المصون في الأدب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''المصون في الأدب'''، تألیف ادیب و واژه‌شناس قرن چهارم هجری قمری، [[ابواحمد حسن بن عبدالله بن سعید عسکری]] مشهور به [[ابواحمد عسکری]] (متوفای 382ق)، گنجینه‌ای ادبی در قالب نظم و نثر در موضوعات گوناگون دانش بلاغت و تاریخ زبان و ادبیات عربی، با تحقیق ادیب و مصحح مصری، [[ع‍ب‍دال‍س‍لام‌ م‍ح‍م‍د ه‍ارون‌]] (1326-1408ق) و مقدمه واژه‌شناس سوری، [[صلاح‌الدین منجد]] (1334-1431ق) منتشر شده است.
'''المصون في الأدب'''، تألیف ادیب و واژه‌شناس قرن چهارم هجری قمری، [[عسکری، ابواحمد|ابواحمد حسن بن عبدالله بن سعید عسکری]] مشهور به [[عسکری، ابواحمد|ابواحمد عسکری]] (متوفای 382ق)، گنجینه‌ای ادبی در قالب نظم و نثر در موضوعات گوناگون دانش بلاغت و تاریخ زبان و ادبیات عربی، با تحقیق ادیب و مصحح مصری، [[ع‍ب‍دال‍س‍لام‌ م‍ح‍م‍د ه‍ارون‌]] (1326-1408ق) و مقدمه واژه‌شناس سوری، [[صلاح‌الدین منجد]] (1334-1431ق) منتشر شده است.
==ارزش اثر==
==ارزش اثر==
*یکی از پژوهشگران معاصر نوشته است:...این کتاب تنها از لحاظ گزینش روایاتی در زمینۀ نقد شعر و نثر حائز اهمیت است و ازاین‌رو می‌توان آن را مجموعه‌ای نسبتاً مفید خواند، گرچه نکات عمده‌ای افزون بر آنچه در آثار پیشینیان نامداری چون ابن قتیبه و جاحظ آمده، ندارد. مؤلف که در این اثر مانند معاصرانش از آثار راویان شعر بهره جسته، تنها به نقل روایات اکتفا کرده و کمتر به داوری دربارۀ اشعار پرداخته است. این کتاب از جمله مآخذ مورد استفادۀ نویسندگان در نسلهای بعد بوده و به خصوص شاگرد وی [[ابوهلال عسکری]] در کتابهای الصناعتین و دیوان المعانی از آن بهرۀ بسیار برده است، چندانکه در کتاب اخیر کمتر روایتی است که از قول [[ابواحمد عسکری]] نقل نشده باشد....<ref> فاتحی‌نژاد، عنایت‌الله، ج5، ص154.</ref>
*یکی از پژوهشگران معاصر نوشته است:...این کتاب تنها از لحاظ گزینش روایاتی در زمینۀ نقد شعر و نثر حائز اهمیت است و ازاین‌رو می‌توان آن را مجموعه‌ای نسبتاً مفید خواند، گرچه نکات عمده‌ای افزون بر آنچه در آثار پیشینیان نامداری چون [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]] و [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] آمده، ندارد. مؤلف که در این اثر مانند معاصرانش از آثار راویان شعر بهره جسته، تنها به نقل روایات اکتفا کرده و کمتر به داوری دربارۀ اشعار پرداخته است. این کتاب از جمله مآخذ مورد استفادۀ نویسندگان در نسلهای بعد بوده و به خصوص شاگرد وی [[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال عسکری]] در کتابهای [[الصناعتین؛ الكتابة و الشعر|الصناعتین]] و [[ديوان المعاني|دیوان المعانی]] از آن بهرۀ بسیار برده است، چندانکه در کتاب اخیر کمتر روایتی است که از قول [[عسکری، ابواحمد|ابواحمد عسکری]] نقل نشده باشد....<ref> فاتحی‌نژاد، عنایت‌الله، ج5، ص154.</ref>
==هدف و روش==
==هدف و روش==
*محقق، با تأکید بر اینکه در این کتاب، سخنان بادیه‌نشینان، دولت‌مردان و ادیبان و نمونه‌هایی از توقیعات آمده، اثر حاضر را از سرسلسله‌های کتاب‌های نقد ادبی شمرده است.<ref> مقدمه محقق، ص ط.</ref>
*محقق، با تأکید بر اینکه در این کتاب، سخنان بادیه‌نشینان، دولت‌مردان و ادیبان و نمونه‌هایی از توقیعات آمده، اثر حاضر را از سرسلسله‌های کتاب‌های نقد ادبی شمرده است.<ref> مقدمه محقق، ص ط.</ref>
خط ۳۳: خط ۳۳:
*در این اثر برخی از مسائل ادبی مطرح شده است مانند نقد شعر، تشبیه، وصف خورشید، تشبیهات ابن معتزّ، تشبیهات محدّثان، انواع تشبیه، تاریخ زبان عربی و اخبار نحویان و ادیبان.
*در این اثر برخی از مسائل ادبی مطرح شده است مانند نقد شعر، تشبیه، وصف خورشید، تشبیهات ابن معتزّ، تشبیهات محدّثان، انواع تشبیه، تاریخ زبان عربی و اخبار نحویان و ادیبان.
==نمونه مباحث==
==نمونه مباحث==
*اولین کسی که در نحو سخن گفت، [[ابوالأسود]] بود و گمان کرده که [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] به او فرمان داده است که به این کار بپردازد....سپس خلیل بن احمد در نحو و تصحیح قیاس و لطافت و تصریف، سخنانی آورد که هیچ کسی قبل از او کلامی مانند آن نیاورده بود. و یونس در عصر خلیل بود و بعد از او مدتی طولانی زندگی کرد و گویند که [[سیبویه]] قبل از یونس، جان به جان‌آفرین تسلیم کرد. <ref> متن کتاب، ص119. </ref>
*اولین کسی که در نحو سخن گفت، [[ابوالأسود دوئ‍ل‍ی، ظال‍م‌ ب‍ن‌ ع‍م‍رو|ابوالأسود]] بود و گمان کرده که [[امام علی علیه‌السلام|امیرالمؤمنین علی(ع)]] به او فرمان داده است که به این کار بپردازد....سپس [[خلیل بن احمد]] در نحو و تصحیح قیاس و لطافت و تصریف، سخنانی آورد که هیچ کسی قبل از او کلامی مانند آن نیاورده بود. و یونس در عصر خلیل بود و بعد از او مدتی طولانی زندگی کرد و گویند که [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سیبویه]] قبل از یونس، جان به جان‌آفرین تسلیم کرد. <ref> متن کتاب، ص119. </ref>
==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references/>