شرح مثنوی معنوی مولوی (نیکلسون): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'هـ.ش' به 'ش')
جز (جایگزینی متن - 'مثنوی مولوی (ابهام زدایی)' به 'مثنوی مولوی (ابهام‌زدایی)')
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| تصویر =NUR02280J1.jpg
| تصویر =NUR02280J1.jpg
خط ۵: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =مثنوی. شرح
| عنوان‌های دیگر =مثنوی. شرح
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[نيکلسون، رينولد الين]] (نويسنده)
[[نيکلسون، رينولد الين]] (نویسنده)


[[خرمشاهی، بهاءالدین]] (ويراستار)
[[خرمشاهی، بهاءالدین]] (ويراستار)


[[آشتیانی، جلال‎‌الدین]] (مقدمه‌نويس)
[[آشتیانی، سید جلال‌الدین]] (مقدمه‌نويس)


[[لاهوتی، حسن]] (ترجمه و تعلیق)
[[لاهوتی، حسن]] (ترجمه و تعلیق)
خط ۱۷: خط ۱۶:
شعر فارسی - قرن 7ق. - تاریخ و نقد
شعر فارسی - قرن 7ق. - تاریخ و نقد


مولوی، جلال الدین محمد بن محمد، 604 - 672ق. مثنوی - نقد و تفسیر
مولوی، جلال‌الدین محمد بن محمد، 604 - 672ق. مثنوی - نقد و تفسیر
| ناشر =  
| ناشر =  
شرکت انتشارات علمی و فرهنگی
شرکت انتشارات علمی و فرهنگی
خط ۲۳: خط ۲۲:
| سال نشر = 1378 ش  
| سال نشر = 1378 ش  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE2280AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02280AUTOMATIONCODE
| چاپ =2
| چاپ =2
| تعداد جلد =6
| تعداد جلد =6
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02280
| کتابخوان همراه نور =02280
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
{{کاربردهای دیگر| مثنوی مولوی (ابهام‌زدایی)}}




'''شرح مثنوى معنوى مولوى'''» ('''شرح نيكلسون'''توضيح و شرح مفصل و كامل مثنوى بر طبق نظر و برداشت‌هاى شرق‌شناس مسيحى و مولوى‌پژوه بزرگ و مشهور، رينولد الين نيكلسون است. درباره اين اثر مهم، چند نكته شايان توجه است:
'''شرح مثنوى معنوى مولوى'''» (شرح نیکلسونتوضیح و شرح مفصل و کامل مثنوى بر طبق نظر و برداشت‌هاى شرق‌شناس مسیحى و مولوى‌پژوه بزرگ و مشهور، [[نیکلسون، رینولد الین|رینولد الین نیکلسون]] است. درباره این اثر مهم، چند نکته شایان توجه است:


#نيكلسون، مثنوى معنوى را به زبان انگليسى ترجمه و شرح كرده و آقاى [[لاهوتی، حسن|حسن لاهوتى]] همان شرح و ترجمه نيكلسون را از انگليسى به فارسى برگردانده است. اين شرح در شش جلد، مطابق با دفترهاى مثنوى تنظيم شده است. نيكلسون، نخست زبان فارسى و عربى را آموخت و بعد، براى تصحيح دقيق، روشمند و انتقادى مثنوى معنوى بر اساس نسخه‌هاى متعدد و ترجمه و شرح آن، بيست سال تمام از عمر خود را صرف كرد<ref>شرح مثنوى معنوى مولوى، مقدمه، ص 97</ref>
#[[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]]، مثنوى معنوى را به زبان انگلیسى ترجمه و شرح کرده و آقاى [[لاهوتی، حسن|حسن لاهوتى]] همان شرح و ترجمه [[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]] را از انگلیسى به فارسى برگردانده است. این شرح در شش جلد، مطابق با دفترهاى مثنوى تنظیم شده است. [[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]]، نخست زبان فارسى و عربى را آموخت و بعد، براى تصحیح دقیق، روشمند و انتقادى مثنوى معنوى بر اساس نسخه‌هاى متعدد و ترجمه و شرح آن، بیست سال تمام از عمر خود را صرف کرد<ref>شرح مثنوى معنوى مولوى، مقدمه، ص 97</ref>
#استاد [[سيد جلال‌الدين آشتيانى]]، متخصص فلسفه و عرفان اسلامى، مقدمه‌اى مفصل بر ترجمه آقاى لاهوتى نوشته و ارزش آن را تأييد كرده و سنگينى كار و تعليقات مفصل آقاى لاهوتى بر هر دفتر را حاكى از دقت توأم با صبر و حوصله و زحمتى دانسته كه وى با كمال اشتياق بر خود هموار ساخته است<ref>همان، مقدمه، ص 98</ref>[[آشتیانی، جلال‎‌الدین|استاد آشتيانى]]، در مورد نيكلسون اين نكته مهم را مطرح كرده است كه عظمت مثنوى در حدى است كه بسيارى از دانشمندان غير مسلمان شرق و غرب عالم را به جذبه غيبى متوجه خود ساخته است؛ چه، آنكه تصوف و عرفان اسلامى حد و مرز نمى‌شناسد و بسيارى از ارباب ذوق از مردم مغرب‌زمين به ترجمه و تحقيق و تدقيق و چاپ و انتشار آثار عاليه عرفاى اسلامى پرداخته‌اند و در قرن اخير دانشمند محقق و پرتلاش نيكلسون در امر شرح دقيق مثنوى راه صحيح و موفقيت‌آميز توأم با اصول صحيح تحقيق را پيش گرفت. او بعد از فراگرفتن زبان فارسى و عربى به تصحيح دقيق و مطابق با اصول انتقادى مثنوى پرداخت و بعد از چند سال رنج، صحيح‌ترين نسخه از مثنوى را بر طالبان معرفت عرضه داشت و هنوز كه هنوز است مثنوى تصحيح‌شده وى رقيب تازه‌اى در بازار نقد و تحقيق به خود نديده است و بعد از آن با در دست داشتن نسخه‌اى كامل به ترجمه مثنوى به زبان قوم خود - زبان انگليسى - اقدام كرد و سپس در صدد شرح معضلات آن برآمد و حقاً در كار خود توفيق به دست آورد.
#استاد [[سيد جلال‌الدين آشتيانى|سید جلال‌الدین آشتیانى]]، متخصص فلسفه و عرفان اسلامى، مقدمه‌اى مفصل بر ترجمه آقاى [[لاهوتی، حسن|لاهوتى]] نوشته و ارزش آن را تأیید کرده و سنگینى کار و تعلیقات مفصل آقاى [[لاهوتی، حسن|لاهوتى]] بر هر دفتر را حاکى از دقت توأم با صبر و حوصله و زحمتى دانسته که وى با کمال اشتیاق بر خود هموار ساخته است<ref>همان، مقدمه، ص 98</ref>[[آشتیانی، سید جلال‌الدین|استاد آشتیانى]]، در مورد [[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]] این نکته مهم را مطرح کرده است که عظمت مثنوى در حدى است که بسیارى از دانشمندان غیر مسلمان شرق و غرب عالم را به جذبه غیبى متوجه خود ساخته است؛ چه، آنکه تصوف و عرفان اسلامى حد و مرز نمى‌شناسد و بسیارى از ارباب ذوق از مردم مغرب‌زمین به ترجمه و تحقیق و تدقیق و چاپ و انتشار آثار عالیه عرفاى اسلامى پرداخته‌اند و در قرن اخیر دانشمند محقق و پرتلاش [[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]] در امر شرح دقیق مثنوى راه صحیح و موفقیت‌آمیز توأم با اصول صحیح تحقیق را پیش گرفت. او بعد از فراگرفتن زبان فارسى و عربى به تصحیح دقیق و مطابق با اصول انتقادى مثنوى پرداخت و بعد از چند سال رنج، صحیح‌ترین نسخه از مثنوى را بر طالبان معرفت عرضه داشت و هنوز که هنوز است مثنوى تصحیح‌شده وى رقیب تازه‌اى در بازار نقد و تحقیق به خود ندیده است و بعد از آن با در دست داشتن نسخه‌اى کامل به ترجمه مثنوى به زبان قوم خود - زبان انگلیسى - اقدام کرد و سپس در صدد شرح معضلات آن برآمد و حقاً در کار خود توفیق به دست آورد.
#:نيكلسون، از ناحيه شرح خود بر مثنوى در بين طالبان معرفت از شهرتى عظيم برخوردار شد و مى‌توان او را بزرگ‌ترين مثنوى‌شناس در مغرب‌زمين دانست. آموختن زبان فارسى در حدى كه بتوان اشعار مشكل و نامأنوس مولانا را خوب درك كرد، براى هر خارجى، كارى دشوار و فراگرفتن زبان تازى در حد زبان فارسى ضرورى است و دانشمند فقيد، نيكلسون، با تصحيح، ترجمه و شرح انگليسى خود بر مثنوى نشان مى‌دهد كه بر اين هر دو زبان تسلط كافى داشته است<ref>همان، مقدمه، ص 96 - 98</ref>
#:[[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]]، از ناحیه شرح خود بر مثنوى در بین طالبان معرفت از شهرتى عظیم برخوردار شد و مى‌توان او را بزرگ‌ترین مثنوى‌شناس در مغرب‌زمین دانست. آموختن زبان فارسى در حدى که بتوان اشعار مشکل و نامأنوس مولانا را خوب درک کرد، براى هر خارجى، کارى دشوار و فراگرفتن زبان تازى در حد زبان فارسى ضرورى است و دانشمند فقید، [[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]]، با تصحیح، ترجمه و شرح انگلیسى خود بر مثنوى نشان مى‌دهد که بر این هر دو زبان تسلط کافى داشته است<ref>همان، مقدمه، ص 96 - 98</ref>
#نيكلسون، در شرح خود بر مثنوى جهت پرهيز از اطناب كلام، بسيارى از مشكلات را به آثار بزرگ قدما و متأخران و گاهى نيز به آثار دانشمندان غربى ارجاع داده است كه مترجم محقق اين اثر در موارد زيادى بر سبيل اختصار به نقل مطالب ارجاع‌شده پرداخته و يا آدرس دقيق منابع آنها را در چاپ‌هاى جديد آن آثار نشان داده است كه كار مراجعه به آنها را تا حد بسيار زيادى سهل كرده است وگرنه، دسترسى به چاپ‌هايى كه نيكلسون در اختيار داشته است اكنون مشكل ديگرى بود<ref>همان، مقدمه، ص 97</ref>
#[[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]]، در شرح خود بر مثنوى جهت پرهیز از اطناب کلام، بسیارى از مشکلات را به آثار بزرگ قدما و متأخران و گاهى نیز به آثار دانشمندان غربى ارجاع داده است که مترجم محقق این اثر در موارد زیادى بر سبیل اختصار به نقل مطالب ارجاع‌شده پرداخته و یا آدرس دقیق منابع آنها را در چاپ‌هاى جدید آن آثار نشان داده است که کار مراجعه به آنها را تا حد بسیار زیادى سهل کرده است وگرنه، دسترسى به چاپ‌هایى که [[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]] در اختیار داشته است اکنون مشکل دیگرى بود<ref>همان، مقدمه، ص 97</ref>
#بنا بر نظر مترجم، تصحيح مثنوى كه توسط نيكلسون انجام شده، هنوز هم بى‌شك معتبرترين و موثق‌ترين روايت مثنوى است كه در اختيار پژوهشگران مضامين والاى مثنوى قرار دارد<ref>همان، مقدمه، ص 100</ref>آگاهان و زبان‌شناسان مى‌دانند كه ترجمه انگليسى نيكلسون از مثنوى معنوى، بى‌شك يكى از شاهكارهاى بزرگ و كم‌نظير ترجمه در عالم ادب است كه نشان از نهايت ذوق و قريحه، كمال علمى، پختگى فكرى، انسجام كلام و عشق و علاقه پرشور نيكلسون به ادب فارسى و تصوف اسلامى دارد<ref>همان، مقدمه، ص 104</ref>
#بنا بر نظر مترجم، تصحیح مثنوى که توسط [[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]] انجام شده، هنوز هم بى‌شک معتبرترین و موثق‌ترین روایت مثنوى است که در اختیار پژوهشگران مضامین والاى مثنوى قرار دارد<ref>همان، مقدمه، ص 100</ref>آگاهان و زبان‌شناسان مى‌دانند که ترجمه انگلیسى [[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]] از مثنوى معنوى، بى‌شک یکى از شاهکارهاى بزرگ و کم‌نظیر ترجمه در عالم ادب است که نشان از نهایت ذوق و قریحه، کمال علمى، پختگى فکرى، انسجام کلام و عشق و علاقه پرشور [[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]] به ادب فارسى و تصوف اسلامى دارد<ref>همان، مقدمه، ص 104</ref>
#شرح نيكلسون بر مثنوى، اولين شرحى نيست كه به زبان انگليسى بر مثنوى نوشته شده است، پيش از او ويلسون نيز بر دفتر دوم مثنوى شرحى نوشته بود كه نيكلسون در كنار شرح‌هاى معتبر فارسى، تركى و عربى به آن نيز مراجعه كرده است، ولى در اكثر موارد به‌جاى استناد به سخن وى لغزش‌هايش را يادآورى مى‌كند. شرح نيكلسون بر مثنوى، مانند اكثر شروح فارسى، تركى و عربى، توضيح معضلات ابيات مثنوى از راه مراجعه به مآخذ و منابعى است كه مولانا در سرودن مثنوى معنوى خود از آن سود جسته است. وى برخلاف انقروى كه يك‌يك ابيات را به تركى ترجمه كرده و بلافاصله بعد از ترجمه هر بيت توضيحات لازم آن را آورده، اين دو بخش؛ يعنى ترجمه و تفسير را از هم جدا كرده و كوشيده است تا ضمن شرح معضلات مثنوى، منابع و مآخذ سخنان مولانا را نشان دهد و اشارات به آيات قرآن، احاديث نبوى، روايات و اخبار، واقعيات تاريخى، حكايات، امثال و حكم، مجازها و استعاره‌هاى شعرى و غير آن را كه در مثنوى بسيار فراوان است توضيح دهد و به اين ترتيب مشكلات را از پيش پاى خواننده اهل تحقيق بردارد... در اين باره به‌جرأت مى‌توان گفت كمتر نكته دقيقى مى‌توان يافت كه از نظر تيزبين او گريخته باشد<ref>همان، مقدمه، ص 108</ref>
#شرح [[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]] بر مثنوى، اولین شرحى نیست که به زبان انگلیسى بر مثنوى نوشته شده است، پیش از او ویلسون نیز بر دفتر دوم مثنوى شرحى نوشته بود که [[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]] در کنار شرح‌هاى معتبر فارسى، ترکى و عربى به آن نیز مراجعه کرده است، ولى در اکثر موارد به‌جاى استناد به سخن وى لغزش‌هایش را یادآورى مى‌کند. شرح [[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]] بر مثنوى، مانند اکثر شروح فارسى، ترکى و عربى، توضیح معضلات ابیات مثنوى از راه مراجعه به مآخذ و منابعى است که مولانا در سرودن مثنوى معنوى خود از آن سود جسته است. وى برخلاف انقروى که یک‌یک ابیات را به ترکى ترجمه کرده و بلافاصله بعد از ترجمه هر بیت توضیحات لازم آن را آورده، این دو بخش؛ یعنى ترجمه و تفسیر را از هم جدا کرده و کوشیده است تا ضمن شرح معضلات مثنوى، منابع و مآخذ سخنان مولانا را نشان دهد و اشارات به آیات قرآن، احادیث نبوى، روایات و اخبار، واقعیات تاریخى، حکایات، امثال و حکم، مجازها و استعاره‌هاى شعرى و غیر آن را که در مثنوى بسیار فراوان است توضیح دهد و به این ترتیب مشکلات را از پیش پاى خواننده اهل تحقیق بردارد... در این باره به‌جرأت مى‌توان گفت کمتر نکته دقیقى مى‌توان یافت که از نظر تیزبین او گریخته باشد<ref>همان، مقدمه، ص 108</ref>
#روش كار مترجم در اين اثر چنين بوده كه به منابع اصلى مورد استفاده نيكلسون مراجعه كرده تا بتواند علاوه بر معادل‌هاى درست و مأنوس الفاظ و تعبيرات و اصطلاحات عرفانى و فلسفى، متن اصلى نقل قول‌هاى مستقيم را نيز بيابد و در متن فارسى بگنجاند. او به‌منظور تأمين اين دو نكته بسيار مهم - معادل‌گزينى و يافتن نقل قول‌هاى فارسى و عربى منظوم و منثور كوتاه و بلند، از آيات قرآنى و احاديث مأثوره گرفته تا سخنان مشايخ و امثال سائره و نظاير آن - به دو شرح مفصل مثنوى - شرح كبير انقروى و شرح ولى‌محمد اكبرآبادى - مراجعه كرده و به دو شرح ديگر مثنوى كه نيكلسون - مستقيم يا غير مستقيم - عبارتى را از آنها برگرفته بود؛ يعنى المنهج القوى و شرح بحر العلوم نيز در حد رفع نياز مراجعه كرده است. مترجم از سه شرح ديگر مثنوى؛ يعنى شرح اسرار، شرح شريف مثنوى و شرح شاه داعى كه در شمار شروح محل مراجعه نيكلسون نبوده نيز به‌خصوص از شرح اسرار بسيار استفاده كرده است<ref>همان، مقدمه، ص 110 - 111</ref>
#روش کار مترجم در این اثر چنین بوده که به منابع اصلى مورد استفاده [[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]] مراجعه کرده تا بتواند علاوه بر معادل‌هاى درست و مأنوس الفاظ و تعبیرات و اصطلاحات عرفانى و فلسفى، متن اصلى نقل قول‌هاى مستقیم را نیز بیابد و در متن فارسى بگنجاند. او به‌منظور تأمین این دو نکته بسیار مهم - معادل‌گزینى و یافتن نقل قول‌هاى فارسى و عربى منظوم و منثور کوتاه و بلند، از آیات قرآنى و احادیث مأثوره گرفته تا سخنان مشایخ و امثال سائره و نظایر آن - به دو شرح مفصل مثنوى - شرح کبیر انقروى و شرح ولى‌محمد اکبرآبادى - مراجعه کرده و به دو شرح دیگر مثنوى که نیکلسون - مستقیم یا غیر مستقیم - عبارتى را از آنها برگرفته بود؛ یعنى المنهج القوى و شرح بحر العلوم نیز در حد رفع نیاز مراجعه کرده است. مترجم از سه شرح دیگر مثنوى؛ یعنى شرح اسرار، شرح شریف مثنوى و شرح شاه داعى که در شمار شروح محل مراجعه نیکلسون نبوده نیز به‌خصوص از شرح اسرار بسیار استفاده کرده است<ref>همان، مقدمه، ص 110 - 111</ref>
#گروه ديگرى از مآخذ نيكلسون، كتاب‌هاى تأليف خود اوست؛ برخى از آنها به فارسى ترجمه شده است؛ بنابراين، مترجم نيز جاى ارجاعات نيكلسون به اين گونه آثار ترجمه‌شده را نيز در بخش يادداشت‌هاى مترجم مشخص كرده است. برخى ديگر از آثار نيكلسون هنوز به فارسى ترجمه نشده است كه مترجم ارجاعات وى را از اين آثار به فارسى برگردانده و آن را نيز در بخش يادداشت‌هاى مترجم ثبت كرده است<ref>همان، مقدمه، ص 111 - 112</ref>
#گروه دیگرى از مآخذ نیکلسون، کتاب‌هاى تألیف خود اوست؛ برخى از آنها به فارسى ترجمه شده است؛ بنابراین، مترجم نیز جاى ارجاعات نیکلسون به این گونه آثار ترجمه‌شده را نیز در بخش یادداشت‌هاى مترجم مشخص کرده است. برخى دیگر از آثار نیکلسون هنوز به فارسى ترجمه نشده است که مترجم ارجاعات وى را از این آثار به فارسى برگردانده و آن را نیز در بخش یادداشت‌هاى مترجم ثبت کرده است<ref>همان، مقدمه، ص 111 - 112</ref>
#مترجم در مواردى كه لفظ يا اصطلاحى را در متون محل مراجعه نيكلسون نيافته با صاحب‌نظران به مشورت پرداخته و در اين ميان، در مورد اصطلاحات و مطالب عرفانى، بيشتر از استاد سيد جلال‌الدين آشتيانى استفاده كرده و حتى براى ترجمه بعضى قسمت‌هاى پيچيده عرفانى و فلسفى، با راهنمايى او مشكلش حل شده است<ref>همان، مقدمه، ص 112</ref>
#مترجم در مواردى که لفظ یا اصطلاحى را در متون محل مراجعه نیکلسون نیافته با صاحب‌نظران به مشورت پرداخته و در این میان، در مورد اصطلاحات و مطالب عرفانى، بیشتر از استاد سید جلال‌الدین آشتیانى استفاده کرده و حتى براى ترجمه بعضى قسمت‌هاى پیچیده عرفانى و فلسفى، با راهنمایى او مشکلش حل شده است<ref>همان، مقدمه، ص 112</ref>
#نيكلسون همه آيات قرآنى - جز چند مورد كوچك - را در متن به ترجمه انگليسى آورده بود؛ مترجم، ترجيح داده كه اصل و ترجمه فارسى هر آيه را پياپى در متن ترجمه بياورد. اگر احيانا به‌ضرورتى ترجمه آيه‌اى از قرآن در متن مترجم نيامده مسلما در يادداشت‌هاى مترجم آمده است. ترجمه فارسى آيات قرآنى - جز چند مورد كه در بخش يادداشت‌هاى مترجم مشخص شده - از روى ترجمه انگليسى نيكلسون صورت گرفته است<ref>همان، مقدمه، ص 112 - 113</ref>
#[[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]] همه آیات قرآنى - جز چند مورد کوچک - را در متن به ترجمه انگلیسى آورده بود؛ مترجم، ترجیح داده که اصل و ترجمه فارسى هر آیه را پیاپى در متن ترجمه بیاورد. اگر احیانا به‌ضرورتى ترجمه آیه‌اى از قرآن در متن مترجم نیامده مسلما در یادداشت‌هاى مترجم آمده است. ترجمه فارسى آیات قرآنى - جز چند مورد که در بخش یادداشت‌هاى مترجم مشخص شده - از روى ترجمه انگلیسى نیکلسون صورت گرفته است<ref>همان، مقدمه، ص 112 - 113</ref>
#مترجم، منابع احاديث و اخبار و رواياتى را كه نيكلسون بدون ذكر مأخذ نقل كرده بود، از روى كتاب احاديث مثنوى شادروان استاد [[فروزانفر، بدیع‌الزمان|بديع‌الزمان فروزانفر]] و يا از متون كهن عرفانى عربى و فارسى جستجو و نقل كرده است<ref>همان، مقدمه، ص 112</ref>
#مترجم، منابع احادیث و اخبار و روایاتى را که نیکلسون بدون ذکر مأخذ نقل کرده بود، از روى کتاب احادیث مثنوى شادروان استاد [[فروزانفر، بدیع‌الزمان|بدیع‌الزمان فروزانفر]] و یا از متون کهن عرفانى عربى و فارسى جستجو و نقل کرده است<ref>همان، مقدمه، ص 112</ref>
#مترجم، شرح نيكلسون بر مثنوى را در مدت هفت سال ترجمه و براى آن، مقدمه و يادداشت فراهم كرده است<ref>همان، مقدمه، ص 114 - 115</ref>
#مترجم، شرح نیکلسون بر مثنوى را در مدت هفت سال ترجمه و براى آن، مقدمه و یادداشت فراهم کرده است<ref>همان، مقدمه، ص 114 - 115</ref>
#نيكلسون در مقدمه نوشته است كه اهتمام خطير به نوشتن شرحى موجز بر مثنوى - كه من اثر خود را برخوردار از چنين توصيفى مى‌بينم - مسائل مربوط به صورت، دامنه شمول و روش را در بر مى‌گيرد كه تصميم‌گيرى درباره آنها آسان نيست. آيا بايد آن را براى استفاده متخصصان طرح افكند يا با نياز گروهى گسترده‌تر موافق آورد يا با تن‌دردادن به اين خطر كه حق هيچ‌يك چنان‌كه بايد برآورده نشود، در جهت تلفيق اين معيارهاى ناسازگار تلاش كرد. در مجلد حاضر طريق اخير در پيش گرفته شده است. شايد در بقيه اثر براى انصراف از اين راه دلايل متقاعدكننده‌اى وجود داشته باشد، اما احساس كردم كه دست كم بخشى از مثنوى را چنان بايد مطرح ساخت كه اكثريت پژوهندگان غربى شعر عارفانه فارسى؛ يعنى آنها كه به‌رغم اطلاع كلى از موضوع، باز هم نيازمند كمك و راهنمايى در جزئيات هستند، آن را بهتر فهم كنند. اين امر، تا حد زيادى با ارجاع دادن به كتاب‌هاى ديگر تأمين شده است. بى‌شك شرح آرمانى آن است كه مكتفى به ذات (مستقل و اصيل) باشد، اما چنين چيزى متأسفانه همچون عنقا در عالم مكان و زمان وجود ندارد؛ هرچند، اغلب به‌دشوارى مى‌توان دانست كه چه چيز را بايد كنار زد و چه چيز را در ميان آورد، برخلاف خواست خود به توضيح درباره مشرب، مفهوم درونى و تاريخ ادبى مثنوى، كوشيدم تا ميان نقد متن و تفسير توازنى برقرار سازم<ref>همان، ج 1، ص 1</ref>
#نیکلسون در مقدمه نوشته است که اهتمام خطیر به نوشتن شرحى موجز بر مثنوى - که من اثر خود را برخوردار از چنین توصیفى مى‌بینم - مسائل مربوط به صورت، دامنه شمول و روش را در بر مى‌گیرد که تصمیم‌گیرى درباره آنها آسان نیست. آیا باید آن را براى استفاده متخصصان طرح افکند یا با نیاز گروهى گسترده‌تر موافق آورد یا با تن‌دردادن به این خطر که حق هیچ‌یک چنان‌که باید برآورده نشود، در جهت تلفیق این معیارهاى ناسازگار تلاش کرد. در مجلد حاضر طریق اخیر در پیش گرفته شده است. شاید در بقیه اثر براى انصراف از این راه دلایل متقاعدکننده‌اى وجود داشته باشد، اما احساس کردم که دست کم بخشى از مثنوى را چنان باید مطرح ساخت که اکثریت پژوهندگان غربى شعر عارفانه فارسى؛ یعنى آنها که به‌رغم اطلاع کلى از موضوع، باز هم نیازمند کمک و راهنمایى در جزئیات هستند، آن را بهتر فهم کنند. این امر، تا حد زیادى با ارجاع دادن به کتاب‌هاى دیگر تأمین شده است. بى‌شک شرح آرمانى آن است که مکتفى به ذات (مستقل و اصیل) باشد، اما چنین چیزى متأسفانه همچون عنقا در عالم مکان و زمان وجود ندارد؛ هرچند، اغلب به‌دشوارى مى‌توان دانست که چه چیز را باید کنار زد و چه چیز را در میان آورد، برخلاف خواست خود به توضیح درباره مشرب، مفهوم درونى و تاریخ ادبى مثنوى، کوشیدم تا میان نقد متن و تفسیر توازنى برقرار سازم<ref>همان، ج 1، ص 1</ref>
#نيكلسون معتقد است كه چه‌بسا بهترين شرح بر مثنوى، عبارت از خود مثنوى است؛ زيرا در اين كتاب فراوان است قطعه‌هايى كه هريك روشنگر ديگرى است<ref>همان، ج 1، ص 4</ref>
#[[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]] معتقد است که چه‌بسا بهترین شرح بر مثنوى، عبارت از خود مثنوى است؛ زیرا در این کتاب فراوان است قطعه‌هایى که هریک روشنگر دیگرى است<ref>همان، ج 1، ص 4</ref>
#نيكلسون اعتقاد دارد كه مولوى، شاعر و عارف است، نه فيلسوف و اهل منطق. نتيجه‌اى كه او مى‌گيرد چنين است كه مثنوى مولانا نظام منسجمى ندارد، بلكه وى فضايى هنرمندانه مى‌آفريند كه ابعادى گوناگون دارد و چندان نظم و استدلال نمى‌پذيرد<ref>همان، ج 1، ص 5</ref>
#[[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]] اعتقاد دارد که مولوى، شاعر و عارف است، نه فیلسوف و اهل منطق. نتیجه‌اى که او مى‌گیرد چنین است که مثنوى مولانا نظام منسجمى ندارد، بلکه وى فضایى هنرمندانه مى‌آفریند که ابعادى گوناگون دارد و چندان نظم و استدلال نمى‌پذیرد<ref>همان، ج 1، ص 5</ref>
#نيكلسون مى‌گويد: شارحان مثنوى ناچارند كه شعر عرفانى را به نثر عقلانى تبديل كنند. از طريق اين واسطه كه بنگرى آنچه كه در محيط طبيعى خود، ماهى شناورى بود، به‌صورت نمونه خشك و تشريح‌شده روى ميز آزمايشگاه درمى‌آيد. خواننده پى خواهد برد كه در مثنوى با وجود مضامين بسيارى كه قابل توضيح بى‌واسطه است معانى بسيارى نيز هست كه بايد با اتصال به مبناى فلسفى‌اش توضيح داده شود. شارحان شرقى در اين زمينه انواع و اقسام سليقه‌هايى را عرضه مى‌كنند كه اسباب پريشانى و سردرگمى است. من به‌جاى مطرح ساختن نظريه‌هاى رقيب، معمولا يا يكى از آنها را برگزيده‌ام يا عقيده شخصى خود را بيان كرده‌ام. به نظر من، بعضى قطعه‌ها، از روش‌هاى نوين كه در بررسى آنها اعمال شده است، روشنى تازه‌اى يافته‌اند<ref>همان، ج 1، ص 5</ref>
#نیکلسون مى‌گوید: شارحان مثنوى ناچارند که شعر عرفانى را به نثر عقلانى تبدیل کنند. از طریق این واسطه که بنگرى آنچه که در محیط طبیعى خود، ماهى شناورى بود، به‌صورت نمونه خشک و تشریح‌شده روى میز آزمایشگاه درمى‌آید. خواننده پى خواهد برد که در مثنوى با وجود مضامین بسیارى که قابل توضیح بى‌واسطه است معانى بسیارى نیز هست که باید با اتصال به مبناى فلسفى‌اش توضیح داده شود. شارحان شرقى در این زمینه انواع و اقسام سلیقه‌هایى را عرضه مى‌کنند که اسباب پریشانى و سردرگمى است. من به‌جاى مطرح ساختن نظریه‌هاى رقیب، معمولا یا یکى از آنها را برگزیده‌ام یا عقیده شخصى خود را بیان کرده‌ام. به نظر من، بعضى قطعه‌ها، از روش‌هاى نوین که در بررسى آنها اعمال شده است، روشنى تازه‌اى یافته‌اند<ref>همان، ج 1، ص 5</ref>
#يادداشت‌هاى مفصل مترجم در پايان هريك از جلدهاى شش‌گانه آمده است. مترجم در اين يادداشت‌ها، برخى از لغت‌ها را توضيح داده و داستان‌هاى مورد اشاره را تعيين كرده و تفصيل مباحث را به منابع آن ارجاع داده است و مطالبى تكميلى يا تطبيقى از نوشته‌هاى انديشوران قرون گذشته، مانند حكيم [[سبزواری، هادی|ملا هادى سبزوارى]] و همچنين انديشوران معاصر، همانند استاد [[همایی، جلال‌الدین|جلال‌الدين همائى]] و دكتر [[پورجوادی، نصرالله|نصرالله پورجوادى]] و... به آن افزوده است<ref>همان، ج 1، ص 525 - 587 و ج 2، ص 961 - 1011 و ج 3، ص 1355 - 1409 و ج 4، ص 1689 - 1721 و ج 5، ص 1969 - 1992 و ج 6، ص 2293 - 2322</ref>
#یادداشت‌هاى مفصل مترجم در پایان هریک از جلدهاى شش‌گانه آمده است. مترجم در این یادداشت‌ها، برخى از لغت‌ها را توضیح داده و داستان‌هاى مورد اشاره را تعیین کرده و تفصیل مباحث را به منابع آن ارجاع داده است و مطالبى تکمیلى یا تطبیقى از نوشته‌هاى اندیشوران قرون گذشته، مانند حکیم [[سبزواری، هادی|ملا هادى سبزوارى]] و همچنین اندیشوران معاصر، همانند استاد [[همایی، جلال‌الدین|جلال‌الدین همائى]] و دکتر [[پورجوادی، نصرالله|نصرالله پورجوادى]] و... به آن افزوده است<ref>همان، ج 1، ص 525 - 587 و ج 2، ص 961 - 1011 و ج 3، ص 1355 - 1409 و ج 4، ص 1689 - 1721 و ج 5، ص 1969 - 1992 و ج 6، ص 2293 - 2322</ref>
#يكى از نكته‌هاى جالب اين شرح، جبران برخى از لغزش‌ها است؛ به اين صورت كه نيكلسون يادداشت‌هايى را در پايان جلد دوم شرح خود بر مثنوى معنوى (شامل شرح بر دفاتر سوم تا ششم) براى تكميل آورده و برخى اشتباهات چاپى و قلمى خود را نيز اصلاح نموده و مترجم نيز اشتباهات او را مطابق راهنمايى خودش ضمن ترجمه رعايت كرده است<ref>همان، ج 2، ص 957، پاورقى</ref>
#یکى از نکته‌هاى جالب این شرح، جبران برخى از لغزش‌ها است؛ به این صورت که [[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]] یادداشت‌هایى را در پایان جلد دوم شرح خود بر مثنوى معنوى (شامل شرح بر دفاتر سوم تا ششم) براى تکمیل آورده و برخى اشتباهات چاپى و قلمى خود را نیز اصلاح نموده و مترجم نیز اشتباهات او را مطابق راهنمایى خودش ضمن ترجمه رعایت کرده است<ref>همان، ج 2، ص 957، پاورقى</ref>


== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==
شرح مثنوى معنوى مولوى، رينولد الين نيكلسون، ترجمه و تعليق: [[لاهوتی، حسن|حسن لاهوتى]]، با پيشگفتارى از استاد سيد جلال‌الدين آشتيانى، انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ دوم تهران 1378ش.
شرح مثنوى معنوى مولوى، [[نیکلسون، رینولد الین|رینولد الین نیکلسون]]، ترجمه و تعلیق: [[لاهوتی، حسن|حسن لاهوتى]]، با پیشگفتارى از استاد سید جلال‌الدین آشتیانى، انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ دوم تهران 1378ش.


==پانويس ==
==پانویس ==
<references />
<references />


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
[[رده:نویسندگان و آثار انفرادی]]
[[رده:نویسندگان و آثار انفرادی]]
[[رده:آثار خاورشناسان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۰۱

شرح مثنوى معنوى مولوى» (شرح نیکلسون)، توضیح و شرح مفصل و کامل مثنوى بر طبق نظر و برداشت‌هاى شرق‌شناس مسیحى و مولوى‌پژوه بزرگ و مشهور، رینولد الین نیکلسون است. درباره این اثر مهم، چند نکته شایان توجه است:

  1. نیکلسون، مثنوى معنوى را به زبان انگلیسى ترجمه و شرح کرده و آقاى حسن لاهوتى همان شرح و ترجمه نیکلسون را از انگلیسى به فارسى برگردانده است. این شرح در شش جلد، مطابق با دفترهاى مثنوى تنظیم شده است. نیکلسون، نخست زبان فارسى و عربى را آموخت و بعد، براى تصحیح دقیق، روشمند و انتقادى مثنوى معنوى بر اساس نسخه‌هاى متعدد و ترجمه و شرح آن، بیست سال تمام از عمر خود را صرف کرد[۱]
  2. استاد سید جلال‌الدین آشتیانى، متخصص فلسفه و عرفان اسلامى، مقدمه‌اى مفصل بر ترجمه آقاى لاهوتى نوشته و ارزش آن را تأیید کرده و سنگینى کار و تعلیقات مفصل آقاى لاهوتى بر هر دفتر را حاکى از دقت توأم با صبر و حوصله و زحمتى دانسته که وى با کمال اشتیاق بر خود هموار ساخته است[۲]استاد آشتیانى، در مورد نیکلسون این نکته مهم را مطرح کرده است که عظمت مثنوى در حدى است که بسیارى از دانشمندان غیر مسلمان شرق و غرب عالم را به جذبه غیبى متوجه خود ساخته است؛ چه، آنکه تصوف و عرفان اسلامى حد و مرز نمى‌شناسد و بسیارى از ارباب ذوق از مردم مغرب‌زمین به ترجمه و تحقیق و تدقیق و چاپ و انتشار آثار عالیه عرفاى اسلامى پرداخته‌اند و در قرن اخیر دانشمند محقق و پرتلاش نیکلسون در امر شرح دقیق مثنوى راه صحیح و موفقیت‌آمیز توأم با اصول صحیح تحقیق را پیش گرفت. او بعد از فراگرفتن زبان فارسى و عربى به تصحیح دقیق و مطابق با اصول انتقادى مثنوى پرداخت و بعد از چند سال رنج، صحیح‌ترین نسخه از مثنوى را بر طالبان معرفت عرضه داشت و هنوز که هنوز است مثنوى تصحیح‌شده وى رقیب تازه‌اى در بازار نقد و تحقیق به خود ندیده است و بعد از آن با در دست داشتن نسخه‌اى کامل به ترجمه مثنوى به زبان قوم خود - زبان انگلیسى - اقدام کرد و سپس در صدد شرح معضلات آن برآمد و حقاً در کار خود توفیق به دست آورد.
    نیکلسون، از ناحیه شرح خود بر مثنوى در بین طالبان معرفت از شهرتى عظیم برخوردار شد و مى‌توان او را بزرگ‌ترین مثنوى‌شناس در مغرب‌زمین دانست. آموختن زبان فارسى در حدى که بتوان اشعار مشکل و نامأنوس مولانا را خوب درک کرد، براى هر خارجى، کارى دشوار و فراگرفتن زبان تازى در حد زبان فارسى ضرورى است و دانشمند فقید، نیکلسون، با تصحیح، ترجمه و شرح انگلیسى خود بر مثنوى نشان مى‌دهد که بر این هر دو زبان تسلط کافى داشته است[۳]
  3. نیکلسون، در شرح خود بر مثنوى جهت پرهیز از اطناب کلام، بسیارى از مشکلات را به آثار بزرگ قدما و متأخران و گاهى نیز به آثار دانشمندان غربى ارجاع داده است که مترجم محقق این اثر در موارد زیادى بر سبیل اختصار به نقل مطالب ارجاع‌شده پرداخته و یا آدرس دقیق منابع آنها را در چاپ‌هاى جدید آن آثار نشان داده است که کار مراجعه به آنها را تا حد بسیار زیادى سهل کرده است وگرنه، دسترسى به چاپ‌هایى که نیکلسون در اختیار داشته است اکنون مشکل دیگرى بود[۴]
  4. بنا بر نظر مترجم، تصحیح مثنوى که توسط نیکلسون انجام شده، هنوز هم بى‌شک معتبرترین و موثق‌ترین روایت مثنوى است که در اختیار پژوهشگران مضامین والاى مثنوى قرار دارد[۵]آگاهان و زبان‌شناسان مى‌دانند که ترجمه انگلیسى نیکلسون از مثنوى معنوى، بى‌شک یکى از شاهکارهاى بزرگ و کم‌نظیر ترجمه در عالم ادب است که نشان از نهایت ذوق و قریحه، کمال علمى، پختگى فکرى، انسجام کلام و عشق و علاقه پرشور نیکلسون به ادب فارسى و تصوف اسلامى دارد[۶]
  5. شرح نیکلسون بر مثنوى، اولین شرحى نیست که به زبان انگلیسى بر مثنوى نوشته شده است، پیش از او ویلسون نیز بر دفتر دوم مثنوى شرحى نوشته بود که نیکلسون در کنار شرح‌هاى معتبر فارسى، ترکى و عربى به آن نیز مراجعه کرده است، ولى در اکثر موارد به‌جاى استناد به سخن وى لغزش‌هایش را یادآورى مى‌کند. شرح نیکلسون بر مثنوى، مانند اکثر شروح فارسى، ترکى و عربى، توضیح معضلات ابیات مثنوى از راه مراجعه به مآخذ و منابعى است که مولانا در سرودن مثنوى معنوى خود از آن سود جسته است. وى برخلاف انقروى که یک‌یک ابیات را به ترکى ترجمه کرده و بلافاصله بعد از ترجمه هر بیت توضیحات لازم آن را آورده، این دو بخش؛ یعنى ترجمه و تفسیر را از هم جدا کرده و کوشیده است تا ضمن شرح معضلات مثنوى، منابع و مآخذ سخنان مولانا را نشان دهد و اشارات به آیات قرآن، احادیث نبوى، روایات و اخبار، واقعیات تاریخى، حکایات، امثال و حکم، مجازها و استعاره‌هاى شعرى و غیر آن را که در مثنوى بسیار فراوان است توضیح دهد و به این ترتیب مشکلات را از پیش پاى خواننده اهل تحقیق بردارد... در این باره به‌جرأت مى‌توان گفت کمتر نکته دقیقى مى‌توان یافت که از نظر تیزبین او گریخته باشد[۷]
  6. روش کار مترجم در این اثر چنین بوده که به منابع اصلى مورد استفاده نیکلسون مراجعه کرده تا بتواند علاوه بر معادل‌هاى درست و مأنوس الفاظ و تعبیرات و اصطلاحات عرفانى و فلسفى، متن اصلى نقل قول‌هاى مستقیم را نیز بیابد و در متن فارسى بگنجاند. او به‌منظور تأمین این دو نکته بسیار مهم - معادل‌گزینى و یافتن نقل قول‌هاى فارسى و عربى منظوم و منثور کوتاه و بلند، از آیات قرآنى و احادیث مأثوره گرفته تا سخنان مشایخ و امثال سائره و نظایر آن - به دو شرح مفصل مثنوى - شرح کبیر انقروى و شرح ولى‌محمد اکبرآبادى - مراجعه کرده و به دو شرح دیگر مثنوى که نیکلسون - مستقیم یا غیر مستقیم - عبارتى را از آنها برگرفته بود؛ یعنى المنهج القوى و شرح بحر العلوم نیز در حد رفع نیاز مراجعه کرده است. مترجم از سه شرح دیگر مثنوى؛ یعنى شرح اسرار، شرح شریف مثنوى و شرح شاه داعى که در شمار شروح محل مراجعه نیکلسون نبوده نیز به‌خصوص از شرح اسرار بسیار استفاده کرده است[۸]
  7. گروه دیگرى از مآخذ نیکلسون، کتاب‌هاى تألیف خود اوست؛ برخى از آنها به فارسى ترجمه شده است؛ بنابراین، مترجم نیز جاى ارجاعات نیکلسون به این گونه آثار ترجمه‌شده را نیز در بخش یادداشت‌هاى مترجم مشخص کرده است. برخى دیگر از آثار نیکلسون هنوز به فارسى ترجمه نشده است که مترجم ارجاعات وى را از این آثار به فارسى برگردانده و آن را نیز در بخش یادداشت‌هاى مترجم ثبت کرده است[۹]
  8. مترجم در مواردى که لفظ یا اصطلاحى را در متون محل مراجعه نیکلسون نیافته با صاحب‌نظران به مشورت پرداخته و در این میان، در مورد اصطلاحات و مطالب عرفانى، بیشتر از استاد سید جلال‌الدین آشتیانى استفاده کرده و حتى براى ترجمه بعضى قسمت‌هاى پیچیده عرفانى و فلسفى، با راهنمایى او مشکلش حل شده است[۱۰]
  9. نیکلسون همه آیات قرآنى - جز چند مورد کوچک - را در متن به ترجمه انگلیسى آورده بود؛ مترجم، ترجیح داده که اصل و ترجمه فارسى هر آیه را پیاپى در متن ترجمه بیاورد. اگر احیانا به‌ضرورتى ترجمه آیه‌اى از قرآن در متن مترجم نیامده مسلما در یادداشت‌هاى مترجم آمده است. ترجمه فارسى آیات قرآنى - جز چند مورد که در بخش یادداشت‌هاى مترجم مشخص شده - از روى ترجمه انگلیسى نیکلسون صورت گرفته است[۱۱]
  10. مترجم، منابع احادیث و اخبار و روایاتى را که نیکلسون بدون ذکر مأخذ نقل کرده بود، از روى کتاب احادیث مثنوى شادروان استاد بدیع‌الزمان فروزانفر و یا از متون کهن عرفانى عربى و فارسى جستجو و نقل کرده است[۱۲]
  11. مترجم، شرح نیکلسون بر مثنوى را در مدت هفت سال ترجمه و براى آن، مقدمه و یادداشت فراهم کرده است[۱۳]
  12. نیکلسون در مقدمه نوشته است که اهتمام خطیر به نوشتن شرحى موجز بر مثنوى - که من اثر خود را برخوردار از چنین توصیفى مى‌بینم - مسائل مربوط به صورت، دامنه شمول و روش را در بر مى‌گیرد که تصمیم‌گیرى درباره آنها آسان نیست. آیا باید آن را براى استفاده متخصصان طرح افکند یا با نیاز گروهى گسترده‌تر موافق آورد یا با تن‌دردادن به این خطر که حق هیچ‌یک چنان‌که باید برآورده نشود، در جهت تلفیق این معیارهاى ناسازگار تلاش کرد. در مجلد حاضر طریق اخیر در پیش گرفته شده است. شاید در بقیه اثر براى انصراف از این راه دلایل متقاعدکننده‌اى وجود داشته باشد، اما احساس کردم که دست کم بخشى از مثنوى را چنان باید مطرح ساخت که اکثریت پژوهندگان غربى شعر عارفانه فارسى؛ یعنى آنها که به‌رغم اطلاع کلى از موضوع، باز هم نیازمند کمک و راهنمایى در جزئیات هستند، آن را بهتر فهم کنند. این امر، تا حد زیادى با ارجاع دادن به کتاب‌هاى دیگر تأمین شده است. بى‌شک شرح آرمانى آن است که مکتفى به ذات (مستقل و اصیل) باشد، اما چنین چیزى متأسفانه همچون عنقا در عالم مکان و زمان وجود ندارد؛ هرچند، اغلب به‌دشوارى مى‌توان دانست که چه چیز را باید کنار زد و چه چیز را در میان آورد، برخلاف خواست خود به توضیح درباره مشرب، مفهوم درونى و تاریخ ادبى مثنوى، کوشیدم تا میان نقد متن و تفسیر توازنى برقرار سازم[۱۴]
  13. نیکلسون معتقد است که چه‌بسا بهترین شرح بر مثنوى، عبارت از خود مثنوى است؛ زیرا در این کتاب فراوان است قطعه‌هایى که هریک روشنگر دیگرى است[۱۵]
  14. نیکلسون اعتقاد دارد که مولوى، شاعر و عارف است، نه فیلسوف و اهل منطق. نتیجه‌اى که او مى‌گیرد چنین است که مثنوى مولانا نظام منسجمى ندارد، بلکه وى فضایى هنرمندانه مى‌آفریند که ابعادى گوناگون دارد و چندان نظم و استدلال نمى‌پذیرد[۱۶]
  15. نیکلسون مى‌گوید: شارحان مثنوى ناچارند که شعر عرفانى را به نثر عقلانى تبدیل کنند. از طریق این واسطه که بنگرى آنچه که در محیط طبیعى خود، ماهى شناورى بود، به‌صورت نمونه خشک و تشریح‌شده روى میز آزمایشگاه درمى‌آید. خواننده پى خواهد برد که در مثنوى با وجود مضامین بسیارى که قابل توضیح بى‌واسطه است معانى بسیارى نیز هست که باید با اتصال به مبناى فلسفى‌اش توضیح داده شود. شارحان شرقى در این زمینه انواع و اقسام سلیقه‌هایى را عرضه مى‌کنند که اسباب پریشانى و سردرگمى است. من به‌جاى مطرح ساختن نظریه‌هاى رقیب، معمولا یا یکى از آنها را برگزیده‌ام یا عقیده شخصى خود را بیان کرده‌ام. به نظر من، بعضى قطعه‌ها، از روش‌هاى نوین که در بررسى آنها اعمال شده است، روشنى تازه‌اى یافته‌اند[۱۷]
  16. یادداشت‌هاى مفصل مترجم در پایان هریک از جلدهاى شش‌گانه آمده است. مترجم در این یادداشت‌ها، برخى از لغت‌ها را توضیح داده و داستان‌هاى مورد اشاره را تعیین کرده و تفصیل مباحث را به منابع آن ارجاع داده است و مطالبى تکمیلى یا تطبیقى از نوشته‌هاى اندیشوران قرون گذشته، مانند حکیم ملا هادى سبزوارى و همچنین اندیشوران معاصر، همانند استاد جلال‌الدین همائى و دکتر نصرالله پورجوادى و... به آن افزوده است[۱۸]
  17. یکى از نکته‌هاى جالب این شرح، جبران برخى از لغزش‌ها است؛ به این صورت که نیکلسون یادداشت‌هایى را در پایان جلد دوم شرح خود بر مثنوى معنوى (شامل شرح بر دفاتر سوم تا ششم) براى تکمیل آورده و برخى اشتباهات چاپى و قلمى خود را نیز اصلاح نموده و مترجم نیز اشتباهات او را مطابق راهنمایى خودش ضمن ترجمه رعایت کرده است[۱۹]
شرح مثنوی معنوی مولوی
شرح مثنوی معنوی مولوی (نیکلسون)
پدیدآوراننيکلسون، رينولد الين (نویسنده)

خرمشاهی، بهاءالدین (ويراستار)

آشتیانی، سید جلال‌الدین (مقدمه‌نويس)

لاهوتی، حسن (ترجمه و تعلیق)
عنوان‌های دیگرمثنوی. شرح
ناشرشرکت انتشارات علمی و فرهنگی
مکان نشرتهران - ایران
سال نشر1378 ش
چاپ2
موضوعشعر فارسی - قرن 7ق. - تاریخ و نقد مولوی، جلال‌الدین محمد بن محمد، 604 - 672ق. مثنوی - نقد و تفسیر
زبانفارسی
تعداد جلد6
کد کنگره
‏PIR‎‏ ‎‏5301‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏9
نورلایبمطالعه و دانلود pdf


منابع مقاله

شرح مثنوى معنوى مولوى، رینولد الین نیکلسون، ترجمه و تعلیق: حسن لاهوتى، با پیشگفتارى از استاد سید جلال‌الدین آشتیانى، انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ دوم تهران 1378ش.

پانویس

  1. شرح مثنوى معنوى مولوى، مقدمه، ص 97
  2. همان، مقدمه، ص 98
  3. همان، مقدمه، ص 96 - 98
  4. همان، مقدمه، ص 97
  5. همان، مقدمه، ص 100
  6. همان، مقدمه، ص 104
  7. همان، مقدمه، ص 108
  8. همان، مقدمه، ص 110 - 111
  9. همان، مقدمه، ص 111 - 112
  10. همان، مقدمه، ص 112
  11. همان، مقدمه، ص 112 - 113
  12. همان، مقدمه، ص 112
  13. همان، مقدمه، ص 114 - 115
  14. همان، ج 1، ص 1
  15. همان، ج 1، ص 4
  16. همان، ج 1، ص 5
  17. همان، ج 1، ص 5
  18. همان، ج 1، ص 525 - 587 و ج 2، ص 961 - 1011 و ج 3، ص 1355 - 1409 و ج 4، ص 1689 - 1721 و ج 5، ص 1969 - 1992 و ج 6، ص 2293 - 2322
  19. همان، ج 2، ص 957، پاورقى