كفاية الأصول (طبع قدیم): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - '}} [[' به '}} [[') |
||
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین]] ( | [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین]] (نویسنده) | ||
[[قوچانی، علی]] (معلق) | [[قوچانی، علی]] (معلق) | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE19078AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE19078AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =2 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =19078 | |||
| کتابخوان همراه نور =19078 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''كفاية الأصول'''، اثر عربى [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محمد كاظم بن حسين آخوند خراسانى]] است كه در سالهاى 1321ق، به بعد تأليف شده و برخى، فهم آن را ملاك اجتهاد(به معنى مصطلح) دانستهاند. اين كتاب، آخرين متن درسى علم اصول، در دوره سطح حوزههاى تشيع است كه در آن، آخرين يافتههاى [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] در علم اصول، به سبک | |||
'''كفاية الأصول'''، اثر عربى [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محمد كاظم بن حسين آخوند خراسانى]] است كه در سالهاى 1321ق، به بعد تأليف شده و برخى، فهم آن را ملاك اجتهاد(به معنى مصطلح) دانستهاند. اين كتاب، آخرين متن درسى علم اصول، در دوره سطح حوزههاى تشيع است كه در آن، آخرين يافتههاى [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] در علم اصول، به سبک كلاسيك و نو مطرح شده است. | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب، فراهم آمده است از مقدمه، هشت مقصد و خاتمه كه در سه جلد ارائه شده است؛ مقدمه و پنج مقصد اول، قسمت مباحث الفاظ را شامل و سه مقصد ديگر با خاتمه، بيان قسمت ادله عقليه را متكفل مىباشد. | كتاب، فراهم آمده است از مقدمه، هشت مقصد و خاتمه كه در سه جلد ارائه شده است؛ مقدمه و پنج مقصد اول، قسمت مباحث الفاظ را شامل و سه مقصد ديگر با خاتمه، بيان قسمت ادله عقليه را متكفل مىباشد. | ||
كتاب، حاصل مغز متفكرى است كه هم به معقول و هم به منقول نظر داشته است. | كتاب، حاصل مغز متفكرى است كه هم به معقول و هم به منقول نظر داشته است. | ||
اين اثر قيّم، بر اثر ايجاز، جامعيت، دشوارى فهم و درك مطالب عميق آن، از آغاز انتشار، مورد توجه فقهاء و مدرسان بزرگ و محور مبانى علمى و بحثهاى عالى اجتهادى در حوزههاى علمى شيعه واقع گرديده و بهعنوان آخرين كتاب درسى اصول فقه، قبل از درس خارج اصول، انتخاب شده است و به همين جهت، دانشمندان، محقّقان و | اين اثر قيّم، بر اثر ايجاز، جامعيت، دشوارى فهم و درك مطالب عميق آن، از آغاز انتشار، مورد توجه فقهاء و مدرسان بزرگ و محور مبانى علمى و بحثهاى عالى اجتهادى در حوزههاى علمى شيعه واقع گرديده و بهعنوان آخرين كتاب درسى اصول فقه، قبل از درس خارج اصول، انتخاب شده است و به همين جهت، دانشمندان، محقّقان و پژوهشگران بسيارى براى حل معضلات و غوامض و نيز توضيح مقاصد نویسنده، بر آن شرح نوشته يا حاشيه نگاشتهاند. | ||
اين كتاب، يكى از آثار ارزشمند | اين كتاب، يكى از آثار ارزشمند نویسنده است كه از مهمترين و رايجترين تأليفات عصر حاضر مىباشد. | ||
كتاب، علاوه بر مزايا و جهاتى كه در خود داشته است، ترقى و تكميل دانشمندان را نيز ايجاب و ازاينرو ترجيحش را بر كتب اين فن، اقتضاء مىنموده است. | كتاب، علاوه بر مزايا و جهاتى كه در خود داشته است، ترقى و تكميل دانشمندان را نيز ايجاب و ازاينرو ترجيحش را بر كتب اين فن، اقتضاء مىنموده است. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۵: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در جلد اول، در مقدمه، سيزده امر زير كه از مبادى فن مىباشد، مورد بحث قرار گرفته است: | در جلد اول، در مقدمه، سيزده امر زير كه از مبادى فن مىباشد، مورد بحث قرار گرفته است: | ||
1. تعريف علم اصول و موضوع آن: علم به قواعدى كه براى استنباط حكم شرعى، تعبيه شدهاند. | 1. تعريف علم اصول و موضوع آن: علم به قواعدى كه براى استنباط حكم شرعى، تعبيه شدهاند. | ||
2. تعريف وضع و اقسام آن: | 2. تعريف وضع و اقسام آن: نویسنده، معتقد است وضع، نوعى از اختصاص لفظ به معنا و ارتباط خاص بين آن دو بوده كه ناشى از تخصيص آن لفظ، به آن معنا و يا كثرت استعمال مىباشد. | ||
3. | 3. کیفیت استعمال لفظ در معناى مجازى. | ||
4. صحت اطلاق لفظ و اراده نوع يا مثل يا شخص از آن. | 4. صحت اطلاق لفظ و اراده نوع يا مثل يا شخص از آن. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
5. اينكه الفاظ براى معانى من حيث هى هى، وضع شده، نه از حيث مراد بودن آنها. | 5. اينكه الفاظ براى معانى من حيث هى هى، وضع شده، نه از حيث مراد بودن آنها. | ||
6. وضع مركبات: | 6. وضع مركبات: نویسنده، معتقد كه وضع مركبات، مانند وضع مفردات بوده و نيازى به وضع متفاوت ندارد. | ||
7. علائم حقيقت و مجاز. | 7. علائم حقيقت و مجاز. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
9. حقيقت شرعيه: ثمره بحث از آن، در حمل يا عدم حمل الفاظى كه در كلام شارع واقع شده است، بر معانى لغوى آنها مىباشد. | 9. حقيقت شرعيه: ثمره بحث از آن، در حمل يا عدم حمل الفاظى كه در كلام شارع واقع شده است، بر معانى لغوى آنها مىباشد. | ||
10. صحيح و اعم: | 10. صحيح و اعم: نویسنده، معتقد است كه اين مسئله، مبتنى بر ثبوت حقيقت شرعيه مىباشد. وى، پس از بررسى معناى صحت و فساد و لزوم تصور قدر جامع بنا بر هر دو قول، در دو بخش، به ادله هر يك اشاره كرده است: | ||
الف) ادله صحيحى: تبادر صحيح، صحت سلب از فاسد، اخبار و عدم تخطى شارع از طريقه واضعين؛ | الف) ادله صحيحى: تبادر صحيح، صحت سلب از فاسد، اخبار و عدم تخطى شارع از طريقه واضعين؛ | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
12. استعمال لفظ در بيشتر از يك معنى: ضمن بحث از اين موضوع، اين توهم كه اخبار دال بر وجود هفت يا هفتاد بطن براى قرآن، بر وقوع اين استعمال دلالت مىكنند، بررسى شده است. | 12. استعمال لفظ در بيشتر از يك معنى: ضمن بحث از اين موضوع، اين توهم كه اخبار دال بر وجود هفت يا هفتاد بطن براى قرآن، بر وقوع اين استعمال دلالت مىكنند، بررسى شده است. | ||
13. مبحث مشتق و متعلقات آن: در آن، پيرامون بساطت مفهوم مشتق، فرق بين مشتق و مبادى آن، ملاك حمل، | 13. مبحث مشتق و متعلقات آن: در آن، پيرامون بساطت مفهوم مشتق، فرق بين مشتق و مبادى آن، ملاك حمل، کیفیت حمل صفات خداوند بر ذات مقدسش، چگونگى ارتباط مبادى با ذات و اعتبار تلبس حقيقى، بحث شده است. | ||
در مقصد اول، در طى سيزده فصل، مطالب مربوط به مبحث اوامر، بحث و بررسى شده است كه مهمترين فصول آن عبارتند از: معنى ماده امر و بحث از اتحاد طلب و اراده، معنى حقيقى صيغه امر، دلالت جمله خبرى بر وجوب، اقتضاء اطلاق صيغه امر نسبت به وجوب توصلى و تعبدى و همچنين نسبت به وجوب نفسى و عينى و تعيينى، امر بعد از حظر، مره و تكرار، فور و تراخى، اجزاء، مقدمه واجب، مسئله ضد و... | در مقصد اول، در طى سيزده فصل، مطالب مربوط به مبحث اوامر، بحث و بررسى شده است كه مهمترين فصول آن عبارتند از: معنى ماده امر و بحث از اتحاد طلب و اراده، معنى حقيقى صيغه امر، دلالت جمله خبرى بر وجوب، اقتضاء اطلاق صيغه امر نسبت به وجوب توصلى و تعبدى و همچنين نسبت به وجوب نفسى و عينى و تعيينى، امر بعد از حظر، مره و تكرار، فور و تراخى، اجزاء، مقدمه واجب، مسئله ضد و... | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
5. الحاشية على الكفاية، شيخ محمد على بن محمد جعفر صفايى حائرى قمى؛ | 5. الحاشية على الكفاية، شيخ محمد على بن محمد جعفر صفايى حائرى قمى؛ | ||
6. حقائق الاصول، [[حکیم، محسن|سيد محسن طباطبائى حكيم]]؛ | 6. حقائق الاصول، [[حکیم، سید محسن|سيد محسن طباطبائى حكيم]]؛ | ||
7. حاشيه كفايه، شيخ مهدى بن شيخ محمدحسین بن عزيز خالصى كاظمى؛ | 7. حاشيه كفايه، شيخ مهدى بن شيخ محمدحسین بن عزيز خالصى كاظمى؛ | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
9. حاشية الكفاية، مرحوم سيّد محمّد حسين طباطبائى تبريزى؛ | 9. حاشية الكفاية، مرحوم سيّد محمّد حسين طباطبائى تبريزى؛ | ||
10. حاشية الكفاية، سيد محمد بن حسين موسوى | 10. حاشية الكفاية، سيد محمد بن حسين موسوى نجفآبادى؛ | ||
11. حاشيه بر كفايه، [[آملی، محمدتقی|محمدتقى آملى]] بن ملا محمد؛ | 11. حاشيه بر كفايه، [[آملی، محمدتقی|محمدتقى آملى]] بن ملا محمد؛ | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۲: | ||
15. شرح كفاية الاصول، شيخ عبدالحسين بن شيخ عيسى رشتى نجفى؛ | 15. شرح كفاية الاصول، شيخ عبدالحسين بن شيخ عيسى رشتى نجفى؛ | ||
16. طريق الوصول الى تحقيق كفاية الاصول، محمّد كرمى بن شيخ | 16. طريق الوصول الى تحقيق كفاية الاصول، محمّد كرمى بن شيخ نصراللّه حويزى؛ | ||
17. عناية الاصول فى شرح كفاية الاصول، سيّد مرتضى حسينى فيروزآبادى؛ | 17. عناية الاصول فى شرح كفاية الاصول، سيّد مرتضى حسينى فيروزآبادى؛ | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۵: | ||
2. باقرى بيدهندى، ناصر، «كتابشناسى كتب درسى حوزه(2): كفاية الاصول / خراسانى، ملا محمد كاظم»، پايگاه مجلات تخصصى نور، قرآن و حديث، نور علم، فروردين 1368ش، شماره 30. | 2. باقرى بيدهندى، ناصر، «كتابشناسى كتب درسى حوزه(2): كفاية الاصول / خراسانى، ملا محمد كاظم»، پايگاه مجلات تخصصى نور، قرآن و حديث، نور علم، فروردين 1368ش، شماره 30. | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین]]/ نقش:نویسنده | [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین]]/ نقش:نویسنده | ||
[[بدایة الوصول فی شرح کفایة الأصول]] | [[بدایة الوصول فی شرح کفایة الأصول]] | ||
خط ۱۸۶: | خط ۱۸۷: | ||
[[نهایة الدرایة في شرح الکفایة]] | [[نهایة الدرایة في شرح الکفایة]] | ||
[[منتهی الوصول إلی غوامض | [[منتهی الوصول إلی غوامض كفاية الأصول من إفادات سيدنا العلامة الرباني السيد أبوالحسن الإصفهاني قدسسرهالعالی]] | ||
[[دروس في الکفایة]] | [[دروس في الکفایة]] | ||
خط ۲۱۶: | خط ۲۱۷: | ||
[[منتهی العنایة في شرح الکفایة]] | [[منتهی العنایة في شرح الکفایة]] | ||
[[ | [[نهایة الوصول في شرح كفايه الأصول]] | ||
[[خود آموز کفایه]] | [[خود آموز کفایه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۶ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۰۸
کفایه الاصول (طبع قدیم) | |
---|---|
پدیدآوران | آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین (نویسنده) قوچانی، علی (معلق) |
ناشر | وجدانی |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1341 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | اصول فقه شیعه - قرن 14 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | BP 159/8 /آ3ک7 1300الف |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
كفاية الأصول، اثر عربى محمد كاظم بن حسين آخوند خراسانى است كه در سالهاى 1321ق، به بعد تأليف شده و برخى، فهم آن را ملاك اجتهاد(به معنى مصطلح) دانستهاند. اين كتاب، آخرين متن درسى علم اصول، در دوره سطح حوزههاى تشيع است كه در آن، آخرين يافتههاى آخوند خراسانى در علم اصول، به سبک كلاسيك و نو مطرح شده است.
ساختار
كتاب، فراهم آمده است از مقدمه، هشت مقصد و خاتمه كه در سه جلد ارائه شده است؛ مقدمه و پنج مقصد اول، قسمت مباحث الفاظ را شامل و سه مقصد ديگر با خاتمه، بيان قسمت ادله عقليه را متكفل مىباشد.
كتاب، حاصل مغز متفكرى است كه هم به معقول و هم به منقول نظر داشته است.
اين اثر قيّم، بر اثر ايجاز، جامعيت، دشوارى فهم و درك مطالب عميق آن، از آغاز انتشار، مورد توجه فقهاء و مدرسان بزرگ و محور مبانى علمى و بحثهاى عالى اجتهادى در حوزههاى علمى شيعه واقع گرديده و بهعنوان آخرين كتاب درسى اصول فقه، قبل از درس خارج اصول، انتخاب شده است و به همين جهت، دانشمندان، محقّقان و پژوهشگران بسيارى براى حل معضلات و غوامض و نيز توضيح مقاصد نویسنده، بر آن شرح نوشته يا حاشيه نگاشتهاند.
اين كتاب، يكى از آثار ارزشمند نویسنده است كه از مهمترين و رايجترين تأليفات عصر حاضر مىباشد.
كتاب، علاوه بر مزايا و جهاتى كه در خود داشته است، ترقى و تكميل دانشمندان را نيز ايجاب و ازاينرو ترجيحش را بر كتب اين فن، اقتضاء مىنموده است.
اين اثر، در سالهاى آخر عمر آخوند، در نجف، نوشته شده و دو سال از وقت وى را گرفته است و تا كنون بارها در شهرهاى ايران و عراق تجديد چاپ شده است.
تدريس مطالب «كفايه»، قبل از تدوين آن، 6 سال طول كشيده و بعدها كه كتاب، به طبع رسيده، اين مدت تقريبا نصف گرديده است.
گزارش محتوا
در جلد اول، در مقدمه، سيزده امر زير كه از مبادى فن مىباشد، مورد بحث قرار گرفته است:
1. تعريف علم اصول و موضوع آن: علم به قواعدى كه براى استنباط حكم شرعى، تعبيه شدهاند.
2. تعريف وضع و اقسام آن: نویسنده، معتقد است وضع، نوعى از اختصاص لفظ به معنا و ارتباط خاص بين آن دو بوده كه ناشى از تخصيص آن لفظ، به آن معنا و يا كثرت استعمال مىباشد.
3. کیفیت استعمال لفظ در معناى مجازى.
4. صحت اطلاق لفظ و اراده نوع يا مثل يا شخص از آن.
5. اينكه الفاظ براى معانى من حيث هى هى، وضع شده، نه از حيث مراد بودن آنها.
6. وضع مركبات: نویسنده، معتقد كه وضع مركبات، مانند وضع مفردات بوده و نيازى به وضع متفاوت ندارد.
7. علائم حقيقت و مجاز.
8. احوال پنجگانه لفظ و حكم تعارض ميان آنها: اين احوال، عبارتند از: تجوز، اشتراك، تخصيص، نقل و اضمار.
9. حقيقت شرعيه: ثمره بحث از آن، در حمل يا عدم حمل الفاظى كه در كلام شارع واقع شده است، بر معانى لغوى آنها مىباشد.
10. صحيح و اعم: نویسنده، معتقد است كه اين مسئله، مبتنى بر ثبوت حقيقت شرعيه مىباشد. وى، پس از بررسى معناى صحت و فساد و لزوم تصور قدر جامع بنا بر هر دو قول، در دو بخش، به ادله هر يك اشاره كرده است:
الف) ادله صحيحى: تبادر صحيح، صحت سلب از فاسد، اخبار و عدم تخطى شارع از طريقه واضعين؛
ب) ادله اعمى: تبادر اعم، عدم صحت سلب از فاسد، صحت تقسيم به صحيح و فاسد، اخبار، صحت تعلق نذر و شبه آن به ترك نماز در حمام.
11. اشتراك.
12. استعمال لفظ در بيشتر از يك معنى: ضمن بحث از اين موضوع، اين توهم كه اخبار دال بر وجود هفت يا هفتاد بطن براى قرآن، بر وقوع اين استعمال دلالت مىكنند، بررسى شده است.
13. مبحث مشتق و متعلقات آن: در آن، پيرامون بساطت مفهوم مشتق، فرق بين مشتق و مبادى آن، ملاك حمل، کیفیت حمل صفات خداوند بر ذات مقدسش، چگونگى ارتباط مبادى با ذات و اعتبار تلبس حقيقى، بحث شده است.
در مقصد اول، در طى سيزده فصل، مطالب مربوط به مبحث اوامر، بحث و بررسى شده است كه مهمترين فصول آن عبارتند از: معنى ماده امر و بحث از اتحاد طلب و اراده، معنى حقيقى صيغه امر، دلالت جمله خبرى بر وجوب، اقتضاء اطلاق صيغه امر نسبت به وجوب توصلى و تعبدى و همچنين نسبت به وجوب نفسى و عينى و تعيينى، امر بعد از حظر، مره و تكرار، فور و تراخى، اجزاء، مقدمه واجب، مسئله ضد و...
جلد دوم، دربردارنده مقاصد زير مىباشد:
مقصد دوم كه در آن، درباره مبحث نواهى، در سه فصل، بحث شده است و از جمله مهمترين مباحث آن مىتوان به حقيقت مدلول ماده و صيغه نهى، اجتماع امر و نهى، نهى از شىء نسبت به اقتضاى فساد اشاره كرد.
در مقصد سوم، در پنج فصل، به بررسى مطالب مربوط به مفاهيم پرداخته شده است. تعريف مفهوم، مفهوم جمله شرطيه، مفهوم استثناء، لقب، عدد، و ادات حصر از جمله مباحث اين مقصد مىباشند.
مقصد چهارم، در مورد مبحث عام و خاص بوده و داراى سيزده فصل است كه از جمله مباحث مطرح شده در آن، عبارتند از: تعريف عام و خاص، الفاظ و صيغ عموم، حجت بودن عامى كه تخصيص در آن راه يافته، اجمال مخصص، خطابات شفاهى، تخصيص كتاب با خبر واحد و...
مقصد پنجم، در چهار فصل تنظيم شده و مباحث الفاظ را به پايان برده است. تعريف مطلق و مقيد، مقدمات حكمت، مطلق و مقيد متنافى، مجمل و مبين از مهمترين مباحث اين مقصد مىباشند.
مقصد ششم، شامل مباحث ادله عقلى، احكام قطع، حجّيت آن، ظن و انواع آن است كه قطع و اقسام آن، امارات غير علمى، ظواهر قرآن و سنت، اجماع منقول، تعارض اجماعات منقول و... از جمله مباحث آن مىباشند.
جلد سوم، شامل دو مقصد زير مىباشد:
مقصد هفتم، كه در اصول عملى(اصل برائت، تخيير، استصحاب و احتياط)، است و در چهار فصل، از احكام آنها بحث مىكند و مهمترين مباحث آن، اصل برائت، احتياط، تخيير و استصحاب مىباشد.
آخرين مقصد كه در تعارض ادله و امارات بوده و در ضمن نه فصل، به مباحثى همچون معناى تعارض، تعارض ميان ظاهر و اظهر، اصالت تساقط، تعارض ميان اماره و اصل، داير شدن امر ميان نسخ و تخصيص، تعارض ميان امارات، تعارض اخبار، تعادل و تراجيح و بيان مرجحات پرداخته شده است.
در خاتمه، پيرامون امور مربوط به اجتهاد و تقليد گفتوگو به عمل آمده است.
كتاب، بسيار موجز و دقيق به رشته تحرير درآمده و از آنجا كه مشتمل بر مطالب علمى، فلسفى، حكمتى و الهى است، لذا درك محتويات آن براى كسانى كه اهل فن نباشند، و لو عرب زبانان، مشكل است، زيرا خواننده، بايد از مقدمات علمى فراوانى بهرهمند بوده تا بتواند به رموز، اشارات و غموض عبارات آن پىببرد و اگر فاقد چنين مايهاى باشد، در همان سطر اول كتاب، درمىماند.
اين اثر، گر چه همه كتابهايى را كه از پيش در اصول تأليف شده است، بهكلى متروك و منسوخ نكرده، ولى بيش از همه آنها ميان طالبان علم و صاحبان دقت و فضل رواج يافته و مورد استفاده و نظر گرديده است و كتابهايى را كه پس از آن به دست مجتهدان و فضلاى معاصر تأليف گشته، بهطور اطلاق، از لحاظ تدريس و تدرس، تحت الشعاع قرار داده است.
وضعيت كتاب
اين كتاب، به زبان عربى، به وسيله انتشارات مؤسسه نشر اسلامى قم، در دو جزء در يك مجلد، در سالق چاپ و منتشر شده است.
حدود 73 نفر بر اين كتاب حاشيه نوشتهاند، حدود 17 نفر آن را شرح كردهاند و حدود 13 نفر، بر آن تقرير نوشتهاند.
از جمله شروح و حواشى چاپ شده كتاب عبارتند از:
1. تعليقة وجيزة فى مباحث الالفاظ، حسن اشگذرى يزدى؛
2. تعليقة على كفاية الاصول، شيخ عباسعلى شاهرودى؛
3. التعليقة على كفاية الاصول، شيخ على قوچانى بن شيخ قاسم؛
4. الحاشية على كفاية الاصول، ميرزا ابوالحسن بن عبدالحسين مشكينى؛
5. الحاشية على الكفاية، شيخ محمد على بن محمد جعفر صفايى حائرى قمى؛
6. حقائق الاصول، سيد محسن طباطبائى حكيم؛
7. حاشيه كفايه، شيخ مهدى بن شيخ محمدحسین بن عزيز خالصى كاظمى؛
8. حاشية على كفاية الاصول، شيخ محمد بن على، مشهور به سلطان العلماء عراقى؛
9. حاشية الكفاية، مرحوم سيّد محمّد حسين طباطبائى تبريزى؛
10. حاشية الكفاية، سيد محمد بن حسين موسوى نجفآبادى؛
11. حاشيه بر كفايه، محمدتقى آملى بن ملا محمد؛
12. دروس و حلول فى شرح كفاية الاصول، على بن حسين علوى؛
13. دراسات فى اصول الفقه، سيّد محمّد كلانتر؛
14. سبائك الذهب فى شرح الكفاية، شيخ محمّد صالح حائرى، معروف به علاّمه مازندرانى؛
15. شرح كفاية الاصول، شيخ عبدالحسين بن شيخ عيسى رشتى نجفى؛
16. طريق الوصول الى تحقيق كفاية الاصول، محمّد كرمى بن شيخ نصراللّه حويزى؛
17. عناية الاصول فى شرح كفاية الاصول، سيّد مرتضى حسينى فيروزآبادى؛
18. منتهى الدراية فى توضيح الكفاية، سيّد محمد جعفر جزايرى مروج؛
19. مصباح العقول، محمّد بن محمّد حسين اشكورى؛
20. نهاية المأمول فى شرح كفاية الاصول، مير سيّد حسن بن سيّد عزيز رضوى قمى، متخلص به «قدرت»؛
21. نهاية المأمول فى شرح كفاية الاصول، سيّد حسين بن سيّد عزيز حسينى تهرانى؛
22. نهاية الوصول فى شرح كفاية الاصول، شيخ مصطفى کرمانشاهى بن مرحوم شيخ مرتضى؛
23. نهاية الدارية فى شرح الكفاية، شيخ محمدحسین غروى اصفهانى، مشهور به كمپانى؛
24. نهاية النهاية فى شرح الكفاية، ميرزا على بن عبدالحسين بن مولى اصغر بن محمدباقرايروانى؛
25. نهاية المأمول فى شرح كفاية الاصول، شيخ محمد على اجتهادى؛
26. نهاية الاصول الى كفاية الاصول، سيّد مصطفى محسن موسوى حائرى؛
27. الهداية فى شرح الكفاية، شيخ عبدالحسين بن محمّد تقى آل شيخ اسد اللّه كاظمى؛
28. الهداية فى شرح الكفاية، سيّد محمّد جعفر بن محمّد طاهر موسوى طاهرى شيرازى.
منابع مقاله
1. مقدمه و متن كتاب.
2. باقرى بيدهندى، ناصر، «كتابشناسى كتب درسى حوزه(2): كفاية الاصول / خراسانى، ملا محمد كاظم»، پايگاه مجلات تخصصى نور، قرآن و حديث، نور علم، فروردين 1368ش، شماره 30.
وابستهها
آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین/ نقش:نویسنده بدایة الوصول فی شرح کفایة الأصول
غایة الأصول في شرح کفایة الأصول
کفایة الأصول في أسلوبها الثاني
هدایة الأصول في شرح کفایة الأصول
تعلیقة القوچاني علی کفایة الأصول
متن، ترجمه و شرح کامل کفایة الأصول
نهایة الوصول في شرح كفايه الأصول
دروس و حلول فی شرح کفایه الاصول (مباحث الفاظ)
شرح کفایة الأصول (رشتی، عبدالحسین)
طریق الوصول الی تحقیق کفایة الأصول
تحریر الفصول في شرح کفایة الأصول
غایه السوول فی شرح کفایه الاصول
أنوار الهدایة في التعلیقة علی الكفایة
کفایة الاُصول (با حواشی مشکینی)
عنایة الأصول في شرح کفایة الأصول
منتهی الدرایة في توضیح الکفایة
نهایة الدرایة فی شرح الکفایة (طبع قدیم)