جشن‌نامه ابن سینا: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
     
    (۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۴: خط ۴:
    | عنوان‌های دیگر =
    | عنوان‌های دیگر =
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[صفا، ذبیح‎ الله]] (نويسنده)
    [[صفا، ذبیح‎ الله]] (نویسنده)


    [[کنگره هزارمین سال ولادت ابن سینا (1333: همدان)]] (گردآورنده)
    [[کنگره هزارمین سال ولادت ابن سینا (1333: همدان)]] (گردآورنده)
    خط ۲۰: خط ۲۰:
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE14918AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE14918AUTOMATIONCODE
    | چاپ =2
    | چاپ =2
    | تعداد جلد =4
    | تعداد جلد =4
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =21323
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =14918
    | کتابخوان همراه نور =14918
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۲۷: خط ۲۸:
    }}
    }}


    '''جشن‌نامه ابن سينا'''، مجموعه‌اى از آثار نويسندگان متعدد است كه براى بزرگداشت هزارمين سالگرد ولادت [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] (سال 1331ش، برابر با 1371ق) در چهار جلد به زبان‌هاى فارسى، عربى، آلمانى، انگليسى و فرانسه فراهم شده و در آن، شرح حال، آثار علمى و انديشه‌هاى وى توضيح داده شده است.
    '''جشن‌نامه ابن سينا'''، مجموعه‌اى از آثار نويسندگان متعدد است كه براى بزرگداشت هزارمين سالگرد ولادت [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] (سال 1331ش، برابر با 1371ق) در چهار جلد به زبان‌هاى فارسى، عربى، آلمانى، انگليسى و فرانسه فراهم شده و در آن، شرح حال، آثار علمى و انديشه‌هاى وى توضيح داده شده است.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    كتاب حاضر، چهار جلد است و از مقدمه [[محقق، مهدی|دكتر مهدى محقق]] و متن اصلى تشكيل شده است.
    كتاب حاضر، چهار جلد است و از مقدمه [[محقق، مهدی|دكتر مهدى محقق]] و متن اصلى تشكيل شده است.


    در مقدمه دكتر محقق، رئيس هيئت‌مديره انجمن آثار و مفاخر فرهنگى چنين آمده است: «... در سال 1331ش، مطابق با 1371ق، كه كنگره بين‌المللى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در ايران برگزار شد، مجموعه آثار فارسى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] به‌وسيله انجمن آثار ملّى چاپ و منتشر گشت. در شهريورماه سال جارى كه پس از پنجاه سال كنگره ديگرى درباره [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در دانشگاه بوعلى در همدان برگزار شد و اولياى آن دانشگاه در بخش علمى كنگره از اين انجمن استمداد كردند، انجمن پيشنهاد كرد كه برخى از آثار چاپ‌نشده مربوط به [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] از جمله: «شرح كتاب القانون» قطب‌الدّين شيرازى و «شرح كتاب النّجاة» فخرالدّين اسفراينى و كتاب الشفاى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] با تعليقات [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] و سبزوارى را منتشر كنند كه مورد پذيرش قرار نگرفت و ترجيح دادند كه آثار فارسى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] را كه پنج دهه پيش چاپ و نسخه‌هاى آن ناياب شده بود، منتشر سازند و اين امر را هم پس از ختم كنگره نيمه‌تمام رها كردند و فقط ده جلد از آن مجموعه هنگام برگزارى كنگره مشتركا به نام انجمن آثار و مفاخر فرهنگى و دانشگاه بوعلى همدان منتشر گشت. از آنجا كه مجموعه نيمه‌تمام مناسب شأن و نام انجمن نبود، به‌ناچار انجمن به‌تنهايى عهده‌دار انجام و اتمام اين امر شد و مجلّدات ديگر مجموعه را آماده نشر ساخت و كتاب‌هاى «شرح كتاب النجاة» [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] از فخرالدّين اسفراينى و كتاب شفاى بوعلى با تعليقات [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] و سبزوارى را جزو مجموعه انتشارات قرطبه و اصفهان قرار داد، آن مجموعه‌اى كه تاكنون بيست و شش مجلّد از آن براى نخستين بار بدون استفاده از اعتبارات مالى انجمن چاپ شده است...»<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ج1، ص1-25</ref>
    در مقدمه دكتر محقق، رئيس هيئت‌مديره انجمن آثار و مفاخر فرهنگى چنين آمده است: «... در سال 1331ش، مطابق با 1371ق، كه كنگره بين‌المللى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در ايران برگزار شد، مجموعه آثار فارسى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] به‌وسيله انجمن آثار ملّى چاپ و منتشر گشت. در شهريورماه سال جارى كه پس از پنجاه سال كنگره ديگرى درباره [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در دانشگاه بوعلى در همدان برگزار شد و اولياى آن دانشگاه در بخش علمى كنگره از اين انجمن استمداد كردند، انجمن پيشنهاد كرد كه برخى از آثار چاپ‌نشده مربوط به [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] از جمله: «شرح كتاب القانون» قطب‌الدّين شيرازى و «شرح كتاب النّجاة» فخرالدّين اسفراينى و كتاب الشفاى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] با تعليقات [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] و سبزوارى را منتشر كنند كه مورد پذيرش قرار نگرفت و ترجيح دادند كه آثار فارسى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] را كه پنج دهه پيش چاپ و نسخه‌هاى آن ناياب شده بود، منتشر سازند و اين امر را هم پس از ختم كنگره نيمه‌تمام رها كردند و فقط ده جلد از آن مجموعه هنگام برگزارى كنگره مشتركا به نام انجمن آثار و مفاخر فرهنگى و دانشگاه بوعلى همدان منتشر گشت. از آنجا كه مجموعه نيمه‌تمام مناسب شأن و نام انجمن نبود، به‌ناچار انجمن به‌تنهايى عهده‌دار انجام و اتمام اين امر شد و مجلّدات ديگر مجموعه را آماده نشر ساخت و كتاب‌هاى «شرح كتاب النجاة» [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] از فخرالدّين اسفراينى و كتاب شفاى بوعلى با تعليقات [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] و سبزوارى را جزو مجموعه انتشارات قرطبه و اصفهان قرار داد، آن مجموعه‌اى كه تاكنون بيست و شش مجلّد از آن براى نخستين بار بدون استفاده از اعتبارات مالى انجمن چاپ شده است...»<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ج1، ص1-25</ref>


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    براى آشنايى با روش و محتواى كتاب حاضر، ذكر برخى از مطالب سودمند آن كافى است:
    براى آشنايى با روش و محتواى كتاب حاضر، ذكر برخى از مطالب سودمند آن كافى است:


    #چنان‌كه ابوعلى در رساله احوال خويش بيان كرده پدر و برادر او بر مذهب اسماعيلى بوده‌اند، ليكن ابوعلى خود مى‌گويد كه مقالات اسماعيليان را كه آن دو بر او تلقين مى‌كردند باور نمى‌داشت، اما اين اظهار او مانع آن نيست كه اعتقاد وى را به مذهب تشيع نپذيريم و امتناع او از قبول خدمت سلطان محمود كه تعصب وى بر فرق شيعه و معتزله معروف است و توجه به دربارها و امراى شيعه ديلمى و قبول خدمات ادارى در دستگاه‌هاى آنان دليل قاطعى بر اعتقاد وى به تشيع است...<ref>ر.ک: متن كتاب، ج1، ص45-47</ref>
    #چنان‌كه ابوعلى در رساله احوال خويش بيان كرده پدر و برادر او بر مذهب اسماعيلى بوده‌اند، ليكن ابوعلى خود مى‌گويد كه مقالات اسماعيليان را كه آن دو بر او تلقين می‌كردند باور نمى‌داشت، اما اين اظهار او مانع آن نيست كه اعتقاد وى را به مذهب تشيع نپذيريم و امتناع او از قبول خدمت سلطان محمود كه تعصب وى بر فرق شيعه و معتزله معروف است و توجه به دربارها و امراى شيعه ديلمى و قبول خدمات ادارى در دستگاه‌هاى آنان دليل قاطعى بر اعتقاد وى به تشيع است..<ref>ر.ک: متن كتاب، ج1، ص45-47</ref>
    #در برخى از كتب [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] بحث در مسائل عرفانى هم بر الهيات افزوده مى‌شود. ابوعلى براى ورود در مباحث عرفانى از بحث در نفوس و عقول و كيفيت اتصال نفس ناطقه به عقل فعال استفاده مى‌كند و بدين طريق همچنان‌كه معجزات انبيا را اثبات مى‌كند، كرامات و خوارق عادات مشايخ متصوفه را امرى ممكن مى‌نماياند. غير از رسالات عرفانى، مانند «حي بن يقظان» و «رسالة الطير» و «سلامان و ابسال» و غيره، منظم‌ترين بحث عرفانى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] را بايد در دو نمط اخير كتاب «الإشارات و التنبيهات»؛ يعنى «في مقامات العارفين» و «في أسرار الآيات» يافت...<ref>ر.ک: همان، ج1، ص144</ref>
    #در برخى از كتب [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] بحث در مسائل عرفانى هم بر الهيات افزوده مى‌شود. ابوعلى براى ورود در مباحث عرفانى از بحث در نفوس و عقول و کیفیت اتصال نفس ناطقه به عقل فعال استفاده مى‌كند و بدين طريق همچنان‌كه معجزات انبيا را اثبات مى‌كند، كرامات و خوارق عادات مشايخ متصوفه را امرى ممكن مى‌نماياند. غير از رسالات عرفانى، مانند «حي بن یقظان» و «رسالة الطير» و «سلامان و ابسال» و غيره، منظم‌ترين بحث عرفانى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] را بايد در دو نمط اخير كتاب «الإشارات و التنبيهات»؛ يعنى «في مقامات العارفين» و «في أسرار الآيات» يافت..<ref>ر.ک: همان، ج1، ص144</ref>
    #فلسفه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] بعد از او از طرفى نزد عده‌اى از متفكران بزرگ به‌عنوان كامل‌ترين و بهترين آرا و عقايد حكمى و علمى پذيرفته شد و از طرفى ديگر برخى از فلاسفه و متكلمين و علماى دينى بعد از او آثار وى را به باد انتقاد گرفته ايرادات گوناگون بر او وارد دانسته‌اند. مهم‌ترين كسى كه نخستين بار حملاتى سخت بر ابوعلى و عقايد او كرد، ابوحامد محمد غزالى طوسى (متوفاى سال 505ق) است. وى در دو كتاب خود «المنقذ من الضلال» و «تهافت الفلاسفة»، [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] را تكفير كرده... از ميان مخالفان بوعلى از همه مهم‌تر بعد از غزالى، [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] فيلسوف بزرگ اندلس است كه سال 595ق، درگذشت. وى در كتاب «تهافت التهافت» كه در رد غزالى نوشته است و على‌الخصوص در كتاب تفسير مابعدالطبيعة چند بار بر ابوعلى تاخته است. از مخالفان ديگر ابوعلى امام فخرالدين محمد بن عمر الرازى (متوفاى سال 606ق) است كه در شرح كتاب «الإشارات» ابوعلى سخنان آن استاد را رد كرده است<ref>ر.ک: همان، ج1، ص154-155</ref>
    #فلسفه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] بعد از او از طرفى نزد عده‌اى از متفكران بزرگ به‌عنوان كامل‌ترين و بهترين آرا و عقايد حكمى و علمی‌پذيرفته شد و از طرفى ديگر برخى از فلاسفه و متكلمين و علماى دينى بعد از او آثار وى را به باد انتقاد گرفته ايرادات گوناگون بر او وارد دانسته‌اند. مهم‌ترين كسى كه نخستين بار حملاتى سخت بر ابوعلى و عقايد او كرد، ابوحامد محمد غزالى طوسى (متوفاى سال 505ق) است. وى در دو كتاب خود «المنقذ من الضلال» و «تهافت الفلاسفة»، [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] را تكفير كرده... از ميان مخالفان بوعلى از همه مهم‌تر بعد از غزالى، [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] فيلسوف بزرگ اندلس است كه سال 595ق، درگذشت. وى در كتاب «تهافت التهافت» كه در رد غزالى نوشته است و على‌الخصوص در كتاب تفسير مابعدالطبيعة چند بار بر ابوعلى تاخته است. از مخالفان ديگر ابوعلى امام فخرالدين محمد بن عمر الرازى (متوفاى سال 606ق) است كه در شرح كتاب «الإشارات» ابوعلى سخنان آن استاد را رد كرده است.<ref>ر.ک: همان، ج1، ص154-155</ref>
    #آيا رساله «حكمة الموت» اثر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]ست؟... در ميان آثارى كه به [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] منسوب است رساله فارسى كوچكى هست كه «حكمة الموت» نام دارد. تا آنجا كه نگارنده اطلاع دارد، اولين بار عثمان ارگين از اين رساله بحث كرده و نسخه يگانه‌اى را كه در مجموعه متعلق به كتابخانه اسعد افندى (رقم 3688) است معرفى كرده است... مقايسه «حكمة الموت» با كتاب «الإشارات» و با رساله «دفع الغم» اثبات مى‌كند كه در اين رساله يك عبارت يافته نمى‌شود كه توان گفت كه ترجمه عبارت از اين دو كتاب مذكور باشد... اگر آرائى كه در اين رساله در چند مسئله اظهار شده است با آرائى كه در همين مسائل در آثار موثوق [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]ست مقايسه شود ديده مى‌شود كه در ميان آرا مشابهتى نيست، بلكه مباينتى باهر وجود دارد... خلاصه اين رساله كه سهوا به نام «حكمة الموت» ناميده شده است از آن [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] نيست و بايد كه از ميان آثار او به‌طور قطع، خارج شود<ref>ر.ک: همان، ج2، ص20-28</ref>
    #آيا رساله «حكمة الموت» اثر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]ست؟... در ميان آثارى كه به [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] منسوب است رساله فارسى كوچكى هست كه «حكمة الموت» نام دارد. تا آنجا كه نگارنده اطلاع دارد، اولين بار عثمان ارگين از اين رساله بحث كرده و نسخه يگانه‌اى را كه در مجموعه متعلق به كتابخانه اسعد افندى (رقم 3688) است معرفى كرده است... مقايسه «حكمة الموت» با كتاب «الإشارات» و با رساله «دفع الغم» اثبات مى‌كند كه در اين رساله يك عبارت يافته نمى‌شود كه توان گفت كه ترجمه عبارت از اين دو كتاب مذكور باشد... اگر آرائى كه در اين رساله در چند مسئله اظهار شده است با آرائى كه در همين مسائل در آثار موثوق [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]ست مقايسه شود ديده مى‌شود كه در ميان آرا مشابهتى نيست، بلكه مباينتى باهر وجود دارد... خلاصه اين رساله كه سهوا به نام «حكمة الموت» ناميده شده است از آن [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] نيست و بايد كه از ميان آثار او به‌طور قطع، خارج شود<ref>ر.ک: همان، ج2، ص20-28</ref>
    #در آثار وسيع و عظيم [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] غالبا تأويلات شتّى و تفسيرات عديده از سور و آيات شريفه ديده مى‌شود. در رساله «سرگذشت» ابوعبيد جوزجانى در ذيل فهرست مصنفات شيخ مى‌گويد: «و له تفسير بعض سور كلام اللّه...». بهترين نمونه نمايان و مثال بارز بر اين معنى استشهادى است كه ابوعلى از آيه مبارکه نور در كتاب الإشارات مى‌كند و براى اثبات مبادى خويش آن آيه شريفه را كه آيتى است اسرارآميز تأويل مى‌نمايد... اين‌گونه رسالات تفسيريه كه تاكنون به ما معلوم شده و در دست است شش عدد مى‌باشد... اين رسالات كه همه بسيار كوچك و هريك از حيث صورت از چند صفحه تجاوز نمى‌كند از نظر معنا بسيار بزرگ و داراى مطالب ژرف و تحقيقات عميق است<ref>ر.ک: همان، ج2، ص159-162</ref>
    #در آثار وسيع و عظيم [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] غالباً  تأويلات شتّى و تفسيرات عديده از سور و آيات شريفه ديده مى‌شود. در رساله «سرگذشت» ابوعبيد جوزجانى در ذيل فهرست مصنفات شيخ مى‌گويد: «و له تفسير بعض سور كلام اللّه...». بهترين نمونه نمايان و مثال بارز بر اين معنى استشهادى است كه ابوعلى از آيه مبارکه نور در كتاب الإشارات مى‌كند و براى اثبات مبادى خويش آن آيه شريفه را كه آيتى است اسرارآميز تأويل مى‌نمايد... اين‌گونه رسالات تفسيريه كه تاكنون به ما معلوم شده و در دست است شش عدد مى‌باشد... اين رسالات كه همه بسيار كوچك و هريك از حيث صورت از چند صفحه تجاوز نمى‌كند از نظر معنا بسيار بزرگ و داراى مطالب ژرف و تحقيقات عميق است.<ref>ر.ک: همان، ج2، ص159-162</ref>
    #مزيت [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] بر [[ارسطو]]: او مسائل را پخته‌تر از [[ارسطو]] گفته و آنها را با معارف اسلامى و تعليمات دينى تطبيق كرده و معلمانه تحت نظم صحيحى درآورده و در نهايت سادگى در دسترس عموم گذاشته و اين به ذات خود كارى است بس بزرگ گاهى هم ابتكاراتى دارد كه زائيده فكر اوست؛ از آن جمله است در منطق، مسئله تقسيم قياس اقترانى به حملى و شرطى و مركب از حملى و شرطى؛ زيرا پيش از ابوعلى قياس اقترانى را منحصر به حملى مى‌دانستند و شرطى را به قياس استثنائى اختصاص مى‌دادند...<ref>ر.ک: همان، ج2، ص513-514</ref>
    #مزيت [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] بر [[ارسطو]]: او مسائل را پخته‌تر از [[ارسطو]] گفته و آنها را با معارف اسلامى و تعليمات دينى تطبيق كرده و معلمانه تحت نظم صحيحى درآورده و در نهايت سادگى در دسترس عموم گذاشته و اين به ذات خود كارى است بس بزرگ گاهى هم ابتكاراتى دارد كه زائيده فكر اوست؛ از آن جمله است در منطق، مسئله تقسيم قياس اقترانى به حملى و شرطى و مركب از حملى و شرطى؛ زيرا پيش از ابوعلى قياس اقترانى را منحصر به حملى مى‌دانستند و شرطى را به قياس استثنائى اختصاص مى‌دادند..<ref>ر.ک: همان، ج2، ص513-514</ref>
    #در خطابه‌اى عربى تحت عنوان «رأي ل[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] في الاجتهاد يوضح اثناعشريته» با استناد به مطالب بوعلى اثبات شده كه او شيعه دوازده امامى بوده است<ref>ر.ک: همان، ج3، ص281-286</ref>نويسنده تأكيد كرده است كه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در چند جا از آثارش تصريح كرده است كه اجتهاد، ضرورى است؛ از جمله در آخر بخش الهى كتاب شفاء چنين نوشته است: «و يجب أن يفوض كثير من الأحوال خصوصاً في المعاملات إلى الاجتهاد...»؛ يعنى واجب است كه بسيارى از حالات به‌ويژه در معاملات به اجتهاد واگذار شود...»<ref>ر.ک: همان، ج3، ص285</ref>
    #در خطابه‌اى عربى تحت عنوان «رأي ل[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] في الاجتهاد يوضح اثناعشريته» با استناد به مطالب بوعلى اثبات شده كه او شيعه دوازده امامى بوده است.<ref>ر.ک: همان، ج3، ص281-286</ref>نویسنده تأكيد كرده است كه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در چند جا از آثارش تصريح كرده است كه اجتهاد، ضرورى است؛ از جمله در آخر بخش الهى كتاب شفاء چنين نوشته است: «و يجب أن يفوض كثير من الأحوال خصوصاً في المعاملات إلى الاجتهاد...»؛ يعنى واجب است كه بسيارى از حالات به‌ويژه در معاملات به اجتهاد واگذار شود...»<ref>ر.ک: همان، ج3، ص285</ref>


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    خط ۵۱: خط ۵۰:


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>
    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==


    مقدمه و متن كتاب.
    مقدمه و متن كتاب.


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}




    خط ۶۳: خط ۶۴:
    [[رده:عصر صاحب‌نظران فلسفه اسلامی]]
    [[رده:عصر صاحب‌نظران فلسفه اسلامی]]
    [[رده: فلاسفه قرن پنجم]]
    [[رده: فلاسفه قرن پنجم]]
    [[رده: فيلسوفان قرن پنجم، آ–ی]]
    [[رده:آثار فلسفی]]
    [[رده:[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، حسين بن عبدالله، 370-428ق]]
    [[رده:ابن سينا، حسین بن عبدالله، 370-428ق]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۲۷

    جشن‌نامه ابن سینا
    جشن‌نامه ابن سینا
    پدیدآورانصفا، ذبیح‎ الله (نویسنده) کنگره هزارمین سال ولادت ابن سینا (1333: همدان) (گردآورنده)
    ناشرانجمن آثار و مفاخر فرهنگی
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1384 ش
    چاپ2
    موضوعابن سینا، حسین بن عبدالله، 370 - 428ق. - سالگردها ابن سینا، حسین بن عبدالله، 370 - 428ق. - یاد نامه‏‌ها
    زبانفارسی
    تعداد جلد4
    کد کنگره
    ‏BBR‎‏ ‎‏569‎‏ ‎‏/‎‏ص‎‏7‎‏ج‎‏5
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    جشن‌نامه ابن سينا، مجموعه‌اى از آثار نويسندگان متعدد است كه براى بزرگداشت هزارمين سالگرد ولادت ابوعلى سينا (سال 1331ش، برابر با 1371ق) در چهار جلد به زبان‌هاى فارسى، عربى، آلمانى، انگليسى و فرانسه فراهم شده و در آن، شرح حال، آثار علمى و انديشه‌هاى وى توضيح داده شده است.

    ساختار

    كتاب حاضر، چهار جلد است و از مقدمه دكتر مهدى محقق و متن اصلى تشكيل شده است.

    در مقدمه دكتر محقق، رئيس هيئت‌مديره انجمن آثار و مفاخر فرهنگى چنين آمده است: «... در سال 1331ش، مطابق با 1371ق، كه كنگره بين‌المللى ابن سينا در ايران برگزار شد، مجموعه آثار فارسى ابن سينا به‌وسيله انجمن آثار ملّى چاپ و منتشر گشت. در شهريورماه سال جارى كه پس از پنجاه سال كنگره ديگرى درباره ابن سينا در دانشگاه بوعلى در همدان برگزار شد و اولياى آن دانشگاه در بخش علمى كنگره از اين انجمن استمداد كردند، انجمن پيشنهاد كرد كه برخى از آثار چاپ‌نشده مربوط به ابن سينا از جمله: «شرح كتاب القانون» قطب‌الدّين شيرازى و «شرح كتاب النّجاة» فخرالدّين اسفراينى و كتاب الشفاى ابن سينا با تعليقات ميرداماد و ملا صدرا و سبزوارى را منتشر كنند كه مورد پذيرش قرار نگرفت و ترجيح دادند كه آثار فارسى ابن سينا را كه پنج دهه پيش چاپ و نسخه‌هاى آن ناياب شده بود، منتشر سازند و اين امر را هم پس از ختم كنگره نيمه‌تمام رها كردند و فقط ده جلد از آن مجموعه هنگام برگزارى كنگره مشتركا به نام انجمن آثار و مفاخر فرهنگى و دانشگاه بوعلى همدان منتشر گشت. از آنجا كه مجموعه نيمه‌تمام مناسب شأن و نام انجمن نبود، به‌ناچار انجمن به‌تنهايى عهده‌دار انجام و اتمام اين امر شد و مجلّدات ديگر مجموعه را آماده نشر ساخت و كتاب‌هاى «شرح كتاب النجاة» ابن سينا از فخرالدّين اسفراينى و كتاب شفاى بوعلى با تعليقات ميرداماد، ملا صدرا و سبزوارى را جزو مجموعه انتشارات قرطبه و اصفهان قرار داد، آن مجموعه‌اى كه تاكنون بيست و شش مجلّد از آن براى نخستين بار بدون استفاده از اعتبارات مالى انجمن چاپ شده است...»[۱]

    گزارش محتوا

    براى آشنايى با روش و محتواى كتاب حاضر، ذكر برخى از مطالب سودمند آن كافى است:

    1. چنان‌كه ابوعلى در رساله احوال خويش بيان كرده پدر و برادر او بر مذهب اسماعيلى بوده‌اند، ليكن ابوعلى خود مى‌گويد كه مقالات اسماعيليان را كه آن دو بر او تلقين می‌كردند باور نمى‌داشت، اما اين اظهار او مانع آن نيست كه اعتقاد وى را به مذهب تشيع نپذيريم و امتناع او از قبول خدمت سلطان محمود كه تعصب وى بر فرق شيعه و معتزله معروف است و توجه به دربارها و امراى شيعه ديلمى و قبول خدمات ادارى در دستگاه‌هاى آنان دليل قاطعى بر اعتقاد وى به تشيع است..[۲]
    2. در برخى از كتب ابن سينا بحث در مسائل عرفانى هم بر الهيات افزوده مى‌شود. ابوعلى براى ورود در مباحث عرفانى از بحث در نفوس و عقول و کیفیت اتصال نفس ناطقه به عقل فعال استفاده مى‌كند و بدين طريق همچنان‌كه معجزات انبيا را اثبات مى‌كند، كرامات و خوارق عادات مشايخ متصوفه را امرى ممكن مى‌نماياند. غير از رسالات عرفانى، مانند «حي بن یقظان» و «رسالة الطير» و «سلامان و ابسال» و غيره، منظم‌ترين بحث عرفانى ابن سينا را بايد در دو نمط اخير كتاب «الإشارات و التنبيهات»؛ يعنى «في مقامات العارفين» و «في أسرار الآيات» يافت..[۳]
    3. فلسفه ابن سينا بعد از او از طرفى نزد عده‌اى از متفكران بزرگ به‌عنوان كامل‌ترين و بهترين آرا و عقايد حكمى و علمی‌پذيرفته شد و از طرفى ديگر برخى از فلاسفه و متكلمين و علماى دينى بعد از او آثار وى را به باد انتقاد گرفته ايرادات گوناگون بر او وارد دانسته‌اند. مهم‌ترين كسى كه نخستين بار حملاتى سخت بر ابوعلى و عقايد او كرد، ابوحامد محمد غزالى طوسى (متوفاى سال 505ق) است. وى در دو كتاب خود «المنقذ من الضلال» و «تهافت الفلاسفة»، فارابى و ابن سينا را تكفير كرده... از ميان مخالفان بوعلى از همه مهم‌تر بعد از غزالى، ابن رشد فيلسوف بزرگ اندلس است كه سال 595ق، درگذشت. وى در كتاب «تهافت التهافت» كه در رد غزالى نوشته است و على‌الخصوص در كتاب تفسير مابعدالطبيعة چند بار بر ابوعلى تاخته است. از مخالفان ديگر ابوعلى امام فخرالدين محمد بن عمر الرازى (متوفاى سال 606ق) است كه در شرح كتاب «الإشارات» ابوعلى سخنان آن استاد را رد كرده است.[۴]
    4. آيا رساله «حكمة الموت» اثر ابن سيناست؟... در ميان آثارى كه به ابن سينا منسوب است رساله فارسى كوچكى هست كه «حكمة الموت» نام دارد. تا آنجا كه نگارنده اطلاع دارد، اولين بار عثمان ارگين از اين رساله بحث كرده و نسخه يگانه‌اى را كه در مجموعه متعلق به كتابخانه اسعد افندى (رقم 3688) است معرفى كرده است... مقايسه «حكمة الموت» با كتاب «الإشارات» و با رساله «دفع الغم» اثبات مى‌كند كه در اين رساله يك عبارت يافته نمى‌شود كه توان گفت كه ترجمه عبارت از اين دو كتاب مذكور باشد... اگر آرائى كه در اين رساله در چند مسئله اظهار شده است با آرائى كه در همين مسائل در آثار موثوق ابن سيناست مقايسه شود ديده مى‌شود كه در ميان آرا مشابهتى نيست، بلكه مباينتى باهر وجود دارد... خلاصه اين رساله كه سهوا به نام «حكمة الموت» ناميده شده است از آن ابن سينا نيست و بايد كه از ميان آثار او به‌طور قطع، خارج شود[۵]
    5. در آثار وسيع و عظيم ابن سينا غالباً تأويلات شتّى و تفسيرات عديده از سور و آيات شريفه ديده مى‌شود. در رساله «سرگذشت» ابوعبيد جوزجانى در ذيل فهرست مصنفات شيخ مى‌گويد: «و له تفسير بعض سور كلام اللّه...». بهترين نمونه نمايان و مثال بارز بر اين معنى استشهادى است كه ابوعلى از آيه مبارکه نور در كتاب الإشارات مى‌كند و براى اثبات مبادى خويش آن آيه شريفه را كه آيتى است اسرارآميز تأويل مى‌نمايد... اين‌گونه رسالات تفسيريه كه تاكنون به ما معلوم شده و در دست است شش عدد مى‌باشد... اين رسالات كه همه بسيار كوچك و هريك از حيث صورت از چند صفحه تجاوز نمى‌كند از نظر معنا بسيار بزرگ و داراى مطالب ژرف و تحقيقات عميق است.[۶]
    6. مزيت ابن سينا بر ارسطو: او مسائل را پخته‌تر از ارسطو گفته و آنها را با معارف اسلامى و تعليمات دينى تطبيق كرده و معلمانه تحت نظم صحيحى درآورده و در نهايت سادگى در دسترس عموم گذاشته و اين به ذات خود كارى است بس بزرگ گاهى هم ابتكاراتى دارد كه زائيده فكر اوست؛ از آن جمله است در منطق، مسئله تقسيم قياس اقترانى به حملى و شرطى و مركب از حملى و شرطى؛ زيرا پيش از ابوعلى قياس اقترانى را منحصر به حملى مى‌دانستند و شرطى را به قياس استثنائى اختصاص مى‌دادند..[۷]
    7. در خطابه‌اى عربى تحت عنوان «رأي لابن سينا في الاجتهاد يوضح اثناعشريته» با استناد به مطالب بوعلى اثبات شده كه او شيعه دوازده امامى بوده است.[۸]نویسنده تأكيد كرده است كه ابن سينا در چند جا از آثارش تصريح كرده است كه اجتهاد، ضرورى است؛ از جمله در آخر بخش الهى كتاب شفاء چنين نوشته است: «و يجب أن يفوض كثير من الأحوال خصوصاً في المعاملات إلى الاجتهاد...»؛ يعنى واجب است كه بسيارى از حالات به‌ويژه در معاملات به اجتهاد واگذار شود...»[۹]

    وضعيت كتاب

    براى اثر مفصل و چهار جلدى حاضر، فقط فهرست مطالب فراهم شده و متأسفانه خبرى از فهارس فنى نيست. در اين كتاب، گاه از نقشه[۱۰]و تصاوير[۱۱]استفاده شده است.

    پانويس

    1. ر.ک: مقدمه كتاب، ج1، ص1-25
    2. ر.ک: متن كتاب، ج1، ص45-47
    3. ر.ک: همان، ج1، ص144
    4. ر.ک: همان، ج1، ص154-155
    5. ر.ک: همان، ج2، ص20-28
    6. ر.ک: همان، ج2، ص159-162
    7. ر.ک: همان، ج2، ص513-514
    8. ر.ک: همان، ج3، ص281-286
    9. ر.ک: همان، ج3، ص285
    10. ر.ک: همان، ج1، ص301
    11. ر.ک: همان، ج1، ص297، 199، 197 و... ج4، ص204، 205، 206، 207 و...

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها