أساس التقديس: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">
{{جعبه اطلاعات کتاب
[[پرونده:NUR27901J1.jpg|بندانگشتی|أساس التقديس]]
| تصویر =NUR27901J1.jpg
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
| عنوان =أساس التقديس
|+
| پدیدآوران =
|-
[[فخر رازی، محمد بن عمر]] (نویسنده)
! نام کتاب!! data-type="bookName" |أساس التقديس
|-
|نام های دیگر کتاب
| data-type="otherBookNames" |
|-
|پدیدآورندگان
| data-type="authors" |[[فخر رازی، محمد بن عمر]] (نويسنده)
   
   
[[اسماعيل، عبد الله محمد]] (محقق)
[[اسماعيل، عبدالله محمد]] (محقق)
 
| زبان =عربی
|-
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏205‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏3‎‏ ‎‏الف‎‏52  
|زبان  
| موضوع =
| data-type="language" |عربي
کلام اشعري - قرن 6ق.  
|-
| ناشر
|کد کنگره  
الجزيرة
| data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |‏BP‎‏ ‎‏205‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏3‎‏ ‎‏الف‎‏52  
| مکان نشر =مصر - قاهره  
|-
| سال نشر = |مجلد1: 2011م , 1432ق ,  
|موضوع  
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE27901AUTOMATIONCODE
| data-type="subject" |کلام اشعري - قرن 6ق.  
| چاپ =1
|-
| شابک =978-977-315-256-2
|ناشر  
| تعداد جلد =1
| data-type="publisher" |الجزيرة
| کتابخانۀ دیجیتال نور =27901
 
| کتابخوان همراه نور =27901
المکتبة الأزهرية للتراث
| کد پدیدآور =
|-
| پس از =
|مکان نشر  
| پیش از =
| data-type="publishPlace" |مصر - قاهره  
}}
 
'''أساس التقديس'''، نوشته [[فخر رازی، محمد بن عمر|ابوعبدالله محمد بن عمر]]، مشهور به [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]]، کتابی است به زبان عربی که توسط عبدالله محمد عبدالله اسماعیل تحقیق شده است. [[فخر رازی، محمد بن عمر|رازی]] در این اثر بحث تشبیه و تجسیم از مباحث کلامی مربوط به توحید را کاویده و به رد اقوال حشویه و کرامیه پرداخته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24547/1/3 ر.ک: مقدمه محقق، ص3]</ref>.
مصر - قاهره
|-
||سال نشر  
| ata-type="publishYear" |مجلد1: 2011م , 1432ق ,
|- class="articleCode"
 
|کد اتوماسیون
| data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE27901AUTOMATIONCODE
|}
</div>
'''أساس التقديس'''، نوشته [[فخر رازی، محمد بن عمر|ابوعبدالله محمد بن عمر]]، مشهور به [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]]، کتابی است به زبان عربی که توسط عبدالله محمد عبدالله اسماعیل تحقیق شده است. [[فخر رازی، محمد بن عمر|رازی]] در این اثر بحث تشبیه و تجسیم از مباحث کلامی مربوط به توحید را کاویده و به رد اقوال حشویه و کرامیه پرداخته است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص3</ref>.


==ساختار==
==ساختار==
کتاب، دارای اهدائیه، مقدمه محقق، مقدمه مؤلف و محتوای مطالب در چهار بخش اصلی است که هرکدام دارای بخش‎هایی هستند.
کتاب، دارای اهدائیه، مقدمه محقق، مقدمه مؤلف و محتوای مطالب در چهار بخش اصلی است که هرکدام دارای بخش‌هایی هستند.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
میزان اهمیت نگارش هر کتابی، ‎ه مشکلی است که حل می‎کند؛ کتاب حاضر نیز به یکی از مشکلات و مسائل اساسی اعتقادی مورد اختلاف بین اهل سنت با کرامیه از جهتی و اهل سنت و حشویه از جهتی دیگر می‎پردازد. این اثر بعد از [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] نیز مورد مراجعه دانشمندان و کلامیون بوده تا جایی که ابن ‎تیمیه که در رأس مخالفان با نظریه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] قرار داشته، کتابی با عنوان «بيان تلبيس الجهمية في تأسيس بدعهم الكلامية» در رد «أساس التقديس» رازی نگاشت که در دوران حاضر توسط دانشگاه محمد بن سعود در هشت جلد منتشر شده است. میزان مجلدات و صفحاتی که در رد چنین رساله مختصری از جانب شخصی مانند ابن تیمیه نگاشته شده، خود دلیلی بر اهمیت والای این کتاب است<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>.
میزان اهمیت نگارش هر کتابی، ‎ه مشکلی است که حل می‌کند؛ کتاب حاضر نیز به یکی از مشکلات و مسائل اساسی اعتقادی مورد اختلاف بین اهل سنت با کرامیه از جهتی و اهل سنت و حشویه از جهتی دیگر می‌پردازد. این اثر بعد از [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] نیز مورد مراجعه دانشمندان و کلامیون بوده تا جایی که ابن ‎تیمیه که در رأس مخالفان با نظریه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] قرار داشته، کتابی با عنوان «بيان تلبيس الجهمیة في تأسيس بدعهم الكلامیة» در رد «أساس التقديس» رازی نگاشت که در دوران حاضر توسط دانشگاه محمد بن سعود در هشت جلد منتشر شده است. میزان مجلدات و صفحاتی که در رد چنین رساله مختصری از جانب شخصی مانند ابن تیمیه نگاشته شده، خود دلیلی بر اهمیت والای این کتاب است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24547/1/24 ر.ک: همان، ص24]</ref>.
 
أساس التقديس، مسئله صفات خبریه یا آیات و اخبار موهم تشبیه، را حل می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24547/1/27 ر.ک: همان، ص27]</ref>. [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] در حل این مسئله و فهم آنچه سلف به آن معتقدند سرآمد است؛ وی از همه ابزارهای شناختی و عقلی‌اش در رد اعتقاد به تجسیم و قول به جهت و حیّز دو فرقه کرامیه و حشویه از حنابله، استفاده می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24547/1/27 ر.ک: همان]</ref>.
أساس التقديس، مسئله صفات خبریه یا آیات و اخبار موهم تشبیه، را حل می‎کند<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>. [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] در حل این مسئله و فهم آنچه سلف به آن معتقدند سرآمد است؛ وی از همه ابزارهای شناختی و عقلی‎اش در رد اعتقاد به تجسیم و قول به جهت و حیّز دو فرقه کرامیه و حشویه از حنابله، استفاده می‎کند<ref>ر.ک: همان</ref>.
عبدالله محمد عبدالله در مقدمه، گزارش مختصری از ریشه‌های قول به تشبیه و تجسیم و تحیّز و... توسط این دو فرقه را می‌دهد، کلمات صحابه‌ای مانند ابوبکر و علی(ع) و دیگران را در تأیید عدم برداشت جسمانیت خداوند می‌آورد، درباره حشویه و کرامیه توضیح می‌دهد، افراد و کتاب‌هایی را نام می‌برد که در مبارزه با این اندیشه نوشته شده‌اند و..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24547/1/27 ر.ک: همان، ص27-48]</ref>.
 
[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] برای مقابله با طرف‎داران محمد بن کرام (معروف به مجسمه یا کرامیه) و تحریف‎کنندگان قول احمد بن حنبل (حشویه حنابله)، خود را به علوم عقلی و لغت و تفسیر و حدیث واصول و... مسلح می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24547/1/48 ر.ک: همان، ص49]</ref>. وی این کتاب را در یک مقدمه و چهار قسم می‌نویسد. مقدمه کتاب، مختصر است و وی در آن نظرش را به‌صورت واضح درباره آیاتی که ظاهرشان موهم تشبیه است، بیان می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24547/1/48 ر.ک: همان]</ref>. همچنین، بیان می‌کند که این کتاب را برای سلطان ابوبکر بن ایوب، سلطان مصر و شام در دهه آخر قرن ششم هجری، نوشته است. از جمله ایرادات ابن ‎تیمیه بر او در ردی که بر کتاب نوشته، همین مورد است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24547/1/49 ر.ک: همان، 49-50]</ref>، ولی [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] کرارا در کتابش دعا می‌کند که خداوند، نوشته وی را ذخیره‌ای برای آخرتش قرار دهد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24547/1/51 ر.ک: همان، ص51]</ref>.
عبدالله محمد عبدالله در مقدمه، گزارش مختصری از ریشه‎های قول به تشبیه و تجسیم و تحیّز و... توسط این دو فرقه را می‎دهد، کلمات صحابه‎ای مانند ابوبکر و علی(ع) و دیگران را در تأیید عدم برداشت جسمانیت خداوند می‎آورد، درباره حشویه و کرامیه توضیح می‎دهد، افراد و کتاب‎هایی را نام می‎برد که در مبارزه با این اندیشه نوشته شده‎اند و...<ref>ر.ک: همان، ص27-48</ref>.
[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] پس از مقدمه‌اش شروع به ذکر تقسیم کتابش می‌کند؛ مطالب «أساس التقديس» در چهار قسم بیان شده است.
 
رازی در قسم اول، شواهدی را که دلالت دارند، خدای متعال منزه از جسمانیت است ارائه می‌کند. مطالب این قسم در شش فصل بیان شده است. فصل اول دربردارنده سه مقدمه است که قبل از پرداختن به ادله واجب است آنها را ذکر کرد؛ اثبات وجود موجودی که مورد اشاره حسی قرار نمی‌گیرد، عدم لزوم وجود شبیه و نظیر برای تمامی موجودات و اختلافات میان قائلان به جسمانیت خداوند.
[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] برای مقابله با طرف‎داران محمد بن کرام (معروف به مجسمه یا کرامیه) و تحریف‎کنندگان قول احمد بن حنبل (حشویه حنابله)، خود را به علوم عقلی و لغت و تفسیر و حدیث واصول و... مسلح می‎کند<ref>ر.ک: همان، ص49</ref>. وی این کتاب را در یک مقدمه و چهار قسم می‎نویسد. مقدمه کتاب، مختصر است و وی در آن نظرش را به‎صورت واضح درباره آیاتی که ظاهرشان موهم تشبیه است، بیان می‎کند<ref>ر.ک: همان</ref>. همچنین، بیان می‎کند که این کتاب را برای سلطان ابوبکر بن ایوب، سلطان مصر و شام در دهه آخر قرن ششم هجری، نوشته است. از جمله ایرادات ابن ‎تیمیه بر او در ردی که بر کتاب نوشته، همین مورد است<ref>ر.ک: همان، 49-50</ref>، ولی [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] کرارا در کتابش دعا می‎کند که خداوند، نوشته وی را ذخیره‎ای برای آخرتش قرار دهد<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>.
در فصل دوم، ده دلیل سمعی (قرآنی و روایی) بر تنزیه خدا از جسمانیت ذکر شده است. رازی در فصل سوم، دلائل عقلی بر اینکه خدای متعال متحیّز نیست را ارائه می‌کند؛ او شش برهان در اثبات این امر اقامه کرده و آن را با رد شبهات قائلان بر این امر تکمیل می‌نماید. وی در فصل چهارم در پی اثبات این است که خدای متعال، مختص به حیز و جهتی نیست؛ به این معنی که نمی‌توان به اینکه اینجاست یا آنجاست اشاره حسی داشت. فصل پنجم در بیان شبهات عقلی اختصاص خدا به حیز و جهت است و فصل ششم در رد بر کرامیه که قائل به جسمانیت خدایند، می‌باشد. ظاهرا، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] در ترتیبی که در بیان مطالب قسم اول کتابش ذکر شد (ذکر مقدمات ثلاث، بیان ادله سمعی و سپس عقلی و رد کرامیه و حشویه و...)، ادله سعمی را بر ادله عقلی مقدم می‌دارد؛ علت این امر می‌تواند این باشد که اختلاف او با گروهی است که اولویتشان در ایمان و اعتقاد، با ادله سمعی است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24547/1/51 ر.ک: همان، ص51-52]</ref>.
 
قسم دوم کتاب، به تأویل متشابهات در اخبار و آیات اختصاص دارد. رازی در این بخش از کتابش به طریق سابقینش که کتاب‌هایی را در تأویل متشابهات از اخبار و آیات نوشته‌اند، سیر می‌کند؛ مانند آنچه که سلف اشعری او محمد بن فورک در کتابش «تأویل مشكل الحديث» بر آن رفته یا مثل [[ابن ثلجی، محمد بن‌ شجاع‌|محمد بن شجاع ثلجی]] که در تأویل بر مذهب معتزله است یا امثال قتبی و طبری و... البته رازی یک وجه امتیاز از سلفش دارد و آن اینکه کارش را در قالب یک پروژه یکپارچه ارائه کرده و تنها بر ذکر تأویل متشابه بسنده نکرده است. او برای معنی مقصودش، از آیات و روایات تأیید می‌آورد و پس از آن مقصود از آیات و اخبار را در مواردی که به ذات الهی مربوط است، شرح می‌دهد. این امر در یک مقدمه و سی‌ودو فصل ارائه می‌شود. رازی در مقدمه بیان می‌دارد که تمام فرقه‌های اسلام بر اینکه برخی آیات قرآن نیاز به تأویل دارند، معترفند. وی در تأیید این سخنش شواهدی از تأویل ابن عباس و امام احمد و دیگران در برخی اخبار ارائه می‌کند و سپس فصل‎های سی‌گانه این بخش را به تأویل صورت و شخص و نفس و صمد و لقاء و نور و حجاب و قرب و مجیء و نزول و خروج و بروز و تجلی و ظهور و قابلیت تجزیه و تبعیض و پا و صورت و چشم و نفس و دست و... و خنده و شادی و... اختصاص می‌دهد و کلام را با تأویل جهت به پایان می‌برد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24547/1/52 ر.ک: همان، ص52-53]</ref>.
[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] پس از مقدمه‎اش شروع به ذکر تقسیم کتابش می‎کند؛ مطالب «أساس التقديس» در چهار قسم بیان شده است.
محمد بن عمر رازی، سومین بخش از کتابش را در تقریر مذهب سلف نوشته است. او پنج فصل به این بخش افزوده است. در فصل اول به این پرسش که آیا در کتاب الهی چیزی هست که نتوان به آن علم پیدا کرد؟ پاسخ داده و متعرض دو جنبه نظر مؤیدین و معارضین در آن شده است. فصل دوم را در بیان محکم و متشابه از قرآن کریم نگاشته، فصل سوم را در روش تشخیص آیات محکم از متشابه، فصل چهارم را در تقریر مذهب سلف و فصل پنجم را در متفرعات این مذهب نوشته است. وی در فصل سوم از قانون تأویل سخن می‌گوید؛ یعنی هرچند لفظ آیه یا خبر ظهور در معنایی داشته باشد، اما ترک آن معنی ظاهری و رجوع به معنای دیگر بنا بر دلیل منفصل جایز است و اگر چنین نباشد کلام بی‌فایده خواهد بود یا قرآن از حجیت خواهد افتاد. البته در این‌گونه موارد واجب است که مکلف قطع به این داشته باشد که مراد خداوند از این لفظ غیر از معنایی است که ظاهرش بین مردم مشهور شده است. در صورت قطع یا باید مانند مجوزین تأویل، معنی را به تأویل برد و یا مانند قائلین به امتناع آن، علم این امور را به خدا واگذاشت. فصل آخر این قسم به بیان برخی از قواعد مهم در تأویل اختصاص دارد؛ مانند: عدم جواز تبدیل لفظی از الفاظ متشابه به لفظ دیگر، خواه آن لفظ عربی باشد یا فارسی، وجوب احتراز از تصریف مثل جایگزینی «مستوی» به‌جای «علی العرش استوی»، عدم جمع الفاظ متشابه و همچنین عدم جواز تفریق بین الفاظ مجتمع<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24547/1/53 ر.ک: همان، ص53-54]</ref>.
رازی در قسم اول، شواهدی را که دلالت دارند، خدای متعال منزه از جسمانیت است ارائه می‎کند. مطالب این قسم در شش فصل بیان شده است. فصل اول دربردارنده سه مقدمه است که قبل از پرداختن به ادله واجب است آنها را ذکر کرد؛ اثبات وجود موجودی که مورد اشاره حسی قرار نمی‎گیرد، عدم لزوم وجود شبیه و نظیر برای تمامی موجودات و اختلافات میان قائلان به جسمانیت خداوند.
او قسم چهارم را در سه فصل، در تکمیل مباحث کتاب نوشته است. در فصل اول متعرض حکم متشابه و فواید ذکر متشابهات شده، در فصل دوم نظر قائلین به جسمانیت و ادله آنها را بررسی کرده و نتیجه گرفته که لازمه عقیده آنان، تشبیه است و آن را شرح داده است و در فصل پایانی، نظرات علمایی که قائل به کفر قائلین به تجسیم شده‌اند را به‌همراه ادله آنان ذکر می‌کند و در مقابل، نظر علمای قائل به عدم کفر این اشخاص را هم با استناد به این که اگر تأویل شرط صحت ایمان بود، بر پیامبر(ص) لازم بود که قبل از تفحص در اینکه آیا او به جسمانیت خدا قائل است یا نه، به ایمان هیچ شخصی حکم نکند و حال که چنین نکرده، پس قول به تنزیه، لازمه یا شرط ایمان نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24547/1/54 ر.ک: همان، ص54]</ref>.
در فصل دوم، ده دلیل سمعی (قرآنی و روایی) بر تنزیه خدا از جسمانیت ذکر شده است. رازی در فصل سوم، دلائل عقلی بر اینکه خدای متعال متحیّز نیست را ارائه می‎کند؛ او شش برهان در اثبات این امر اقامه کرده و آن را با رد شبهات قائلان بر این امر تکمیل می‎نماید. وی در فصل چهارم در پی اثبات این است که خدای متعال، مختص به حیز و جهتی نیست؛ به این معنی که نمی‎توان به اینکه اینجاست یا آنجاست اشاره حسی داشت. فصل پنجم در بیان شبهات عقلی اختصاص خدا به حیز و جهت است و فصل ششم در رد بر کرامیه که قائل به جسمانیت خدایند، می‎باشد. ظاهرا، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] در ترتیبی که در بیان مطالب قسم اول کتابش ذکر شد (ذکر مقدمات ثلاث، بیان ادله سمعی و سپس عقلی و رد کرامیه و حشویه و...)، ادله سعمی را بر ادله عقلی مقدم می‎دارد؛ علت این امر می‎تواند این باشد که اختلاف او با گروهی است که اولویتشان در ایمان و اعتقاد، با ادله سمعی است<ref>ر.ک: همان، ص51-52</ref>.
 
قسم دوم کتاب، به تأویل متشابهات در اخبار و آیات اختصاص دارد. رازی در این بخش از کتابش به طریق سابقینش که کتاب‎هایی را در تأویل متشابهات از اخبار و آیات نوشته‎اند، سیر می‎کند؛ مانند آنچه که سلف اشعری او محمد بن فورک در کتابش «تأويل مشكل الحديث» بر آن رفته یا مثل محمد بن شجاع ثلجی که در تأویل بر مذهب معتزله است یا امثال قتبی و طبری و... البته رازی یک وجه امتیاز از سلفش دارد و آن اینکه کارش را در قالب یک پروژه یکپارچه ارائه کرده و تنها بر ذکر تأویل متشابه بسنده نکرده است. او برای معنی مقصودش، از آیات و روایات تأیید می‎آورد و پس از آن مقصود از آیات و اخبار را در مواردی که به ذات الهی مربوط است، شرح می‎دهد. این امر در یک مقدمه و سی‎ودو فصل ارائه می‎شود. رازی در مقدمه بیان می‎دارد که تمام فرقه‎های اسلام بر اینکه برخی آیات قرآن نیاز به تأویل دارند، معترفند. وی در تأیید این سخنش شواهدی از تأویل ابن عباس و امام احمد و دیگران در برخی اخبار ارائه می‎کند و سپس فصل‎های سی‎گانه این بخش را به تأویل صورت و شخص و نفس و صمد و لقاء و نور و حجاب و قرب و مجیء و نزول و خروج و بروز و تجلی و ظهور و قابلیت تجزیه و تبعیض و پا و صورت و چشم و نفس و دست و... و خنده و شادی و... اختصاص می‎دهد و کلام را با تأویل جهت به پایان می‎برد<ref>ر.ک: همان، ص52-53</ref>.
 
محمد بن عمر رازی، سومین بخش از کتابش را در تقریر مذهب سلف نوشته است. او پنج فصل به این بخش افزوده است. در فصل اول به این پرسش که آیا در کتاب الهی چیزی هست که نتوان به آن علم پیدا کرد؟ پاسخ داده و متعرض دو جنبه نظر مؤیدین و معارضین در آن شده است. فصل دوم را در بیان محکم و متشابه از قرآن کریم نگاشته، فصل سوم را در روش تشخیص آیات محکم از متشابه، فصل چهارم را در تقریر مذهب سلف و فصل پنجم را در متفرعات این مذهب نوشته است. وی در فصل سوم از قانون تأویل سخن می‎گوید؛ یعنی هرچند لفظ آیه یا خبر ظهور در معنایی داشته باشد، اما ترک آن معنی ظاهری و رجوع به معنای دیگر بنا بر دلیل منفصل جایز است و اگر چنین نباشد کلام بی‎فایده خواهد بود یا قرآن از حجیت خواهد افتاد. البته در این‎گونه موارد واجب است که مکلف قطع به این داشته باشد که مراد خداوند از این لفظ غیر از معنایی است که ظاهرش بین مردم مشهور شده است. در صورت قطع یا باید مانند مجوزین تأویل، معنی را به تأویل برد و یا مانند قائلین به امتناع آن، علم این امور را به خدا واگذاشت. فصل آخر این قسم به بیان برخی از قواعد مهم در تأویل اختصاص دارد؛ مانند: عدم جواز تبدیل لفظی از الفاظ متشابه به لفظ دیگر، خواه آن لفظ عربی باشد یا فارسی، وجوب احتراز از تصریف مثل جایگزینی «مستوی» به‎جای «علی العرش استوی»، عدم جمع الفاظ متشابه و همچنین عدم جواز تفریق بین الفاظ مجتمع<ref>ر.ک: همان، ص53-54</ref>.
 
او قسم چهارم را در سه فصل، در تکمیل مباحث کتاب نوشته است. در فصل اول متعرض حکم متشابه و فواید ذکر متشابهات شده، در فصل دوم نظر قائلین به جسمانیت و ادله آنها را بررسی کرده و نتیجه گرفته که لازمه عقیده آنان، تشبیه است و آن را شرح داده است و در فصل پایانی، نظرات علمایی که قائل به کفر قائلین به تجسیم شده‎اند را به‎همراه ادله آنان ذکر می‎کند و در مقابل، نظر علمای قائل به عدم کفر این اشخاص را هم با استناد به این که اگر تأویل شرط صحت ایمان بود، بر پیامبر(ص) لازم بود که قبل از تفحص در اینکه آیا او به جسمانیت خدا قائل است یا نه، به ایمان هیچ شخصی حکم نکند و حال که چنین نکرده، پس قول به تنزیه، لازمه یا شرط ایمان نیست<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>.
 
==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
فهرست مطالب در انتهای اثر ذکر شده است. این کتاب، پیش از این توسط احمد حجازی سقا تحقیق شده بوده که دارای کاستی‎هایی بوده است و ازاین‎رو محقق حاضر (عبدالله محمد عبدالله) بر این شده که به تحقیق مجدد آن پرداخته و در خلال کارش، به بیان ارزش نسخه‎های خطی، تخریج احادیث وارده در کتاب، ارجاع آیات قرآنی، رفع ایرادات محتوایی، تخریج اقوال و ترجمه اعلام و فرق و کتاب‎ها و... به‎علاوه مقدمه‎ای در ترجمه مترجم و کتاب حاضر و اسباب تألیف آن (اختلاف [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] با کرامیه و حشویه) بپردازد<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>.
فهرست مطالب در انتهای اثر ذکر شده است. این کتاب، پیش از این توسط احمد حجازی سقا تحقیق شده بوده که دارای کاستی‌هایی بوده است و ازاین‌رو محقق حاضر (عبدالله محمد عبدالله) بر این شده که به تحقیق مجدد آن پرداخته و در خلال کارش، به بیان ارزش نسخه‌های خطی، تخریج احادیث وارده در کتاب، ارجاع آیات قرآنی، رفع ایرادات محتوایی، تخریج اقوال و ترجمه اعلام و فرق و کتاب‌ها و... به‌علاوه مقدمه‌ای در ترجمه مترجم و کتاب حاضر و اسباب تألیف آن (اختلاف [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] با کرامیه و حشویه) بپردازد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24547/1/5 ر.ک: همان، ص5]</ref>.
 
محقق در تحقیق این اثر به سه نسخه خطی (دو نسخه از کتابخانه خطی قاهره و یک نسخه از دارالكتب المصرية) اعتماد کرده که با حروف ک، ت و د رمزگذاری شده‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24547/1/55 ر.ک: همان، ص55-57]</ref>.
محقق در تحقیق این اثر به سه نسخه خطی (دو نسخه از کتابخانه خطی قاهره و یک نسخه از دارالكتب المصرية) اعتماد کرده که با حروف ک، ت و د رمزگذاری شده‎اند<ref>ر.ک: همان، ص55-57</ref>.
 
==پانویس==
==پانویس==
<references />
<references/>


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
مقدمه محقق.
مقدمه محقق.
 
==وابسته‌ها==
== وابسته‌ها ==
{{وابسته‌ها}}
[[المحصل]]
==پیوندها==
[[تلخیص المحصل]]
[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24547 مطالعه کتاب أساس التقديس در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]  
[[شرح العقيدة الإصفهانية]]
[[شرح المقاصد]]
[[الأربعين في أصول‌الدين (رازی)]]
[[الرسالة الكمالية في الحقائق الإلهية]]
[[شرح كتاب الفقه الأكبر]]
[[الإشارة في أصول الكلام للإمام فخرالدين محمد بن عمر بن الحسين الرازي]]
[[شرح النسفیة فی العقیدة الإسلامیة (شرح عقاید اهل سنت و جماعت)]]
[[شرح العقائد النسفية (شرح)]]
[[الأربعين في أصول‌الدين (رازی)]]
[[المطالب العالية من العلم الإلهي]]
[[المواقف]]
[[شرح العقائد النسفية]]
[[شرح جوهرة التوحيد]]
[[المسائل الخمسون في أصول‌الدين]]
[[طوالع الأنوار من مطالع الأنظار]]
[[شرح جوهرة التوحيد المسماة إتحاف المريد بجوهرة التوحيد]]
[[غاية المرام في علم الكلام]]
[[المواقف في علم الكلام]]
[[القول السديد في شرح جوهرة التوحيد]]
[[شرح العلامة الخيالي علی النونية]]
[[مقدمات المراشد إلی علم العقائد في دفع شبهات المطلين و الملحدين]]
[[أبكار الأفكار في أصول‌الدين]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
   
   
خط ۹۰: خط ۸۳:
   
   
[[رده:آثار کلامی اشاعره. ماتریدیه (قرن 6 – 11)]]
[[رده:آثار کلامی اشاعره. ماتریدیه (قرن 6 – 11)]]
[[رده:25 اردیبهشت الی 24 خرداد]]
[[رده:سال97-1خرداد الی31]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۸

أساس التقديس، نوشته ابوعبدالله محمد بن عمر، مشهور به فخر رازی، کتابی است به زبان عربی که توسط عبدالله محمد عبدالله اسماعیل تحقیق شده است. رازی در این اثر بحث تشبیه و تجسیم از مباحث کلامی مربوط به توحید را کاویده و به رد اقوال حشویه و کرامیه پرداخته است.[۱].

أساس التقديس
أساس التقديس
پدیدآورانفخر رازی، محمد بن عمر (نویسنده) اسماعيل، عبدالله محمد (محقق)
ناشرالجزيرة
مکان نشرمصر - قاهره
چاپ1
شابک978-977-315-256-2
موضوعکلام اشعري - قرن 6ق.
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏205‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏3‎‏ ‎‏الف‎‏52
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

کتاب، دارای اهدائیه، مقدمه محقق، مقدمه مؤلف و محتوای مطالب در چهار بخش اصلی است که هرکدام دارای بخش‌هایی هستند.

گزارش محتوا

میزان اهمیت نگارش هر کتابی، ‎ه مشکلی است که حل می‌کند؛ کتاب حاضر نیز به یکی از مشکلات و مسائل اساسی اعتقادی مورد اختلاف بین اهل سنت با کرامیه از جهتی و اهل سنت و حشویه از جهتی دیگر می‌پردازد. این اثر بعد از فخر رازی نیز مورد مراجعه دانشمندان و کلامیون بوده تا جایی که ابن ‎تیمیه که در رأس مخالفان با نظریه فخر رازی قرار داشته، کتابی با عنوان «بيان تلبيس الجهمیة في تأسيس بدعهم الكلامیة» در رد «أساس التقديس» رازی نگاشت که در دوران حاضر توسط دانشگاه محمد بن سعود در هشت جلد منتشر شده است. میزان مجلدات و صفحاتی که در رد چنین رساله مختصری از جانب شخصی مانند ابن تیمیه نگاشته شده، خود دلیلی بر اهمیت والای این کتاب است.[۲]. أساس التقديس، مسئله صفات خبریه یا آیات و اخبار موهم تشبیه، را حل می‌کند[۳]. فخر رازی در حل این مسئله و فهم آنچه سلف به آن معتقدند سرآمد است؛ وی از همه ابزارهای شناختی و عقلی‌اش در رد اعتقاد به تجسیم و قول به جهت و حیّز دو فرقه کرامیه و حشویه از حنابله، استفاده می‌کند[۴]. عبدالله محمد عبدالله در مقدمه، گزارش مختصری از ریشه‌های قول به تشبیه و تجسیم و تحیّز و... توسط این دو فرقه را می‌دهد، کلمات صحابه‌ای مانند ابوبکر و علی(ع) و دیگران را در تأیید عدم برداشت جسمانیت خداوند می‌آورد، درباره حشویه و کرامیه توضیح می‌دهد، افراد و کتاب‌هایی را نام می‌برد که در مبارزه با این اندیشه نوشته شده‌اند و..[۵]. فخر رازی برای مقابله با طرف‎داران محمد بن کرام (معروف به مجسمه یا کرامیه) و تحریف‎کنندگان قول احمد بن حنبل (حشویه حنابله)، خود را به علوم عقلی و لغت و تفسیر و حدیث واصول و... مسلح می‌کند[۶]. وی این کتاب را در یک مقدمه و چهار قسم می‌نویسد. مقدمه کتاب، مختصر است و وی در آن نظرش را به‌صورت واضح درباره آیاتی که ظاهرشان موهم تشبیه است، بیان می‌کند[۷]. همچنین، بیان می‌کند که این کتاب را برای سلطان ابوبکر بن ایوب، سلطان مصر و شام در دهه آخر قرن ششم هجری، نوشته است. از جمله ایرادات ابن ‎تیمیه بر او در ردی که بر کتاب نوشته، همین مورد است.[۸]، ولی فخر رازی کرارا در کتابش دعا می‌کند که خداوند، نوشته وی را ذخیره‌ای برای آخرتش قرار دهد[۹]. فخر رازی پس از مقدمه‌اش شروع به ذکر تقسیم کتابش می‌کند؛ مطالب «أساس التقديس» در چهار قسم بیان شده است. رازی در قسم اول، شواهدی را که دلالت دارند، خدای متعال منزه از جسمانیت است ارائه می‌کند. مطالب این قسم در شش فصل بیان شده است. فصل اول دربردارنده سه مقدمه است که قبل از پرداختن به ادله واجب است آنها را ذکر کرد؛ اثبات وجود موجودی که مورد اشاره حسی قرار نمی‌گیرد، عدم لزوم وجود شبیه و نظیر برای تمامی موجودات و اختلافات میان قائلان به جسمانیت خداوند. در فصل دوم، ده دلیل سمعی (قرآنی و روایی) بر تنزیه خدا از جسمانیت ذکر شده است. رازی در فصل سوم، دلائل عقلی بر اینکه خدای متعال متحیّز نیست را ارائه می‌کند؛ او شش برهان در اثبات این امر اقامه کرده و آن را با رد شبهات قائلان بر این امر تکمیل می‌نماید. وی در فصل چهارم در پی اثبات این است که خدای متعال، مختص به حیز و جهتی نیست؛ به این معنی که نمی‌توان به اینکه اینجاست یا آنجاست اشاره حسی داشت. فصل پنجم در بیان شبهات عقلی اختصاص خدا به حیز و جهت است و فصل ششم در رد بر کرامیه که قائل به جسمانیت خدایند، می‌باشد. ظاهرا، فخر رازی در ترتیبی که در بیان مطالب قسم اول کتابش ذکر شد (ذکر مقدمات ثلاث، بیان ادله سمعی و سپس عقلی و رد کرامیه و حشویه و...)، ادله سعمی را بر ادله عقلی مقدم می‌دارد؛ علت این امر می‌تواند این باشد که اختلاف او با گروهی است که اولویتشان در ایمان و اعتقاد، با ادله سمعی است.[۱۰]. قسم دوم کتاب، به تأویل متشابهات در اخبار و آیات اختصاص دارد. رازی در این بخش از کتابش به طریق سابقینش که کتاب‌هایی را در تأویل متشابهات از اخبار و آیات نوشته‌اند، سیر می‌کند؛ مانند آنچه که سلف اشعری او محمد بن فورک در کتابش «تأویل مشكل الحديث» بر آن رفته یا مثل محمد بن شجاع ثلجی که در تأویل بر مذهب معتزله است یا امثال قتبی و طبری و... البته رازی یک وجه امتیاز از سلفش دارد و آن اینکه کارش را در قالب یک پروژه یکپارچه ارائه کرده و تنها بر ذکر تأویل متشابه بسنده نکرده است. او برای معنی مقصودش، از آیات و روایات تأیید می‌آورد و پس از آن مقصود از آیات و اخبار را در مواردی که به ذات الهی مربوط است، شرح می‌دهد. این امر در یک مقدمه و سی‌ودو فصل ارائه می‌شود. رازی در مقدمه بیان می‌دارد که تمام فرقه‌های اسلام بر اینکه برخی آیات قرآن نیاز به تأویل دارند، معترفند. وی در تأیید این سخنش شواهدی از تأویل ابن عباس و امام احمد و دیگران در برخی اخبار ارائه می‌کند و سپس فصل‎های سی‌گانه این بخش را به تأویل صورت و شخص و نفس و صمد و لقاء و نور و حجاب و قرب و مجیء و نزول و خروج و بروز و تجلی و ظهور و قابلیت تجزیه و تبعیض و پا و صورت و چشم و نفس و دست و... و خنده و شادی و... اختصاص می‌دهد و کلام را با تأویل جهت به پایان می‌برد[۱۱]. محمد بن عمر رازی، سومین بخش از کتابش را در تقریر مذهب سلف نوشته است. او پنج فصل به این بخش افزوده است. در فصل اول به این پرسش که آیا در کتاب الهی چیزی هست که نتوان به آن علم پیدا کرد؟ پاسخ داده و متعرض دو جنبه نظر مؤیدین و معارضین در آن شده است. فصل دوم را در بیان محکم و متشابه از قرآن کریم نگاشته، فصل سوم را در روش تشخیص آیات محکم از متشابه، فصل چهارم را در تقریر مذهب سلف و فصل پنجم را در متفرعات این مذهب نوشته است. وی در فصل سوم از قانون تأویل سخن می‌گوید؛ یعنی هرچند لفظ آیه یا خبر ظهور در معنایی داشته باشد، اما ترک آن معنی ظاهری و رجوع به معنای دیگر بنا بر دلیل منفصل جایز است و اگر چنین نباشد کلام بی‌فایده خواهد بود یا قرآن از حجیت خواهد افتاد. البته در این‌گونه موارد واجب است که مکلف قطع به این داشته باشد که مراد خداوند از این لفظ غیر از معنایی است که ظاهرش بین مردم مشهور شده است. در صورت قطع یا باید مانند مجوزین تأویل، معنی را به تأویل برد و یا مانند قائلین به امتناع آن، علم این امور را به خدا واگذاشت. فصل آخر این قسم به بیان برخی از قواعد مهم در تأویل اختصاص دارد؛ مانند: عدم جواز تبدیل لفظی از الفاظ متشابه به لفظ دیگر، خواه آن لفظ عربی باشد یا فارسی، وجوب احتراز از تصریف مثل جایگزینی «مستوی» به‌جای «علی العرش استوی»، عدم جمع الفاظ متشابه و همچنین عدم جواز تفریق بین الفاظ مجتمع[۱۲]. او قسم چهارم را در سه فصل، در تکمیل مباحث کتاب نوشته است. در فصل اول متعرض حکم متشابه و فواید ذکر متشابهات شده، در فصل دوم نظر قائلین به جسمانیت و ادله آنها را بررسی کرده و نتیجه گرفته که لازمه عقیده آنان، تشبیه است و آن را شرح داده است و در فصل پایانی، نظرات علمایی که قائل به کفر قائلین به تجسیم شده‌اند را به‌همراه ادله آنان ذکر می‌کند و در مقابل، نظر علمای قائل به عدم کفر این اشخاص را هم با استناد به این که اگر تأویل شرط صحت ایمان بود، بر پیامبر(ص) لازم بود که قبل از تفحص در اینکه آیا او به جسمانیت خدا قائل است یا نه، به ایمان هیچ شخصی حکم نکند و حال که چنین نکرده، پس قول به تنزیه، لازمه یا شرط ایمان نیست[۱۳].

وضعیت کتاب

فهرست مطالب در انتهای اثر ذکر شده است. این کتاب، پیش از این توسط احمد حجازی سقا تحقیق شده بوده که دارای کاستی‌هایی بوده است و ازاین‌رو محقق حاضر (عبدالله محمد عبدالله) بر این شده که به تحقیق مجدد آن پرداخته و در خلال کارش، به بیان ارزش نسخه‌های خطی، تخریج احادیث وارده در کتاب، ارجاع آیات قرآنی، رفع ایرادات محتوایی، تخریج اقوال و ترجمه اعلام و فرق و کتاب‌ها و... به‌علاوه مقدمه‌ای در ترجمه مترجم و کتاب حاضر و اسباب تألیف آن (اختلاف فخر رازی با کرامیه و حشویه) بپردازد[۱۴]. محقق در تحقیق این اثر به سه نسخه خطی (دو نسخه از کتابخانه خطی قاهره و یک نسخه از دارالكتب المصرية) اعتماد کرده که با حروف ک، ت و د رمزگذاری شده‌اند[۱۵].

پانویس

منابع مقاله

مقدمه محقق.

وابسته‌ها