ابن سراج، محمد بن سری: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن سراج (ابهام زدایی)' به 'ابن سراج (ابهامزدایی)') |
||
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
| data-type="authorOtherNames" | | | data-type="authorOtherNames" | ابن السراج، ابوبکر محمد بن سری | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|ابن سراج (ابهامزدایی)}} | |||
'''اِبْن سَرّاج، ابوبكر محمد بن سَرى بن سهل'''، نحوى، اديب و شاعر بغدادى، شاگرد [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] و استاد [[سیرافی، حسن بن عبدالله|سیرافی]] و رمانی، یکی از مشاهیر نحات و قراء در صده سوم و چهارم هجری | '''اِبْن سَرّاج، ابوبكر محمد بن سَرى بن سهل''' (متوفای 316ق)، نحوى، اديب و شاعر بغدادى، شاگرد [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] و استاد [[سیرافی، حسن بن عبدالله|سیرافی]] و رمانی، یکی از مشاهیر نحات و قراء در صده سوم و چهارم هجری | ||
تاريخ و محل ولادت او روشن نيست. | تاريخ و محل ولادت او روشن نيست. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==اساتید== | ==اساتید== | ||
وى «[[كتاب | وى «[[كتاب سيبويه و يليه تحصيل عين الذهب من معدن جوهر الأدب في علم مجازات العرب|الکتاب]]» [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] را نزد [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] خواند و دير زمانى مصاحب او بود. از ديگر استادان او اطلاعى در دست نيست. گویا محضر زجّاج را نيز درك كرده است. | ||
==علت روی آوردن مجدد به نحو== | ==علت روی آوردن مجدد به نحو== | ||
وى پس از مرگ [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] (در سال 285ق) نحو را رها كرد و به موسيقى و منطق روى آورد و چندى نزد [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] به آموختن منطق پرداخت و در مقابل، به وى نحو آموخت. ابن سراج همچنان در كار موسيقى و منطق بود تا اينكه روزى در مجلسى از پاسخ گفتن به پرسشى نحوى عاجز ماند و به شدت مورد سرزنش زجاج كه در آن مجلس حضور داشت، قرار گرفت. | وى پس از مرگ [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] (در سال 285ق) نحو را رها كرد و به موسيقى و منطق روى آورد و چندى نزد [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] به آموختن منطق پرداخت و در مقابل، به وى نحو آموخت. ابن سراج همچنان در كار موسيقى و منطق بود تا اينكه روزى در مجلسى از پاسخ گفتن به پرسشى نحوى عاجز ماند و به شدت مورد سرزنش زجاج كه در آن مجلس حضور داشت، قرار گرفت. این رویداد بر او بسيار گران آمد و از آن پس موسيقى و منطق را رها كرد و بار ديگر به «[[كتاب سيبويه و يليه تحصيل عين الذهب من معدن جوهر الأدب في علم مجازات العرب|الکتاب]]» [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] روى آورد، اما به آن هم بسنده نكرد و به بررسى بيشتر در آراء نحویان پرداخت و با دقت تمام نظرها و گفتههاى علماى معروف نحو، اعم از كوفى و بصرى را مورد ارزيابى قرار داد و چندى نگذشت كه خود در شمار یکى از نحویان برجسته درآمد، چندان كه پس از [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] و زجاج، او را پيشواى نحویان بصره دانستند. با اينهمه، دلبستگى و احترام وى نسبت به [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] همچنان پايدار ماند، چنانكه وقتى یکى از شاگردانش کتاب «[[الأصول في النحو|الاصول]]» او را از «[[المقتضب]]» [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] برتر دانسته بود، به سختى برآشفت. | ||
==اهمیت آراء نحوی ابن سراج== | ==اهمیت آراء نحوی ابن سراج== | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||
چند تن از بزرگترين نحویان سده 4ق در شمار شاگردان او بودهاند، از جمله: [[زجاجی، عبدالرحمان بن اسحاق|ابوالقاسم زجّاجى]]، [[سیرافی، حسن بن عبدالله|سيرافى]]، ابوعلى فارسی، ابن جراح و على بن عيسى رُمّانى. ابوعلى فارسی افزون بر «[[كتاب | چند تن از بزرگترين نحویان سده 4ق در شمار شاگردان او بودهاند، از جمله: [[زجاجی، عبدالرحمان بن اسحاق|ابوالقاسم زجّاجى]]، [[سیرافی، حسن بن عبدالله|سيرافى]]، ابوعلى فارسی، ابن جراح و على بن عيسى رُمّانى. ابوعلى فارسی افزون بر «[[كتاب سيبويه و يليه تحصيل عين الذهب من معدن جوهر الأدب في علم مجازات العرب|الکتاب]]» [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] و «تصريف» مازنى، ديوان نابغه ذبيانى را نيز به روايت اصمعى نزد او خوانده است. مخزومى در کتاب «مدرسة الكوفه» ابوطيب متنبى را نيز جزو شاگردان او به شمار آورده، اما این مطلب در منابع كهن ديده نمىشود. | ||
==تمایل به مکتب بصری== | ==تمایل به مکتب بصری== | ||
چنانكه گذشت، او در نحو به مكتب بصره تمايل داشت و به قياس در نحو بسيار | چنانكه گذشت، او در نحو به مكتب بصره تمايل داشت و به قياس در نحو بسيار اهمیت مىداد و بر كوفيان كه به شواذّ و نوادر استناد میكردند، خرده مىگرفت و به همین دليل گروهى از جمله زجاجى، سيرافى، [[ابن انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] او را بصرى دانستهاند، اما به سختى مىتوان او را پيرو مكتبى خاص دانست، زيرا در بسيارى از موارد با آراء [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] يا ديگر بصريان مخالف بود و گاهى آراء كوفيان و يا بغداديان را بر آنها ترجيح مىداد. | ||
==تبحر در زمینه قرائات قرآن== | ==تبحر در زمینه قرائات قرآن== | ||
ظاهراً وى در | ظاهراً وى در زمینه قرائات قرآن نيز تبحّر داشته است، چه ابوعلى فارسی در الحجة به گفتار وى در وجوه اختلاف قرائات، در سوره بقره استناد كرده است. | ||
==تبحر در فن کتابت== | ==تبحر در فن کتابت== | ||
وى در فن کتابت، به شيوه روزگار خویش نيز دستى داشت. ابوحيان توحيدى نمونهاى از نثر پرتكلف وى را در نامهاى به ابن حارث رازى (كه نشانه دوستى | وى در فن کتابت، به شيوه روزگار خویش نيز دستى داشت. ابوحيان توحيدى نمونهاى از نثر پرتكلف وى را در نامهاى به ابن حارث رازى (كه نشانه دوستى عمیق آن دو نيز هست) آورده است. | ||
==علاقه به شعر و موسیقی== | ==علاقه به شعر و موسیقی== | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
#«احتجاج القراء»، اثرى در تفسير و قرائات | #«احتجاج القراء»، اثرى در تفسير و قرائات | ||
#الاصول في النحو، ابن سراج شهرت خویش را در واقع مديون | #الاصول في النحو، ابن سراج شهرت خویش را در واقع مديون همین کتاب است. | ||
#کتاب الخط | #کتاب الخط | ||
#کتاب «العروض» | #کتاب «العروض» | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۸۶: | خط ۸۷: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[الأصول في النحو]] | [[الأصول في النحو]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۵۶
نام | ابن سراج، محمد بن سری |
---|---|
نامهای دیگر | ابن السراج، ابوبکر محمد بن سری |
نام پدر | سَرى |
متولد | سده سوم هجری |
محل تولد | بغداد |
رحلت | 316 ق یا 929 م |
اساتید | مبرد |
برخی آثار | الأصول في النحو |
کد مؤلف | AUTHORCODE14218AUTHORCODE |
اِبْن سَرّاج، ابوبكر محمد بن سَرى بن سهل (متوفای 316ق)، نحوى، اديب و شاعر بغدادى، شاگرد مبرد و استاد سیرافی و رمانی، یکی از مشاهیر نحات و قراء در صده سوم و چهارم هجری
تاريخ و محل ولادت او روشن نيست.
تحصیلات
درباره تحصيلات او تنها مىدانيم كه در كودكى به مجلس درس ابوالعباس مبرّد نحوى معروف راه يافت و به دليل هوش سرشار، به زودى مورد توجه خاص او قرار گرفت. يغمورى گوید كه او خردسالترين و باهوشترين شاگرد مبرد بوده است و علاقه استاد به وى چندان بود كه بيشتر اوقاتش را با او مىگذرانيد.
اساتید
وى «الکتاب» سيبویه را نزد مبرد خواند و دير زمانى مصاحب او بود. از ديگر استادان او اطلاعى در دست نيست. گویا محضر زجّاج را نيز درك كرده است.
علت روی آوردن مجدد به نحو
وى پس از مرگ مبرد (در سال 285ق) نحو را رها كرد و به موسيقى و منطق روى آورد و چندى نزد فارابى به آموختن منطق پرداخت و در مقابل، به وى نحو آموخت. ابن سراج همچنان در كار موسيقى و منطق بود تا اينكه روزى در مجلسى از پاسخ گفتن به پرسشى نحوى عاجز ماند و به شدت مورد سرزنش زجاج كه در آن مجلس حضور داشت، قرار گرفت. این رویداد بر او بسيار گران آمد و از آن پس موسيقى و منطق را رها كرد و بار ديگر به «الکتاب» سيبویه روى آورد، اما به آن هم بسنده نكرد و به بررسى بيشتر در آراء نحویان پرداخت و با دقت تمام نظرها و گفتههاى علماى معروف نحو، اعم از كوفى و بصرى را مورد ارزيابى قرار داد و چندى نگذشت كه خود در شمار یکى از نحویان برجسته درآمد، چندان كه پس از مبرد و زجاج، او را پيشواى نحویان بصره دانستند. با اينهمه، دلبستگى و احترام وى نسبت به مبرد همچنان پايدار ماند، چنانكه وقتى یکى از شاگردانش کتاب «الاصول» او را از «المقتضب» مبرد برتر دانسته بود، به سختى برآشفت.
اهمیت آراء نحوی ابن سراج
آراء نحوى ابن سراج كه مىتوان او را حلقه اتصالى بين نحویان سده 3 و 4ق به شمار آورد، تا مدتها مورد استنادِ نحویان بزرگ بوده است، چنانكه زجاجى در «الايضاح»، جوهرى در «صحاح»، ابن يعيش در «شرح المفصل» سخاوى در «سفر السعادة»، ابوحيان اندلسى در «تذكرة النحاة»، ابن هشام در «تخليص الشواهد» و «مغنى اللّبيب» و ديگران، به آراء وى توجه و تكيه كردهاند.
شاگردان
چند تن از بزرگترين نحویان سده 4ق در شمار شاگردان او بودهاند، از جمله: ابوالقاسم زجّاجى، سيرافى، ابوعلى فارسی، ابن جراح و على بن عيسى رُمّانى. ابوعلى فارسی افزون بر «الکتاب» سيبویه و «تصريف» مازنى، ديوان نابغه ذبيانى را نيز به روايت اصمعى نزد او خوانده است. مخزومى در کتاب «مدرسة الكوفه» ابوطيب متنبى را نيز جزو شاگردان او به شمار آورده، اما این مطلب در منابع كهن ديده نمىشود.
تمایل به مکتب بصری
چنانكه گذشت، او در نحو به مكتب بصره تمايل داشت و به قياس در نحو بسيار اهمیت مىداد و بر كوفيان كه به شواذّ و نوادر استناد میكردند، خرده مىگرفت و به همین دليل گروهى از جمله زجاجى، سيرافى، ابن انبارى او را بصرى دانستهاند، اما به سختى مىتوان او را پيرو مكتبى خاص دانست، زيرا در بسيارى از موارد با آراء سيبویه يا ديگر بصريان مخالف بود و گاهى آراء كوفيان و يا بغداديان را بر آنها ترجيح مىداد.
تبحر در زمینه قرائات قرآن
ظاهراً وى در زمینه قرائات قرآن نيز تبحّر داشته است، چه ابوعلى فارسی در الحجة به گفتار وى در وجوه اختلاف قرائات، در سوره بقره استناد كرده است.
تبحر در فن کتابت
وى در فن کتابت، به شيوه روزگار خویش نيز دستى داشت. ابوحيان توحيدى نمونهاى از نثر پرتكلف وى را در نامهاى به ابن حارث رازى (كه نشانه دوستى عمیق آن دو نيز هست) آورده است.
علاقه به شعر و موسیقی
ابن سراج شعر نيز مىسرود و چنانكه اشاره شد، به موسيقى و آواز و نيز خوشگذرانى دلبستگى فراوان داشت. وى به ابن يانس، مطرب معروف بسيار مهر مىورزيد. ذهبى از خداوند برای وى طلب بخشايش كرده است و داستان روابط او با كنيزكى كه سرانجام او را به زنى گرفت نيز معروف است. وى اشعارى هم درباره آن كنيزك سروده است.
او با شعرا و انديشمندانى چون ابن رومى، ابوبكر بن مجاهد، اسماعيل قاضى، اوراجى كاتب و عبدالله بن حمدان موصلى دوستى و همنشينى داشت.
وفات
درباره تاريخ درگذشت او (316ق) در منابع، اختلافى نيست. اما ذهبى مرگ او را در پيرى و سيوطى در جوانى دانسته است. به گفته ابوحيان توحيدى وى به دست محمد بن بقيه وزير به قتل رسيده است.
آثار
- «احتجاج القراء»، اثرى در تفسير و قرائات
- الاصول في النحو، ابن سراج شهرت خویش را در واقع مديون همین کتاب است.
- کتاب الخط
- کتاب «العروض»
- الموجز في النحو
- کتاب الاشتقاق
آثار منسوب: احكام الاشعار؛ جمل الاصول يا الاصول الصغير؛ الحجة (ناتمام) در علم قرائت؛ الرياح و الهواء و النار؛ شرح کتاب سيبویه؛ الشعر و الشعراء؛ علل النحو؛ المواصلات و المذكّرات[۱].
پانویس
- ↑ فاتحی نژاد، عنایت الله، ج3، ص671-673
منابع مقاله
فاتحی نژاد، عنایت الله، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374