غزلیات درویش ناصر بخارایی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURغزلیات درویش ناصر بخاراییJ1.jpg | عنوان =غزلیات درویش ناصر بخارایی | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = بخارایی، ناصر (نویسنده) آرین، شهرام (به کوشش) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =زوار |...» ایجاد کرد)
     
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۲۶: خط ۲۶:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''غزلیات درویش ناصر بخارایی؛ بر اساس نسخه‌های دستنویس و نسخه چاپی دکتر مهدی درخشان''' تألیف ناصر بخارایی، به کوشش شهرام آرین، ناصر بخارایی شاعر قرن هشتم هجری از سخنوران بزرگ و ستارگان تابناک آسمان شعر و ادب زبان پارسی است. این شاعر عارف نغزگفتار که معاصر خواجو و سلمان ساوجی بوده، اگرجه در اقسام شعر سخن پرداخته و طبع‌آزمایی کرده است، ولی ارزش و اعتبار و اختصاص او بیشتر در غزل‌های پرشور و دل‌آویز اوست که غالبا با سبکی شیرین و مخصوص به خود سروده است.
    '''غزلیات درویش ناصر بخارایی؛ بر اساس نسخه‌های دستنویس و نسخه چاپی دکتر مهدی درخشان''' تألیف [[بخارایی، ناصر|ناصر بخارایی]]، به کوشش [[آرین، شهرام|شهرام آرین]]، [[بخارایی، ناصر|ناصر بخارایی]] شاعر قرن هشتم هجری از سخنوران بزرگ و ستارگان تابناک آسمان شعر و ادب زبان پارسی است. این شاعر عارف نغزگفتار که معاصر [[خواجوی کرمانی، محمود بن علی|خواجو]] و [[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد|سلمان ساوجی]] بوده، اگرجه در اقسام شعر سخن پرداخته و طبع‌آزمایی کرده است، ولی ارزش و اعتبار و اختصاص او بیشتر در غزل‌های پرشور و دل‌آویز اوست که غالبا با سبکی شیرین و مخصوص به خود سروده است.


    ==گزارش کتاب==
    ==گزارش کتاب==
    در پهنۀ آسمان شعر و ادب پارسی ستارگانی وجود دارند که در میان مردم به‌روشنی شناخته شده‌اند و اشعار آنان جای خود را در قلوب مردم گشوده است؛ ولی در مقابل برخی شاعران و سخنورانی وجود دارند که کمتر شهرت دارند یا شناخته‌شده نیستند. از میان این شاعران می‌توان به ناصر بخارایی اشاره کرد که در میان آثار تذکره‌نویسان متقدم حتی به طور کامل و جامع به شرح زندگانی او اشاره نشده و بدانچه هم که اشارت رفته، حکایتی است منتسب به دیدار شاعر با سلمان ساوجی.
    در پهنۀ آسمان شعر و ادب پارسی ستارگانی وجود دارند که در میان مردم به‌روشنی شناخته شده‌اند و اشعار آنان جای خود را در قلوب مردم گشوده است؛ ولی در مقابل برخی شاعران و سخنورانی وجود دارند که کمتر شهرت دارند یا شناخته‌شده نیستند. از میان این شاعران می‌توان به ناصر بخارایی اشاره کرد که در میان آثار تذکره‌نویسان متقدم حتی به طور کامل و جامع به شرح زندگانی او اشاره نشده و بدانچه هم که اشارت رفته، حکایتی است منتسب به دیدار شاعر با سلمان ساوجی.


    ناصر بخارایی شاعر قرن هشتم هجری از سخنوران بزرگ و ستارگان تابناک آسمان شعر و ادب زبان پارسی است. این شاعر عارف نغزگفتار که معاصر خواجو و سلمان ساوجی بوده، اگرجه در اقسام شعر سخن پرداخته و طبع‌آزمایی کرده است، ولی ارزش و اعتبار و اختصاص او بیشتر در غزل‌های پرشور و دل‌آویز اوست که غالبا با سبکی شیرین و مخصوص به خود سروده است.
    [[بخارایی، ناصر|ناصر بخارایی]] شاعر قرن هشتم هجری از سخنوران بزرگ و ستارگان تابناک آسمان شعر و ادب زبان پارسی است. این شاعر عارف نغزگفتار که معاصر خواجو و سلمان ساوجی بوده، اگرجه در اقسام شعر سخن پرداخته و طبع‌آزمایی کرده است، ولی ارزش و اعتبار و اختصاص او بیشتر در غزل‌های پرشور و دل‌آویز اوست که غالبا با سبکی شیرین و مخصوص به خود سروده است.


    زندگانی ناصر بخارایی بیشتر در سیروسفر گذشته و بدین کار عشق بسیار از خود نشان داده است. در اشعار خود نیز جای‌جای از فوائد سفر و سیاحت سخن به میان می‌آورد. ولی با تمام این احوال هیچ‌گاه بخارا زادگاه و وطن خویش را از یاد نمی‌برد و به هر شهری که می‌رود، رنج غربت و دوری از وطن او را آزار می‌دهد. با همۀ دلبستگی که به سفر داشته، همیشه از مفارقت کسان و نزدیکان خود که در بخارا می‌زیسته‌اند دلتنگ و محزون بوده و مشتاقی و آرزومندی خود را برای بازگشت به وطن بیان نموده است:
    زندگانی [[بخارایی، ناصر|ناصر بخارایی]] بیشتر در سیروسفر گذشته و بدین کار عشق بسیار از خود نشان داده است. در اشعار خود نیز جای‌جای از فوائد سفر و سیاحت سخن به میان می‌آورد. ولی با تمام این احوال هیچ‌گاه بخارا زادگاه و وطن خویش را از یاد نمی‌برد و به هر شهری که می‌رود، رنج غربت و دوری از وطن او را آزار می‌دهد. با همۀ دلبستگی که به سفر داشته، همیشه از مفارقت کسان و نزدیکان خود که در بخارا می‌زیسته‌اند دلتنگ و محزون بوده و مشتاقی و آرزومندی خود را برای بازگشت به وطن بیان نموده است:


    {{شعر}}
    {{شعر}}
    خط ۴۰: خط ۴۰:
    اشعاری را که در تمایل آشکار ناصر به عرفان و سیروسلوک می‌یابیم، به‌خوبی می‌رساند که معشوق حقیقی و محبوب واقعی او همان معشوق عارفان و محبوب سالکان راه حق و حقیقت بوده است و همواره می‌کوشیده تا حجاب کثرت را از پیش چشم دل بردارد و خود را از آلودگی‌های جسمانی پاک کند و قید خودپرستی و خودبینی را از پای دل باز کند، فنای محض شود و چون قطره‌ای به دریای بی‌کران ابدیت متصل و ملحق گردد.
    اشعاری را که در تمایل آشکار ناصر به عرفان و سیروسلوک می‌یابیم، به‌خوبی می‌رساند که معشوق حقیقی و محبوب واقعی او همان معشوق عارفان و محبوب سالکان راه حق و حقیقت بوده است و همواره می‌کوشیده تا حجاب کثرت را از پیش چشم دل بردارد و خود را از آلودگی‌های جسمانی پاک کند و قید خودپرستی و خودبینی را از پای دل باز کند، فنای محض شود و چون قطره‌ای به دریای بی‌کران ابدیت متصل و ملحق گردد.


    ناصر بخارایی افزون بر سخنوری و شاعری، بی‌گمان معلومات و دانش‌های دیگری نیز داشته و از علوم متداول زمان بهره‌مند بوده است. این مطلب را دعاوی مکرر او بر اظهار فضل و دانش خود و اشاراتی که در اشعارش دیده می‌شود، اثبات و تأیید می‌کند و هم بدین سبب بوده است که گاه شاعری را نسبت به سایر هنرهای خود از همه کمتر می‌شمارد و سرودن شعر را کاری کوچک و ناچیز و «صنعتی اقل» می‌خواند:
    [[بخارایی، ناصر|ناصر بخارایی]] افزون بر سخنوری و شاعری، بی‌گمان معلومات و دانش‌های دیگری نیز داشته و از علوم متداول زمان بهره‌مند بوده است. این مطلب را دعاوی مکرر او بر اظهار فضل و دانش خود و اشاراتی که در اشعارش دیده می‌شود، اثبات و تأیید می‌کند و هم بدین سبب بوده است که گاه شاعری را نسبت به سایر هنرهای خود از همه کمتر می‌شمارد و سرودن شعر را کاری کوچک و ناچیز و «صنعتی اقل» می‌خواند:


    {{شعر}}
    {{شعر}}
    خط ۴۷: خط ۴۷:
    از مطالعۀ دیوان اشعار او چنین برمی‌آید که وی به جز شاعری به علوم صرف و نحو و معانی و بیان و حدیث و فلسفه و عرفان نیز احاطه داشته و بلکه ماهر بوده است. اصطلاحات موسیقی را شاید بیش از همه در اشعار خود به کار برده و ذکر نام نواها و اصطلاحات و مقام‌ها چون: حجاز، عراق، حسینی، عشاق، سپاهان، نهاوند، همدان، خارکن، فرودست، برداشت، راه، راست، مخالف، پرده، قول، غزل، زیروبم، ساز و رود، دف، چنگ، نای، عود، رباب، ارغنون و ... و گاه آوردن این اصطلاحات و کلمات در اشعار به ایهام اقوی دلیل بر تبحر او در فن موسیقی است.
    از مطالعۀ دیوان اشعار او چنین برمی‌آید که وی به جز شاعری به علوم صرف و نحو و معانی و بیان و حدیث و فلسفه و عرفان نیز احاطه داشته و بلکه ماهر بوده است. اصطلاحات موسیقی را شاید بیش از همه در اشعار خود به کار برده و ذکر نام نواها و اصطلاحات و مقام‌ها چون: حجاز، عراق، حسینی، عشاق، سپاهان، نهاوند، همدان، خارکن، فرودست، برداشت، راه، راست، مخالف، پرده، قول، غزل، زیروبم، ساز و رود، دف، چنگ، نای، عود، رباب، ارغنون و ... و گاه آوردن این اصطلاحات و کلمات در اشعار به ایهام اقوی دلیل بر تبحر او در فن موسیقی است.


    بخارایی در قصیده‌سرایی سبک پیشینیان است و بیشتر از استادانی چون انوری، ظهیر، خاقانی و بعد عسجدی و دیگران پیروی نموده که گاهی نیز خود به نام آنان اشاره کرده یا مصراعی و بیتی به تضمین آورده است. اگرچه او در اصناف سخن طبع‌آزمایی نموده و در انواع شعر از قصیده و غزل و ترکیب و ترجیع و مسمط و مثنوی شعر سروده است؛ ولی بر روی هم باید او را شاعری غزل‌سرا دانست و ارزش سخنوری او را از مطالعۀ غزلیات وی تعیین کرد.
    بخارایی در قصیده‌سرایی سبک پیشینیان است و بیشتر از استادانی چون [[انوری، محمد بن محمد|انوری]]، [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]]، [[خاقانی، بدیل بن علی|خاقانی]] و بعد عسجدی و دیگران پیروی نموده که گاهی نیز خود به نام آنان اشاره کرده یا مصراعی و بیتی به تضمین آورده است. اگرچه او در اصناف سخن طبع‌آزمایی نموده و در انواع شعر از قصیده و غزل و ترکیب و ترجیع و مسمط و مثنوی شعر سروده است؛ ولی بر روی هم باید او را شاعری غزل‌سرا دانست و ارزش سخنوری او را از مطالعۀ غزلیات وی تعیین کرد.


    ناصر در غزل گاه به استقبال سعدی رفته و غزل‌هایی به تتبع از وی سروده است و گاه به سبک غزلیات و اندیشۀ مولانا و دو سه غزل به سبک سخن‌های سنایی دارد و گاه به سبک خواجو و سلمان و حافظ. با تحقیق و تدقیق کافی در اشعارنامه می‌توان به عذوبت کلام و شیرینی سخن وی پی برد؛ اگرچه اشعار وی به پای اشعار حافظ و سعدی شیرازی نمی‌رسد؛ ولی اشعار او در نوع خود درخور توجه است و نشانگر قدرت شاعر در به‌کارگیری صنایع و آرایه‌های ادبی نظیر جناس، مراعات نظیر، ایهام و ..... و استفاده از اصطلاحات علمی و نجومی می‌باشد.
    [[بخارایی، ناصر|ناصر]] در غزل گاه به استقبال سعدی رفته و غزل‌هایی به تتبع از وی سروده است و گاه به سبک غزلیات و اندیشۀ [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و دو سه غزل به سبک سخن‌های [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] دارد و گاه به سبک [[خواجوی کرمانی، محمود بن علی|خواجو]] و [[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد|سلمان]] و [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]]. با تحقیق و تدقیق کافی در اشعارنامه می‌توان به عذوبت کلام و شیرینی سخن وی پی برد؛ اگرچه اشعار وی به پای اشعار [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] و [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی شیرازی]] نمی‌رسد؛ ولی اشعار او در نوع خود درخور توجه است و نشانگر قدرت شاعر در به‌کارگیری صنایع و آرایه‌های ادبی نظیر جناس، مراعات نظیر، ایهام و ..... و استفاده از اصطلاحات علمی و نجومی می‌باشد.


    در تصحیح غزلیات او در این کتاب افزون بر نسخه‌های موجود چاپی و خطی، از نسخۀ جدید کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی نیز استفاده گردیده است.<ref>[https://literaturelib.com/books/4066 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
    در تصحیح غزلیات او در این کتاب افزون بر نسخه‌های موجود چاپی و خطی، از نسخۀ جدید کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی نیز استفاده گردیده است.<ref>[https://literaturelib.com/books/4066 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references />

    نسخهٔ ‏۶ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۲۷

    غزلیات درویش ناصر بخارایی
    غزلیات درویش ناصر بخارایی
    پدیدآورانبخارایی، ناصر (نویسنده) آرین، شهرام (به کوشش)
    ناشرزوار
    مکان نشرتهران
    سال نشر1398
    شابک3ـ566ـ401ـ964ـ978
    کد کنگره

    غزلیات درویش ناصر بخارایی؛ بر اساس نسخه‌های دستنویس و نسخه چاپی دکتر مهدی درخشان تألیف ناصر بخارایی، به کوشش شهرام آرین، ناصر بخارایی شاعر قرن هشتم هجری از سخنوران بزرگ و ستارگان تابناک آسمان شعر و ادب زبان پارسی است. این شاعر عارف نغزگفتار که معاصر خواجو و سلمان ساوجی بوده، اگرجه در اقسام شعر سخن پرداخته و طبع‌آزمایی کرده است، ولی ارزش و اعتبار و اختصاص او بیشتر در غزل‌های پرشور و دل‌آویز اوست که غالبا با سبکی شیرین و مخصوص به خود سروده است.

    گزارش کتاب

    در پهنۀ آسمان شعر و ادب پارسی ستارگانی وجود دارند که در میان مردم به‌روشنی شناخته شده‌اند و اشعار آنان جای خود را در قلوب مردم گشوده است؛ ولی در مقابل برخی شاعران و سخنورانی وجود دارند که کمتر شهرت دارند یا شناخته‌شده نیستند. از میان این شاعران می‌توان به ناصر بخارایی اشاره کرد که در میان آثار تذکره‌نویسان متقدم حتی به طور کامل و جامع به شرح زندگانی او اشاره نشده و بدانچه هم که اشارت رفته، حکایتی است منتسب به دیدار شاعر با سلمان ساوجی.

    ناصر بخارایی شاعر قرن هشتم هجری از سخنوران بزرگ و ستارگان تابناک آسمان شعر و ادب زبان پارسی است. این شاعر عارف نغزگفتار که معاصر خواجو و سلمان ساوجی بوده، اگرجه در اقسام شعر سخن پرداخته و طبع‌آزمایی کرده است، ولی ارزش و اعتبار و اختصاص او بیشتر در غزل‌های پرشور و دل‌آویز اوست که غالبا با سبکی شیرین و مخصوص به خود سروده است.

    زندگانی ناصر بخارایی بیشتر در سیروسفر گذشته و بدین کار عشق بسیار از خود نشان داده است. در اشعار خود نیز جای‌جای از فوائد سفر و سیاحت سخن به میان می‌آورد. ولی با تمام این احوال هیچ‌گاه بخارا زادگاه و وطن خویش را از یاد نمی‌برد و به هر شهری که می‌رود، رنج غربت و دوری از وطن او را آزار می‌دهد. با همۀ دلبستگی که به سفر داشته، همیشه از مفارقت کسان و نزدیکان خود که در بخارا می‌زیسته‌اند دلتنگ و محزون بوده و مشتاقی و آرزومندی خود را برای بازگشت به وطن بیان نموده است:

    سلام من برسان ای صبا بخارا رازنهار که پیغام من آنجا برسانی

    اشعاری را که در تمایل آشکار ناصر به عرفان و سیروسلوک می‌یابیم، به‌خوبی می‌رساند که معشوق حقیقی و محبوب واقعی او همان معشوق عارفان و محبوب سالکان راه حق و حقیقت بوده است و همواره می‌کوشیده تا حجاب کثرت را از پیش چشم دل بردارد و خود را از آلودگی‌های جسمانی پاک کند و قید خودپرستی و خودبینی را از پای دل باز کند، فنای محض شود و چون قطره‌ای به دریای بی‌کران ابدیت متصل و ملحق گردد.

    ناصر بخارایی افزون بر سخنوری و شاعری، بی‌گمان معلومات و دانش‌های دیگری نیز داشته و از علوم متداول زمان بهره‌مند بوده است. این مطلب را دعاوی مکرر او بر اظهار فضل و دانش خود و اشاراتی که در اشعارش دیده می‌شود، اثبات و تأیید می‌کند و هم بدین سبب بوده است که گاه شاعری را نسبت به سایر هنرهای خود از همه کمتر می‌شمارد و سرودن شعر را کاری کوچک و ناچیز و «صنعتی اقل» می‌خواند:

    به جنب دانش من شعر اگرچه کاری نیستز بهر مدح تو روزی به کار می‌آید

    از مطالعۀ دیوان اشعار او چنین برمی‌آید که وی به جز شاعری به علوم صرف و نحو و معانی و بیان و حدیث و فلسفه و عرفان نیز احاطه داشته و بلکه ماهر بوده است. اصطلاحات موسیقی را شاید بیش از همه در اشعار خود به کار برده و ذکر نام نواها و اصطلاحات و مقام‌ها چون: حجاز، عراق، حسینی، عشاق، سپاهان، نهاوند، همدان، خارکن، فرودست، برداشت، راه، راست، مخالف، پرده، قول، غزل، زیروبم، ساز و رود، دف، چنگ، نای، عود، رباب، ارغنون و ... و گاه آوردن این اصطلاحات و کلمات در اشعار به ایهام اقوی دلیل بر تبحر او در فن موسیقی است.

    بخارایی در قصیده‌سرایی سبک پیشینیان است و بیشتر از استادانی چون انوری، ظهیر، خاقانی و بعد عسجدی و دیگران پیروی نموده که گاهی نیز خود به نام آنان اشاره کرده یا مصراعی و بیتی به تضمین آورده است. اگرچه او در اصناف سخن طبع‌آزمایی نموده و در انواع شعر از قصیده و غزل و ترکیب و ترجیع و مسمط و مثنوی شعر سروده است؛ ولی بر روی هم باید او را شاعری غزل‌سرا دانست و ارزش سخنوری او را از مطالعۀ غزلیات وی تعیین کرد.

    ناصر در غزل گاه به استقبال سعدی رفته و غزل‌هایی به تتبع از وی سروده است و گاه به سبک غزلیات و اندیشۀ مولانا و دو سه غزل به سبک سخن‌های سنایی دارد و گاه به سبک خواجو و سلمان و حافظ. با تحقیق و تدقیق کافی در اشعارنامه می‌توان به عذوبت کلام و شیرینی سخن وی پی برد؛ اگرچه اشعار وی به پای اشعار حافظ و سعدی شیرازی نمی‌رسد؛ ولی اشعار او در نوع خود درخور توجه است و نشانگر قدرت شاعر در به‌کارگیری صنایع و آرایه‌های ادبی نظیر جناس، مراعات نظیر، ایهام و ..... و استفاده از اصطلاحات علمی و نجومی می‌باشد.

    در تصحیح غزلیات او در این کتاب افزون بر نسخه‌های موجود چاپی و خطی، از نسخۀ جدید کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی نیز استفاده گردیده است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها