۱۴۴٬۷۴۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
| (۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =18058 | ||
| کتابخوان همراه نور =18058 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''بهارستان''' يا'''روضة الأخبار و تحفة الأبرار'''، اثر [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]] (817 - 898ق / 1414 - 1493م)، كتابى در حكايات و اندرزهاى اخلاقى به نثر ساده و مسجع آميخته با نظم مىباشد كه به زبان فارسی و در سال 892ق، نوشته شده است.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ص705</ref> | |||
'''بهارستان''' يا '''روضة الأخبار و تحفة الأبرار'''، اثر [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]] (817 - 898ق / 1414 - 1493م)، كتابى در حكايات و اندرزهاى اخلاقى به نثر ساده و مسجع آميخته با نظم مىباشد كه به زبان فارسی و در سال 892ق، نوشته شده است.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ص705</ref> | |||
[[جامی، عبدالرحمن|جامى]] اين كتاب را براى فرزندش، ضياءالدين يوسف كه به «آموختن مقدمات كلام عرب و اندوختن قواعد فنون ادب» اشتغال داشت، گردآورى نموده و آن را به پادشاه تيمورى سلطان حسین بايقرا (سل 873 - 911ق / 1468 - 1505م) تقديم داشته است.<ref>دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ص95</ref> | [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] اين كتاب را براى فرزندش، ضياءالدين يوسف كه به «آموختن مقدمات كلام عرب و اندوختن قواعد فنون ادب» اشتغال داشت، گردآورى نموده و آن را به پادشاه تيمورى سلطان حسین بايقرا (سل 873 - 911ق / 1468 - 1505م) تقديم داشته است.<ref>دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ص95</ref> | ||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
اين تقليد، در موضوع، قالببندى و شيو نگارش كتاب آشكار است؛ بااينهمه، تفاوتهایى هم ميان اين دو اثر ديده مىشود. صفا و سادات ناصرى، اين تفاوتها را در عين تمايل به سادگى، در غلبه سخن منظوم، فراوانى سجع و تكلف در بهارستان دانستهاند. افصحزاد، مشابهت اين دو اثر را در شكل و صورت و تفاوتهاى آنها را در نگرش دو مؤلف مىداند و مىافزايد كه [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]]، براى بيان و تفهيم افكار و عقايد خود به حكايات تاريخى، روايات و مطايبات توسل جسته؛ درحالىكه [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] تنها به بيان تجربه، دانش، بينش و آمال خود پرداخته است. | اين تقليد، در موضوع، قالببندى و شيو نگارش كتاب آشكار است؛ بااينهمه، تفاوتهایى هم ميان اين دو اثر ديده مىشود. صفا و سادات ناصرى، اين تفاوتها را در عين تمايل به سادگى، در غلبه سخن منظوم، فراوانى سجع و تكلف در بهارستان دانستهاند. افصحزاد، مشابهت اين دو اثر را در شكل و صورت و تفاوتهاى آنها را در نگرش دو مؤلف مىداند و مىافزايد كه [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]]، براى بيان و تفهيم افكار و عقايد خود به حكايات تاريخى، روايات و مطايبات توسل جسته؛ درحالىكه [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] تنها به بيان تجربه، دانش، بينش و آمال خود پرداخته است. | ||
ابراهیم حريرى تفاوت ميان اين دو اثر را در شمار اشعار و چگونگى به كاربردن آنها مىداند و معتقد است كه در بهارستان، اشعار بيشترى ديده مىشود و شعر در اين كتاب، ترجمه كاملى است از نثر ماقبل خود؛ درحالىكه در گلستان، شعر در خدمت تأييد، تكميل و يا تزيينبخش منثور هر داستان است. او همچنين مىافزايد كه [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] به جاى نوشتن يك كتاب اجتماعى و ادبى كه براى متكلم و مترسل مفيد باشد، كتابى در تصوف، عرفان، هزل، نقد شعر و اخلاقيات نوشته و به اثر خود، جنبه علمى و درسى داده است. | |||
بهارستان، نثرى ساده و درعينحال مسجع دارد كه گاهى به تكلف مىگرايد. در نثر بهارستان، صنايع بديعى فراوان به چشم مىآيند كه برخى از آنها عبارتند از: جناس، تشبيه، تضاد و مراعات نظير. افزون بر صنايع ادبى، از ديگر ويژگىهاى نثر بهارستان، به كار گرفتن آيات قرآنى، احاديث، امثال و حكم، اشعار فارسی و عربى و لغات و اصطلاحات عرفانى است.<ref>دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ص95</ref> | بهارستان، نثرى ساده و درعينحال مسجع دارد كه گاهى به تكلف مىگرايد. در نثر بهارستان، صنايع بديعى فراوان به چشم مىآيند كه برخى از آنها عبارتند از: جناس، تشبيه، تضاد و مراعات نظير. افزون بر صنايع ادبى، از ديگر ويژگىهاى نثر بهارستان، به كار گرفتن آيات قرآنى، احاديث، امثال و حكم، اشعار فارسی و عربى و لغات و اصطلاحات عرفانى است.<ref>دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ص95</ref> | ||
| خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
نثر بهارستان، به پختگى و انسجام گلستان نيست و حجم آن بهتقريب، برابر حجم گلستان است؛ اگرچه احتمالاً اين امر، تقليدى آگاهانه نبوده و بيشتر به حجم آثارى از اين نوع برمىگردد. روىهمرفته [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] توانسته است شيوه نثرنويسان باذوق پيشين را در دوران كمذوقىهاى معاصرانش دنبال كند.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ص706</ref> | نثر بهارستان، به پختگى و انسجام گلستان نيست و حجم آن بهتقريب، برابر حجم گلستان است؛ اگرچه احتمالاً اين امر، تقليدى آگاهانه نبوده و بيشتر به حجم آثارى از اين نوع برمىگردد. روىهمرفته [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] توانسته است شيوه نثرنويسان باذوق پيشين را در دوران كمذوقىهاى معاصرانش دنبال كند.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ص706</ref> | ||
با آنكه گلستان سعدى به لحاظ قالب و محتواى آن از منابع اصلى [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] در تأليف بهارستان بوده است، به نظر مىرسد منابع ديگرى از جمله تذكرههاى فارسی، مقامات عرفانى و تواريخ گوناگون نيز در شمار مآخذ او بودهاند. حاكمى، «المستجاد من فَعَلات الاجواد» و «الفرج بعد الشدّة» تنوخى و ترجمه فارسی آن را از منابع بهارستان برشمرده است و | با آنكه گلستان سعدى به لحاظ قالب و محتواى آن از منابع اصلى [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] در تأليف بهارستان بوده است، به نظر مىرسد منابع ديگرى از جمله تذكرههاى فارسی، مقامات عرفانى و تواريخ گوناگون نيز در شمار مآخذ او بودهاند. حاكمى، «المستجاد من فَعَلات الاجواد» و «الفرج بعد الشدّة» تنوخى و ترجمه فارسی آن را از منابع بهارستان برشمرده است و ابراهیمى حريرى «[[كليلة و دمنة]]»، «[[مرزباننامه]]»، «حدائق السحر»، «چهار مقاله»، «المعجم في معايير اشعار العجم» و آثار [[عبید زاکانی، عبیدالله|عبيد زاكانى]] را از جمله اين مآخذ مىداند.<ref>دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ص95</ref> | ||
با تمام اين تفاصيل، تنها چند سالى پس از تأليف بهارستان، اين اثر مورد توجه و التفات از مؤلفان، مترجمان، شارحان و كاتبان آثار ادبى و عرفانى قرار گرفت. اين توجه و التفات از طريق تقليد، تلخيص، شرح، ترجمه، كتابت و بعدها چاپ بهارستان به ظهور رسيد. از ميان آثارى كه بهارستان را جزو منابع خود قرار داده و يا به تقليد از آن نوشته شده است، مىتوان به اين كتابها اشاره كرد: «ترجمه مجالس النفائس» امير علىشير نوايى از حكيم شاه محمد قزوينى، «مجمع الخواص» از صادقى كتابدار، «منتخب الاشعار»، «شمع انجمن» از محمد صديق و «بلبلستان» از فوزى موستارى.<ref>همان</ref> | با تمام اين تفاصيل، تنها چند سالى پس از تأليف بهارستان، اين اثر مورد توجه و التفات از مؤلفان، مترجمان، شارحان و كاتبان آثار ادبى و عرفانى قرار گرفت. اين توجه و التفات از طريق تقليد، تلخيص، شرح، ترجمه، كتابت و بعدها چاپ بهارستان به ظهور رسيد. از ميان آثارى كه بهارستان را جزو منابع خود قرار داده و يا به تقليد از آن نوشته شده است، مىتوان به اين كتابها اشاره كرد: «ترجمه مجالس النفائس» امير علىشير نوايى از حكيم شاه محمد قزوينى، «مجمع الخواص» از صادقى كتابدار، «منتخب الاشعار»، «شمع انجمن» از محمد صديق و «بلبلستان» از فوزى موستارى.<ref>همان</ref> | ||
| خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
عبارات كتاب، روىهمرفته، ساده و شيرين است و در ميان آثار منثور، مقامى شامخ دارد. اين كتاب غالباً مشتمل بر مطالب اخلاقى عالى و دستورهاى سودمند براى زندگانى است. قطعههاى تاريخى آن نيز قسمتهاى مفيدى دارد كه به روشن شدن احوال شعرا و عرفا كمك مىكند. در مقام مقايسه بهارستان با گلستان سعدى، سخن منظوم بهارستان بيشتر است و سجع و تكلّف بهوفور در آن راه يافته و در روضه ششم آن، پارهاى از مطايبات فراهم آمده است كه خواننده را از سليقه تربيتى نویسنده به شگفتى و شك مىآورد.<ref>همان، ص3</ref> | عبارات كتاب، روىهمرفته، ساده و شيرين است و در ميان آثار منثور، مقامى شامخ دارد. اين كتاب غالباً مشتمل بر مطالب اخلاقى عالى و دستورهاى سودمند براى زندگانى است. قطعههاى تاريخى آن نيز قسمتهاى مفيدى دارد كه به روشن شدن احوال شعرا و عرفا كمك مىكند. در مقام مقايسه بهارستان با گلستان سعدى، سخن منظوم بهارستان بيشتر است و سجع و تكلّف بهوفور در آن راه يافته و در روضه ششم آن، پارهاى از مطايبات فراهم آمده است كه خواننده را از سليقه تربيتى نویسنده به شگفتى و شك مىآورد.<ref>همان، ص3</ref> | ||
در خاتمه كتاب، [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] را مقالتى است كه در آنجا پس از اعتذار از طول كلام باز به تقليد از سعدى اشاره به اين نكته كرده است كه اشعار و منظومات وارده در كتاب، همه از خود اوست و مستعار نيست و اين رباعى را نظم كرده است:{{شعر}}{{ب|''جامى هر جا كه نامه انشا آراست''|2=''از گفته كس به عاريت هيچ نخواست''}}{{ب|''آن را كه وضع خود دكان پركالاست''|2=''دلالى كالاى كسانش نه سزاست '' | در خاتمه كتاب، [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] را مقالتى است كه در آنجا پس از اعتذار از طول كلام باز به تقليد از سعدى اشاره به اين نكته كرده است كه اشعار و منظومات وارده در كتاب، همه از خود اوست و مستعار نيست و اين رباعى را نظم كرده است:{{شعر}}{{ب|''جامى هر جا كه نامه انشا آراست''|2=''از گفته كس به عاريت هيچ نخواست''}}{{ب|''آن را كه وضع خود دكان پركالاست''|2=''دلالى كالاى كسانش نه سزاست ''<ref>همان، ص3</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
برخى از ويژگىهاى ادبى بهارستان بهاختصار از اين قرار است: | |||
#استشهاد به آيات قرآن كريم، مانند:''' «و كلاّ نقصّ عليك من انباء الرسل نثبّت به فؤادك...» '''.<ref>سوره هود، آيه 121</ref> | #استشهاد به آيات قرآن كريم، مانند:''' «و كلاّ نقصّ عليك من انباء الرسل نثبّت به فؤادك...»'''.<ref>سوره هود، آيه 121</ref> | ||
#استفاده از احاديث و مأثورات مذهبى، مانند: «قيمة كلّ امرئ ما يحسنه»، «من عشق و عفّ و كتم فمات مات شهيدا». | #استفاده از احاديث و مأثورات مذهبى، مانند: «قيمة كلّ امرئ ما يحسنه»، «من عشق و عفّ و كتم فمات مات شهيدا». | ||
#استفاده از امثال و حكم، مانند:{{شعر}} | #استفاده از امثال و حكم، مانند:{{شعر}} | ||
| خط ۱۰۴: | خط ۱۰۶: | ||
«روباهبچهاى با مادر خود گفت: مرا حيلهاى بياموز كه چون به كشاكش سگ درمانم خود را از او برهانم. گفت: آن را حيله فراوان است، اما بهترين همه آن است كه در خانه خود بنشينى، نه او تو را بيند و نه تو او را بينى؛ قطعه: | «روباهبچهاى با مادر خود گفت: مرا حيلهاى بياموز كه چون به كشاكش سگ درمانم خود را از او برهانم. گفت: آن را حيله فراوان است، اما بهترين همه آن است كه در خانه خود بنشينى، نه او تو را بيند و نه تو او را بينى؛ قطعه: | ||
{{شعر}}{{ب|''چو با تو خصم شود سفلهاى نه از خرد است''|2=''كه در خصومت او مكر و حيله ساز كنى ''}}{{ب|''هزار حيله توان ساخت وز همه آن به''|2=''كه هم ز صلح و هم از جنگش احتراز كنى '' | {{شعر}}{{ب|''چو با تو خصم شود سفلهاى نه از خرد است''|2=''كه در خصومت او مكر و حيله ساز كنى ''}}{{ب|''هزار حيله توان ساخت وز همه آن به''|2=''كه هم ز صلح و هم از جنگش احتراز كنى ''<ref>همان، ص6</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
خاتمه كتاب، شامل سال تأليف اثر و ذكر اين نكته از سوى [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] است كه تمامى محتويات كتاب از خود اوست و از منبع ديگرى به عاريت گرفته نشده است. | خاتمه كتاب، شامل سال تأليف اثر و ذكر اين نكته از سوى [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] است كه تمامى محتويات كتاب از خود اوست و از منبع ديگرى به عاريت گرفته نشده است. | ||
| خط ۱۳۰: | خط ۱۳۲: | ||
#حدادعادل، غلامعلى و همكاران (1377)، دانشنامه جهان اسلام (چاپ اول)، تهران: بنياد دايرةالمعارف اسلامى، ج 4، ص705، نویسنده مقاله: اسماعيل حاكمى. | #حدادعادل، غلامعلى و همكاران (1377)، دانشنامه جهان اسلام (چاپ اول)، تهران: بنياد دايرةالمعارف اسلامى، ج 4، ص705، نویسنده مقاله: اسماعيل حاكمى. | ||
#حاكمى، اسماعيل، «نكاتى درباره سبک كتاب بهارستان جامى»، مجله دانشكده ادبيات و علوم اسلامى دانشگاه تهران، زمستان 1377 و بهار 1378، شماره 148 و 149 (از صفحه 1 تا 6). | #حاكمى، اسماعيل، «نكاتى درباره سبک كتاب بهارستان جامى»، مجله دانشكده ادبيات و علوم اسلامى دانشگاه تهران، زمستان 1377 و بهار 1378، شماره 148 و 149 (از صفحه 1 تا 6). | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[بهارستان (تصحیح و تعلیق اکبرزاده)]] | |||
[[بهارستان و رسائل جامی]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
| خط ۱۴۰: | خط ۱۴۷: | ||
[[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | [[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | ||