضاوت بوده و نمى‌توانسته شيعه بودن خود را آشكار سازد.  


    {{شعر}}
    همچنانكه خود در کتاب اخبار ابى نواس همین مطلب را به ابونواس نسبت داده است. او مى‌گوید: از میان سخنان ابونواس كه به دست ما رسيده است بر مى‌آيد كه وى به اهل‌بيت میل داشته، اما این میل مخفيانه بوده و جرأت اظهار آن را نداشته است. نقل شده كه روزى به ابونواس گفتند چرا در مدح على بن موسى الرضا عليه‌السلام چيزى نمى‌گویى. او پاسخ داد كه مثل من چگونه در مدح مثل آن حضرت سخن بگوید و بعد اشعارى سرود كه این بيت از جملۀ آنهاست:{{شعر}}{{ب|''أنا لا أستطيع مدح إمام''|2=''كان جبريل خادما لأبيه''}}{{پایان شعر}}
    {{ب|''أنا لا أستطيع مدح إمام''|2=''كان جبريل خادما لأبيه''}}
    {{پایان شعر}}


    يعنى من نمى‌توانم مدح امامى را بگويم كه حضرت جبرئيل خدمت گذار پدر بزرگوارش (حضرت على عليه السلام) بوده است .
    يعنى من نمى‌توانم مدح امامى را بگویم كه حضرت جبرئيل خدمت گذار پدر بزرگوارش ([[امام على(ع)|حضرت علی عليه‌السلام]]) بوده است.  


    ==اساتيد==
    ==اساتيد==


    ابن منظور نزد علماى فراوانى به فراگیرى علم و دانش پرداخته است و از بسيارى از آنان روايت نقل مى‌كند مانند:


    ابن منظور نزد علماى فراوانى به فراگيرى علم و دانش پرداخته است و از بسيارى از آنان روايت نقل مى‌كند مانند:
    # عبدالرحمن بن طفيل
     
    # عبد الرحمن بن طفيل
    # يوسف بن مخيلى
    # يوسف بن مخيلى
    # صابونى
    # صابونى
    # ابن مقير
    # ابن مقير
    # مرتضى بن حاتم
    # مرتضى بن حاتم
    و . . .
    و...  


    ==شاگردان==
    ==شاگردان==




    علماى فراوانى نيز از محضر درس او بهره برده‌اند و از او روايت مى‌كنند كه از آن جمله مى‌توان ذهبى و تقى الدين سبكى را نام برد .
    علماى فراوانى نيز از محضر درس او بهره برده‌اند و از او روايت مى‌كنند كه از آن جمله مى‌توان [[ذهبى]] و تقى‌الدين سبکی را نام برد.
     
     
    ==وفات==
     
    سرانجام پس از عمرى خدمت به جهان علم و دانش و اسلام و مسلمین، جمال‌الدين، ابوالفضل، محمد بن مكرم در ماه شعبان سال 711ق در مصر وفات يافت و او را در روستاى «قرافه» در نزدیکى شهر قاهره به خاک سپردند.  


    ==تأليفات==
    ==تأليفات==


    ابن منظور نویسنده‌اى پر كار بود و به سبب کتابت مداوم در آخر عمر نابينا شد.


    ابن منظور نويسنده‌اى پر كار بود و به سبب كتابت مداوم در آخر عمر نابينا شد .
    [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] از قول فرزند وى قطب‌الدين، دست نوشته‌هاى بازمانده از او را 500 جلد نوشته است.  


    صفدى از قول فرزند وى قطب الدين، دست نوشته‌هاى بازمانده از او را 500 جلد نوشته است .
    وى به مختصر كردن کتاب‌هاى مفصل علاقه داشت. از سخن مبالغه آمیز [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] كه گفته است: در میان كتب مفصل ادبى چيزى نمى‌شناسم كه او آن را مختصر نكرده باشد، مى‌توان به فراوانى تلخيص‌هاى او پى برد.  
     
    وى به مختصر كردن كتاب‌هاى مفصل علاقه داشت . از سخن مبالغه آميز صفدى كه گفته است : در ميان كتب مفصل ادبى چيزى نمى‌شناسم كه او آن را مختصر نكرده باشد، مى‌توان به فراوانى تلخيص‌هاى او پى برد .


    ===آثار چاپ شده===
    ===آثار چاپ شده===


    # لسان العرب، كه مشهورترين كتاب اوست .
    # [[لسان العرب]]، كه مشهورترين کتاب اوست.  
    #:اين كتاب نخست در بولاق (1299 - 1308 قمرى) در 20 جلد با مقدمۀ احمد فارس شدياق چاپ شد .
    #:اين کتاب نخست در بولاق (1299 - 1308 قمرى) در 20 جلد با مقدمۀ [[شدیاق، احمد فارس|احمد فارس شدياق]] چاپ شد.  
    #:بعد از آن بارها تجديد چاپ شد و چاپهاى متعددى از آن به عمل آمد . از جمله در بيروت (1374 - 1375 قمرى) در 15 جلد و نيز، در همانجا سال 1389 قمرى در 3 جلد بزرگ تحت عنوان «لسان العرب المحيط» با پيوستى از اصطلاحات علمى جديد .
    #:بعد از آن بارها تجديد چاپ شد و چاپهاى متعددى از آن به عمل آمد. از جمله در بيروت (1374 - 1375 قمرى) در 15 جلد و نيز، در همانجا سال 1389 قمرى در 3 جلد بزرگ تحت عنوان «[[لسان العرب]] المحيط» با پيوستى از اصطلاحات علمى جديد.  
    #:در چاپ اخير و برخى از چاپهاى تازه‌تر اين كتاب، ريشه‌ها را مطابق شيوۀ رايج به ترتيب حروف نخستين آنها نظم داده‌اند .
    #:در چاپ اخير و برخى از چاپهاى تازه‌تر این کتاب، ريشه‌ها را مطابق شيوۀ رايج به ترتيب حروف نخستين آنها نظم داده‌اند.  
    # سرور النفس بمدارك الحواس الخمس
    # سرور النفس بمدارک الحواس الخمس
    #:اين كتاب گزيده‌اى از «فصل الخطاب» احمد بن يوسف تيفاشى است كه در بيروت (سال 1980 ميلادى) به كوشش احسان عباس به چاپ رسيده است . جزء نخست اين كتاب نيز با عنوان «نثار الأذهار في الليل و النهار و أطائب أوقات الأصائل و الأسحار» جداگانه در استانبول (سال 1298 قمرى) و بعد از آن در سال 1988 ميلادى با حواشى احمد عبد الفتاح تمام، در بيروت چاپ شده است .
    #:اين کتاب گزيده‌اى از «فصل الخطاب» [[تیفاشی، احمد|احمد بن يوسف تيفاشى]] است كه در بيروت (سال 1980 میلادى) به كوشش [[عباس، احسان|احسان عباس]] به چاپ رسيده است. جزء نخست این کتاب نيز با عنوان «نثار الأذهار في الليل و النهار و أطائب أوقات الأصائل و الأسحار» جداگانه در استانبول (سال 1298 قمرى) و بعد از آن در سال 1988 میلادى با حواشى احمد عبدالفتاح تمام، در بيروت چاپ شده است.  
    # مختار الأغاني في الأخبار و التهاني، گزيده‌اى از «الأغاني» ابو الفرج اصفهانى است .
    # مختار الأغاني في الأخبار و التهاني، گزيده‌اى از «الأغاني» [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى]] است.  
    #:اين اثر به كوشش جمعى از محققان در قاهره (سال 1384 - 1385 قمرى) در 8 جلد و پس از آن در بيروت (سال 1386 - 1387 قمرى) و در دمشق (سال 1971 ميلادى) در 12 جلد به چاپ رسيده است .
    #:اين اثر به كوشش جمعى از محققان در قاهره (سال 1384 - 1385 قمرى) در 8 جلد و پس از آن در بيروت (سال 1386 - 1387 قمرى) و در دمشق (سال 1971 میلادى) در 12 جلد به چاپ رسيده است.  
    #:ابن منظور در اين كتاب فصلى طولانى در استدراك اخبار ابو نواس افزوده است كه به گفته خود او، ابو الفرج آن را از قلم انداخته يا بعدها از نسخه‌هاى كتاب افتاده است .
    #:ابن منظور در این کتاب فصلى طولانى در استدراك اخبار ابونواس افزوده است كه به گفته خود او، ابوالفرج آن را از قلم انداخته يا بعدها از نسخه‌هاى کتاب افتاده است.  
    #:چاپهاى جداگانه‌اى از اين بخش در قاهره (سال 1924 ميلادى) با حواشى محمد عبد الرسول و در بغداد (سال 1952 ميلادى) به كوشش شكرى محمد احمد صورت گرفته است .
    #:چاپهاى جداگانه‌اى از این بخش در قاهره (سال 1924 میلادى) با حواشى محمد عبدالرسول و در بغداد (سال 1952 میلادى) به كوشش شكرى محمد احمد صورت گرفته است.  
    # مختصر تاريخ دمشق ابن عساكر
    # مختصر [[تاریخ مدینة دمشق |تاريخ دمشق]] [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]]
    #:ابن منظور در اين كتاب علاوه بر حذف بيشتر اسانيد، به تلفيق اخبار پرداخته است . بخشهاى افتاده از نسخه‌هاى كتاب ابن عساكر را در اين اثر مى‌توان يافت .
    #:ابن منظور در این کتاب علاوه بر حذف بيشتر اسانيد، به تلفيق اخبار پرداخته است. بخشهاى افتاده از نسخه‌هاى کتاب [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]] را در این اثر مى‌توان يافت.  
    چاپ اين كتاب از سال 1404 قمرى، به كوشش عده‌اى از محققان در دمشق آغاز شده و تا كنون مجلداتى از آن انتشار يافته است .
    چاپ این کتاب از سال 1404 قمرى، به كوشش عده‌اى از محققان در دمشق آغاز شده و تا كنون مجلداتى از آن انتشار يافته است.  


    ===آثار خطى===
    ===آثار خطى===


    # اختصار كتاب الحيوان جاحظ .
    # اختصار کتاب الحيوان [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]].  
    # لطائف الذخيرة ، كه تلخيصى است از «الذخيرة في محاسن أهل الجزيرة» ابن بسام كه نسخه‌اى از آن در كتابخانه بايزيد استانبول موجود است .
    # لطائف الذخيرة، كه تلخيصى است از «الذخيرة في محاسن أهل الجزيرة» ابن بسام كه نسخه‌اى از آن در کتابخانه بايزيد استانبول موجود است.  
    # مختار الطبقات الكبير ابن سعد ازهرى.
    # مختار الطبقات الكبير ابن سعد ازهرى.
    نسخه‌اى از آخرين جزء آن به خط ابن منظور در دار الكتب موجود است .
    #:نسخه‌اى از آخرين جزء آن به خط ابن منظور در دار الكتب موجود است.  
    # مختصر الجامع لمفردات الأدوية و الأغذية ابن بيطار. نسخه‌اى از اين كتاب در دار الكتب موجود است .
    # مختصر الجامع لمفردات الأدویة و الأغذية ابن بيطار. نسخه‌اى از این کتاب در دار الكتب موجود است.  
    # مختصر ذيل تاريخ بغداد، كه خلاصه‌اى است از ذيل سمعانى بر تاريخ خطيب بغدادى . صفدى اختصار تاريخ بغداد و ذيل ابن نجار بر آن را به ابن منظور نسبت داده است .
    # مختصر ذيل [[تاریخ بغداد|تاريخ بغداد]]، كه خلاصه‌اى است از ذيل سمعانى بر تاريخ [[خطیب بغدادى]]. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] اختصار [[تاریخ بغداد|تاريخ بغداد]] و ذيل ابن نجار بر آن را به ابن منظور نسبت داده است.  
    # مختصر نشوار المحاضرة و أخبار المذاكرة قاضى تنوخى . نسخه‌اى از اين كتاب در آمبروزيانا موجود است .
    # مختصر نشوار المحاضرة و أخبار المذاكرة قاضى تنوخى. نسخه‌اى از این کتاب در آمبروزيانا موجود است.  
    # المنتخب و المختار في النوادر و الأشعار .
    # المنتخب و المختار في النوادر و الأشعار.  
    # الرجال .  
    # الرجال.  
    # أخبار أبي نواس .  
    # أخبار أبينواس.  
    # حياة أبي نواس .  
    # حياة أبينواس.  
    # ديوان  
    # ديوان  


    در ميان آثار ديگر او، از اختصار زهر الآداب حصرى، صفة الصفوة ابن جوزى، يتيمة الدهر ثعالبى و اختصار العقد الفريد ابن عبد ربه نيز ياد شده است كه در فهرستهاى موجود از آنها نشانى نيست .
    در میان آثار ديگر او، از اختصار زهر الآداب حصرى، [[صفة الصفوة]] [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]]، يتيمة الدهر ثعالبى و اختصار العقد الفريد [[ابن عبدربه، احمد بن محمد|ابن عبدربه]] نيز ياد شده است كه در فهرستهاى موجود از آنها نشانى نيست.  


    ==وفات==




    سرانجام پس از عمرى خدمت به جهان علم و دانش و اسلام و مسلمين، جمال الدين، ابو الفضل، محمد بن مكرم در ماه شعبان سال 711ق در مصر وفات يافت و او را در روستاى «قرافه» در نزديكى شهر قاهره به خاك سپردند .
    {{واژه‌پژوهی}}
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}




    == وابسته‌ها ==
    [[لسان العرب]]
    [[لسان العرب]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده


    [[مختصر تاریخ دمشق لابن عساکر]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[مختصر تاریخ دمشق لابن عساکر]]  


    [[لسان العرب (18 جلدی )]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[لسان العرب (18 جلدی)]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:ادیبان]]
    [[رده:واژه‌‌شناسان]]
    [[رده:قاضیان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۵ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۰۶

    ابن منظور، محمد بن مکرم
    نام ابن منظور، محمد بن مکرم
    نام‌های دیگر اب‍ن م‍ک‍رم‌، م‍ح‍م‍د ب‍ن م‍ک‍رم‌

    اب‍ن م‍ن‍ظور، ج‍م‍ال‌ال‍دی‍ن اب‍وال‍ف‍ض‍ل م‍ح‍م‍د ب‍ن م‍ک‍رم‌

    اب‍ن م‍ن‍ظور الان‍ص‍اری الاق‍ری‍ق‍ی ال‍م‍ص‍ری

    نام پدر مکرم
    متولد 630ق
    محل تولد مصر
    رحلت 711 ق
    اساتید عبدالرحمن بن طفيل

    يوسف بن مخيلى

    صابونى

    برخی آثار لسان العرب

    مختصر تاریخ دمشق لابن عساکر

    کد مؤلف AUTHORCODE01517AUTHORCODE

    اِبْن‌ِ مَنْظور، ابوالفضل‌ جمال‌الدین‌ محمد بن‌ مکرّم‌ رُوَیْفِعی‌ افریقی‌ (محرم‌ 630 - شعبان‌ 711ق)، لغوی‌، ادیب‌ و قاضی‌ مصری‌، مؤلف‌ لسان‌ العرب‌، بيشتر مآخذ كهن او را «ابن مكرم» خوانده‌اند.

    كنيه مشهور وى برگرفته از نام هفتمین جدش منظور بن معافى است.

    ولادت

    در محرم سال 630 هجرى به دنيا آمد.

    ذهبى زادگاه وى را مصر نوشته است، اما از منابع قديم دربارۀ مولد و سالهاى نخستين زندگى او آگاهى دقيقى به دست نمى‌آيد.

    نسب

    جمال‌الدين ابوالفضل، جلال‌الدين ابوالعز، محمد بن مكرم بن على بن احمد بن ابى القاسم بن حقبة بن منظور رویفعى انصارى خزرجى آفريقايى مصرى

    ابن منظور نسب خود را با 18 واسطه به رویفع بن ثابت انصارى (درگذشت 56 هجرى)، صحابى پيامبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله، كه در سال 46 هجرى امارت طرابلس غرب را عهده‌دار شد، رسانيده است.(لسان العرب جلد 1، صفحه 263 - 264)

    «شدياق» نسبت آفريقايى را كه منابع كهن به وى داده‌اند، دليل بر تونسى بودن او مى‌داند.

    برخى نيز به استناد اينكه «رویفع» جد اعلاى او، تا پایان عمر امیر طرابلس بوده و خاندان ابن منظور، معروف به آل مكرم، تا سده‌هاى اخير در آن ناحيه شهرت داشته‌اند، زادگاه وى را طرابلس پنداشته‌اند و بعيد دانسته‌اند كه او پيش از تصدى قضاى طرابلس در مصر و يا قاهره به سر برده باشد.

    اما نظر به گزارش «صفدى» و «ابن شاكر» و با توجه به آنچه در پژوهش «ابوالقاسم محمد كرو» دربارۀ مهاجرت جد او، نجيب‌الدين على، از تونس به مصر آمده، دليلى قاطع بر ترجيع قول ذهبى كه مصر را زادگاه او دانسته است، وجود دارد.


    شخصيت علمى و اجتماعى

    محمد بن مكرم، مشهور به ابن منظور، دانشمندى بزرگ و لغوى و اديبى مشهور است.

    وى در قاهره كاتب ديوان انشا بود و پس از آن منصب قضا را در طرابلس غرب به عهده گرفت.

    وى بيشتر عمر خود را در ديوان انشا گذرانده است.

    ابن منظور عمرى طولانى داشت و داراى شخصيتى بزرگ بود. افراد فراوانى از او روايت شنيده‌اند.

    او کتاب‌هاى ادبى بزرگى را خلاصه كرده است مانند:الأغانى، العقد، الذخيرة، نشوار المحاضرة و مفردات ابن بيطار.

    وى کتاب‌هاى تاريخى بزرگى را نيز خلاصه كرده است. او هرگز از كار خسته نمى‌شد. صفدى مى‌گوید:من کتابى در ادبيات نمى‌شناسم كه او خلاصه نكرده باشد.

    فرزندش قطب‌الدين مى‌گوید: وى بعد از وفات، پانصد جلد کتاب به خط خودش بر جاى نهاده است.

    بسيارى هم از وى حديث شنيده‌اند كه از آن جمله ذهبى و تقى‌الدين سبکی‌را مى‌توان نام برد.

    وى از قريحۀ شعرى نيز بهره داشت. قطعاتى چند از سروده‌هاى او را به نقل صفدى در دست داريم.

    مذهب

    مقريزى، ابن منظور را از فقهاى برجسته شافعى شمرده است، در حالى كه ديگران از جمله: صفدى، ابن شاكر، فوات و سيوطى وى را شيعى دور از تعصب دانسته‌اند.

    آقا بزرگ تهرانى در کتاب ارزشمند خود «الذريعة إلى تصانيف الشيعة» مى‌گوید:

    امام لغت، جمال‌الدين، محمد بن مكرم، مشهور به ابن منظور، شيعه است همانگونه كه خود در واژۀ «وصى» به آن تصريح دارد و سيوطى و محمد بن شاكر نيز به آن شهادت داده‌اند.

    ابن منظور در لغت نامه لسان العرب در واژۀ «وصى» مى‌گوید:

    به حضرت علی عليه‌السلام وصى مى‌گویند. زيرا نسب و سبب و عقيدۀ او متصل به آقاى ما حضرت رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله مى‌باشد و من مى‌گویم این صفات آن حضرت است در نزد سلف صالح ما رضى‌الله‌عنهم. اما ديگران مى‌گویند در آن حضرت دُعابه بود.

    ابن منظور در واژۀ «دَعَبَ» در توضيح معناى دُعابه مى‌گوید:

    اين سخن، سخن عمر است كه گفت در آن حضرت دعابه است يعنى مزاح مى‌كند.

    ابن منظور در واژۀ «ولى» به سخن حضرت رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله اشاره دارد كه فرمود: «من كنت مولاه فهذا علي مولاه»، يعنى هر كس من مولاى او هستم على هم مولاى اوست.

    وى ظاهراً شيعه بودن خود را پنهان مى‌داشته، چرا كه خود در ديوان انشا و پست قضاوت بوده و نمى‌توانسته شيعه بودن خود را آشكار سازد.

    همچنانكه خود در کتاب اخبار ابى نواس همین مطلب را به ابونواس نسبت داده است. او مى‌گوید: از میان سخنان ابونواس كه به دست ما رسيده است بر مى‌آيد كه وى به اهل‌بيت میل داشته، اما این میل مخفيانه بوده و جرأت اظهار آن را نداشته است. نقل شده كه روزى به ابونواس گفتند چرا در مدح على بن موسى الرضا عليه‌السلام چيزى نمى‌گویى. او پاسخ داد كه مثل من چگونه در مدح مثل آن حضرت سخن بگوید و بعد اشعارى سرود كه این بيت از جملۀ آنهاست:

    أنا لا أستطيع مدح إمامكان جبريل خادما لأبيه

    يعنى من نمى‌توانم مدح امامى را بگویم كه حضرت جبرئيل خدمت گذار پدر بزرگوارش (حضرت علی عليه‌السلام) بوده است.

    اساتيد

    ابن منظور نزد علماى فراوانى به فراگیرى علم و دانش پرداخته است و از بسيارى از آنان روايت نقل مى‌كند مانند:

    1. عبدالرحمن بن طفيل
    2. يوسف بن مخيلى
    3. صابونى
    4. ابن مقير
    5. مرتضى بن حاتم

    و...

    شاگردان

    علماى فراوانى نيز از محضر درس او بهره برده‌اند و از او روايت مى‌كنند كه از آن جمله مى‌توان ذهبى و تقى‌الدين سبکی را نام برد.


    وفات

    سرانجام پس از عمرى خدمت به جهان علم و دانش و اسلام و مسلمین، جمال‌الدين، ابوالفضل، محمد بن مكرم در ماه شعبان سال 711ق در مصر وفات يافت و او را در روستاى «قرافه» در نزدیکى شهر قاهره به خاک سپردند.

    تأليفات

    ابن منظور نویسنده‌اى پر كار بود و به سبب کتابت مداوم در آخر عمر نابينا شد.

    صفدى از قول فرزند وى قطب‌الدين، دست نوشته‌هاى بازمانده از او را 500 جلد نوشته است.

    وى به مختصر كردن کتاب‌هاى مفصل علاقه داشت. از سخن مبالغه آمیز صفدى كه گفته است: در میان كتب مفصل ادبى چيزى نمى‌شناسم كه او آن را مختصر نكرده باشد، مى‌توان به فراوانى تلخيص‌هاى او پى برد.

    آثار چاپ شده

    1. لسان العرب، كه مشهورترين کتاب اوست.
      اين کتاب نخست در بولاق (1299 - 1308 قمرى) در 20 جلد با مقدمۀ احمد فارس شدياق چاپ شد.
      بعد از آن بارها تجديد چاپ شد و چاپهاى متعددى از آن به عمل آمد. از جمله در بيروت (1374 - 1375 قمرى) در 15 جلد و نيز، در همانجا سال 1389 قمرى در 3 جلد بزرگ تحت عنوان «لسان العرب المحيط» با پيوستى از اصطلاحات علمى جديد.
      در چاپ اخير و برخى از چاپهاى تازه‌تر این کتاب، ريشه‌ها را مطابق شيوۀ رايج به ترتيب حروف نخستين آنها نظم داده‌اند.
    2. سرور النفس بمدارک الحواس الخمس
      اين کتاب گزيده‌اى از «فصل الخطاب» احمد بن يوسف تيفاشى است كه در بيروت (سال 1980 میلادى) به كوشش احسان عباس به چاپ رسيده است. جزء نخست این کتاب نيز با عنوان «نثار الأذهار في الليل و النهار و أطائب أوقات الأصائل و الأسحار» جداگانه در استانبول (سال 1298 قمرى) و بعد از آن در سال 1988 میلادى با حواشى احمد عبدالفتاح تمام، در بيروت چاپ شده است.
    3. مختار الأغاني في الأخبار و التهاني، گزيده‌اى از «الأغاني» ابوالفرج اصفهانى است.
      اين اثر به كوشش جمعى از محققان در قاهره (سال 1384 - 1385 قمرى) در 8 جلد و پس از آن در بيروت (سال 1386 - 1387 قمرى) و در دمشق (سال 1971 میلادى) در 12 جلد به چاپ رسيده است.
      ابن منظور در این کتاب فصلى طولانى در استدراك اخبار ابونواس افزوده است كه به گفته خود او، ابوالفرج آن را از قلم انداخته يا بعدها از نسخه‌هاى کتاب افتاده است.
      چاپهاى جداگانه‌اى از این بخش در قاهره (سال 1924 میلادى) با حواشى محمد عبدالرسول و در بغداد (سال 1952 میلادى) به كوشش شكرى محمد احمد صورت گرفته است.
    4. مختصر تاريخ دمشق ابن عساكر
      ابن منظور در این کتاب علاوه بر حذف بيشتر اسانيد، به تلفيق اخبار پرداخته است. بخشهاى افتاده از نسخه‌هاى کتاب ابن عساكر را در این اثر مى‌توان يافت.

    چاپ این کتاب از سال 1404 قمرى، به كوشش عده‌اى از محققان در دمشق آغاز شده و تا كنون مجلداتى از آن انتشار يافته است.

    آثار خطى

    1. اختصار کتاب الحيوان جاحظ.
    2. لطائف الذخيرة، كه تلخيصى است از «الذخيرة في محاسن أهل الجزيرة» ابن بسام كه نسخه‌اى از آن در کتابخانه بايزيد استانبول موجود است.
    3. مختار الطبقات الكبير ابن سعد ازهرى.
      نسخه‌اى از آخرين جزء آن به خط ابن منظور در دار الكتب موجود است.
    4. مختصر الجامع لمفردات الأدویة و الأغذية ابن بيطار. نسخه‌اى از این کتاب در دار الكتب موجود است.
    5. مختصر ذيل تاريخ بغداد، كه خلاصه‌اى است از ذيل سمعانى بر تاريخ خطیب بغدادى. صفدى اختصار تاريخ بغداد و ذيل ابن نجار بر آن را به ابن منظور نسبت داده است.
    6. مختصر نشوار المحاضرة و أخبار المذاكرة قاضى تنوخى. نسخه‌اى از این کتاب در آمبروزيانا موجود است.
    7. المنتخب و المختار في النوادر و الأشعار.
    8. الرجال.
    9. أخبار أبينواس.
    10. حياة أبينواس.
    11. ديوان

    در میان آثار ديگر او، از اختصار زهر الآداب حصرى، صفة الصفوة ابن جوزى، يتيمة الدهر ثعالبى و اختصار العقد الفريد ابن عبدربه نيز ياد شده است كه در فهرستهاى موجود از آنها نشانى نيست.


    وابسته‌ها